کودکان سردرگم فضای‌مجازی؛

آیا تلویزیون به یاریِ کلاس اولش می‌رود؟

اقتصاد ایران: چهره‌های حوزه کودک در رسانه ملی اعتقاد دارند تلویزیون همچنان مدیومِ محبوبی است و باید با اختصاصِ بودجه لازم، کودکش را دریافت؛ موضوعِ کمبود بودجه و توجه به این قشر در تلویزیون جدّی است.

به گزارش خبرگزاری اقتصادایران،مدت‌هاست کودک و موارد مربوط به آموزش این گروه سنی آینده‌ساز کشور،  اگرچه در جلسات و سخنرانی‌ها بسیار از سوی اغلب مدیران و مسئولان مربوطه مورد توجه قرار می‌گیرد، اما در واقعیت جامعه و تولید محتوای مربوط به کودکان دیده می‌شود آنطور که شایسته آینده‌سازان مملکت بوده در رسانه‌ها عمل نشده و نهایتاً محتوای تولید شده در این گروه سنی نیازمند اصلاح است.

در این زمینه رسانه ملی به عنوان یکی از مهمترین درگاه‌های ارتباطی با قشر کودک و نوجوان نقش‌آفرینی‌های قابل توجهی در این زمینه به خصوص در دهه طلایی خود یعنی 1360 تا 1370 با ساخت برنامه‌ها و کارتون‌های کودکانه داشته که به گفته برخی کارشناسان تکرار نشدنی است، اما واقعیت امر اینجاست که همانند رسانه ملی،  سینمای کشور در این زمینه آنطور که شایسته بوده وارد عمل نشده است.

با توجه به اهمیت  این موضوع و جایگاه رسانه ملی در میان مخاطبان گروه سنی مورد نظر چندی پیش طی حکمی از سویِ محسن برمهانی، مدیر شبکه امید به عنوان سرپرستِ شبکه کودک برگزیده شد، شبکه‌ای که از هر حیث، اهمیت ویژه‌تری در میان سایر شبکه‌های تلویزیونی داشته و لازم است هدفمند در این بخش فعالیت انجام شود و به همین دلیل اگرچه سال‌ها بود که رسانه ملی در بخش‌های مختلف خود گروه‌های کودکِ فعالی داشت اما در شرایط فعلی برای متمرکز عمل کردن و جلوگیری از موازی کاری  تمرکز رسانه ملی  بر دو بخشِ پویا و نهالِ شبکه کودک است .

در همین دوره که رسانه ملی به عنوان نهادی دولتی برای بخش کودک و نوجوان برنامه‌ریزی‌های ویژه‌ای را تدارک دیده، ورود VOD‌ها رقابتی کاملاً مشهود براساس ذائقه مخاطبان ایجاد کرده است. هرچند فضای‌مجازی و مدیوم‌های دیگر قدرتِ انتخاب را نیز برای این قشر بالا برده است.

به گفته کارشناسان اگرچه از همان ابتدا مدیریت و کار در بخشِ کودکان سخت بوده؛ اما اکنون که این رقابت نانوشته شکل گرفته درصورت بی‌توجهی به اهمیت موضوع کودک و نوجوان می‌تواند مشکلات تربیتی گسترده‌ای در میان قشر آینده‌ساز جامعه کشورمان ایجاد کند و هزینه ترمیم این مشکلات بسیار سخت و بعضاً ناممکن است.

این درحالی است که یکی از مطالبه‌های اصلیِ برنامه‌سازان و هنرمندانِ این حوزه، برای پاسخ‌گویی به این نگرانی مهم همواره اختصاص بودجه لازم، جدّی گرفتن حوزه کودک در تلویزیون و استفاده از برندهای این حوزه در شبکه کودک و تقویتِ برندهای کنونی است. صادق باطنی سرپرستِ این روزهای شبکه کودک در پاسخ به این نکات، تأکید کرد که "بنای‌مان به تعامل بیشتر فعالان حوزه کودک در تلویزیون و آماده کردن فضا برای ورود افراد جدید است."

یکی از روانشناسان کودک   به این نکته اشاره کرد که «خانواده‌ها نباید اجازه بدهند کودکان‌شان هر کارتونی را ببینند!» چرا که عدم حمایت لازم از تولیدکنندگان کارتون‌ها و انیمیشن‌های داخلی و پخشِ انیمیشن‌ها و کارتون‌های خارجی، باعثِ حکم‌فرمایی فرهنگ و سبک زندگی است که هیچ تطابقی با کودکان ایران‌زمین ندارد.

البته این مورد زمانی مطرح شده که بسیاری از چهره‌های این عرصه به این نکته اشاره کرده‌اند که تحولات اساسی در مدیریت، برنامه‌سازی، اجرا و همچنین تولید و پخش برنامه‌های داخلی و خارجی در تلویزیون، شبکه کودک و همچنین دیگر شبکه‌هایی که صرفاً به پخش برنامه‌های آنتن پُرکن کودک اختصاص یافته‌اند ایجاد شود.

از سوی دیگر چهره‌های حوزه برنامه‌سازی و سریال‌سازی کودک به این نکته اعتقاد دارند که تلویزیون در شبکه کودک با مخاطبینی مواجه است قدرت تمییز میان مسائل واقعی و غیرواقعی را ندارند. زیرا روانشناسان معتقدند بچه‌ها در سنِّ 6، 7 سالگی تفکر جادویی دارند. یعنی خیلی وقت‌ها فکر می‌کنند فکر کردن به یک چیزی برابر با واقعیت است. برای همین نقش قهرمانان، "بن‌ تن" و "مرد عنکبوتی" را ایفا می‌کنند و بر این باورند که واقعاً می‌توانند تأثیرگذار باشند که به نظرمن همه این‌ها برای کودکان آسیب‌رسان است.

بعضاً در میانِ پخش فیلم‌های تأمینی که از شبکه کودک سیما پخش می‌شود عمدتاً قهرمان‌ها و فضاهایی در معرضِ نگاه مخاطب قرار می‌گیرد و کودک را واردِ دنیایی می‌کند که نه تنها مطابق با فرهنگ، سبک زندگی و آداب و رسوم ما نیست بلکه تبعاتِ الگوبرداری‌ها و یادگیری‌هایش تا مدت‌ها کودکِ ایرانی را رها نخواهد کرد.

