فریاد شاعران فارسی‌زبان بر سر رژیم صهیونیستی

اقتصاد ایران: جمعی از شاعران از کشورهای مختلف با حضور در شب شعر "ناله نان و گریه گندم" نسبت به سیاست‌های نژادپرستانه رژیم صهیونیستی در قبال مردم غزه اعتراض کردند.

به گزارش خبرگزاری اقتصاد ایران،   نشست ادبی و شب شعر «ناله نان و گریه گندم» در دفاع از مردم ستم‌دیده غزه با حضور جمعی از اهالی ادب کشورهای حوزه ایران فرهنگی با اجرا و دبیری سید مسعود علوی تبار با میزبانی گروه بین المللی هندیران برگزار شد.

این برنامه در اعتراض به نسل‌کشی سازماندهی شده و قحطی مهندسی شده توسط رژیم صهیونیستی در نوار غزه، شامگاه سوم مردادماه با حضور شاعرانی چون علیرضا قزوه، ایرج قنبری، علی مزمل لاهوری، سید تصور مهدی، مهدی باقرخان، محمد مهدی عبداللهی، ناصر دوستی، محمود یوسفی، نغمه مستشار نظامی، نجمه پورملکی، آسیه مرادپور، زهرا پرویزی، فرزانه قربانی، شهلا کلبعلی، نگین نقیبی، و سارا عبداللهی‌فر برگزار شد.

سیدمحمدرضا موسوی صابری، شاعر و استاد دانشگاه از شهرکارگل هندوستان، به عنوان نخستین سخنران این نشست با بیان اینکه خوی استعمار، استفاده از هر ابزاری‌ را برای حفظ تسلط ناجایز خود جایز می‌داند؛ گفت: محاصره‌ غیرانسانی و قحطیِ ساختگی، تنها دو نمونه از این ابزارهاست. دست‌کم دو کشور، ایران و هند، قربانی این سیاست شومِ استعمار بریتانیا در گذشته شده‌اند. قحطی بزرگ در ایران میلیون‌ها ایرانی را به کام مرگ کشاند، و قحطی بنگال در سال 1943 جان بین سه تا چهار میلیون انسان، عمدتاً زنان و کودکان، را گرفت؛ همه این جنایات در سایه‌ سیاست‌های بی‌رحمانه روباه پیر استعمار، بریتانیای کبیر رخ داد.

موسوی صابری تصریح کرد: این فجایع در زمانی رخ داد که هنوز خبری از حقوق بشر و نهادهای بین‌المللیِ ناظر بر جنایت نبود. اما سؤال اینجاست: آیا اکنون که این نهادها شکل گرفته‌اند، واقعاً ضمیر انسانی در آن‌ها زنده است؟ یا فقط زمانی فعال می‌شوند که منافع قدرت‌های بزرگ را تأمین کنند؟

به گفته وی؛ جنگ غزه، چهره‌ حقیقی این ساختار مزورانه جهانی را عریان‌تر کرد. رژیم صهیونیستی نه تنها از سلاح‌هایی معادل چندین بمب هسته‌ای علیه منطقه‌ای کوچک و محصور غزه استفاده کرده، بلکه با ابزار قحطیِ ساخت‌ خود، مردمان بی‌پناه را هدف گرفته است. نان را هدف گرفت، آب را، شیر خشک را، حتی نفس کشیدن را. و من مانده‌ام که آیا آنهایی که در نهادهای بین‌المللی مسئول‌اند، واقعاً قلب دارند؟ چرا وجدان‌شان تکان نمی‌خورد؟

وی با اشاره به وظیفه همه انسان‌ها در قبال غزه افزود: زبانم از گفتن بند آمده، چرا که من، با شکمی سیر، چگونه می‌توانم از گرسنگی کودکی بگویم که با نان خشک و آب شور زنده است؟ چگونه از مادری بگویم که آخرین قطره‌ آب را به نوزاد نیم‌جانش می‌دهد و خودش از تشنگی می‌میرد؟ اما در همین درماندگی، می‌دانم که حداقل وظیفه‌ام این است که سکوت نکنم. صدای مظلوم را، هرچند ضعیف، باید رساند. اگر ابزار ما فقط همین نطق و همین قلم باشد، باز هم نباید از آن دریغ کرد.

 استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه کشمیر هند در پایان تأکید کرد: دنیا باید بداند که مردم غزه نه تروریست‌اند، نه برده؛ آن‌ها مردمانی‌اند که تنها می‌خواهند وطن‌شان را به دستان پلید صهیون تسلیم نکنند. آیا این خواسته به حق و ساده، جرم است؟ آیا دفاع از خانه، نان، و آینده، حق نیست؟

سید مسعود علوی‌تبار، شاعر و فعال فرهنگی، و کارشناس تاریخ و تمدن ملل اسلامی، با اشاره به حدیثی از پیغمبر مکرم اسلام، حضرت محمد(ص)، که فرمودند کسی را که با شکم سیر می‌خوابد و همسایه او گرسنه سر به بالین می‌نهد را از خود نمی‌شمارد، یادآور شد: در متون اسلامی مکرر به اطعام و سیر کردن گرسنگان سفارش شده، و پاداش بهشت بر اطعام دهندگان واجب دانسته شده است.

به گفته وی؛ این احادیث به خوبی نشان می‌دهند که سیر کردن گرسنه نه تنها یک عمل صالح و خدایی، بلکه یک تکلیف شرعی است که مسلمانان ملکف به انجام آن هستند. در نقطه مقابل نیز به وضوح مشخص است که شخصی را در حصار گرسنگی نگه داشتن- آن هم زن و کودک و سالخورده‌ای را- چقدر می‌تواند اقدامی پست و نفرت‌انگیز است.

وی تصریح کرد: بحران انسانی و گرسنگی مرگباری که اسرائیل بر مردم غزه مخصوصاً بر سالخوردگان، زنان و کودکان تحمیل کرده است، تنها به عنوان فقدان تغذیه و نبود غذا نیست؛ بلکه این فاجعه بشری به تصویر درآمدن چهره توحش، ستمگری، بی‌شرفی و تمامی سنگدلی و قساوت باند تبهکار صهیونیستی و دوستان مدعی حقوق بشر این رژیم اشغالگر است. رژیمی که آدم‌کشی، قتل و جنایت را به انحای مختلف عامل اصلی إبقاء موجودیت خود می‌داند، و چقدر این ماجرا به داستان ضحاک ماردوش در شاهنامه فردوسی شبیه است که ضحاک برای حفظ بقای خود مغز جوانان را طعمه مارانی می‌کرد که بر اثر بوسه شیطان بر دو کتف او سر برآورده بودند.

علوی تبار ادامه داد: یاری نرساندن به مظلوم در احادیث برابر با خروج از دین تلقی شده است، در قرآن به صراحت بیان شده است که چرا در راه خدا و مستضعفان نمی‌جنگید؟ دفاع از مظلوم نه تنها یک تکلیف شرعی بلکه از امور عقلی، فطری و وجدانی است که هر انسان آزاده‌ای فارغ از دین و ملیت به آن پایبند است.

وی اضافه کرد: قبل از بعثت و در دوران جاهلیت که از اسم آن شدت تباهی و وخامت اوضاع پیداست، برای حمایت از مظلوم پیمانی توسط جوانمردان بسته شد به نام «حلف الفضول»، که نبی مکرم اسلام نیز به این پیمان پیوستند، لیکن در عصر حاضر که داعیه‌دار حقوق بشر در طول تاریخ است، بر خلاف فریادهای بی‌شمار حقوق بشری که سر می‌دهد، شاهد جنایت‌های هولناکی هستیم که ابتدایی‌ترین حقوق بشر را نه تنها نادیده می‌گیرند که خود علیه این حقوق با تمام توان قد علم کرده‌اند. عصر حاضر را به حقیقت باید عصر تمامی تزویر و عصرجاهلیت اکبر نامید.

