بررسی جایگاه خودروهای کمپر در ایران و جهان
اقتصاد ایران: هزینههای مرتبط با داشتن یک کمپر استاندارد در کشور همچنان بالاست؛ در سادهترین حالت، تبدیل یک خودرو وانت، ون یا مینیبوس از ۳۰۰ میلیون تا ۲ میلیارد تومان هزینه دارد
زندگی بر چهار چرخ، سفری بیپایان در دل طبیعت، رهایی از محدودیتهای اقامتگاههای سنتی و تجربهای ناب از تلفیق حرکت و سکون. همه اینها تعریفی است از چیزی که در سالهای اخیر با نام خودروهای کمپر یا موتورهوم (Motorhome / Camper Van) در جهان شناخته میشود. مفهومی که دیگر صرفا یک سبک زندگی خاص نیست، بلکه به صنعتی پویا، خلاق و سودآور بدل شده است. اما وقتی این واژهها را در بازار ایران جستوجو کنیم، با تصویری کاملا متفاوت روبهرو میشویم؛ بازاری خاکستری، غیررسمی، محدود و تقریبا بیسرانجام.
صنعت کمپر؛ در جهان چگونه سفر میکنند؟
در کشورهای توسعهیافته، خودروهای کمپر تنها یک گزینه برای سفر نیستند، بلکه بخشی از فرهنگ مسافرت، گردشگری و حتی زندگی هستند. در ایالاتمتحده، استرالیا، نیوزیلند، آلمان، فرانسه، هلند و اسکاندیناوی، سالانه میلیونها نفر بهکمک کمپرها سفر میکنند. این روند بهویژه پس از پاندمی کووید-۱۹ شدت گرفت؛ زمانی که مردم بهدنبال سفرهای ایزوله، ایمن و مستقل از هتلها و تجمعات بودند.
در این کشورها، صنعت کمپر تنها شامل تولید خودرو نیست، بلکه یک اکوسیستم کامل از زیرساختهای رفاهی، کمپینگگاههای مجهز، خدمات پشتیبانی، اجاره، بیمه، فروشگاههای تخصصی، اپلیکیشنهای مکانیابی و حتی رسانهها و انجمنهای کمپرنوردی نیز وجود دارد. این اکوسیستم بهگونهای طراحی شده که هر فرد، چه با بودجه محدود و چه با سرمایهای کلان، بتواند بخشی از آن باشد.
خودروهای کمپر از نظر طراحی، ابعاد و امکانات نیز بسیار متنوع هستند. از ونهای جمعوجور مناسب سفرهای آخر هفته گرفته تا اتوبوسهای لوکس با سرویس بهداشتی، آشپزخانه کامل، سیستم خورشیدی و اینترنت ماهوارهای. بسیاری از برندهای بزرگ خودروسازی دنیا، نسخههای اختصاصی کمپر تولید میکنند یا با شرکتهای تخصصی همکاری دارند. فورد، مرسدسبنز، فیات، فولکسواگن، پژو و رنو تنها بخشی از این نامها هستند. در کنار آنها، شرکتهایی مانند Winnebago، Hymer، Dethleffs، Jayco و Airstream تنها بهساخت کمپر اختصاص دارند و بازارهای بینالمللی گستردهای را پوشش میدهند.
قوانین روشن، مسیرهای مشخص
یکی از دلایل موفقیت صنعت کمپر در کشورهای پیشرفته، وجود قوانین شفاف و حمایتگرانه است. در این کشورها، ساخت یا تبدیل خودرو به کمپر نهتنها ممنوع نیست، بلکه فرآیندی قانونی و دارای استاندارد مشخص است. نهادهای مرتبط مانند سازمان حملونقل، محیطزیست و بهداشت، استانداردهایی برای ابعاد، تجهیزات، ایمنی، تهویه، آتشنشانی و عایقکاری وضع کردهاند و در صورت رعایت این موارد، شمارهگذاری، بیمه و تردد این خودروها بهراحتی انجام میگیرد.
علاوهبر آن، در بسیاری از کشورها مکانهای مشخص و امنی برای توقف شبانه یا کمپینگ تعبیه شده که کمپرها میتوانند با هزینهای اندک در آنها پارک کنند. این مکانها معمولا دارای امکاناتی مانند آب، برق، تخلیه فاضلاب، دسترسی به اینترنت و حتی فروشگاههای محلی هستند. دولتها نیز بهدلیل نقشی که این نوع گردشگری در توسعه مناطق روستایی و کمتر شناختهشده دارد، از آن حمایت میکنند.
