موج امید به نجات در سواحل فلسطین/ ناوگان صمود در ۲۰۰ مایلی غزه
اقتصاد ایران: در ساحل منتظرند و هر چه ناوگان نزدیکتر میشود، امیدوارتر میشوند. امیدوار میشوند به شکست محاصره و پایان رنج گرسنگی و قتلیعامی که کسی جلودارش نیست! غزهایها حالا خیره به دریا، امیدشان را به امواجی سپردهاند که کشتیهای صمود را به غزه میآورد.
خبرگزاری تسنیم ـ فاطمه مرادزاده: اینجا؛ ساحل غزه، از همیشه پرازدحامتر است. بعضیها گروهی و خانوادگی آمدهاند. بعضی تنها. بعضی حتی چادر زدهاند.
یک عامل مشترک، جسم و جان خسته و قلبهای شکستهشان را به هم پیوند زده است؛ چیزی به نام انتظار...
همه منتظرند؛ همه آوارگانی که از جهان و مردمش قطع امید کرده بودند و حالا دوباره امیدوار شدهاند.
امیدشان در این دنیای وانفسا به چند کشتی است؛ به کشتیهای ناوگان صمود.
به کشتیهایی که سرنشینانش شجاع هستند و سرِ نترس دارند، و غیرت، لغلغه زبانشان نیست. آزادگانی از سراسر جهان؛ با رنگ و زبان و مذهب و ملیتهای مختلف، که دل به دریا زدهاند تا در سکوتِ بیشرمانه حکومتها و سازمانهای حقوق بشری، محاصره غزه را بشکنند و راهی دریایی برای نجات کودکان گرسنه و توقف نسلکشی در غزه، باز کنند.
آوارگان غزه حالا به همین چند ده کشتی، دل خوش کردهاند و هر روز بر تعدادشان در سواحل افزوده میشود، گرچه دل توی دلشان نیست که مبادا ...
گاهی حتی این تصور که شاید کشتیها به ساحل نرسند، لبخند را از روی لبانشان جمع میکند، اما باز به همین هم راضیاند. به اینکه صدایشان شنیده شده، به اینکه دنیا در تاریکیِ مطلق فرو نرفته و قلبهایی مهربان هنوز در سینه میتپند و آزادمردان و زنانی هستند که درد و رنج غزه، درد و رنج خودشان باشد و برای پایان دادن به این رنج دل به دریا بزنند.
سلمای 5 ساله: برایم شکلات بیاورید
- اینجا چه میکنی سلما؟
- منتظر رسیدن ناوگان صمود هستم، اما آنها دیر کردهاند.
- ناوگان صمود از کجا میآید؟
- از کشتیها؟
- کشتیها از کجا میآیند؟
- از آنجا... از آن دریا ...
- به نظرت آنها به ساحل غزه میرسند؟
- البته که میرسند.
- و اگر برسند تو از آنها چه میخواهی؟
- شکلات، اسباببازی و چیزهای دیگر ...
- به اعضای ناوگان چه میخواهی بگویی؟ چه پیامی برایشان داری؟
- خوش آمدید دوستان عزیزم در ناوگان آزادی. از شما متشکرم. امیدوارم همگی به سلامت برسید.
اینها مکالمه یک بانوی خبرنگار با «سلما»ی 5 ساله در ساحل غزه است. خبرنگار مکالمهاش با سلما را اینطور خاتمه میدهد: «پیام سلما برای ناوگان صمود، پیام من و همه مردم غزه است. ما اینجا در سواحل غزه منتظر شما هستیم. ما میدانیم که ماموریت شما برای رسیدن به ما بسیار سخت است، اما امیدواریم که شما موفق به انجام آن بشوید. آنچه شما انجام میدهید نه کار کوچکی است و نه آسان. این تلاش و واکنش شما به آنچه در غزه میگذرد، برای ما کافی است. ما بسیار خوشحالیم که هنوز انسانهایی در دنیا هستند و تلاش میکنند در دوران تاریک و سختی که ما در حال گذر از آن هستیم، در کنار ما بایستند. ما از شما متشکریم و اینجا منتظر شما هستیم و امیدواریم بتوانید این ماموریت را به سرانجام برسانید. شما حتی اگر به ما نرسید، به قلبهای ما رسیدهاید و همهتان در قلب ما جا دارید.»