این درحالی است که به تعبیرِ برخی از برنامه‌سازان این همان نفوذِ کارتون‌های غربی و ضربه‌ای است که هویت و سبک زندگی کودکان ما را به خطر انداخته! این هویت‌بخشی با تزریق مفاهیمی دور از فرهنگ ایران، کودکان ما را شکل می‌دهد و تا بزرگسالی پیش می‌برد. چه خوب است دست‌اندرکاران جدید در شبکه کودک با این فضاها و چالش‌ها آشنا باشند.

البته این پایان کار نیست چون اگر کمی دقیق‌تر به موضوع برنامه‌های تولید شده کودک توجه داشته باشیم  چند چالش دیگر نیز وجود دارد؛ چالش‌هایی همچون دوبله‌های زیرزمینی که سایت‌ها و کانال‌های مجازی که با دوبله‌های غیررسمی و اصطلاحاً زیرزمینی در اختیار مخاطبین قرار می‌دهند. الفاظی که شاید در تلویزیون با اشراف مدیران دوبلاژ قدیمی و کهنه‌کار این عرصه، کمتر به گوش می‌رسد. هرچند محتوای ضعیف و سطحی ارائه می‌دهند اما وقتی این تنوع در رسانه‌های داخلی و رسمی وجود ندارد به سراغ غیررسمی‌هایش می‌روند.

در کنار این نکات، حذف برندها و انتقادِ قدیمی‌های این حوزه مسئله مهم دیگری است که باید به آن توجه کرد.

تلویزیون , گروه سنی کودک , صدا و سیما ,

*  اول؛ باید کودک مهم باشد

رضا پورحسین از مدیران قدیمی تلویزیون که بیشتر دورانِ مدیریت او در شبکه چهار به یاد می‌آید. مدتی به عنوان قائم‌مقام معاونت سیما و سپس به عنوان رئیس کمیته مجریان در رسانه ملّی فعالیت داشت. این روزها استادِ دانشگاه است و کمتر در رسانه ملّی فعالیت دارد. او در واکنش به خطراتِ انیمیشن‌های غربی و مفاهیمی که در این حوزه وجود دارد گفت: "قبل از هرچیز باید کودک مهم باشد؛ در ذهن وقتی مهم شد همه این نکات حل می‌شود. واقعاً کودک برای ما اهمیتی ندارد. در سیاستگذاری خیلی جایی ندارد. در معماری ما جایی ندارد. در تلویزیون هم ممکن است جایی نداشته باشد. در آموزش و پرورش حتی معلمین مایل‌اند به کودکانِ ابتدایی درس ندارند. 

وقتی کودک مهم نیست می‌تواند هر خوراکی به او داده شود که فقط سیر شود. این خوراک خوب است و خوب نیست، به درد او می‌خورد یا خیر؛ اولویت بعدی است. ابتدا تکلیف خودمان را با کودک مشخص کنیم. کودک چقدر مهم است به این اهمیت برسیم دوبله درست می‌شود. فیلم برای کودک ساخته می‌شود؛ انیمیشن ساخته می‌شود چیزی که بازارِ آن کساد است. هرچیز در آینده می‌خواهید از بابتِ‌رفاه، آسایش، پیشرفت، زندگی درست و.... می‌خواهید تصویر کنید در کودکانِ‌امروز باید ببینید. به همین دلیل کودکان بی‌اهمیت درباره‌اش هستیم. شک نکنید 30 سال دیگر با هم این صحبت‌ها را خواهید داشت؛ مگر درباره کودک اتفاقی بیفتد."

البته او به کمرنگ شدنِ حضور چهره‌ها و برندهای این حوزه واکنش نشان داد و گفت: وقتی برندها حفظ نمی‌شود یعنی قهرمان حفظ نمی‌شود یعنی کودک با کسی و چیزی همانندسازی نمی‌کند. به همین دلیل هرگونه رها کردن برندها و قهرمان‌ها ظلمی است که به کودکان روا می‌شود. 

* دوم؛ بچه‌ها را بشناسند

آزاده آل‌ایوب یکی از خاله‌های پرطرفدارِ تلویزیون است؛ او را به خاله نرگس می‌شناسند. بعد از مدتی کم‌کاری، چندی است به «رنگین‌کمان» برگشته و فعالیت می‌کند. وقتی با او صحبت می‌کنیم آنقدر نگران است که از دست‌اندرکاران می‌خواهد دلسوزانه‌تر و عاشقانه‌تر برای کودکان برنامه بسازند. ناراحت است وقتی می‌بیند کودکان بیشتر انیمیشن‌های خارجی می‌بینند و قهرمانان‌شان کاراکترهای کارتون‌های خارجی‌اند.

آل‌ایوب با نگاهی به برنامه‌ها و اتفاقات کودکانه تلویزیون گفت: امروز ما نیاز داریم مثل گذشته برای کودکان سریال‌ها، فیلم‌ها و برنامه‌هایی بسازیم که درباره‌اش حرف بزنند. اصطلاحاً سر زبان‌ها باشیم! در همه عرصه‌ها بتواند حرفی برای گفتن داشته باشد و هم مردم به خاطرِ آن برنامه یا سریال نمایشی، به سراغ فضای مجازی و بسترهای رسانه‌ای دیگر نروند؛ کودکانه‌های تلویزیون را ببینند؛ زیرا سلامتِ دیداری و شنیداری کودکان در خطر است و باید به فکر کودکان باشیم.

او با اشاره به اینکه دوست دارم برنامه‌سازی کنم اما باید اسپانسر داشته باشم، تأکید کرد: من هدفم دیده شدن نیست، برای کودکان دغدغه‌دارم و نگرانم؛ دوست دارم برنامه‌سازی کنم اما من هم باید اسپانسر داشته باشم. پیشنهاد کار بزرگسالانه و نوجوانانه هم داشته‌ام اما کودکان برایم اهمیت دارند و حالم با آنها خوب است.

آل‌ایوب در پایان درباره شرایط برنامه‌سازی برای کودک در تلویزیون گفت: کودک الان در تلویزیون خیلی غریب است. یعنی از نیازمندی‌هایشان خبر نداریم و آنها را نمی‌شناسیم و برایشان برنامه و سریال می‌سازیم. این است که برنامه‌ها عمدتاً تأثیرگذار نیستند و سر زبان‌ها نمی‌افتند. خیلی وقت‌ها عاشقشان نیستیم و برایشان کار می‌کنیم. من دغدغه‌ام بچه‌ها هستند و دوست دارم خیلی چیزها به آنها آموزش داده شود.

