نسل امروز میتواند پایهگذار تغییر در رفتار مصرف و بازسازی رابطه انسان و طبیعت باشد
اقتصاد ایران: ایسنا/اصفهان یک جامعهشناس با هشدار درباره پیامدهای عمیق تنش و بحران آب در کشور بهویژه در استان اصفهان گفت: کمآبی فقط یک معضل زیستمحیطی نیست، بلکه تهدیدی جدی برای ثبات اجتماعی، اقتصادی و حتی امنیتی کشور است. نسل امروز میتواند پایهگذار تغییر در رفتار مصرف، مدیریت پایدار منابع و بازسازی رابطه انسان و طبیعت باشد.
رضا اسماعیلی در گفتوگو با ایسنا درباره تأثیر بحران کمآبی بر زندگی اجتماعی مردم اظهار کرد: در ابتدا باید دو مفهوم تنش آبی و بحران آبی از یکدیگر تفکیک شوند. هر یک از این دو مفهوم نقشهای متفاوتی دارند. تنش آبی زمانی رخ میدهد که یک محیط یا اقلیم نتواند با استفاده از منابع آبی خود، نیازهایش را بهطور مناسب تأمین و محصولات کشاورزی خود را کشت کند و در حوزههای مختلف مانند صنعت یا مصرف خانگی نیز نتواند پاسخگوی مصرفکنندگان باشد. در این شرایط، سیستم دچار تنش آبی میشود؛ بهعبارتی، وقتی محدودیت آب به نقطهای برسد که منحنی مصرف از ظرفیت منابع پیشی بگیرد، سیستم وارد مرحله تنش آبی میشود.
وی افزود: بحران آبی در نقطهای رخ میدهد که یک سیستم آنقدر دچار تنگنا میشود که زیست و اکوسیستم آن مختل میشود. این اختلال میتواند در کشاورزی، صنعت یا زندگی خانوادگی نمایان شود. تنش آبی را میتوان مدیریت کرد، اما مدیریت بحران آبی بسیار دشوارتر است و گزینههای محدودتری برای مدیریت آن وجود دارد. از این منظر، تفاوت میان این دو مفهوم اهمیت زیادی دارد.
این جامعهشناس بیان کرد: پرسشی که درباره تأثیر تنش یا بحران آبی بر زندگی مردم مطرح میشود، در واقع به دامنه زندگی اجتماعی بر میگردد. یکی از ابعاد آن، تأثیر بر اقشار مختلف اجتماعی است؛ از جمله کشاورزان، کارگران و عموم مردم که هر یک به نوعی از پیامدهای این پدیده متأثر میشوند. از سوی دیگر، باید مشخص شود که تنش یا بحران آب در چه قلمروی از زندگی افراد اثرگذار است و کدام گروهها بیش از سایرین در معرض آسیب قرار دارند. اگر ماتریسی از تأثیر تنش و بحران آب بر گروههای انسانی ترسیم کنیم، میتوانیم تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم آن را در ابعاد مختلف اجتماعی و اقتصادی تحلیل کنیم.
اسماعیلی تصریح کرد: آب در حقیقت ماده موثره و هسته اصلی زیست است. بخش اعظم ساختار زیستی همه موجودات، از جمله انسان، از آب تشکیل شده و همین مسئله اهمیت حیاتی آن را در تداوم زندگی و پایداری اجتماعی نشان میدهد. به تعبیر قرآن، آب منشأ حیات است و تأثیرات بحران یا تنش آبی در همه گروهها بسیار وسیع است. بهعنوان مثال، زمانی که خشکسالی یا تنش آبی در زندگی کشاورزان رخ میدهد و انسانها شغل خود را از دست میدهند، هویت اجتماعی و اقتصادی آنها نیز از بین میرود.
وی خاطرنشان کرد: مطالعاتی که ما در زمینه تأثیرات تنش آبی و خشکسالی انجام دادهایم نشان میدهد که در این مناطق به واسطه خشکسالی هویت فردی دگرگون شده است. در جوامع کشاورزی مورد مطالعه قرار گرفتهاند، کشاورزان پیش از بروز بحران آب و خشکسالی، هر کدام زندگی اقتصادی مستقلی داشتند و از خدمات و مزایای شغلی بهرهمند بودند، اما بعد از خشکسالی با مشکل مواجه میشوند.