ما منتظریم؛ قوی باشید و به راهتان ادامه دهید
بلال در ساحل غزه ایستاده و رو به دوربینِ تلفن همراهش، پیامی ضبط میکند و در صفحه مجازیاش به اشتراک میگذارد تا به سرنشینان ناوگان صمود در چند صد مایلی دریای غزه برسد: « اینجا، در غزه، منتظر شما هستیم. من و دوستانم اینجا در غزه منتظر دیدار شما هستیم تا برایتان از پیامدهای جنگ و ویرانیهای بزرگ آن تعریف کنیم. به راهتان ادامه دهید و تسلیم نشوید و فراموش نکنید که ما منتظریم تا برسید و به مردم غزه کمک کنید. همچنان قوی بمانید و به راهتان در دریا ادامه دهید».
باید کمکم از راه برسند
در کنار تختهسنگی در ساحل دریای غزه ایستاده و پیامش را در فضای مجازی با مردم جهان اینگونه به اشتراک میگذارد: «من الان در ساحل غزه هستم. منتظر بزرگترین ناوگان غیرنظامی بینالمللی صمود که هدفش رسیدن به غزه است، تا محاصره غزه را بشکند. باید کم کم از آنجا برسند ( با انگشتِ اشارهاش به افقهای دور در دریای غزه اشاره میکند). چیزی نمانده تا محاصره شکسته شود. حالا دیگر وقت آن رسیده که دنیا اسرائیل را متوقف کند.»
این حس را به ما میدهید که فراموش نشدهایم
با آن موهای قشنگ و خرماییِ بافته شده و آن بلوز و شلوار سپید، زیباست و دوستداشتنی. وقتی روبهروی دوربین خبرنگار میایستد و با آن لحنِ قشنگ کودکانه به اهالی ناوگان صمود پیام میدهد، دوستداشتنیتر هم میشود: «از شما متشکریم که با قایقها به سمت ما میآیید. با تمام قلبم دوستتان دارم. شما این احساس را به ما میدهید که ما فراموش نشدهایم. ای مردم جهان لطفا از ناوگان محافظت کنید و اجازه بدهید که به سلامت به غزه برسد.»
این زمین، زمین ما و این دریا، دریای ماست
بلوز قرمزی به تن کرده و موهای پریشانش را به نسیم و دلش را به دریا سپرده است. مثل هموطنانش و مثل سرنشینان ناوگان صمود، دریادل و پُر دل و جرات است.
با اینکه سن و سالی ندارد، با صلابت به تهدید رژیم صهیونیستی اشاره میکند و جوابشان را اینگونه میدهد: «اسرائیل تهدید میکند که مانع هر کشتی خواهد شد که به سمت غزه میآید. انگار که دریا ملک آنهاست. این زمین، زمین ما و این دریا، دریای ماست و حق داریم اینجا میزبان هر کسی باشیم که خودمان میخواهیم.»
پیامی هم برای سرنشینان ناوگان صمود دارد: « شاید دستگیر شوید یا اذیتتان کنند، اما اجازه ندهید نامتان را محو کنند. اسمهایتان را رو به دوربین بگویید، روی دیوار، روی کاغذ و همه جا آن را بنویسید... بسیاری از شما میپرسند چرا خودتان را برای غریبهها به خطر میاندازید؟!... آنها فراموش کردهاند که شما با ما غریبه نیستید. شما میآیید تا اسمتان را قاطی اسمهای ما بکنید و شاهدهایی میآورید تا وضعیت غزه را ببینند و به دنیا نشان بدهند.»
