فشارافزایی پارس جنوبی؛

آزمون سرنوشت‌ساز برای آینده گاز ایران

اقتصاد ایران: سال‌ها برداشت پرشتاب از میدان عظیم پارس جنوبی، امروز ایران را با تهدید جدی افت فشار مخزن و کاهش چشمگیر تولید گاز مواجه کرده است؛ بحرانی که مواجهه با آن دیگر مجال تعلل نمی‌پذیرد.

به گزارش خبرگزاری اقتصاد ایران ،  سال‌ها برداشت پرشتاب از میدان عظیم پارس جنوبی، امروز ایران را با تهدید جدی افت فشار مخزن و کاهش چشمگیر تولید گاز مواجه کرده است؛ بحرانی که مواجهه با آن دیگر مجال تعلل نمی‌پذیرد. اجرای پروژه‌های فشارافزایی، نیازمند تصمیم سریع، مدیریت کارا، نوآوری فنی و سرمایه‌گذاری کلان است. این مصاحبه، دلایل بحران، آثار ادامه تأخیر، و اقداماتی که باید فوراً عملیاتی شوند تا چراغ خانه‌های ایران خاموش نشود را با دکتر هادی ناظمی اردکانی استاد اقتصاد انرژی واکاوی می‌کند.‌

سوال: چرا موضوع فشارافزایی پارس جنوبی تا این حد حیاتی و اضطراری شده است؟

ناظمی اردکانی: پارس جنوبی قلب تپنده صنعت گاز ایران است، با سهمی نزدیک به ۷۰٪ از تولید گاز کشور. اما فرایند طبیعی هر مخزن گازی این است که پس از یک دوره برداشت سریع، با افت تدریجی فشار مخزن مواجه می‌شود. این کاهش فشار به‌صورت مستقیم باعث کاهش تولید چاه‌ها و نیاز به فناوری‌های تکمیلی و پرهزینه برای ادامه استخراج می‌گردد. تا همین امروز، تولید از برخی فازها نسبت به اوج خود تا ده درصد افت کرده است.

اگر پروژه‌های فشارافزایی جدی عملیاتی نشود، پیش‌بینی ما نشان می‌دهد طی ۵ سال آتی تا ۲۵۰ میلیون مترمکعب در روز از ظرفیت پارس جنوبی کاسته خواهد شد. به‌عبارت دیگر، هر روز تأخیر معادل میلیون‌ها دلار درآمد از دست‌رفته و بحران تأمین برای خانه‌ها، صنایع و نیروگاه‌های کشور است.

علت اصلی تأخیر چندساله در اجرای پروژه‌های فشارافزایی چه بوده؟

مشکل چندبُعدی بوده است. نخستین عامل، کمبود منابع ارزی و ریالی و اثر مستقیم تحریم‌هاست؛ بسیاری تجهیزات کلیدی کمپرسورهای فشار بالا و توربین‌های خاص هنوز داخلی‌سازی نشده و واردات آن‌ها با محدودیت جدی روبروست. اما واقعیت تلخ‌تر، غلبه نگاه کوتاه‌مدت و رویکرد پروژه‌محور است؛ ما سال‌ها هشدار افت فشار را جدی نگرفتیم و در اولویت‌بندی ملی، فشارافزایی ذبح شد.

برخی تصمیم‌گیران همواره تصور داشتند با تداوم حفاری و افزودن چاه‌های جدید، کاهش تولید جبران می‌شود. این تفکر غلط است؛ هرچقدر هم چاه جدید اضافه شود، بدون فشارافزایی تولید سقوط خواهد کرد. نهایتاً، پیچیدگی فنی و نبود تجربه بومی در پروژه‌های عظیم کمپرسورگذاری فراساحلی هم عامل مضاعف شده است.

از منظر فنی، اجرای فشارافزایی در میدان پارس جنوبی دقیقاً به چه تجهیزات و اقداماتی نیازمند است؟

فشارافزایی پارس جنوبی شامل طراحی، تأمین و راه‌اندازی ایستگاه‌های کمپرسور قدرتمند در سکوهای دریایی و بخش ساحلی است. هر فاز به چند دستگاه کمپرسور گازی با توان نزدیک به ۳۰ تا ۵۰ مگاوات نیاز دارد. در کنار توربین‌ها، خطوط انتقال برق فشار قوی، سیستم خنک‌کننده و زیرساخت نرم‌افزاری کنترل و مانیتورینگ لازم است. نصب و راه‌اندازی این حجم تجهیزات در فراساحل (دریا) نیازمند برنامه‌ریزی مهندسی دقیق، عملیات لجستیک، شناورهای پیشرفته و نیروی کار ماهر است.

در سطح جهانی پروژه‌های مشابه عمدتاً توسط کنسرسیوم‌های بین‌المللی با تجربه اجرا می‌شوند. ما اگرچه پیشرفت‌هایی در پیمانکاری داخلی داشته‌ایم، اما در فناوری کمپرسورهای دریایی هنوز فاصله جدی با شرکت‌هایی مانند زیمنس یا میتسوبیشی داریم.