اسماعیلی اضافه کرد: در حوزه صنعت نیز زمانی که سیستم با کمبود آب مواجه میشود، بسیاری از فعالیتهای اقتصادی که نیازمند آب هستند(مانند تولید کالاهای آببر که در گرو حداقل میزان آب است) با اختلال روبهرو میشوند و موجب افزایش بیکاری در سیستم صنعتی میشود. در نتیجه، رشد و توسعه اقتصادی مختل میشود. در مجموع متغیر آب بهعنوان یکی از مهمترین عوامل زیستمحیطی، عامل توسعه بوده و بحران کمآبی سبب بروز مشکلات در ساختار اقتصادی و اجتماعی میشود.
وی در ادامه با اشاره به آثار بحران آب بر مسائل خانوادگی گفت: اگر واحد خانواده را مبنا قرار دهیم، تنش آبی و محدودیت منابع آبی موجب میشود زندگی منظم خانوار و روابط و مناسبات خانوادگی دگرگون شود. انسانها نمیتوانند به نیازهای زیستی خود، از جمله نیازهای بهداشتی و نظافت خود پاسخ دهند، همچنین نیازهای تغذیهای نیز دچار اختلال میشود و مهمتر از همه، احساس نگرانی ناشی از کمبود دائمی آب، موجب بر هم خوردن تعادل روحی و روانی انسانها میشود.
این جامعهشناس افزود: اختلال در تعادل روانی و فشارهای ناشی از کمآبی، روابط خانوادگی را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. در نتیجه، کمآبی و بحران آب و قطعیهای مکرر آب میتواند موجب بروز اختلال در زندگی خانوادگی و کاهش تابآوری اجتماعی شود. از منظر اجتماعی، کاهش تابآوری و مدارای اجتماعی، زمینهساز افزایش نارضایتیها است. در واقع پدیدهای زیستی مانند کمآبی و تنش آبی میتواند تبدیل به بحران اجتماعی شود و اگر مدیریت نشود میتواند تبدیل به یک بحران بدل شود.
اسماعیلی درباره تأثیر بحران کمآبی بر بروز یا تشدید آسیبهای اجتماعی نظیر اعتیاد، طلاق و خشونت و... اظهار کرد: بحران یا تنش آبی بسترهایی هستند که باعث میشوند عوامل نارضایتی در سیستم خانوادگی و اجتماعی افزایش یابد و تعادل اجتماعی و خانوادگی دچار اختلال شود و میزان تنش را در خانواده افزایش میدهد. این شرایط میتواند حالت تسریعکننده و شدتبخش برای گسترش تعارضات خانوادگی داشته باشد.
وی بیان کرد: ما مطالعاتی که رابطه طلاق را با پدیدهای مثل بحران آب بهصورت مستقیم نشان بدهد نداریم، اما بحران کمآبی میتواند بستر و زمینه افزایش تعارضات خانوادگی را فراهم کند و در نتیجه شدت آسیبهای اجتماعی افزایش مییابد. از منظر اجتماعی، مطالعات مختلف نشان میدهد که بحران آب، کمآبی و خشکسالی، نظام اجتماعی حاکم بر جوامعی را که آب نقش محوری در آنها دارد، دچار اختلال میکند. آسیبهایی که در اثر خشکسالی به واسطه از دست دادن شغل به وجود میآید، رشد و گسترش پیدا میکند.
در شرایط کمبود آب، نوعی نظام اقتدارگرا شکل میگیرد
اسماعیلی تصریح کرد: از منظر مدیریتی، کمبود آب و خشکسالی میتواند موجب شود که مدیریت و سازمان اجتماعی، سیاسی و اقتصادی یک جامعه دچار اختلال شوند. پدیده آب بهقدری تأثیرگذار است که میتواند ماهیت نظامهای سیاسی را نیز تحتتأثیر قرار دهد و باعث شود جامعه به سمت انزوا، فاصلهگیری اجتماعی و کاهش توان مدیریت منابع داخلی از منظر اجتماعی و اقتصادی، سوق پیدا کند.
وی در ادامه درباره نقش و مسئولیت اجتماعی مردم در مواجهه با بحران آب گفت: یکی از ابعاد مسئولیت اجتماعی، مسئولیتپذیری اجتماعی است. ما باید بپذیریم که کشوری کم آب، با میانگین ریزشهای جوی پایین و منابع محدود آبی هستیم. در جامعه ایران براساس مطالعات سازمان هواشناسی، میانگین ریزش جوی سالانه حدود ۲۴۰ تا ۲۵۰ میلیمتر است، بنابراین مسئولیت اجتماعی در حوزه آب به این معناست که بتوانیم از این منبع کمیاب بیشترین بهرهبرداری را انجام دهیم.
