اختصاصی اکونیوز|
دولت برای عارضه حاشیه نشینی چه برنامه ی دارد؟
اقتصاد ایران: حاشیهنشینی یکی از چالشهای بزرگ شهری در جهان بهویژه در کشورهای در حال توسعه است.
به گزارش خبرگزاری اقتصاد ایران , پیامدهای حاشیهنشینی تنها به فقر مسکونی محدود نیستند؛ بلکه کل منظومه اجتماعی-اقتصادی شهر را متاثر میسازند. این مقاله با هدف بررسی عمیقِ علل و پیامدهای حاشیهنشینی، تحلیل رویکردهای دولتها برای مقابله با این پدیده، و ارائه چارچوبی عملی برای پیشبرد سیاستهای کارآمد نگارش شده است.
تعریف ها
حاشیهنشینی: روند شکلگیری سکونت افراد یا گروههای کمدرآمد در نواحی حاشیهای شهرها، اغلب با دسترسی محدود به خدمات شهری، زیرساختها، فرصتهای اشتغال و امنیت مسکن، که در نتیجه اعتماد به تواناییهای اقتصادی و اجتماعی افراد کاهش مییابد.
حاشیهنشینی در کانونهای شهری: مناطق غیررسمی یا نیمهرسمی که معمولاً فاقد برخورداری کامل از خدمات اصولی مانند آب، برق پایدار، بهداشت، حملونقل، مدارس و مراکز بهداشتی هستند.
مسکن اجتماعی: واحدهای مسکونی با قیمت پایین یا با قابل پرداخت برای گروههای کمدرآمد و یا تسهیلات ویژه برای اقشار آسیبپذیر که توسط دولت یا مشارکتهای عمومی-خصوصی تأمین میشود.
مشارکت شهروندی: حضور و نقش فعال ساکنان در تصمیمگیریها، مدیریت و اجرای پروژههای شهری که به بهبود پاسخگویی، کارایی و پذیرش عمومی منجر میشود.
توسعه پایدار شهری: چارچوبی که تمرکز آن بر توازن بین رشد اقتصادی، عدالت اجتماعی و حفاظت از محیط زیست است.
دلایل حاشیهنشینی
مهاجرت روستایی به شهری
انگیزههای مهاجرت: بدنبال فرصتهای شغلی بهتر، سطح زندگی بالاتر، دسترسی به آموزش و خدمات بهداشتی و امنیت اجتماعی.
فرایند ورود به شهر: مهاجران اغلب به مناطق پرشتاب شهری وارد میشوند که طی آن با کمبود مسکن ارزان و مناسب مواجه میشوند.
ساختار بازار مسکن: کمبود عرضه مسکن با قیمت مناسب، وجود بازار اجارهای بالا یا نامطمئن، و نبود سیاستهای کارآمد زمین و مسکن.
پیامدهای اجتماعپذیری: شکلگیری محلات غیررسمی، گسست پیرامونی با سیاستهای شهری و افزایش فشار بر خدمات عمومی.
فقر و بیکاری
نابرابریهای درآمدی: تفاوت فاحش بین دستمزدها و هزینههای زندگی در شهرهای بزرگ.
دسترسی محدود به فرصتهای شغلی: وجود رقابت شدید، سیستمهای آموزشی ناکارآمد یا عدم تطابق مهارتها با نیازهای بازار کار.
تأثیرات میانمدت و بلندمدت: گسترش فقر چندنسلی در مناطق حاشیهای و دشواری ورود به بازار کار رسمی.
نقش واسطههای اقتصادی: محدودیتهای دسترسی به اعتبار و سرمایهگذاری خرد برای بهبود کارآفرینی محلی.
سیاستهای ناکارآمد شهری
نبود برنامهریزی کارآمد: عدم اجرای طرحهای جامع شهری، نبود هماهنگی بین حوزههای مختلف مدیریت شهری.
عوارض سیاستی: تخصیص منابع ناکافی به مسکن، خدمات شهری و زیرساختها، یا تمرکز زیاد روی پروژههای لوکس.
فرایندهای تصمیمگیری: نبود شفافیت، مشارکت کم شهروندان یا دسترسی محدود به فرایندهای اصلی تصمیمگیری.
اثرات مدیریتی: ناکارآمدی در مدیریت اراضی، تاخیر در اخذ مجوزها، و فساد یا کمبود شفافیت.