آیا کشور در شرایط فعلی توان فنی و مدیریتی اجرای پروژه فشارافزایی دارد؟ یا ناچار باید به سراغ شرکت‌های خارجی رفت؟

امروز صنعت نفت و گاز ایران از حیث نیروی انسانی مهندس، تجربه قابل اعتنایی دارد. اما ضعف در تأمین قطعات کلیدی و طراحی کمپرسورهای سایز بزرگ دریایی یک چالش جدی است. اجرای پروژه‌های مهندسی، طراحی پایه، انتقال دانش فنی و تأمین بسیاری اجزای توربوکمپرسورها نیازمند همکاری تخصصی با شرکت‌های معتبر جهانی است.

حضور شرکت‌های کاملاً دانش‌بنیان داخلی در برخی بخش‌ها مانند ساخت بیس کمپرسور یا همکاری در نصب تحسین‌برانگیز بوده، اما در اتصال نهایی، هماهنگی و تضمین عملکرد، به‌ویژه در محیط دریایی پرتلاطم، همچنان باید به شراکت فناورانه فکر کرد. هیچ کشوری در دنیا، پروژه‌های عظیم فشارافزایی میادین دریایی را فقط با توان داخلی اجرا نکرده است.

پیامدهای عدم اجرای فشارافزایی طی سه سال آینده برای اقتصاد و امنیت انرژی چیست؟

بدون اجرایی شدن این پروژه‌ها، مخاطرات جدی داریم مخاطراتی چون سقوط چرخه تولید؛ تولید برخی فازها ظرف ۳ تا ۴ سال می‌تواند تا حد نگران‌کننده‌ای افت کند، مشابه رقم هشدار ۲۵۰ میلیون مترمکعب در شبانه‌روز که پیش‌تر اشاره کردم. بحران زمستانی؛ در پیک سرمای سال، حتی برق مناطق و صنایع کلیدی در معرض خاموشی و توقف تولید قرار می‌گیرد. کاهش صادرات؛ صادرات به ترکیه، عراق و ارمنستان با کاهش فشار خطوط انتقال کاهش یافته و حتی تعهدات قراردادهای گازی می‌تواند زیر سوال برود. رشد واردات یا جایگزینی سوخت‌های آلاینده؛ برای جبران کمبود گاز، دولت ممکن است ناگزیر به واردات گازوئیل و مازوت شود که هم هزینه‌زاست و هم آلایندگی را افزایش می‌دهد. فراموش نکنیم که کاهش تولید پارس جنوبی معادل تزلزل امنیت ملی و بازار ارز در ایران خواهد بود.

اقدامات فوری و عملیاتی که باید همین امسال آغاز شود چیست؟

اول و مهم‌تر از همه تصمیم‌گیری شفاف و سریع در سطح ملی برای تعیین پروژه‌های اولویت‌دار و تأمین مستقیم منابع ارزی است. دولت باید پروژه فشارافزایی پارس جنوبی را در ردیف خاص بودجه‌ای قرار داده و تأمین اعتبار از محل درآمد نفت، صندوق توسعه ملی یا انتشار اوراق را عملی کند.

همزمان باید فوری فرآیند مناقصه انتخاب پیمانکاران خارجی و داخلی جهت ساخت و خرید تجهیزات کلیدی را بدون بروکراسی زائد آغاز کرد. باید قراردادهای کوتاه‌مدت همکاری با شرکت‌های فناور جهانی برای انتقال دانش فنی، آموزش نیروی انسانی و افزایش سرعت مهندسی معکوس تدوین شود.

همچنین، بهره‌برداری حداکثری از شرکت‌های دانش‌بنیان در حوزه طراحی، ساخت اجزا و هوشمندسازی سیستم‌ها باید الزام شود. به صورت موازی پیگیری دیپلماسی انرژی برای دور زدن تحریم‌ها و واردات اقلام استراتژیک نیز فوریت دارد.

چه چالش‌هایی مختص فشارافزایی در محیط دریایی (فراساحل) وجود دارد که با پروژه‌های خشکی قابل‌قیاس نیست؟

محیط فراساحل بسیار پیچیده‌تر، پرریسک‌تر و پرهزینه‌تر از میادین خشکی است. هر دستگاه کمپرسور و توربین هزاران قطعه و سیستم دقیق دارد که باید در معرض رطوبت و خورندگی دائمی دریا تحمل‌پذیر بماند و همزمان، تعمیرپذیر باشد. حمل این قطعات به سکوها نیازمند شناورهای سنگین، جرثقیل‌های ویژه و برنامه‌ریزی لجستیکی پیچیده است.

همچنین، عملیات نصب و راه‌اندازی می‌تواند در اثر توفان یا شرایط نامناسب دریایی ماه‌ها متوقف شود. مسئله مدیریت ایمنی و سلامت کارکنان فراساحل نیز بسیار جدی است.

پیوند پروژه فشارافزایی با محیط‌زیست تا چه حد مهم است و چه تمهیداتی باید اندیشید؟

هر پروژه عظیم نفت و گاز باید پیوست محیط‌زیستی جدی داشته باشد. کمپرسورها و توربین‌های فشارقوی به آلایندگی، نویز و گرمای زیاد منجر می‌شوند و باید بهینه‌ترین فناوری‌های روز برای کاهش مصرف انرژی و آلایندگی لحاظ شود. سیستم‌های بازیافت حرارتی (Heat Recovery) و فیلترهای پیشرفته الزامی است.