در حوزه کشاورزی، مسئولیت اجتماعی یعنی تغییر نگرش به الگوی کشت
این جامعهشناس خاطرنشان کرد: در حوزه کشاورزی، مسئولیت اجتماعی یعنی تغییر نگرش به الگوی کشت. طبق آمار، در سال گذشته بیش از ۶۹۰ هزار تن هندوانه از کشور صادر شده است. حال تصور کنید برای تولید هر کیلوگرم هندوانه چه میزان آب آشکار و پنهان مصرف میشود. در حالی که قیمت یک کیلوگرم هندوانه در بازار بین ۱۳ تا ۳۰ هزار تومان است، اما اگر به قیمت خرید یک بطری یکونیم لیتری آب نگاه کنیم، درمییابیم که هزینه واقعی مصرف آب در تولید این محصول بسیار بیشتر از ارزش اقتصادی آن است.
اسماعیلی با تأکید بر ضرورت اصلاح الگوی مصرف و کشت گفت: مسئولیت اجتماعی ما این است که از منابع محدود آب به نحو مطلوب استفاده کنیم، نوع نظام کشت و سازماندهی کشاورزی را تغییر دهیم و روشهای نوین آبیاری را جایگزین کنیم. در حال حاضر در بسیاری از مناطق کمآب ، محصولات پرمصرفی همچون برنج و هندوانه کشت میشوند که با اقلیم این مناطق سازگار نیستند. حدود ۳۰ درصد از منابع آبی در فرایند تولید این محصولات هدر میرود، مسئولیت اجتماعی ما در بهینه کردن تولید، کاشت ونحوه آبیاری است.
وی ادامه داد: در حوزه خانواده نیز باید این پیشفرض نادرست را کنار بگذاریم که آب منبعی لایزال و بیپایان است. آب منبعی محدود و تجدیدناپذیر است و باید عقلانیت مصرف را در سبک زندگی خانوادگی نهادینه کنیم.
این جامعهشناس با اشاره به صنعتی بودن استان اصفهان گفت: در دهه ۶۰، بهواسطه برخی تصمیمات مدیریتی، مجتمع فولاد از هرمزگان به اصفهان منتقل شد. در آن زمان این تصمیم قابل تامل بود، اما امروز مصرف آب در این بخش بسیار بالا رفته است و ما ناچاریم آب را با هزینهی سنگین از مناطق دیگر به اصفهان منتقل کنیم. این تجربه نشان میدهد که مدیریت مصرف آب و انرژی از مباحث بسیار مهم و راهبردی است.
اسماعیلی خاطرنشان کرد: فصل مشترک مدیریت مصرف بهینه آب در بخشهای کشاورزی، صنعت و خانگی، عقلانیت است؛ یعنی باید یک تجزیه و تحلیل عقلانی انجام دهیم که آیا ادامه استقرار صنایع آببر در مناطق خشک منطقی است یا باید این صنایع را به مناطق دارای منابع آبی بیشتر منتقل کنیم؟ باید نوع نظام کشت و حتی الگوی مصرف را بر اساس واقعیتهای اقلیمی و منابع موجود تغییر دهیم. این اصلاحات میتواند به بهینهسازی مصرف کمک کند.
باید رابطه متعادل بین آب و جمعیت برقرار شود
وی با اشاره به پیوند میان منابع زیستی و ظرفیت جمعیتی اظهار کرد: از منظر جامعه شناختی، یک اکوسیستم زیستی مثل استان اصفهان دارای آستانه تحمل و ظرفیت مشخصی است و نمیتواند بهصورت نامحدود بار جمعیتی را بر دوش بکشد. ما باید با همان مکانیزمهایی که در اختیار داریم، رابطهای متعادل میان منابع طبیعی، امکانات، آب و جمعیت برقرار کنیم تا از ناهماهنگیهای زیستی جلوگیری شود. این تعادل و تناسب میان جمعیت و منابع آب از ارکان مهم پایداری اجتماعی است.
این جامعهشناس افزود: لازم است بدانیم چه میزان جمعیت در هر بخش از محیط زیست میتواند بهصورت سازگارانه زندگی کند و بارگذاریهای جمعیتی اضافی و مهاجرتهای کنترلنشده را مدیریت کنیم. به همین دلیل، عقلانیت مدیریت اجتماعی در تنظیم رابطه میان آب و جمعیت، یکی از مهمترین نکات مهمی است که باید به آن پرداخته شود.