ایران؛ میان رویای سفر و واقعیت خاکستری
در داخل کشور اما ماجرا کاملا متفاوت است. هرچند طی سالهای اخیر توجهی نسبی به مفهوم کمپر در فضای مجازی و بین برخی علاقهمندان به طبیعتگردی و سفر شکل گرفته، اما هنوز نمیتوان از یک بازار واقعی یا ساختاریافته سخن گفت. وضعیت خودروهای کمپر در کشور بیشتر بر پایه تلاشهای انفرادی، تبدیلهای غیراستاندارد و خلاقیتهای شخصی استوار است تا بر پایه یک صنعت یا رویکرد رسمی.
در حال حاضر در ایران تقریبا شرکت تخصصی داخلی در زمینه تولید کمپر بهشکل سازمانیافته فعالیت نمیکند و فرآیند قانونی مشخصی برای شمارهگذاری یا صدور معاینهفنی برای این خودروها وجود ندارد. این درحالی است که نبود استاندارد مشخص، نبود بیمه تخصصی، عدم شناسایی رسمی خودروهای کمپر در سامانه پلیس راهور و سختگیریهای سلیقهای باعث شده این افراد همواره با خطر توقیف یا اعمال جریمه مواجه باشند.
محدودیتهای فناورانه و ضعف زیرساخت
یکی دیگر از چالشهای جدی در کشور، محدودیت در تامین تجهیزات فنی و تخصصی مربوط به کمپرهاست. بسیاری از امکانات ضروری برای زندگی در یک خودرو سیار مانند باتریهای لیتیومی، پنلهای خورشیدی، یخچالهای ۱۲ ولت، سیستم تصفیهآب، عایقکاری گرمایی و برودتی، تهویه مناسب و تجهیزات آشپزخانه جمعوجور یا در بازار ایران موجود نیستند یا با قیمت بسیار بالا بهصورت قاچاق یا واردات غیررسمی عرضه میشوند.
در کنار آن، نبود زیرساختهای پذیرش کمپر در کشور، مانند پارکینگهای مخصوص، کمپینگگاههای دارای خدمات و مناطق قابل اقامت شبانه باعث شده سفر با کمپر در کشور محدود باشد. حتی در مناطق گردشگری، هیچ امکانی برای اتصال برق یا تخلیه فاضلاب وجود ندارد.
تبدیل خودروهای موجود؛ راهی میانبر، اما پرهزینه
بیشتر خودروهای کمپر موجود در کشور حاصل تبدیلهای دستی هستند. افرادی علاقهمند، معمولا با بودجهای بین ۵۰۰ میلیون تا ۲ میلیارد تومان، اقدام به خرید ون، مینیبوس یا کامیون سبک کرده و با بهرهگیری از نجارها، برقکارها و مکانیکها، آن را به یک کمپر شخصی تبدیل میکنند. خودروهایی مانند هیوندای H۳۵۰، ون مرسدسبنز، تویوتا هایس، آمبولانسهای اوراق و حتی مینیبوسهای هیوندا و ایسوزو از جمله گزینههای مرسوم برای این تبدیلها هستند.
اما این مسیر علاوهبر پرهزینه بودن، از نظر ایمنی نیز با چالشهایی جدی مواجه است. نبود تخصص فنی کافی، استفاده از مواد غیراستاندارد، نداشتن تهویه مناسب، نبود عایقکاری حرفهای و عدم تستهای ایمنی در برابر آتش، شوک یا واژگونی، باعث میشود بسیاری از این خودروها در عمل خطرآفرین باشند.
تجربههای موفق بومی؛ جرقهای در تاریکی
با وجود همه محدودیتها، برخی نمونههای موفق نیز در ایران دیده شدهاند. شرکتهایی کوچک و مستقل با سرمایه شخصی اقدام بهساخت یا تجهیز کمپر کردهاند و تجربههایی قابل تحسین را رقم زدهاند. برای مثال در مناطق شمال کشور، گروههایی محدود در زمینه اجاره کمپرهای ون برای گردشگران خارجی فعالیت دارند. برخی اقامتگاههای بومگردی نیز تلاش کردهاند با اضافه کردن خودروهای کمپر به سبد خدمات خود، تجربه متفاوتی را عرضه کنند.