دخترک زیبا و خوشبیان غزهای از صمودیها میخواهد که به او قول بدهند حتی اگر اوضاع بهم ریخت، اجازه ندهند این خشونت، پایان داستان غزه باشد و واقعیت را به تمام دنیا منعکس کنند.
حلما خیره به دریای غزه میگوید: ما اینجا فقط منتظر کشتیها نیستیم! ما منتظر روزی هستیم که کسی محتاج نشود برای رسیدن به ما محاصرهای را بشکند، و شما سرنشینان ناوگان صمود، یادتان باشد که فقط سرنشینان چند کشتی نیستید، امیدی هستید که به سواحل ما نزدیک میشود.
صمودیها پیام کودکان غزه را گرفتهاند
حال و هوای سرنشینان کشتیهای ناوگان بینالمللی صمود هم خریدنی است.
از همان ابتدا که پا روی عرشه قایقها و کشتیهای کوچکشان گذاشتند، تا انتهای ماجرا را خوانده بودند و میدانستند به چه میدان نفسگیر و پرآشوبی وارد شدهاند.
میدانستند سرنوشتشان را گره زدهاند به سرنوشت مردم غزه؛ یا محاصره و مصادره و اسارت، یا انفجارِ کشتی و مرگ و شهادت ...
حالا اما مصممتر هم شدهاند؛ حالا که 200 مایل بیشتر با سواحل غزه فاصله ندارند و پیام کودکانِ منتظرِ غزهای، یکی یکی به آنها میرسد و عزمشان را جزمتر کرده است و اشتیاقشان را افزونتر.
صمودیها هم مثل منتظرانِ غزهای، هر روز دهها پیام در فضای مجازی به اشتراک میگذارند. برخیهایش خطاب به مردم غزه است و برخی خطاب به مردم و حکومتهای جهان.
خطاب به اهالی غزه میگویند: «ما در خطریم! این را میدانیم! اما آواز میخوانیم و لبخند میزنیم، چون همچنان زندهایم و در حال حرکت به سمت شما و بیصبرانه مشتاقِ شکست محاصره و دیدار شما...»
از جهانی میترسم که انسانیتش را از دست داده است
گرتا تونبرگ یکی از سرنشینان ناوگان صمود است و میگوید: «من از اسرائیل نمیترسم. از جهانی میترسم که تقریبا تمام انسانیتش را از دست داده است. ما اینجا هستیم تا ثابت کنیم هنوز قدری انسانیت باقی مانده است. ما میدانیم هر قدر به غزه نزدیکتر میشویم، خطرِ حمله به ما بیشتر میشود. اما همانطور که در هفته گذشته رژیم تلاش بیهودهای کرد تا با پرتابههای انفجاری و آتشزا متوقفمان کند و نتوانست، پس از این هم نمیتواند.»
به ما بپیوندید تا نسلکشی را متوقف کنیم
بخش رسانهای کمیته ناوگان صمود هم حسابی فعال است و هر روز چنین پیامهایی را برای مردم دنیا ارسال میکند: « ما به چشمان هشیار شما روی ناوگان و فشار شما بر نهادهای بینالمللی برای حفظ امنیتمان، و همچنین کمک برای دستیابی به هدفهایمان که شکستن محاصره و باز کردن یک کریدور بشردوستانه است، نیاز داریم. قایقهای بیشتری به ناوگان ما اضافه شده و موجهای این حرکت در حال افزایش است. این دیگر فقط یک ناوگان نیست، جنبشی است که مصمم به شکستن محاصره است. ما کم کم به منطقه پرخطر وارد میشویم، اما عزم ما راسخ است. این لحظهای است که هوشیاری و همبستگی جهانی شما را بیش از هر زمان دیگری میطلبد. به ما بپیوندید و نسلکشی را متوقف کنید. ناوگان در حال حرکت است، اما نیروی واقعی، خیزش عظیم بشریت است که با ما در حرکت است. این فقط آغاز است. ما نمیتوانیم دست از تلاش برداریم تا زمانی که نسلکشی متوقف و فلسطین آزاد نشود.»
انتهای پیام/