* سوم؛ طرح‌های کودک را معطلِ اسپانسر نکنید

چرا طرح‌های کودک تلویزیون با اسپانسر، موفق به ساخت می‌شوند؟ انتخاب مجری‌بازیگرها بر مبنای سود و زیان‌های بی‌ارتباط به توان اجرا یا بازیگری صورت می‌گیرد. برای بررسی این مشکل و بازخوانی موفقیت‌های گذشته کودک در تلویزیون با "گیتی خامنه" مجری قدیمی و کاربلد تلویزیون صحبت کردیم.

او در پاسخ به این سؤال که چرا طرح‌ها با اسپانسر ساخته می‌شوند؟، گفت: من خودم این سؤال را دارم که؛ چرا تنها طرح‌ها زمانی موفق به ساخت می‌شوند که اسپانسر داشته باشند؟ این سؤال را از من نپرسید و اجازه بدهید این سؤال را از کسانی بپرسیم که در این رابطه تصمیم‌گیرنده‌اند. من هم خوشحال می‌شوم پاسخ این سؤال را بشنوم که؛ چرا فضای خشونت و فرهنگ و سبک زندگی دیگری به‌واسطه این کارتون‌ها و انیمیشن‌های غیربومی میان کودکان ما رسوخ کرده است؟ آیا پدر و مادرها مقصر این فرهنگ‌سازی غلطند؟! تلویزیون باید برنامه موفقی را طراحی، تولید و ارائه کند که پدر و مادرها بتوانند از میان آن برنامه‌، انیمیشن‌ و کارتون‌ها، بهترین‌ها را انتخاب کنند و زمانی که میان تولیدات ایرانی برنامه‌هایی به‌قوت کارهای رقبا وجود نداشته باشد چنین برنامه‌هایی تناقض‌های فرزندان این مرز و بوم را ایجاد خواهد کرد و به آن دامن خواهد زد.

در طولِ این سال‌ها سؤالی پیش آمده که از "گیتی خامنه" پرسیدیم؛ پرسش این بود: زمانی که مدیران تلویزیون دغدغه فرزندان خودشان را داشتند بهترین سال‌های کودک در تلویزیون رقم خورد اما امروز این دغدغه کودک و نوجوان به‌ندرت احساس می‌شود. بسیاری از برنامه‌سازان و کاربلدهای حوزه کودک تلویزیون خانه‌نشین و بیکار شده‌اند یا به‌سراغ کارهای دیگر می‌روند. مجری قدیمی کودکان چنین پاسخ داد: "من نمی‌توانم بگویم دغدغه وجود ندارد یا آدم‌های دلسوز نیستند؛ نمی‌توانم بگویم آدم‌هایی که می‌دانند آینده در دست کودکان است در حال حاضر در فضای حرفه‌ای و غیرحرفه‌ای ما حضور ندارند. اندیشه‌ و دغدغه‌مندی همیشه وجود داشته و خواهد داشت، اما به‌نظر می‌آید دغدغه‌های پررنگ‌تری هستند که بودجه‌ها در بعضی موارد به آنها اختصاص پیدا می‌کند. این روزها هم مثل همه زمان‌ها کارهایی به اسم کودک ساخته می‌شوند که کودک در آنها نقشی ندارد و دغدغه‌های مربوط به او در آنها فراموش می‌شود."

تلویزیون , گروه سنی کودک , صدا و سیما ,

* چهارم؛ نداشتنِ اتاق فکر/ هنوز در دهه 60 مانده‌ایم

داریوش فرضیایی یا عمو پورنگِ بچه‌ها این روزها کمرنگ شده و هنوز بعد از «کلبه عموپورنگ» برنامه جدیدی روی آنتن نیاورده است. پورنگی که 20 سال در تلویزیون برای کودکان این سرزمین کار کرده و برنامه‌های مختلفی را برای کودکان و نوجوانان ساخته است. او به فقدانِ‌ اتاق فکر اشاره کرد و گفت: "ما متأسفانه کمتر به اتاق فکر و اندیشه‌ورزی در حوزه کودک توجه کردیم. نمی‌خواهیم ساختارشکنی داشته باشیم و ریسک کنیم. با روش جدید برنامه و سریال بسازیم، چرا می‌خواهیم در همان دهه 1360 باقی بمانیم؟ آن دهه‌ها گذشته و رودربایستی نداریم الان آن شیوه‌ها و سبک‌های ساخت برنامه و سریال نمی‌طلبد و جایی ندارد.

شبکه‌ها را نگاه می‌کنیم دو نفر نشسته‌اند و با هم گفت‌وگو می‌کنند؛ چرا آنقدر تاکشو؟ خسته‌کننده‌اند. باید تغییر بنیادین اتفاق بیفتد و به سراغ فکرها و اندیشه‌های جدید برویم. ما جوانان ِخوش‌ذوقی داریم که باید به آنها میدان بدهیم. حلقه را باز کنید آدم‌های مستعد وارد شوند. ما این کار را کردیم و آدم‌های جدید آوردیم و اتفاق خوب و دلچسبی رقم خورد. در سطح کلان هم این جوان‌گرایی باید توسعه پیدا کند."

* پنجم؛ سیاستگذاری روی تخیّل بچه‌ها

ملیکا زارعی "خاله‌شادونه" بچه‌هاست؛ او از سال 1383 همزمان با قبولی در دانشگاه به عنوان مجری برنامه‌کودک به تلویزیون آمد و امروز بیش از 15 سال حضور، خانواده‌ها هم با برنامه‌هایش ارتباط برقرار کرده‌اند. یکی از ویژگی‌های برنامه این مجری تلویزیونی، تأکید بر خداشناسی، القای آموزه‌های اسلام و ائمه‌اطهار با صدا و سبک خاص کودکانه است.