همچنین نمونههایی از کمپرهای ساخت کشور در نمایشگاههای گردشگری بهنمایش درآمدهاند. هرچند این تلاشها هنوز پراکنده، محدود و اغلب فاقد پشتوانه مالی هستند، اما نشان میدهند که ظرفیت و علاقه برای توسعه این حوزه وجود دارد.
هزینههای ساخت یا خرید کمپر در ایران و جهان؛ تفاوت یک سبک زندگی
اگرچه علاقهمندان به سفر با خودرو در کشور کم نیستند، اما هزینههای مرتبط با داشتن یک کمپر استاندارد در سال ۱۴۰۴ همچنان بالاست. در سادهترین حالت، تبدیل یک خودرو وانت یا ون دستدوم بهیک کمپر ابتدایی، با امکاناتی همچون تختخواب تاشو، پنل خورشیدی کوچک، جعبه یخچال و سیستم ذخیره آب، هزینهای حدود ۳۰۰ تا ۵۰۰ میلیونتومان بههمراه دارد. این درحالی است که برای تبدیل یک ون یا مینیبوس بهکمپر مجهز به امکانات گرمایشی و سرمایشی، سیستم تهویه هوشمند، سرویس بهداشتی، آشپزخانه کامل و مخازن آب و فاضلاب، باید حداقل ۷۰۰ میلیون تا بیش از ۲ میلیاردتومان هزینه کرد؛ آن هم در شرایطی که عمده تجهیزات تخصصی آن یا وارداتی هستند یا بهصورت دستساز و غیرمهندسی تولید میشوند.
در مقایسه با بازارهای جهانی، وضعیت کاملا متفاوت است. در اروپا یا آمریکا، خریداران میتوانند یک ون کوچک با تجهیزات پایه کمپینگ را با حدود ۴۰ تا ۵۰ هزار دلار خریداری کنند که با نرخ ارز آزاد، معادل حدود ۳ تا ۴ میلیاردتومان میشود. با این تفاوت که در خارج از ایران، این خودروها بهصورت استاندارد از کارخانه با تجهیزات کامل عرضه میشوند، خدمات پس از فروش دارند و امکان تامین قطعاتیدکی یا ارتقای آنها فراهم است.
افزون بر این، در برخی کشورها حتی میتوان کمپر را اجاره کرد یا با شرکتهای لیزینگی طرف شد تا با اقساط بلندمدت و حمایت مالی دولت، صاحب یک خانه سیار شد. درحالی که در کشور، نه تنها تسهیلاتی وجود ندارد، بلکه خرید یک کمپر نه بیمه بدنه مشخصی دارد و نه پوششهای رسمی خدماتی.
خودروسازان در جهان چه میکنند، خودروسازان ایرانی چه کردهاند؟
توسعه کمپرها و خودروهای کاروانی، دیگر تنها دغدغه شرکتهای کوچک یا تبدیلکنندههای محلی نیست. امروز بسیاری از برندهای بزرگ مانند مرسدسبنز، فورد، تویوتا، پژو، فیات، نیسان و فولکسواگن، نسخههای ویژهای از محصولات خود را با تریم مخصوص کمپینگ تولید میکنند.
بهعنوان نمونه، «مرسدسبنز مارکوپولو» یک ون لوکس براساس ویکلاس است که بهصورت استاندارد از خط تولید، با تجهیزات کامل سفر و کمپینگ عرضه میشود. یا فولکسواگن مدل «کالیفرنیا» را سالهاست بهعنوان یکی از مشهورترین کمپرهای جهان تولید میکند؛ خودرویی که بهتنهایی تبدیل به یک نماد فرهنگی در سفرهای جادهای شده است.
شرکتهای تخصصی مانند «وینهباگو»، «آدلر»، «هایمر» یا «جاگو» نیز وجود دارند که فقط به طراحی و تولید کمپر میپردازند. این شرکتها، پلتفرم خودرو را از برندهای اصلی تهیه کرده و روی آن سازههای اختصاصی مسکونی، ماژولهای خورشیدی، سامانههای تهویهمطبوع، ایزولاسیون حرارتی و صوتی، مخازن هوشمند و تجهیزات مدرن سفر نصب میکنند. در کنار آن، یک شبکه خدمات پس از فروش، ایستگاههای شارژ، مناطق تخلیه پسماند و امکانات رفاهی جادهای برای کمپرها در کشورهای پیشرفته شکل گرفته که این سبک زندگی را حمایت میکند.
