آخرین پیام کودکان غزه به ناوگان صمود؛ شما پیروزید چون سکوت جهان را شکستید
اقتصاد ایران: «شما چه به غزه برسید و محاصره را بشکنید، چه زامبیها مانع رسیدنتان بشوند، سکوت جهان را شکستید و...». این آخرین پیامی است که کودکان غزه برای صمودیهای مهربان فرستادند؛ کودکانی که با هزار امید، ناوگان کاغذیشان را به یاری ناوگان صمود فرستاده بودند.
خبرگزاری تسنیم- فاطمه مرادزاده: نبردِ دریاییِ آخرالزمانیِ نابرابری است... یک طرف دهها کشتی از ناوگان جهانی صمود، که سلاحشان غذا و دارو برای گرسنگان و آوارگان غزه است. آنطرف در مقابل، ناوگان جنگیِ دریایی و پهپادیِ خونخواران صهیونیست.
آنسوتر اما در سواحل فلسطین، ناوگان قایقهای کاغذی لطیف و رنگارنگ کودکان آواره غزهای.
چه جنگ نابرابری! چه معرکهای!...
سربازانِ یک جبهه، سلاحشان نان و گندم و برنج و شکلات و شیرخشک و قایقهای کاغذی است و حامل عشق و مهر و رحمت و صلح و دوستیاند. در جبهه مقابل اما، هیولای خونخواری که سالهاست از پنجههایش خون میچکد و رسمش، کشتار و جنگافروزی و کودککشی است و سلاحش، جنگنده و تانک و بمب و موشک و تیر و گلوله!
میدانِ نبردی غریب که پر از تماشاچی است...
میلیاردها تماشاچی در سراسر جهانی که به سرعت به سمت تاریکی میرود، در سکوت، به تماشا نشستهاند؛ تماشای کشتار و قتلعام صدها هزار پیر و جوان و کودک غزهای ... از دو سال پیش تا همین حالا ...
چراغ تماشاخانه دنیا همچنان روشن است و تماشاچیان همچنان مشغول تماشا، گویی که هیولا آنها را جادو کرده و کارهای زشت و پلیدش را در منظرشان زیبا ! ...
سحر و طلسم هیولا روی برخی اما کارگر نیفتاده است؛ روی آنهایی که ذات و سرشتی به لطافت سرنشینان ناوگان صمود دارند و انواری از رحمت الهی همچنان بر قلبشان میتابد و جوهر انسانیت و اخلاق در وجودشان نخشکیده است.
آنها دیشب در نبردِ دریایی نابرابر هیولای خونخوار و صمودیها، به جای تماشا، به خیابانها آمدند و سینه سپر کردند و مشت شدند و فریاد و اعتراض علیه هیولا و همدستان جهانیاش.
دیشب، شب سرد و غریبی بود. زامبیهای صهیونیست در تاریکی شب به کشتیهای صمود شبیخون زدند و عاشقترین و مهربانترین و باغیرتترین آزادگان زمین را ربودند و به اسیری گرفتند.
آزادگانی که فقط دلخوش به حمایتِ برخی گروههای مردمی، و نه حکومتها و سازمانهای بینالمللی و حقوق بشری دل به دریا زده بودند.
عاشقانی که به عشق نشاندن لبخند روی لبهای دهها هزار طفل مجروح و گرسنه غزه، خود را به دست موجهای مدیترانه سپردند...
کودکان غزهای دست به کار شدند
یک ماه پیش، اوایل شهریور، وقتی دهها کشتی از ناوگان صمود از چندین بندر، روی آبی مدیترانه شناور شد، دو هزار کیلومتر آنطرفتر در سواحل غزه، امید دوباره جوانه زد.
انگار روزنهای گشوده شد و باریکهای از نور به سیاهچاله ویرانهی غزه تابید و شادی شد و توی دلها خزید و لبخند شد و روی لبها نشست.
کودکان شادتر شدند؛ هم شاد شدند و هم امیدوار...
امیدی به آدم بزرگهای دنیا نبود. خودشان دست به کار شدند. به صمودیها پیام دادند و گفتند که منتظرشان هستند و با دستهای لطیف و کوچکشان دست به دعا شدهاند تا ناوگان به سلامت به ساحل برسد.
گفتند در ساحل؛ روی خاکهای نرم و ماسهها به انتظار نشستهاند و انرژیهای مثبتِ کودکانهشان را روی امواجِ دریا فوت میکنند و به دست نسیم میسپارند تا به صمودیها برسد و قوت قلبشان بشود برای عبور از دروازه تاریکی که هیولا آن را بین غزه و دنیا، دیوار کرده بود.
سلمای 5 ساله حتی به خبرنگار غزه گفته بود کشتیهای صمود دیر کردهاند.
یک ماه انتظار برای سلما و حلما و حنان و بتول و دهها هزار کودک غزهای که جانشان زیر بارش بمبها و فشار درد گرسنگی، به دم و ثانیهای بند است، انتظار طولانی است؛ به درازای شب سیاهی که روی دنیای خاموش سایه انداخته است ...
کودکان دست به کار شدند... باید از رنج انتظار کم شود. باید خودشان دل به دریا بزنند، باید خودشان برای یاری ناوگان تنهای صمود راهی مدیترانه شوند.
باید ناوگان صمود بزرگ و بزرگتر شود. باید 50 کشتیِ صمودیها، 500 یا حتی 5 هزار قایق و کشتی بشود. باید مدیترانه پر از قایق بشود؛ قایقهایی که خیلی زود به سواحل بیجان فلسطین برسند؛ به غزه رو به احتضار ...
