وقتی پزشکیان و باقری تا مرز خداحافظی رفتند اما با قدرت برگشتند
اقتصاد ایران: نام کریم باقری با پرسپولیس و فوتبال ایران عجین شده است و درباره این مرد پرافتخار اگر هر روز هم مطلب بنویسیم شاید بازهم جا داشته باشد که به آن بپردازیم و خوانندگان هم از خواندن آن لذت ببرند.
روزنامه اعتماد: نام کریم باقری با پرسپولیس و فوتبال ایران عجین شده است و درباره این مرد پرافتخار اگر هر روز هم مطلب بنویسیم شاید بازهم جا داشته باشد که به آن بپردازیم و خوانندگان هم از خواندن آن لذت ببرند. اشتباه تفسیر نشود، این کریم نیست که هر روز در رسانهها باشد یا بخواهد با جار و جنجال دیده شود. نه! شخصیتش را دیگر همه میشناسیم، یک فرد آرام و بیحاشیه و بسیار هم رکگو. برای نوشتن از او که سوژه به خورد رسانهها نمیدهد لازم نیست روی نیمکت مربیگری پرسپولیس کنجکاوی کرد یا به اصطلاح آمارش را گرفت! بلکه سوژههای ناب از دور و نزدیک و با حفاظت از این نام اسطورهای روی قلم سوار میشود و هر جای این فوتبال را ببینیم میخواهیم مثالش کریم باقری باشد. چه کرده که یکی مثل علی دایی از او فقط تعریف و تمجید میکند یا اسماعیل کارتال هنوز پایش به تهران نرسیده چنان شیفتهاش میشود که درباره او میگوید تا وقتی من در پرسپولیس باشم کریم باقری هم هست! این را هم داخل پرانتز بگذاریم که کارتال هم به طور حتم میداند یا به گوش او رساندند که اگر هر سرمربی بیاید و برود اگر یک نفر که مورد وثوق و حمایت هواداران پرسپولیس و مدیران این باشگاه باشد آن فرد کریم باقری است. کریم با بیش از دو دهه فعالیت (به عنوان بازیکن و مربی) در این باشگاه پر هوادار به بخشی جداییناپذیر از این مجموعه تبدیل شده است. اما برگردیم به همان سوال که باقری چی دارد که از دایی و گلمحمدی تا کارتال و دنیزلی و هر مربی اسم و رسمداری پرسپولیس را کنار او میخواهد؟
آیا باقری هر هفته برای دانه درشتهای این فوتبال نوشابه باز میکند و به تعریف و تمجید از آنها میپردازد؟ برترین گلزن ملی هافبکها در تاریخ دنیای فوتبال اهل این حرفها نیست. او یک چهره خاص است که هر بار فوتبال پر از حواشی و به دور از چهره برجسته را میبینیم که در آن معمولیها تریبون دارند و صحبتهای ضد و نقیضی میکنند دلمان پر میکشد برای اینکه چرا در این فوتبال پنج تا کریم باقری نداریم!
به عنوان مثال مصاحبه اخیر یونس باهنر را دیدید و شنیدید؟ سرپرست سابق تراکتور که زمانی در همین پرسپولیس به عنوان بازیکن صاحب اسم و رسمی شدگفته دیگر اسم پرسپولیس را نمیآورد! باهنر و کریم باقری هر دو هم خاطرات خوبی از تراکتور دارند و جزیی از خانواده پرسپولیس به حساب میآیند اما تفاوتها را ببینید. به جای پرداختن به این صحبتها بهتر نبود مصاحبه میکرد تا شاید کمک کند کمی از اختلافات هواداران دو تیم کمتر شود؟
خب همین قیاسهای ساده است که کریم باقری را به سمت قله محبوبیت سوق میدهد بدون اینکه نیاز باشد کار خاصی یا رفتار نمایشی را از خود بروز دهد.