اما در کشور، وضعیت تا حد زیادی بهعلاقه و تلاش افراد محدود مانده است. هیچیک از خودروسازان بزرگ کشور، چه سابقا دولتی مانند ایرانخودرو و سایپا، و چه خصوصی مانند کرمانموتور یا بهمنموتور، تاکنون محصولی را بهصورت رسمی برای سفر و کمپینگ معرفی نکردهاند.
حتی در کلاسهایی مانند ون یا مینیبوس که ظرفیت تبدیل به کمپر را دارند، هیچ گزینهای با امکانات پایه کمپینگ به بازار عرضه نمیشود. بیشترین تلاشی که گاه از سوی برخی خودروسازان یا شرکتهای خدماتی دیده شده، نمایش مفهومی یا سفارشی برخی کمپرها در نمایشگاهها یا صفحات تبلیغاتی بوده که بیشتر حالت نمادین دارد و به تولید انبوه یا عرضه رسمی منتهی نشده است.
جالبتر آنکه در سالهای اخیر برخی استارتآپها و کارگاههای کوچک ایرانی توانستهاند کمپرهایی نسبتا استاندارد تولید کنند، اما این فعالیتها بدون حمایت قانونی، بدون دسترسی به تسهیلات بانکی و تحتفشار مالیات و واردات دشوار تجهیزات ادامه دارد. خلأ چشمگیر در سیاستگزاری صنعتی، نگاه سنتی خودروسازان بزرگ بهمفاهیم سفر و تفریح و نبود ارتباط فعال میان صنعت گردشگری و حملونقل، موجب شده است کشور نه تنها از بازار جهانی کمپر عقب بماند، بلکه فرصت تبدیل شدن به قطب تولید یا مقصد گردشگری جادهای را نیز از دست بدهد.
آیندهای محتمل، اگر نگاه تغییر کند
برای آنکه خودروهای کمپر بتوانند در ایران نیز جایگاهی پیدا کنند، نیاز به مجموعهای از اقدامات در سطح کلان است. نخست آنکه باید خودروهای کمپر بهعنوان یک دسته رسمی از وسایل نقلیه در سازمانهای متولی مانند وزارت صمت، سازمان استاندارد، پلیس راهور و سازمان میراث فرهنگی بهرسمیت شناخته شوند. این بهمعنای تعریف کد شناسایی، مجوز ساخت و واردات، معاینهفنی و بیمه تخصصی خواهد بود.
در گام بعدی، ایجاد زیرساختهایی برای سفر با کمپر اهمیت دارد. شهرداریها، دهیاریها و مناطق آزاد میتوانند با احداث کمپینگگاههای ساده اما مجهز، ضمن جذب گردشگر، بهتوسعه این سبک زندگی کمک کنند. همچنین واردات تجهیزات تخصصی با تعرفه مناسب، راهاندازی کارگاههای بومی ساخت کابین، همکاری با شرکتهای خارجی و ایجاد رشتههای آموزشی فنی نیز میتواند زمینه را برای رونق این صنعت فراهم کند.
در نهایت باید فرهنگسازی گستردهای نیز انجام شود تا مردم، مسئولان و گردشگران نسبت بهمفهوم کمپر و مزایای آن آگاه شوند. رسانهها، شبکههای اجتماعی، برنامههای تلویزیونی و رویدادهای نمایشگاهی میتوانند نقش کلیدی در این فرآیند ایفا کنند.
سفری که از رویا تا واقعیت فاصله دارد
زندگی در خودروهای کمپر در جهان امروز، نه صرفا یک سبک زندگی لوکس، بلکه پاسخی خلاقانه بهنیازهای جدید بشر برای آزادی، استقلال، امنیت و پایداری است. این سبک سفر، اگرچه در ایران هنوز غریب و پرهزینه است، اما میتواند در آیندهای نهچندان دور، بخشی از چهره نوین گردشگری، حملونقل و حتی مسکن در کشور باشد؛ بهشرط آنکه نگاهها از سد محدودیتها عبور و ظرفیتها جایگزین شوند.
ایران با وسعت، تنوع اقلیمی، منابع طبیعی و جوانانی خلاق، پتانسیلی بینظیر برای تبدیل شدن به یکی از مقاصد اصلی کمپرنوردی در منطقه دارد. اما تحقق این چشمانداز، نیازمند جسارت، برنامهریزی و حرکتی هماهنگ از سوی دولت و بخشخصوصی است. شاید وقت آن رسیده باشد که بپذیریم، خانه میتواند چهار چرخ داشته باشد.