کودکان دست به کار شدند... دستهای کوچکشان با شوق، پنجاه، پانصد و هزاران قایق رنگی، به رنگ پرچم زیبای فسطین ساخت و روانه دریا کرد.
به نسیم و امواج و دریا گفتند ناوگان ما را با عشق، به ناوگان پُرمهر صمود برسانید و بگویید ما اینجا؛ در سواحل غزه ناامید از تمام جهان، چشم به راه شما هستیم...
قایقهای کاغذی جوئریا روی دریا
جوئریا چندین هفته است که هر روز دفتر نقاشی و مدادرنگیهایش را بر میدارد و پشت میز و صندلی کوچکی که جلوی چادرشان روی خاکهای نرمِ ساحل غزه برپا شده، مینشیند و با حوصله چند قایق کاغذی کوچک درست میکند. بعد، تا زانو توی آب دریا میرود و قایقهایش را یکی یکی به دست نسیم و موج میسپارد تا به دهها کشتی صمود در مدیترانه بپیوندند: «این هم کشتیهای کوچک من با پرچم وطنم. با دل سنگین و پردردم روی دریا میگذارمشان تا به صمودیها برسند. به امید رسیدن آنها به فلسطین و نجات آنچه از امیدمان باقی مانده است.»
منتظر امیدی هستیم که از سمت دریا میرسد
بتول عدوان یکی از صدها هزار نوجوانِ آواره غزهای است. چادرشان در کنار هزاران چادر، در اطراف شهر ویران شده خانیونس برپا شده است.
او هر روز نقاشی میکشد و کشتیهای ناوگان صمود را روی کاغذ شناور کرده و برای رسیدنشان به ساحل غزه دعا میکند.
قایقهای کاغذی زیبایی هم درست میکند و آرام به دست امواجی که به سمت ساحل آمدهاند، میسپارد تا همراه با ناوگان بزرگ قایقهای کاغذی خود را به ناوگان صمود در میانه آبهای مدیترانه برسانند.
بتول مثل صدها هزار آواره غزهایِ دیگر، روزهای تلخ و سیاهِ غریبی را پشت سر گذاشته است: «در 11 مه 2024 و زیر بمباران شدید مجبور به ترک شهرم شدم. از خانیونس بیرون آمدم، اما خانهام، رویاهای کودکی و تمام خاطراتم را آنجا جا گذاشتم. همهشان آنجا دفن شد. شور و اشتیاق و هنرِ نقاشی، تنها چیزی است که اشغالگران نتوانستند آن را مصادره کنند...»
نوجوان غزهای مثل باقی مردمش در انتظار رسیدن ناوگان صمود است و این انتظار را با کشیدن نقاشی نشان میدهد: «نقاشی من از ناوگان جهانی صمود فقط یک نقاشی نیست. این فریادی است از اعماق محاصره. واکنش غزه است به امیدی که انتظار دارند از سمت دریا برسد و راهی را برای شکستن محاصره تحمیلی به غزه باز کند. در این میان قایق کوچک و کاغذی من نماینده من و نماینده تک تک مردم غزه است که مشتاقانه منتظر رسیدن ناوگان جهانی صمود به سواحل غزه هستند تا محاصره را بشکنند و جانها و رویاهای زندگی ما را دوباره زنده کنند، پیش از آنکه رویاها و زیباییهای شهر و زندگیمان به طور کامل نابود شود و تاریکی همه ما را فرا بگیرد.»
قایقهای کوچک کاغذی که دلگرمیِ کودکان غزه بودند، خیلی زود از طریق دریاها و اقیانوسهای مجازی به سواحل کشورها و خانههای مردم دنیا رسیدند و شدند مشق شب میلیونها کودک گیتی... کودکان جهان دست به کار شدند ... پویش قایقهای کاغذی در فضای مجازی و دنیای واقعیِ کودکان فراگیر شد و عالمگیر ...
آخرین پیام کودکان غزه به صمودیهای مهربان
حالا همان کودکان و نوجوانها و جوانهای غزهای که هر روز صدها قایق کاغذی روانه دریای مدیترانه میکردند که انگیزه و دلگرمی برای صمودیهای مهربان باشد و با قوت و قدرت بیشتری به سمت فلسطین قایقرانی کنند، حالا همان مردم صبور و نجیب غزه، یک پیام دیگر برای صمودیها فرستادهاند: «شما چه موفق شوید به غزه برسید و محاصره را بشکنید، و چه زامبیها مانع رسیدنتان به غزه شوند، باز هم توانستید سکوت سنگین جهان را بشکنید و چراغ انسانیت را همچنان در دل بعضی مردم دنیا زنده نگه دارید.»
و شب دوم اکتبر 2025، نورِ دل انسانهای بااخلاق از خیابانهای برخی کشورهای جهان به آسمان تابید؛ آنجا که پس از انتشار اولین اخبار از توقیف کشتیهای ناوگان صمود توسط رژیم خونخوار صهیونیست، خیابانهای ایتالیا، یونان، آلمان، ترکیه، برزیل، اسپانیا و ... دوباره به رنگ پرچم فلسطین درآمد و فریاد free free palestine تا آسمان رسید؛ خیزشی انسانی که خیلی زود به اتحادیههای کارگری در ناوگان حملونقل عمومی و بنادر ایتالیا راه یافت و آنها را در اعتراض به ربایش سرنشینان ناوگان صمود به اعتصاب کشاند؛ خیزشی جهانی از نور که تازه آغاز شده است...
انتهای پیام/