اسماعیلی اضافه کرد: اگر این ارتباطها را بهدرستی درک و مدیریت نکنیم، وارد مرحله تنش و بحران میشویم. در واقع، تنش و بحرانی که وجود دارد ناشی از ضعف مدیریت انسانی است؛ یعنی در مرحله نخست، اولویتها بهدرستی تشخیص داده نشده و سپس روند اصلاح نظام آبیاری، الگوی صنعتی و مصرفی در زمان مناسب انجام نگرفته است. نتیجه این غفلت، تبدیل معضل زیستی کمآبی و خشکسالی به تنش است که اگر این را هم مدیریت نکنیم، بحران آب بهوجود میآید؛ بحرانی که میتواند تمام زیستبوم، ساختارهای اقتصادی و حتی حوزه تمدنی ایران در فلات مرکزی را دستخوش تغییر کند.
وی هشدار داد: از جمله پیامدهای چنین شرایطی افزایش شوری خاک، کاهش توان بهرهبرداری کشاورزی و افزایش هزینههای تولید در آینده است. اگر به مسئله آب با نگاهی جامع و چندبُعدی شامل ابعاد طبیعی، اجتماعی، اقتصادی و انسانی توجه نکنیم، در آینده نزدیک با بحرانهایی روبهرو خواهیم شد که میتوانند هویت تاریخی، تمدنی و زیست طبیعی ما را تهدید کنند.
رسانهها میتوانند جامعه را از ورود به بحران بازدارند
این جامعهشناس در ادامه با تأکید بر اهمیت نقش رسانهها در مدیریت افکار عمومی و آگاهیبخشی اجتماعی گفت: رسانهها چشم بیدار جامعه هستند. آنها نبضسنج پدیدههای اجتماعی، اقتصادی و محیط زیستی هستند و میتوانند با انعکاس بهموقع پدیدههای اجتماعی و زیستمحیطی، نقش هشداردهنده و پیشگیرانه برای مردم و مسئولان داشته باشند. رسانهها در واقع میتوانند جامعه را از ورود به بحران بازدارند و در مسیر تبدیل یک معضل به فرصت مدیریتشده نقشآفرینی کنند.
اسماعیلی اضافه کرد: در کشوری مانند ایران که در اقلیم خشک و کمآب قرار دارد، رسانهها باید علاوه بر اطلاعرسانی، وظیفهی آگاهیبخشی، هشداردهی و آموزش را نیز بر عهده بگیرند تا عقلانیت مصرف آب و مسئولیتپذیری اجتماعی در جامعه نهادینه شود. رسانهها میتوانند نقش تحلیلپرداز را داشته باشند. میتوانند با آموزش عمومی، ترویج گفتوگوی ملی درباره آب و تقویت حس مشارکت اجتماعی، مسیر مدیریت بحران را برای تصمیمگیران و مردم هموار کنند.
وی در ادامه با اشاره به نقش تحلیلی رسانهها در مدیریت بحرانهای زیستمحیطی اظهار کرد: رسانهها در بخش تنظیم و تحلیل مسائل آب، میتوانند نقش تحلیلگر و تصمیمیار را برای مدیران ایفا کنند. در واقع رسانهها با تصویرسازی درست از واقعیتهای موجود و چالشهای آینده، میتوانند در بهبود تصمیمسازی و تصمیمگیریهای کلان نقشی مؤثر داشته باشند. هر یک از رسانهها اعم از مطبوعات، خبرگزاریها، رسانههای دیداری و شنیداری و شبکههای اجتماعی(سوشالمدیا) میتوانند متناسب با کارکرد خود، هم سطح آگاهی مردم را از جایگاه و آب در زندگی و مصرف بهینه آن افزایش دهند و هم به ارتقای حساسیت اجتماعی نسبت به منابع آبی کمک کنند.
این جامعهشناس اضافه کرد: از این منظر، رسانهها میتوانند سه نقش همزمان داشته باشند؛ نخست نقش پیشگیرانه در جلوگیری از اسراف و بحران، دوم نقش مدیریتی در ترویج مصرف بهینه و سوم نقش درمانگرانه در بازسازی آگاهی و اصلاح رفتار اجتماعی در زمان بروز بحران. اگر رسانهها بتوانند جامعه را آگاه سازند و مانع از اغما و بیتفاوتی اجتماعی و اقتصادی شوند، خواهند توانست مسیر عبور از بحران را تسهیل کنند.
اسماعیلی در پاسخ به پرسشی درباره نگرانی مردم از آینده کمآبی گفت: رسانهها، مدیران و همه ما باید در درجه نخست نگاه صادقانه، واقعگرایانه و دور از اغراق به این موضوع داشته باشیم. نباید با وعدههای خوشبینانه و غیرواقعی دربارهی آینده آبی کشور، مردم را دچار انتظارات غیرقابل تحقق کنیم.