زارعی با اشاره به اینکه باید روی تخیّل بچه‌ها سیاستگذاری جدّی‌تری شود، تأکید کرد: "دوران کودکی من کارتون‌های «آن شرلی» و «زنان کوچک» و «بابالنگ دراز» مطرح بود؛ صنعت انیمیشن ژاپن خیلی خوب بود و انیمیشن‌هایی که آن زمان می‌دیدیم هنوز برایمان خاطره است. کارتون خیلی مهم و در تفکر بچه‌ها مؤثر است. هر نسلی به نسبت نسل قبل دیجیتالی‌تر است و از همین رو باید سیاستگذاری جدی‌تری روی تخیّل بچه‌ها داشته باشیم.

شخصیت‌ها و قهرمان‌هایی که بچه‌ها حالا دوست دارند متأسفانه قهرمان‌های خارجی‌ و آنها برایشان الگویند. ترکیب صورت قهرمانان کوچک را که نگاه کنیم، اندام‌های طبیعی دارند؛ اما کارتون‌های ژاپنی همه شخصیت‌ها چشم‌های بزرگ و دهان و بینی کوچک دارند، به این خاطر که از طریق چشم‌ها با مخاطب ارتباط بیشتری برقرار می‌کنند."

تلویزیون , گروه سنی کودک , صدا و سیما ,

* ششم؛ سوادِ رسانه‌ای

سارا روستاپور دیگر مجریِ کودک در تلویزیون است که این روزها البته بیشتر برنامه‌سازی می‌کند و «مهد پویا» را در شبکه کودک دارد. او به مسئله سواد رسانه‌ای اشاره می‌کند و به خبرنگار تسنیم می‌گوید: "اولین مسئله‌ای که در کشورهای اروپایی و کشورهای توسعه یافته اهمیت  دارد بحثِ سواد رسانه‌ای است که جلوتر از تکنولوژی واردِ جامعه می‌شود. کودکی که در ایران است خیلی راحت‌تر می‌تواند به مدیا و اینترنت دسترسی داشته باشد. این نظارت در کشورهای دیگر بیشتر توسط خانواده‌ها اتفاق می‌افتد. اتفاق جالب صادر کردن اولین کارتِ یک بچه در کتابخانه است که این کودک با اولین چیزی که آشنا بشود، کتاب باشد.

بچه‌ها ناخودآگاه امروز با فضایِ مجازی روبرو می‌شوند و اولین اتفاق بدی که ذهنِ بچه‌ها را دربرمی‌گیرد تصویرهای مختلفی است که نمی‌تواند برای آن تمییز قائل شود. باید ذهنِ این کودک را با سوادِ‌رسانه‌ای آماده کنیم. شاید صفحات آموزشی سواد رسانه‌ای برای کودکان باید در فضای‌ِ مجازی فعال باشند و حتی تلویزیون می‌تواند برنامه‌ای برای این اتفاق تدارک ببیند."

او همچنین به خلأ این روزهای تلویزیون اشاره کرد که سریال خوب و جذاب در حوزه کودک و نوجوان است؛ روستاپور تأکید کرد: ما روزهایی را گذراندیم که برنامه‌های خوبی همچون «محله برو بیا» و «محله بهداشت» ساخته می‌شدند. چقدر جای سریال برای نوجوان خالی است. "دنیای شیرین" و "دنیای شیرین دریا"، داشتیم. تلویزیون برای هر مناسبت و هر موقعیت سریال می‌سازد اما سریال کودک سال‌هاست کنار گذاشته شده است. به تبع سینمای کودک هم چنین وضعیتی دارد. سرمایه‌گذاری روی سینمای کودک این چنین نیست؛ اگر برای جامعه‌ای اتفاقات خوب می‌افتد روی کودکش سرمایه‌گذاری می‌شود و این نکته باید جدّی گرفته شود. 

* اصل هفتم؛ توجه به دوبله و جلوگیری از صدای دوبلورهای غیررسمی

سایت‌ها و کانال‌های مجازی که با دوبله‌های غیررسمی و اصطلاحاً زیرزمینی در اختیار مخاطبین قرار می‌گیرد؛ الفاظی که شاید در تلویزیون با اشراف مدیران دوبلاژ قدیمی و کهنه‌کار این عرصه، کمتر به گوش می‌رسد. البته معضلِ ضعف در دوبله فضای‌مجازی و سایت‌ها، شأن و جایگاه هنر دوبله را هر روز پایین‌تر می‌آورد و فرهنگ و سبک‌زندگی غلطی را به جامعه منتقل می‌کند.

مهوش افشاری چهره شناخته شده حوزه دوبله از 13 سالگی وارد گروه اجرای تلویزیون شده و صداهای ماندگاری را از خودش به یادگار گذاشته است. او را به گوینده شخصیت شازده کوچولو، شیرشاه و پینوکیو هم می‌شناسیم. اما تا به سخن می‌آید همه متوجه می‌شوند که او به‌جای شخصیت‌های کارتونی جیمبو در "جیمبو"، پسر شجاع در "پسر شجاع"، فرانچی در "بچه‌های مدرسه والت"، میشکا در "میشکا و موشکا"، دختر مهربون در "سرزمین آدم کوچولوها" صحبت کرده و از به یادماندنی‌ترین جولیا پندلتون در "بابا لنگ‌دراز"، شخصیت فلیسیتی کینگ در سریال "قصه‌های جزیره" و جولین مور در فیلم "ساعت‌ها" به شمار می‌آیند.

او در خصوص دوبله‌های غیررسمی و آسیب‌رسانِ انیمیشن‌های خارجی در سایت‌ها و فضای‌مجازی به خبرنگار تسنیم گفت: ما این معضل را مدت‌ها است در جلسات مختلفی که داشتیم مطرح کردیم به مسئولین گفتیم که در بیرون کسانی فعالیت دارند که به خط قرمزهای تهدیدکننده کودکان در این انیمیشن‌ها توجهی ندارند. خیلی از دیالوگ‌ها را در تلویزیون بازنویسی و صحنه‌های مسئله‌دار را موردبازبینی قرار می‌دهیم. حتماً نمی‌دانند آن دیالوگ و لفظ نادرست چه آسیبی به روانِ این کودک وارد می‌کند! من و دوستانم نسبت به کودکان ایرانی و خانواده‌هایشان تعصب داریم و همیشه سعی کرده‌ایم جلوی الفاظ نادرست را در هنگام دوبله‌ انیمیشن‌های کودکانه بگیریم.