صرفنظر از رفتارها و صحبتهای معمول در فوتبال ایران که مردم آن را رصد میکنند و برای آنها تشخیص سره از ناسره راحتتر میشود یکی از اسطورههای فوتبال کشورمان نشان داد به لحاظ فنی هم حرفهای زیادی برای گفتن دارد. باقری یک تیمی که ترکیبش بالانس نبود و به لحاظ روحی هم در وضعیت خوبی قرار نداشت را از گاریدو تحویل گرفت و در بازیها عملکرد خوبی را به جای گذاشت و اوج کار او برد مقابل تراکتور آن هم با یک یار کمتر بود تا نشان دهد برخلاف بعضی افراد کوتهفکر که وی را یک مربی بیدانش و فقط برای کنترل حواشی بازیکنان موثر میدانستند بار فنی قابل اعتنایی دارد.
با این حال بازهم رفتار کاملا حرفهای این پیشکسوت دوستداشتنی مورد توجه و تحسین اهالی فوتبال قرار گرفت که در این شرایط وسوسه نشد به عنوان سرمربی دایمی کار کند و از لحظه شروع کارش به عنوان جانشین گاریدو ضمن تعهد صددرصدی و زمان و انرژی کاملی که برای این تیم گذاشت از رضا درویش خواست هر چه سریعتر سرمربی خارجی و بزرگی را به پرسپولیس بیاورد!
در ذهن خود مروری کنید و به این فکر کنید در این فوتبال که بسیاری از مربیان آن برای تیم گرفتن از لابی با نمایندگان مجلس تا نهادهای مهمتر لابی میکنند تا تیمی برایشان دست و پا شود چندتا مثل کریم باقری داریم که پیشنهاد سرمربیگری در پرسپولیس را نپذیرد؟
چند نفر مثل باقری هستند که با آن همه سابقه و افتخار این جایگاه را برای خود نمیخواهند و با متانت و فروتنی بگویند در حد سرمربیگری در تیم بزرگ پرسپولیس نیستند؟
در باور ما که فردی به شخصیت کریم باقری در این فوتبال نداریم. فردی که سال قبل به دلیل حمایت از همبازی سابقش از پرسپولیس کنار گذاشته شد و به نظر میرسید دیگر این مهره ارزشمند را حالاحالاها در کنار این تیم و اصلا فوتبال کشورمان نبینیم اما با دستور رییسجمهور به کارهایش رسیدگی شد تا به پرسپولیس برگردد. اما درباره کریم باقری و مسعود پزشکیان نکتهای که جالب توجه است به غیر همشهری بودن این دو سرگذشت مشابه آنها است! چراکه رییسجمهور فعلی کشورمان هم پس از آنکه در اسفند ماه سال گذشته برای انتخابات مجلس ردصلاحیت شد تا مرز خداحافظی از دنیای سیاست پیش رفت اما ابر و ماه و مه خورشید و فلک دست به دست هم داد تا امروز به عنوان بالاترین مقام اجرایی سیاسی کشور به فعالیت بپردازد به نوعی شبیه به کریم باقری که اول فصل درویش خیلی راحت به دلایل غیرفوتبالی کنارش گذاشت و وقتی با خواست پزشکیان به فوتبال برگشت اینبار مدیران پرسپولیس بودند که برای اینکه سرمربی دایمی شود راه به راه برای او پیغام پسغام میفرستادند! از کنار گذاشتن رییسجمهور ایران و مربی پرسپولیس تا رسیدن به جایگاه فعلی این دو هم زبان میشود با هم به این نکته پی برد که رسیدن به عزت و ذلت دست خداوند است. بله فقط به دست او است وگرنه بندگان خدا نمیتوانند فردی را بالا ببرند یا به پایین بکشند. در هر صورت و باتوجه به اختلافات پیش آمده بین هواداران تراکتور و پرسپولیس بهتر است مطلب را با این نکته به پایان برسانیم که پزشکیان که قبلا گفته بود طرفدار تراکتور است برای بازگشت دوباره کریم باقری به پرسپولیس نامهنگاری کرد؛ مسالهای که نشان میدهد فراتر از کریهای فوتبالی ایرانیها در هر نقطهای از زمین هموطن هستند پس بهتر است بیشتر باهم مهربان باشیم.