عوامل اضافی
فناوری و دیجیتال: دسترسی محدود به اینترنت و فناوریهای نوین در مناطق حاشیهای که میتواند مانع از فرصتهای شغلی و آموزشی شود.
سلامت و بهداشت: کمبود مراکز بهداشتی و خدمات سلامت، شیوع بیماریها و شرایط بهداشتی نامناسب.
آموزش و پرورش: سطح آموزشی حداقلی یا ناکافی، فقدان مدارس با کیفیت در نزدیکی مناطق حاشیهای.
امنیت و حریم جغرافیایی: احساس ناامنی و خطرات مرتبط با جرم و فساد در برخی محلههای حاشیهای.
سیاستهای ارزی و اقتصادی کلان: نوسانات قیمتها، تورم و دستمزدهای پایین که فشار بیشتری بر ساکنان حاشیهای وارد میکند.
پیامدهای حاشیهنشینی
مشکلات اجتماعی
خشونت و جرم: افزایش احتمال وقوع جرایم با وجود نبود فرصتهای قانونی و مناسب برای مشارکت اقتصادی ساکنان.
فقدان انسجام اجتماعی: ضعف شبکههای اجتماعی محلی، ناهمگن بودن محلات، و کمبود مشارکت در تصمیمگیریهای محلی.
سلامت روانی: استرسهای اقتصادی، تبعیضات اجتماعی و ناامیدی از آینده منجر به مشکلات روانی و کاهش بهبود اجتماعی میشود.
کاهش کیفیت زندگی
خدمات محور ضعیف: دسترسی محدود به خدمات بهداشتی، آموزشی، فرهنگی و تفریحی.
زیرساختهای ناکارآمد: شبکههای حمل و نقل عمومی اغلب نامناسب یا ناکافی است و به ویژه در ساعات اوج بحران ایجاد مشکلات میکند.
محیط زیست و بهداشت شهری: آلودگی صوتی و هوا، فقر فضاهای سبز و فضای باز، و خطرات بهداشتی مرتبط با بافتهای شهری غیررسمی.
تأثیرات اقتصادی
فقر مداوم و بیکاری: نابرابری در فرصتهای شغلی و دستمزدهای پایین که موجب گسترش فقر شده و توسعه اقتصادی محلی را محدود میکند.
فشار بر بودجه شهری: هزینههای بالای خدمات عمومی برای ساکنان حاشیهای و نیاز به سرمایهگذاریهای زیرساختی.
کارآفرینی محدود: محدودیتهای دسترسی به سرمایه، بازار و آموزش برای کارآفرینان محلی که اشتغال را محدود میکند.
پیامدهای زیستی و محیطی
فقر شهری: تراکم جمعیت بالا و استفاده نامناسب از فضاها که میتواند به مشکلات زیستمحیطی و بهداشتی منجر شود.
ازدحام و فقر فضاهای سبز: کمبود فضاهای باز و پارکها در محلات حاشیهای که سلامت جسمی و روانی را تحت تأثیر قرار میدهد.
آلودگی و بهداشت محیط: افزایش آلودگی هوا و آب در مناطق با سطح دسترسی پایین به خدماتی مانند فاضلاب و جمعآوری زباله.
راهبردها و عملکردهای دولتی برای حل مشکل
ایجاد مسکن اجتماعی
اهداف: کاهش فشار قیمت مسکن در مناطق شهری مرکزی و فراهم کردن مسکن پایدار برای خانوارهای کمدرآمد.
روشها: ساخت واحدهای مسکونی امن و باکیفیت، ارائه وامهای بانکی با شرایط مناسب، تامین فضاهای خدماتی در مجتمعهای مسکونی.
مزایا: بهبود ثبات زیستی، کاهش تقاضای بازار غیررسمی و ایجاد محیطهای زندگی با دسترسی به خدمات.
اجرای برنامههای اجتماعی
آموزش و توانمندسازی: ارائه دورههای مهارتآموزی، کیفی و کمی برای افزایش اشتغال و بهبود تواناییهای کاری ساکنان.
خدمات بهداشتی و بهداشت جنسی: ایجاد مراکز بهداشتی در مناطق حاشیهای و ارائه خدمات بهداشتی رایگان یا با هزینه کم.
