درخواست جدید سهامداران بعد از صعودی شدن بورس
اقتصاد ایران: این روزها بازار سرمایه در مسیر رشد قرار گرفته است و شاید بتوان گفت حالا بهترین زمان برای کاهش حجم مبنای شرکتها و افزایش دامنه نوسان در بازار سرمایه باشد.
به عنوان مثال این سازمان از روز یکشنبه 14 مرداد در پی بروز هیجانات ناشی از برخی تحولات سیاسی و منطقهای، برای کنترل این هیجانات و حفظ منافع سهامداران، دامنه نوسان قیمت سهام را به مثبت و منفی یک درصد کاهش داد. این در حالی است که با فروکش کردن این هیجانات، از روز 27 مرداد، دامنه نوسان نمادهای بورسی و فرابورسی به 2 درصد و از روز 17 شهریور به مثبت و منفی 3درصد تغییر کرده است.
از سوی دیگر حجم مبنا نیز که حداقل تعداد سهامی که باید در یک روز معاملاتی خرید و فروش شود تا قیمت پایانی آن سهم بتواند نوسان منفی یا مثبت داشته باشد، یکی دیگر از این بازارها است که هدف از تعیین آن، اطمینان سهامداران از نوسانات قیمت سهام است و همچنین لحاظ شدن حجم مبنا باعث میشود تا قیمتهای کاذب در بازار ایجاد نشود.
به باور کارشناسان بازار سرمایه حالا که وضعیت کلی بورس به تعادل بازگشته است، تداوم اعمال محدودیت دامنه نوسان سهام شرکتها در بورس و فرابورس و نیز فرمول حجم مبنا، نقدشوندگی این بازار را تحت تاثیر قرار داده و خود به عاملی منفی برای بازار سرمایه تبدیل شده است.
ای در حالی است که در سال 1403 بازار بورس ایران به طور متوسط 23 درصد بازدهی داد، که در بین سهمهای بورسی تعدادی از نمادهای معاملاتی، بازدهیهای چند صد درصدی هم دادند و برخی از نمادها نیز به دلیل عملکرد ضعیف عملیاتی متحمل بازدهی منفی شدند.
اما برخی از نمادها هم بودند که با وجود شرایط خوب عملیاتی و حمایت قوی و متوالی حقوقیها در عمده روزهای معاملاتی سال قبل، به دلیل بالا بودن حجم مبنا، رشد چندانی را تجربه نکردند.
بررسی و مقایسه شرکت ها نشان میدهد حجم مبنای سهم های متوسط و کوچک بازار به طرز عجیبی بالا تعیین شده است، به طوری که هر چه سهم ها کوچکتر می شوند، حجم مبنای آن ها نسبت به ارزش بازارشان افزایش می یابد! به عنوان مثال نماد معاملاتی کگهر با ارزش بازار حدود 106 همت 8,5 میلیون سهم حجم مبنا دارد. در حالی که ماد معاملاتی تجلی با ارزش بازار حدود 19 همت با حجم مبنای بیش از 34,4 میلیون سهمی مواجه است! ونوین هم نماد معاملاتی دیگری است که با ارزش بازار 26 همتی با حجم مبنای 41 میلیون سهمی رو به روست. از طرفی حجم مبنای نماد معاملاتی کچاد نیز 127 همتی هم 45 میلیون سهم تعیین شده است.
همچنین بررسی سایر نمادهای معاملاتی در بازار سرمایه نشان میدهد ارزش بازار نماد مارون بیش از 130 همت است، اما حجم مبنای آن حدود 600 هزار سهم است حال آن که نماد معاملاتی بوعلی با ارزش بازار 114 همت دو برابر «مارون» حجم مبنا دارد.
این مساله حتی در بین بزرگان بازار هم قابل مشاهده است. مثلا برای نماد معاملاتی فولاد حدود 600 همتی حجم مبنای 29 میلیونی در نظر گرفته شده اما ماد معاملاتی شستا با ارزش بازار 222 همتی با حجم مبنای 88 میلیون سهمی مواجه است.
بر این اساس باید گفت به طور کلی موضوع حجم مبنا در بورس و فرابورس همواره یکی از مسائل بحث برانگیز بوده و موافقان و مخالفان زیادی دارد؛ اما تجربه نشان داده که صندوق های سرمایه گذاری که فاقد حجم مبنا هستند همواره از اقبال سرمایهگذران برخوردار بوده اند.
حالا پس از اتفاقات مهمی که در عرصه سیاسی رخ داده و انتظار توافق هستهای ایران، بازار سرمایه را به سمت و سوی خوبی هدایت کرده است و شاید بتوان گفت بهترین زمان برای اجرای این دستورالعمل و کاهش حجم مبنای برخی از شرکتهای کوچک و متوسط باشد، طی روزهای اخیر برخی از فعالان بازار سرمایه نیز این موضوع را زیر ذرهبین بردهاند و بیش از هر زمان دیگری به آن توجه میکنند.
به نظر می رسد وقت آن رسیده است با توجه به شرایط مناسب بازار سرمایه، اگر سازمان بورس و اوراق بهادار تصمیمی برای حذف حجم مبنا از بورس و فرابورس ندارد، این موضوع را به شکل منطقی ومنصفانه تری مدیریت کند؛ چرا که متناسب نبودن حجم مبنای شرکت ها با ارزش بازار آنها، مانع از رشد واقعی قیمتها می شود.