افشاری تأکید کرد: عدم شناخت لازم نسبت به کودکان باعث شده تا این تهدیدها هر روز توسط دوبله‌های غیررسمی بیشتر شود. حتماً نمی‌دانند آن دیالوگ و لفظ نادرست چه آسیبی به روانِ این کودک وارد می‌کند! من و دوستانم نسبت به کودکان ایرانی و خانواده‌هایشان تعصب داریم و همیشه سعی کرده‌ایم جلوی الفاظ نادرست را در هنگام دوبله‌ انیمیشن‌های کودکانه بگیریم.

وی درباره مقصر یا مقصرین این ضعف‌ها، گفت: نمی‌توان به این دوبلورها و دوبله‌های غیررسمی ایراد گرفت مدیران مربوطه باید پاسخگو باشند که مراقب این نابسامانی‌ها نیستند. آن فقدان نظارتی که اگر باشد می‌تواند جلوی این رویه اشتباه را بگیرد. جالب است بدانید برخی از این دوبلورها به تلویزیون آمدند و امتحان دادند و حالا جزو تازه‌واردهای این عرصه به شمار می‌روند.

این دوبلور پیشکسوت تأکید کرد: باید نظارت‌ها را دقیق‌تر و این استعدادها را پرورش داد تا روزگار بهتری را در دوبله شاهد باشیم. عرصه دوبله و گویندگی هیچ‌وقت بی‌در و پیکر نبوده و همه‌چیز روی حساب و کتاب است. فقط باید دوبله از راهش اتفاق بیفتد نه به طور غیررسمی که برخی ضعیف و بی‌کیفیت ارائه‌اش می‌دهند.

* هشتم؛ خطرات و تهدیدهای انیمیشن‌های خارجی

مونا فلسفی روانشناس کودک و نوجوان درباره دوبله‌های خطرناکِ سایت‌ها و فضای‌مجازی و عدم توجه مدیران فرهنگی کشور، به خبرنگار تسنیم می‌گوید: "دنیا، دنیای تکنولوژی است و بچه‌ها وارد برهه‌ای شدند که ما نمی‌توانیم جلویشان بایستیم و فقط می‌توانیم مدیریت کنیم. اتفاقی است که همه‌گیر شده و همه دارند می‌بینند و ما نمی‌توانیم جلویش را بگیریم؛ وقتی همه "مرد عنکبوتی" و "بن‌تن" می‌بینند تو نباید این‌ها را ببینی."

او درباره کارتون‌ها و برنامه‌هایی گفت که نه کودک می‌تواند خوب و بدش را تمییز بدهد و نه با سطح شناخت بچه‌های ما همخوانی دارد تأکید کرد: متأسفانه یکسری از این کارتون‌ها و برنامه‌های کودکی که وجود دارد با سطح شناخت بچه‌های ما همخوانی ندارد و به گونه‌ای فرهنگ غرب را وارد فرهنگ شرق می‌کنند. کودکان قدرت تمیز دادن بین مسائل واقعی و غیرواقعی را ندارند. بنابراین انیمیشن‌ها و برنامه‌های کودک روی بچه‌ها تأثیر می‌گذارد و از آن‌ها الگو می‌گیرند.

این روانشناس کودک و نوجوان درباره فیلترینگی صحبت کرد که باید برای قشرهای مختلف کودکان بوجود بیاید تا کمتر دچار ابهام و تناقض و مشکلات عدیده‌ روانی بشوند،‌ افزود: ما باید فیلترینگی داشته باشیم که کودک در هر سنی به اندازه سطح شناخت و درک‌شان برای او برنامه درنظر گرفته شود. از طرفی مهم است که کودک با فرهنگ خودش آشنا شود و برنامه کودکی را طراحی کنند متناسب با فرهنگ ما باشد که کودکان ما راجع به اسطوره‌ها و قهرمان‌ها و فرهنگ خودشان یکسری چیزهایی را یاد بگیرند.

* نهم: توجه به سرمایه‌های حوزه کودک

محمد مسلمی به نامِ فیتیله‌ای شناخته می‌شود؛ او درباره شبکه کودک و بی‌توجهی به برندهای قدیمی این حوزه و کمبود برنامه خوب در حوزه کودک تلویزیون به خبرنگار تسنیم گفت: "انگار برای تلویزیون مهم نیست که برنامه‌ کودک داشته باشد! ما آمادگی اجرا و ساخت هر نوع برنامه‌ای را داریم؛ من دلم می‌سوزد، واقعاً برنامه‌های کودک، مهجور واقع شده و به نقطه صفری رسیدیم که کار درخوری برای عرضه به کودکان نداریم. 

فاجعه است که دست روی دست گذاشته‌ایم؛ می‌بینم کودک ما به‌سمت ماهواره و محتواهای بی‌کاربرد گوشی‌های تلفن همراه می‌رود. مدیران ما بدانند ما با بچه‌های معلول و سرطانی زندگی کردیم، به مناطق محروم و دورافتاده این سرزمین رفته‌ایم که تنها وسیله و ابزار ارتباطی‌شان، همین تلویزیون است. ما انگیزه ساخت برنامه‌مان به‌خاطر همین مردمان سرزمین‌مان است که دوست دارند برنامه‌ خوب ببینند اما انگار برای مدیران ما مهم نیست."

مسلمی درباره بازگرداندن برندها و قدیمی‌های حوزه کودک و غیبت‌شان در شبکه کودک، به این نکته اشاره کرد: "استفاده از سرمایه‌های کشور در تمام زمینه‌ها وظایف مدیران است. سال‌ها گروه‌هایی می‌آیند و تلویزیون برنامه اجرا می‌کنند و محبوب می‌شوند. بچه‌ها آنها را الگو قرار می‌دهند و با آنها همذات‌پنداری می‌کنند. بعد می‌بینید سلیقه‌ای آنها را حذف می‌کند. سرمایه‌ها متعلق به کشورند؛ اتفاقی که در شبکه پویا افتاد این بود که ما هیچ هنرمندی را که در حوزه کودک کار می‌کند ندیدیم. خودمان را درنظر نمی‌گیرم، کسانی که سالیان سال است کنار گذاشته شده‌اند. با یک سیاست غلطی از صفر شروع می‌کنند و در نهایت خروجی درستی هم نمی‌بینیم. هیچ‌کار برندی را نتوانستند ایجاد کنند هیچ قهرمانی برای بچه‌ها پدید نیامد.