همچنین باید الزامات سخت‌گیرانه مدیریت پساب، پسماند صنعتی و اطمینان از محافظت اکوسیستم دریایی در اجرای پروژه لحاظ گردد تا بحران فلرینگ و آلودگی جدید به محیط زیست ساحلی اضافه نشود.

در سال ۱۴۰۳ تا ۱۴۰۵، کدام فازها بیشترین اولویت برای فشارافزایی را دارند و میزان نیاز فعلی آنها چقدر است؟

فازهای ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۷ و ۸ که نخستین فازهای توسعه بودند، بیشترین کاهش فشار را تجربه می‌کنند و در آستانه افت تولید قرار دارند. برآوردها نشان می‌دهد در این فازها تا پایان ۱۴۰۵ مجموعاً بیش از ۱۱۰ میلیون مترمکعب در روز کاهش تولید بالقوه اتفاق خواهد افتاد.

بر همین اساس، اولویت نخست فشارافزایی باید به این فازها اختصاص یابد. هر پروژه فشارافزایی (کمپرسورگذاری) حداقل دو سال طول می‌کشد تا به بهره‌برداری برسد، پس فرصت طلایی امروز، ماه‌ها و روزهاست؛ نه سال‌های آینده.

راهکارهای مدیریتی و قراردادی برای تسریع اجرای پروژه چیست؟

مسیر اجرایی باید بر اساس قراردادهای EPCF (مهندسی، تدارک، ساخت و تأمین مالی همزمان) باشد تا پیمانکار مسؤولیت کامل تأمین مالی و اجرایی را بر عهده داشته باشد و پروژه به دلیل بروکراسی دولتی معطل نشود.

همچنین بسته‌های تشویقی مالی و تضمین ثبات قراردادها برای افزایش مشارکت شرکت‌های ایرانی و همکاری فناور خارجی بسیار حائز اهمیت است. باید ساختار جبران تأخیرهای احتمالی و جریمه عدم تحقق زمان‌بندی در قراردادها گنجانده شود تا اجرای پروژه زمان‌بر نشود.

چشم‌انداز آینده: اگر این اقدامات صورت گیرد، چه تحولاتی شاهد خواهیم بود؟

اگر فوراً پروژه‌ها به سرانجام برسد، می‌توان ظرفیت تولید فعلی پارس جنوبی را تثبیت کرد و حتی با فناوری‌های نوین، بخشی از افت‌های اخیر را تا حدودی جبران نمود. اجرای موفق فشارافزایی پیام روشنی به بازار جهانی و شرکت‌های سرمایه‌گذار است که ایران در صیانت و توسعه میادین راهبردی مصمم است.

این اقدام همچنین باعث محرک موج جدیدی از انتقال فناوری، رشد صنایع دانش‌بنیان داخلی و تقویت زنجیره ارزش گاز (کود شیمیایی، پتروشیمی و حتی صادرات ال‌ان‌جی) خواهد شد که تضمین‌کننده امنیت و ثبات بلندمدت بازار انرژی کشور است.

پیام شما به تصمیم‌گیران و اجرای‌کنندگان طرح‌های فشارافزایی پارس جنوبی چیست؟

امروز سرنوشت اقتصاد انرژی ایران در گرو جسارت، دانش و سرعت عمل مدیران و برنامه‌ریزان است. تعلل در اجرای فشارافزایی فقط یک تأخیر فنی نیست؛ زنگ خطری برای امنیت انرژی، بودجه ملی و حتی توسعه اجتماعی کشور است. اگر یکبار برای همیشه در مواجهه با بحران افت فشار پارس جنوبی تصمیم استراتژیک گرفته نشود، باخته‌ایم.

توصیه‌ام تصمیم‌گیری مبتنی بر واقعیت، نگاه ملی فراتر از ملاحظات بخشی، و استفاده هوشمندانه از ظرفیت‌های جهانی برای زودترین اجرای ممکن پروژه است. برگ برنده ایران، آینده‌نگری و شجاعت عملی کردن این پروژه‌های کلان است.

نظرات کاربران

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

نرخ ارز

عنوان عنوان قیمت قیمت تغییر تغییر نمودار نمودار
دلار خرید 24759 0 (0%)
یورو خرید 28235 0 (0%)
درهم خرید 6741 0 (0%)
دلار فروش 24984 0 (0%)
یورو فروش 28492 0 (0%)
درهم فروش 6803 0 (0%)
عنوان عنوان قیمت قیمت تغییر تغییر نمودار نمودار
دلار 285000 0.00 (0%)
یورو 300325 0.00 (0%)
درهم امارات 77604 0 (0%)
یوآن چین 41133 0 (0%)
لیر ترکیه 16977 0 (0%)
ﺗﻐﯿﯿﺮات ﺑﺎ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ اﻧﺠﺎم ﺷﺪ