مهدی باقرخان شاعر، مترجم و دبیر انجمن پارسی‌سرایان هندوستان، دیگر سخنران این محفل بود. او با بیان اینکه مهم‌ترین و دردناک‌ترین مسئله انسانی روزگار کنونی که در پیش روی ماست، مسئله غزه است؛ گفت: مسئله غزه نه تنها به ما یادآوری می‌کند که انسانیت فراتر از مرزها و ملیت‌هاست، بلکه ما را وادار می‌کند تا در برابر ظلم و بی‌عدالتی ایستادگی کنیم.

باقر خان ادامه داد: ما به عنوان یک مسلمان و یک انسان‌، مسئول هستیم که یاری‌دهنده این مظلومان باشیم. سکوت در برابر این ستمگری آشکار، به معنای همدستی با مجریان این بی‌عدالتی و توحش است. از جمله اقداماتی که عموم مردم آزاده و عدالت‌خواه در سراسر دنیا می‌تواند در این زمینه انجام دهند، به تصویر کشیدن حقیقت با بیان مظلومیت مردم غزه و وحشی‌گری های روزافزون اسرائیل از طریق رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی به جهانیان است.

این شاعر و مترجم هندوستانی در پایان تأکید کرد: به یاد داشته باشیم که حمایت از مردم فلسطین نه تنها وظیفه‌ای دینی بلکه یک فریضه اخلاقی، اجتماعی و انسانی است.

بخش دیگر این مراسم به ارائه تازه‌ترین سروده‌های شاعران اختصاص داشت که بخش‌هایی از آن را می‌توانید در ادامه بخوانید:

شعبان کرم دخت

نانش دهید و از ایمانش مپرسید

کو بوالحسن دوباره کمی نان بیاورد

نان را برای کودک گریان بیاورد

آن دست‌های کیست که جان تو را مدام

خواهد چو شمع زود به پایان بیاورد

بسیار گریه کن، مگر این اشک‌های تو

ما را اگرچه دیر، به میدان بیاورد

ای کاش بیقراری تو آیه‌ای شود

تا چشم‌های گم به تو ایمان بیاورد

تقویم را که گفت برای نگاه تو

با این‌همه بهار، زمستان بیاورد؟

ای کاش روزگار در آیینه‌ی خودش

درد ترا ببیند و درمان بیاورد

یک خانقاه، پنجره‌اش رو به روی ماست

با بوالحسن بگو که کمی نان بیاورد

پروانه نجاتی

غزه تنهاست، غزه دلتنگ است

باز غوغای شیشه و سنگ است

در حصاری به وسعت یک شهر

مرگ با زندگی هماهنگ است

امنیت نیست خواب راحت نیست

عرصه بر ساکنان آن تنگ است

کرکس و بی کسی، شب و وحشت

با دل خانواده در جنگ است

ترس از موشک و مهیبی بمب

بر لب کودکان لباهنگ است

برق قطع است، آب و نان کمیاب

این برای جهان ما ننگ است

عاطفه خرمی

ای ساکنان سرخوش دنیا چه می‌کنید؟!

طوفان شده است، غیر تماشا چه می‌کنید؟!

از ماجرای قحطی اینجا شنیده‌اید!

از غنچه‌های له شده در کنج خانه‌ها

از مرگ بی صدا و مدام جوانه‌ها....

از انفجار در صف آب و غذا چطور؟!

از رقص پاره‌های تنی در هوا چطور؟!

از مرزهای بسته به روی جهان ما

دشداشه‌های عِبریِ همسایگان ما

حالا که این سران، همه خشکیده رگ شدند

گوساله‌های سامری این بار سگ شدند

ای مردمان! سیاست ساکت چه صیغه‌ای ست!

آیا حقوق نوع بشر هم سلیقه‌ای ست؟!

زخم مدیترانه دوباره شکفته است

در شرق این کرانه چه داغی نهفته است!

نفرین به هر که اهل تماشاست در جهان

آتش بیار معرکه ها اوست بی گمان

جغرافیای مسجدالاقصی برای ماست

ای کوچه‌های شب‌زده، فردا برای ماست

در زیر تل آتش و باروت زنده‌ایم

حتی میان سینه تابوت زنده‌ایم

در پای قدس ریشه دوانده است اصل ما

قد می‌کشد دوباره از این خاک، نسل ما

سید مسعود علوی تبار

بس کن! که ز داغ کودکان پیر شدم

در قطره اشک خود زمین گیر شدم

در سفره دگر تکه نانی ننهم

کز دیدنت ای گرسنگی سیر شدم

حمیده پارسافر

گله گرگ ِ هار استکبار، پنجه در پنجه پشت پرچین است!