تلویزیون , گروه سنی کودک , صدا و سیما ,

* دهم؛ اتفاقی که باید برای کودک در تلویزیون بیفتد

فاطمه امینی نامی است که 10 سال با برنامه کودک "مل‌مل" شنیده می‌شود. مجری بازیگری که در کنار ببعی بامزه تلویزیون قرار می‌گیرد، حوالی ساعت 4 بعدازظهر روزهای زوج در شبکه کودک دیده می‌شود. او بازیگری را از سال‌ها پیش به صورت آکادمیک آغاز کرده، در حین اجرای تلویزیونی روی صحنه تئاتر بارها هنرمندی‌اش را به رخ کشیده است. معلمی می‌کند و خلاقیت و بازیگری را درس می‌دهد.

مجری برنامه «مل‌مل» در خصوصِ اینکه امیدوارم تلویزیون بیشتر کودک را جدّی بگیرد، افزود: در این هفته کودک از مسئولان مربوطه می‌خواهم کودکان را هیچ‌وقت وارد دعواهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نکنند. یک‌طوری فرهنگسازی کنند که مؤثر و جذاب باشد. از مستقیم‌گویی فاصله بگیرند. چرا که در برخی برنامه‌های کودک دیده می‌شود که دیالوگ‌های سیاسی دارند. کسی که کار کودک می‌کند می‌داند که کودک چه می‌خواهد و چه توقعاتی در این زمینه وجود دارند. من رسالتم این است حالِ کودکانِ‌این سرزمین را خوب کنم و از تلویزیون می‌خواهم مراقب بچه‌ها باشد.

وی خاطرنشان کرد: من همیشه اعتقاد دارم به جایِ حرف و نصیحت و اندرز، باید با کودکان با زبانِ تصویر صحبت کرد. برنامه‌هایی که جنبه اخلاقی دارند را نشان بدهید. کودک با این ذهنیت جلو برود نه اینکه آنقدر بایدها و نبایدها را به رخ بکشیم. اتفاقی که برای شبکه کودک باید بیفتد؛ تصویر، رنگ و حال خوب است. یعنی در واقع بایدها و نبایدها را برداریم؛ مثلاً به کودک مستقیماً نگوییم این لیوان شیر را بخور! قطعاً استقبال نمی‌کند اما با جذابیت،‌ حتماً خودش پیش‌قدمِ خوردن آن لیوان شیر می‌شود.

تلویزیون , گروه سنی کودک , صدا و سیما ,

* یازدهم؛ جایِ خالی "رادیو کودک" 

فاطمه آل‌عباس را رادیویی‌ها با "خانه و خانواده" و تلویزیونی‌ها در برنامه‌های شبکه پنج و آموزش بیشتر دیدند. او گوینده با سابقه رادیوست که در چند دوره جشنواره‌های بین‌المللی و داخلی هم به عنوان گوینده منتخب و برتر رادیو انتخاب شده است. او در خصوص  راه‌اندازی برخی از رادیوها و خلأ حوزه‌هایی در رادیو به خبرنگار خبرگزاری تسنیم، گفت: من همیشه دوست داشتم یک رادیو ویژه کودکان داشتیم. چرا که بایستی از ریشه کار تربیتی و پرورشی را انجام دهیم و به ساخت غنی و محتوایی برسیم. با این کارهای رسانه‌ای محتوایی، ریشه تقویت می‌شود. مطمئنا در آینده نسلی بهتر از امروز خواهیم داشت وقتی که کودکان‌مان مورد توجه قرار بگیرند و درست تربیت بشوند ما برای آینده روی این‌ها برنامه‌ریزی کنیم آینده کشور تضمین خواهد شد.

او درباره کمرنگ شدن محتواهای ناب کودکانه در رسانه‌ملی، گفت: امیدوارم به روزهایی برگردیم که برای کودکان و نوجوانان محتوای خوب و غنی تولید شوند. من خودم فکر می‌کنم اگر عاشقانه پای رادیو ماندم به دلیل همان نوستالژی است که از رادیوی خانه‌ام با مادرم شناختم. آن روزها از دریچه رادیو بسیار نکات نیکو و کارآمدی را فرا گرفتم و آموختم. من هنوز قصه‌های "عذرا وکیلی" را به یاد دارم. همین طور که رادیو در آن سال‌هایی که نسلی مثل من را برای امروز رسانه ملی و جامعه تربیت کرد حتماً می‌توانیم این توانایی را داشته باشیم نسل آینده را پربارتر کنیم.

تلویزیون , گروه سنی کودک , صدا و سیما ,

* دوازدهم؛ توسل به دست و جیغ و هورا!

الهه رضایی مجری و برنامه‌ساز قدیمیِ تلویزیون است که شاید بهترین سال‌های کودکانه شبکه یک با اجرای او در خاطره‌ها مانده باشد؛ البته این روزها، او کمتر در تلویزیون دیده می‌شود اما به خاطر دغدغه‌هایش، تربیت و پرورش کودک را در مؤسسات آموزشی و تربیتی مثل مهدکودک‌ها دنبال می‌کند.

او درباره رفتنِ برنامه‌سازی‌های حوزه کودک به سمتِ هیاهو و اصطلاحاً جیغ و دست و هورا، گفت: "امروز برنامه‌هایی ساخته می‌شود که آهنگی می‌زنند و مجری فریاد می‌زند دست و جیغ و هورا! یا بچه‌هایشان را می‌آورند تا دیده شوند، این برنامه‌سازی نیست! همیشه در علم روانشناسی،‌ برنامه‌سازی کودک به‌گونه‌ای دیگر است؛ بچه‌ها از صفر تا 6سالگی بهترین مقطع یادگیری‌شان است.

سن تربیت‌پذیری، آینده‌سازی و استعدادیابی در این زمان اتفاق می‌افتد. باید از طریق برنامه‌سازی به‌طور غیرمستقیم و مستقیم و با بازی‌های درست و کاربردی،‌ مهارت‌افزایی را رونق دهیم، اما همواره می‌خوانیم گل قندون، لب خندون یا مجری فریاد می‌زند جیغ و هورای بلند و این روزها هم لباس‌های رنگارنگ بپوشند. این نوع اتفاقات نمی‌تواند برای کودک، فرهنگ‌سازی کند یا تأثیرگذار باشد.