وی ادامه داد: ۳۵ سال پیش این موضوع که ممکن است در آینده رودخانه زایندهرود آب نداشته باشد غیرقابل تصور بود، اما اکنون به آرزوی اجتماعی تبدیل شده است. به مردم باید این آگاهی را داد که آینده زیستبوم یک اقلیم در گرو مسئولیتپذیری اجتماعی مردم، رفتار عقلانی در مصرف و مسئولیت پذیری نهادها و سازمانهای مردمی و دولتی است. این هشدار را بدهیم که اگر رفتارهای نادرست اصلاح نشود، پیامدهای آن در تمام ابعاد زندگی اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی آشکار خواهد شد.
باید به مردم دیدگاهی واقعگرایانه بدهیم، نه ترسآفرین و نه آرمانگرایانه
این جامعهشناس تأکید کرد: ما باید به مردم دیدگاهی واقعگرایانه بدهیم، نه ترسآفرین و نه آرمانگرایانه. باید به آنها نشان دهیم که اگر الگوهای مصرف و مدیریت رفتاری تغییر نکند، وضعیت منابع آبی وخیمتر خواهد شد.
اسماعیلی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به پیامدهای جمعیتی بحران آب گفت: بسیاری از فرضیههایی که در حال حاضر مطرح است اسکانپذیری شهر اصفهان را تا ۱۴۰۹ با شک و شبهه همراه کرده است. اگر روند کنونی تغییر نکند؛ یعنی اگر اصلاح رفتار فردی و اجتماعی تغییر نکند، از فناوریهای نوین در آبیاری استفاده نشود، الگو و نوع کشت تغییر نکند و در مصرف خانگی و صنعتی بازنگری اتفاق نیفتد، در شرف انتظار خواهد بود که ۱۴۰۹ مجبور هستید این بار جمعیتی را از یک قلمرو زیست محیطی زنده سابق به شهرهای دیگر منتقل کنید. در واقع پدیده کوچ و مهاجرت ناشی از کمبود آب، تجربهای است که برخی مناطق کشور از هماکنون با آن روبهرو هستند.
نسل جدید منتقد مدیریت آب است
وی در پاسخ به این سؤال که نسل جدید چه نگرش و رویکردی نسبت به بحران آب دارد، اظهار کرد: در جامعه ایران، نسل جدید منتقد برخی مدیریتها و ذهنیت نادرست علمی در زمینه مصرف و بهرهبرداری از منابع آبی است. ویژگی مهم نسل امروز، آگاهی نسبت به محیط زیست و بهرهگیری از فناوریهای نوین است. آنان با استفاده از دانش روز، فناوری اطلاعات (IT) و ابزارهای نو میتوانند در مدیریت بهتر منابع آب و مقابله با پدیدههایی مانند خشکسالی نقشآفرینی کنند.
این جامعهشناس افزود: اگر بتوانیم دانش و فناوریهای نو را در کنار آموزههای فرهنگی و اجتماعی درباره صرفهجویی و مصرف بهینه قرار دهیم، میتوانیم به سمت آیندهای با آب پایدار حرکت کنیم. بخشی از جامعه امروز، بهویژه نسل امروزی جامعه، نگاه انتقادی و در عین حال سازندهای نسبت به تفکرات و روشهای سنتی در حوزه مدیریت آب دارد و معتقد است باید از شیوهها و تکنولوژیهای نو برای حفظ منابع و جلوگیری از بحران استفاده کرد.
اسماعیلی خاطرنشان کرد: یکی از ویژگیهای برجسته نسل امروز، حساسیت بالای آنها نسبت به محیط زیست است؛ برخلاف نسلهای گذشته که تصور میکردند آب منبعی بیپایان است. آگاهی زیستمحیطی نسل جدید بسیار قویتر است و این نسل میتواند با بهرهگیری از فناوری، دانش بومی و راهحلهای نو، مسیر متفاوتی را در مدیریت منابع آبی کشور رقم بزند.
وی در پایان گفت: من شخصاً خوشبین هستم که نسل امروز و آینده جامعه ما بتوانند با استفاده از فناوریهای نوین و رویکردهای علمی و منطقی، برای مقابله با کمآبی و خشکسالی راهحلهای کارآمدی ارائه دهند. این نسل میتواند پایهگذار تغییر در رفتار مصرف، مدیریت پایدار منابع و بازسازی رابطه انسان و طبیعت باشد.
انتهای پیام