 تشنه ی خون ، پی ِ دریدن خلق! سال‌ها خُلق و خوی‌شان این است!

دیوهایی که در لباس بشر، تیشه بر ریشه بشر زده‌اند

روبه روشان: سیاهی ابدی، پشتشان تا همیشه نفرین است

سایه ی شومشان شبیه شبح، آتش ظلمشان رسیده به عرش

گوش دنیا اگرچه کر شده است! خواب دنیا اگر چه سنگین است!

بی نَسَب ها چگونه فهم کنند، ریشه را، ایل را، اصالت را

بی‌وطن‌ها چگونه درک کنند ، طعم حُبُّ الوطن چه‌شیرین است!

بی‌گمان سرزمین موعودت، گور موعود توست، مدفن توست

خواب شیرین پنبه‌دانه مبین! خواب و بیداری تو ننگین است

تو دروغی فقط! دروغ بزرگ! تو فریبی! تهی و پوشالی!

تو همان زخم لاعلاجی که تا ابد بی دوا و تسکین است

غزه کوه است، سرفراز و بلند! ریشه در خاک و سر سپرده به نور

غزه سَرو است، پر غرور و صبور! گرچه زخمی است! گرچه غمگین است

راه صبر و امید، بسته نشد! خسته شاید، ولی شکسته نشد!

گام‌های بهار در راه است، میوه صبر تلخ، شیرین است

محمد مهدی عبداللهی

بهار با غزلى سرخ پشت پرچین است

بخوان که داغ شقایق همیشه سنگین است

نگاه خیره تزویر چون شقاوت شب-

به سوى خیمه ى آلاله‌هاى رنگین است

مگر نه اینکه خزان تیغ بر بهار کشید

بهار را چه کند آن دلى که خونین است؟

کدام غصّه پدر را به سوگ سرخ نشاند؟!

کدام قصّه، بگو شرح ماجرا این است!

به دست خاک سپرد آن همه شقایق را

کجاست جان پدر؟ آه دست گلچین است!

میان آتش و خون، ماه خویش را بخشید

به دست بى‌رمقش ربّناى آمین است

زبان گرفته پدر رو به ماه مظلومش

ببین که طعم شهادت چقدر شیرین است!

سلام کودک غزّه! ببخش بابا را

گرسنه رفتى و لب تشنه…آه، غمگین است

قسم به منتقم خون این کبوترها

فرج؛ گشایش هر کودک فلسطین است

نجمه بنائیان بروجنی

در غزه دوباره شادی و شور بریز

زیتون و انار و سیب و انگور بریز

از تشنگی و گرسنگی بی‌تاب‌اند

در ظرف غذای بچه‌ها نور بریز

فرزانه قربانی

در اوج غم و غصه‌ای و دلتنگی

زخمی فریب و حیله و نیرنگی

بستی به شکم سنگ صبوری، غزه!

هر روز تو با گرسنگی می‌جنگی 

 

نظرات کاربران

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

نرخ ارز

عنوان عنوان قیمت قیمت تغییر تغییر نمودار نمودار
دلار خرید 24759 0 (0%)
یورو خرید 28235 0 (0%)
درهم خرید 6741 0 (0%)
دلار فروش 24984 0 (0%)
یورو فروش 28492 0 (0%)
درهم فروش 6803 0 (0%)
عنوان عنوان قیمت قیمت تغییر تغییر نمودار نمودار
دلار 285000 0.00 (0%)
یورو 300325 0.00 (0%)
درهم امارات 77604 0 (0%)
یوآن چین 41133 0 (0%)
لیر ترکیه 16977 0 (0%)
ﺗﻐﯿﯿﺮات ﺑﺎ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ اﻧﺠﺎم ﺷﺪ