بچه‌ها نمی‌توانند الان در این شرایطی که برایشان فراهم شده انرژی‌شان را تخلیه کنند. اگر مسابقاتی برای بچه‌ها بگذارند که این بچه‌ها بتوانند انرژی‌شان را تخلیه کنند. اگر خلاقیت‌هایی را برای بچه‌ها ایجاد کنند. برنامه‌هایی که بتواند از خلاقیت‌های بچه‌ها استفاده کند، بسازند. همان‌طور که در گذشته هم این نوع برنامه‌ می‌ساختند؛ اصلاً نیازی به این همه شلوغ‌بازی نبود. باید این شلوغ بازی‌ها را کم کنند. اصلاً چه دلیلی دارد برنامه‌های تلویزیون که دست می‌زنند، جیغ و هورا بکشند.

جیغ زدن برای تخلیه انرژی است اما نه در استودیو و برنامه‌ای که قرار است حرف‌های مهمی را در قالب مفاهیم کودکانه بزند. چون دستشان خالی از مفهوم و ارزش است به سمت چنین حرکت‌هایی می‌روند تا خلأهای ذاتی برنامه‌سازی را پُر کنند.کاری ندارند غیر از اینکه چند دقیقه‌ای با این دست و جیغ و هورا بگذرانند. اما اگر برنامه، مسابقه و خلاقیت و بینشی داشته باشد آن وقت می‌بینید که حواسِ کودک را پرتِ این نوع حرکت‌ها نمی‌کنند و فرصت کمتری را برای این همه سر و صدا اختصاص می‌دهند.

فکر می‌کنم برنامه کامل و جامعی ندارند و می‌خواهند برنامه را صرفاً پُر کنند از این روش استفاده می‌کنند. خانواده‌ها هم تنها عشق‌شان این است بچه‌هایشان در تلویزیون دیده شوند. واقعاً چه لطفی دارد که بچه‌هایشان را دوست و آشنا و خانواده در تلویزیون ببینند. نمی‌توانم این موضوع را درک کنم؛ قطعاً در غیابِ افراد متخصصِ برنامه‌ساز این معضلات ایجاد می‌شود و در صورت استفاده از افراد متخصص می‌تواند به سمت برنامه‌سازی‌های خیلی مناسب سوق داده شود."

* سیزدهم؛ کودکان را دریابید!

مجری و تهیه‌کننده شناخته شده حوزه کودک در تلویزیون، مجید قناد است. او امروز کمتر در تلویزیون دیده می‌شود و بیشتر کارهای پژوهشی و دانشگاهی می‌کند. قناد درباره عدم توجه سازمان‌های حمایتگر و اسپانسرها به حوزه کودک، تأکید کرد: نزدیک به سه دهه در رسانه ملی کار کودک و نوجوان کردم و شاید بیشتر مرا با "فیتیله جمعه تعطیله" بشناسند اما با "از مدرسه تا مدرسه" خیلی از جوانان ما با آن خاطره‌ دارند. بسیاری از من سؤال کردند چرا نیستم و برنامه ندارم، نخواستم خیلی شفاف درباره زوایای نبودن‌هایم صحبت کنم اما خیلی کوتاه باید بگویم که امروز ساختن برنامه در رسانه ملی نیاز به مشارکت دارد و اسپانسرهای ما برای سرمایه‌گذاری در این قشر، اقبالی ندارند.

وی در ادامه اضافه کرد: بسیاری از سازمان‌های حمایتگر و شرکت‌های خصوصی مشارکت نمی‌کنند چون بزرگترها می‌توانند از منابع و کالاهای تبلیغاتی‌شان خریداری کنند به همین خاطر خیلی کمتر با برنامه‌های کودک و نوجوان، مشارکت دارند. امروز اسپانسرها در ساخت برنامه‌ها حرف اول را می‌زنند، چون رسانه‌ ملی امروز بودجه‌های محدودی برای ساخت برنامه‌ها و فیلم‌های تلویزیونی خودش دارد. من از مسئولان می‌خواهم بیش از پیش مراقب این قشر باشند که آینده‌سازان و جامعه تأثیرگذار مملکت ما به‌شمار می‌روند.

* چهاردهم؛ تکراری شدن کاراکترهای عمه، عمو و خاله!

رضا فیاضی در معرفی خودش می‌گوید «من کودکان را دوست دارم؛ به ایران و ایرانی احترام می‌گذارم و برای فرهنگ و هنر این مملکت تلاش کرده‌ام و در هر رشته‌ای، می‌کوشم قدمی بردارم.» او درباره این نکته که  وقتی مخاطبین فیلم و محتوای صحبت‌های شما را می‌بینند و می‌خوانند یاد آن اصالت‌ها و قصه‌ها و حکایت‌های جذاب "دنیای شیرین" و "قصه‌های تا به تا" و خیلی از سریال‌های دیگر می‌افتند که خانواده و خانواده‌داری را به آنها یاد می‌دادید؛ از زشتی دروغ و مشکلات رفتاری کودکان و احترام به پدر و مادر می‌گفتید اما جایشان بسیار خالی است؛ او این چنین پاسخ داد:

"یادم می‌آید خانم منشی صحنه‌ای به من می‌گفت من در کودکی آرزو داشتم شما پدر من می‌شدید. خیلی از این لطف‌ها به من شده است و خاطره شیرینی از دنیای شیرین و زی‌زی‌گولو برایم مطرح کرده‌اند. این آثار نوستالژی به ما اعتبار دادند که وقتی به شهر کوچکی در هرمزگان می‌روم این کودکان چنان به من ابراز علاقه می‌کنند که در عمق جانم، به این خدمت فرهنگی و هنری‌ام افتخار می‌کنم. با آن پیراهن و دمپایی پلاستیکی کوچولو، دست‌های مرا می‌گرفت؛ هم می‌خندید و هم گریه می‌کرد. متأسفانه کودکان ما این روزها نوستالژی ندارند و بسیار دردناک است. کودکان دهه 1360 و 1370 نوستالژی داشتند و این عمه‌‌ها، عموها و خاله‌ها آنقدر تکرار شده‌اند که به سراغ شبکه‌ها و انواع دیگر انیمیشن و برنامه و سریال‌های کودکانه‌ای که فرهنگشان با ما غریبه‌ است،‌ می‌روند. این عمه‌ها، خاله‌ها و عموها تأثیرات درازمدت ندارند اما "زی‌زی‌گولو" همچنان هم نوستالژی بچه‌ها است."