حمایتهای اجتماعی و حقوقی: کمکهای نقدی، مشاوره حقوقی، و حمایت از خانوارهای آسیبپذیر.
توسعه زیرساختها
حملونقل عمومی: افزایش پوشش و کیفیت شبکههای حملونقل، کاهش زمان سفر، و ارائه دسترسی به مناطق مرکزی شهر.
منابع آب و فاضلاب: بهبود سیستمهای آبرسانی و فاضلاب برای بهبود بهداشت عمومی.
فضاهای عمومی و خدمات شهری: ایجاد پارکها، مدارس، مراکز بهداشتی و فرهنگی در مناطق حاشیهای.
انرژی و پایداری: طراحی زیرساختهای انرژی پایدار و بهبود کارایی مصرف انرژی در واحدهای مسکونی.
تقویت توانمندسازی ساکنان
مشارکت در تصمیمگیری: ایجاد کمیتههای محلی و مشارکت عمومی در برنامهریزی شهری.
آموزش دیجیتال و دسترسی به فناوری: کاهش شکاف دیجیتال و استفاده از فناوری اطلاعات برای ارتقاء کیفیت زندگی.
کارآفرینی محلی: ارائه حمایتهای مالی و فنی برای کسب و کارهای کوچک محلی، با استفاده از برنامههای اشتغالزایی و هماهنگی با بازار کار.
مدیریت کارآمد اراضی و برنامهریزی شهری
نقشهبرداری دقیق: تعیین ویژگیهای زمین و قابلیتهای اراضی برای توسعه مسکن و زیرساختها.
قوانین شهری: ایجاد چارچوبهای قانونی برای جلوگیری از گسترش بیرویه و ایجاد تعادل بین توسعه و حفظ محیط زیست.
هماهنگی بین سازمانها: همکاری بین وزارتخانهها، شهرداریها و سازمانهای مرتبط برای اجرای پروژههای مشترک.
ابزارها و سیاستهای مکمل
سیاستهای مالی و بودجهبندی شهری:
تخصیص به موقع بودجه برای پروژههای زیرساخت و مسکن اجتماعی، و استفاده از ابزارهای مالی مانند اوراق مشارکت شهری یا بودجه مبتنی بر پروژه.
مشارکت شهروندی و داوطلبی:
ایجاد پلتفرمهای مشارکت انسانی برای شنیدن صدای ساکنان و طرحریزی سیاستها با بازخوردهای جامعه.
فناوری و دادههای شهری:
مدیریت دادههای شهری و بهکارگیری تحلیلهای پیشرفته برای هدایت تصمیمگیریهای شهری و بهبود پاسخ به نیازهای حاشیهنشینی.
استانداردها و شاخصهای ارزیابی:
توسعه شاخصهای کلیدی برای اندازهگیری پیشرفت، معیارهای موفقیت پروژهها و گزارشدهی به سهامداران.
چالشها و موانع اجرایی
محدودیتهای بودجهای و منابع: کمبود بودجه دولت یا تاخیر در تخصیص منابع لازم.
عدم همکاری بین بخشهای مختلف: هماهنگی پایین بین سازمانهای شهری و ملی یا میان بخشهای عمومی و خصوصی.
محدودیتهای قانونی و مقرراتی: قوانین زمین و مسکن که اجرای برخی طرحها را دشوار میکند.
مقاومت اجتماعی و فرهنگی: مقاومت برخی از گروهها در پذیرش تغییرات در محلههای حاشیهای.
توصیهها: ایجاد استراتژی جامع شهری با هدف کاهش فقر، بهبود دسترسی به خدمات، و ارتقاء فرصتهای شغلی؛ گسترش مشارکت شهروندی و استفاده از فناوریهای نوین در مدیریت شهری؛ و ارزیابی مداوم پیشرفت با شاخصهای کلیدی برای بهبود پاسخگویی و شفافیت.
به گزارش اکونیوز , حاشیهنشینی پدیدهای پیچیده است که به عوامل گوناگون اقتصادی، اجتماعی و شهری مرتبط است. برای کاهش اثرات منفی و بهبود وضعیت زندگی ساکنان حاشیهها، لازم است ترکیبی از اقدامهای مسکن اجتماعی، برنامههای اجتماعی، توسعه زیرساختها و تقویت توانمندسازی مردم به کار گرفته شود.