« نقی شعبانیان معاون جنگل "سازمان منابع طبیعی وآبخیزداری کشور" در مصاحبهی اخیر خود با روزنامهی "پیام ما" اظهار داشته است : "توقف مدیریت جنگلهای شمال اشتباه بوده است."
شعبانیان در این مصاحبه از توقف مدیریت جنگل همزمان با توقف بهرهبرداری چوب میگوید. این سخنان از چند جنبه قابل تأمل است و البته جای بسی تأسف هم دارد :
۱- آیا این اعتراف، در تأیید نقد همیشگی کنشگران مبنی بر «رهاشدگی جنگلها» نیست؟ آیا عبارت ِ «توقف مدیریت جنگل ها اشتباه بوده» دقیقاً به معنای «مدیریت جنگلها توقف یافته»، «این توقف اشتباه بوده» و یا «مدیریتی بر جنگلها نیست چون توقف یافته» نیست؟!
پس چگونه است که وقتی منتقدان از تعطیلی مدیریت جنگلها در این سازمان سخن میگویند، توسط مسئولین سازمان منابع طبیعی برچسب «معاند» میخورند؟ مگر حرف ما جز این است که مسئولین این سازمان، حفاظت را تعطیل و جنگل ها و مراتع کشورمان را به حال خود رها کردهاند؟
۲-ایشان تعطیلی مدیریت جنگل را ناشی از توقف بهره برداری چوب دانسته و در ادامه پند میدهد که با توقف بهره برداری نمیبایست مدیریت، توقف پیدا میکرد؟! آیا «نمیبایست مدیریت توقف پیدا میکرد» به معنای این نیست که « در حال حاضر مدیریتی وجود ندارد چون قبلاً متوقف شده است»؟
اما چرا کسی ایشان و اسلافشان را بابت این سخنان مؤاخذه نمیکند؟ چرا کسی وظایف سازمانی ایشان را در مقام و جایگاه معاونت سازمان منابع طبیعی کشور به او یادآور نمیشود؟! و متذکر نمیشود که در مقام و جایگاهی نبوده و نیستند که بتوانند مدیریت و حفاظت جنگل ها را متوقف کنند؟! در کدام قانون آمده است که مدیریت جنگل برابر است با بهره برداری چوب، که با توقف این بهره برداری، مسئولین جنگلها را به حال خود رها کنند؟
من از آقای شعبانبان می پرسم، بر اساس کدام قانون چنین حرفی را بیان کرده است؟ این اظهارات بدین معناست که این فرد که چند سال است بر جایگاه معاونت جنگل تکیه زده هنوز از وظایف مدیریتی خود که مهم ترینش حفاظت از جنگلهاست بیخبر است و تاکنون هم فکر کرده که مدیریت جنگلها تعطیل شده است چون بهرهبرداری چوبی و طرحهای جنگلداری تعطیل شدهاند و ایشان هم مسئولیتی در این خصوص ندارد!!
و آیا این رهاشدگی و توقف مدیریت با ورود ایشان به این جایگاه آغاز شده یا خلف ایشان که اکنون بر جایگاه ریاست منابع طبیعی کشور تکیه زده، این مدیریت را به تعطیلی کشانده است؟!
هر چند تذکار الفبای منابعطبیعی تأسفآور است اما مجبوریم برای هزارمین بار یادآور بشویم که حفاظت و احیای جنگل ها و مراتع، نه تنها نخستین وظیفهی قانونی سازمان منابع طبیعی است که رکن اصلی و اساسی شکلگیری آن هم بوده است :
- ماده «2» قانون ملی شدن جنگلهای کشور مصوب «1341» : حفظ، احیاء و توسعه منابع فوق (مندرج در ماده1) و بهرهبرداری از آنها به عهدهی سازمان جنگلبانی ایران است.
- ماده «2» قانون حفاظت و بهرهبرداری از جنگلها و مراتع مصوب «1346» : حفظ، احیاء، اصلاح، توسعه و بهرهبرداری از جنگلها و مراتع و بیشههای طبیعی و اراضی جنگلی ملی شده متعلق به دولت، به عهده سازمان جنگلبانی ایران است.
- تبصره «1» ماده «1» قانون حفظ و حمایت از منابع طبیعی و ذخائر جنگلی «1371» : وزارت جهاد سازندگی موظف است مناطق استقرار گونههای یاد شده (زیستگاه درختان مندرج در ماده 1) را مشخص و حفاظت نموده و متخلفین را به مراجع قضایی معرفی کند.
و ...
همانطور که میدانیم در تمامی قوانین منابع طبیعی، "حفاظت" اولین وظیفه سازمان بوده و هست و در ادامه احیا و اصلاح جنگل ها و مراتع؛ یعنی مدیریت این منابع بر عهده سازمان منابع طبیعی کشور است.
اما کدام یک از این قوانین ابطال شدهاند که مدیریت و حفاظت هم تعطیل شده باشد؟ در کدام یک از این قوانین آمده که تنها راه حفاظت از جنگل ها طرحهای جنگلداری است؟ یا در کدام قانون ذکر شده که اگر طرح جنگلداری متوقف شد مسئولین منابع طبیعی هم میتوانند حفاظت از جنگل ها و مدیریت آنها را تعطیل کنند؟
به مسئولین ارشد سازمان منابع طبیعی هم یادآوری میکنیم که بند «ف» ماده «38» "قانون برنامه ششم توسعه" هرگز به معنای تعطیلی مدیریت جنگل ها نبوده و نیست؛ بلکه بیخبری آنها از تکالیف و وظایف قانونیشان، شعارگرایی، آمارسازی، منفعتاندیشی و به بیراهه کشاندن این سازمان دلیل اصلی این رهاشدگی است؛ لذا به جای اینکه دنبال دلیل قانونی برای ترک فعلهای خود باشند باید به مردم پاسخ دهند که چرا حفاظت از جنگل ها و مراتع را اینگونه در سازمان منابع طبیعی تعطیل کرده اند؟ چرا یگان های حفاظت را مشغول شعار کاشت یک میلیارد نهال کردهاند و همین تعداد معدود نیرو را هم صرف مراقبت از داشتهها نکردند؟!
جای آنست که خون موج زند در دل لعل