* پانزدهم؛ آموزش وطن‌پرستی به کودکان

مرضیه برومند چهره شناخته‌ای در حوزه کودکان است که کارهای عروسکی ویژه برای دهه 60 و 70 ساخته و این روزها «شهرک کلیله و دمنه» را به تازگی در شبکه نمایش‌خانگی داشت. او این‌طور می‌گوید: "اینکه در دوره و نسل ما کارهای خوب اتفاق می‌افتاد به این معنا نیست که الان فرزندان این نسل کار خوب نمی‌بینند. هنرمندان امروز با روح و روان و دل و جانشان کار می‌کنند و در خدمت کودکانند! اما شرایط به گونه‌ای است که آنها در رسانه کمتر هستند و به ندرت دیده می‌شوند؛ متأسفانه ماجرای فرهنگ و هنر خیلی با تجارت و اقتصاد در هم‌آمیخته است.

به نظرمن تفرقه و خط‌کشی آسیب امروز ما در صحنه هنر و هنرمندی شده و باید از این فضاها فاصله بگیریم؛ ما باید در مشترکات‌مان هم نظر باشیم؛ اصرار نکنیم همه را به شکل خودمان درآوریم، چون ریاکاری پیش می‌آید. بیاییم روی مشترکاتمان کار کنیم و به هم احترام بگذاریم؛ چیزی که اتفاق افتاده با وجودِ این ظواهر، در آموزش و پرورش به بچه‌ها آموزش دادیم و این راه و مسیر آموزش اشتباه بوده و همچنان هم ادامه دارد. در حالی که این سرزمین‌مان است جنگل‌ها، دریاها،کوه‌ها، هوا و خاک‌مان است که همه با هم مالکش هستیم؛ تا زمانی که همه مردم با هم روی این ثروت‌های بزرگ احساس مالکیت نکنند نمی‌توانیم از آن نگه‌داری کنیم. ما این حسّ مالکیت، وطن‌پرستی و نگه‌داری از ثروت‌های مملکتی را به فرزندان‌مان نمی‌آموزیم و یاد نداده‌ایم."

او در خصوص اینکه دسترسی راحت کودکان به فضای‌مجازی قدری خانواده‌ها را هم نگران کرده و در تلویزیون هم نمی‌توانند آن آموزه‌های لازم را با همان قصه‌های جذاب کودکانه پیدا کنند، تأکید کرد: اصلاً معلوم نیست در تلویزیون چطور برنامه‌ریزی می‌کنند و سهم کودک چقدر است؟ سهم کودک مدتی است مغفول‌مانده و ما نمی‌دانیم بودجه تلویزیون چطور تخصیص پیدا می‌کند و سهم کودک چقدر است؟ نمی‌گویم که سهم شبکه‌ها بلکه سهم کودک به طورکل مشخص شود آن‌وقت چند تا شبکه برای کودک کار می‌کنند و داستان چیست؟! چون خیلی پراکنده است و برنامه‌ریزی تخصصی در این حوزه وجود دارد.

تلویزیون , گروه سنی کودک , صدا و سیما ,

* شانزدهم؛ مراقبِ نفوذ در گروه‌های کودک باشید

مسلم آقاجانزاده چهره شناخته شده‌ای در حوزه تهیه‌کنندگی کودک در تلویزیون است. او بیش از دو دهه فعالیت بعد از «کلبه عموپورنگ» مدتی است در کنداکتورِ سیما غیبت دارد. البته گفته می‌شود او به زودی برنامه‌ای را با تیمِ‌عموپورنگ برای تلویزیون تدارک خواهد دید. او در جریانِ گفت‌وگویی که پیش از آن با خبرنگار تسنیم در جریانِ ساختِ برنامه «بچه محل» انجام داده بود به یک نکته‌ای اشاره کرد که توجه دست‌اندرکارانِ فعلی این حوزه به آن، ضرورت دارد. 

او به این نکته اشاره کرد: یک جریان آمد و به اشتباه گروه کودک شبکه یک را منحل کرد؛ گروهی که سابقه و ریشه در دهه موفق 1360 دارد. بهترین کارها به واسطه این گروه کودک در تلویزیون اتفاق افتاد و "کلاه قرمزی" در آخرهای این لیست موفقیت قرار دارد. چقدر تولیدات خوب و فضای خوبی در این گروه ریشه‌دار و اصیل و مملوء از هنرمندان مختلف روی آنتن رفتند. به نظرمن باید بررسی شود کدام جریان آمد و گروه کودک شبکه یک را منحل کرد؟ پس از آن به سراغ شبکه دو آمدند و فشارهایی آوردند تا این گروه کودک را نیز ضعیف کنند. بودجه‌هایش را حذف کردند و آرام آرام به سمتی ضعیف شدن رفت. الان برخی از برنامه‌های کودک چرا باید اسپانسر داشته باشد؟ این عین نفوذ و شبیخون فرهنگی است. بودجه اصلی باید برای برنامه کودک باشد، برنامه‌های بزرگسالان می‌توانند اسپانسر جذب کنند اما در قانون بین‌المللی رسانه آمده که نباید از کودک استفاده تبلیغاتی شود.

نظرات کاربران

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

نرخ ارز

عنوان عنوان قیمت قیمت تغییر تغییر نمودار نمودار
دلار خرید 24759 0 (0%)
یورو خرید 28235 0 (0%)
درهم خرید 6741 0 (0%)
دلار فروش 24984 0 (0%)
یورو فروش 28492 0 (0%)
درهم فروش 6803 0 (0%)
عنوان عنوان قیمت قیمت تغییر تغییر نمودار نمودار
دلار 285000 0.00 (0%)
یورو 300325 0.00 (0%)
درهم امارات 77604 0 (0%)
یوآن چین 41133 0 (0%)
لیر ترکیه 16977 0 (0%)
ﺗﻐﯿﯿﺮات ﺑﺎ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ اﻧﺠﺎم ﺷﺪ