جلسه نقد و بررسی «تو عاشق شدی»؛ در شهرداری تهران

اقتصاد ایران: نشست نقد و بررسی کتاب «تو عاشق شدی»، به همت معاونت اجتماعی و فرهنگی و اداره ایثارگران شهرداری منطقه ۱۱ تهران برگزار شد.

به گزارش خبرگزاری مهر، نشست نقد و بررسی کتاب «تو عاشق شدی» نوشته جواد کلاته عربی به همت معاونت اجتماعی و فرهنگی و اداره ایثارگران شهرداری منطقه ۱۱ تهران در سالن کنفرانس این منطقه برگزار شد.

در این مراسم که به مناسبت هفته دفاع مقدس برگزار می‌شد، علاوه بر نویسنده کتاب محمد قاسمی‌پور کارشناس، گلعلی بابایی نویسنده و سردار سیروس صابری راوی این کتاب حضور داشتند. کتاب «تو عاشق شدی»، روایتی دقیق از خاطرات هشت سال دفاع مقدس از زبان سردار صابری است.

در ابتدای این جلسه، جواد کلاته عربی نویسنده کتاب صحبت کرد و گفت: نوشتن این کتاب جذابیت‌های خاصی برایم داشت؛ اولاً آقای صابری با تمام شخصیت‌هایی که پیشتر در موردشان کتاب نوشته بودم متفاوت بود. او شخصیت سختگیری است و در زمان نوشتن کتاب، واقعاً به آن پی بردم. کمتر فردی را دیدم که زندگی‌اش تا این اندازه به جنگ نزدیک و با آن ممزوج شده باشد. او کسی است که زندگی‌اش «فقط جنگ و دیگر هیچ» بوده است.از سویی دیگر، در این کتاب، افتخار آشنایی با کسی را پیدا کردم که تاکنون مواجهه‌ای با او نداشتم. جالب است بدانید که هر چه قدر به پایان جنگ نزدیک‌تر می‌شویم، آقای صابری رزمنده پخته‌تری می‌شود، به طوری که در پایان جنگ او را در قامت یک فرمانده مقتدر و شجاع می‌بینیم.

وی درباره بیان جزئیات دقیق در این کتاب گفت: فکر می‌کنم لطف خداوند به من بود که برای کتابم راوی داشته باشم که حافظه بسیار خوبی دارد و بخش مهمی از خاطرات را صحت‌سنجی کرده است. او اطلاعات بسیار زیادی از جنگ داشت که بخش مهمی از آن توسط آقای محمد ولی ثبت و ضبط شده بود. در ادامه من هم با ایشان مصاحبه کردم و اطلاعات موجود را تدقیق کردیم. از آنجا که کتاب دربرگیرنده عملیات‌های زیادی بود، در ابتدا سعی کردم خودم متوجه بشوم و سپس تصویری نزدیک به واقعیت از آن را به مخاطب ارائه بدهم.

محمد قاسمی‌پور کارشناس ادبی ضمن بررسی ابعاد مختلف کتاب «تو عاشق شدی» گفت: فکر می‌کنم لذت خوانش این کتاب بیشتر سهم کسانی است که با آقای سیروس صابری آشنایی بیشتری داشته باشند. به عبارت دیگر، اگر کسی ایشان را بشناسد و سپس کتاب را بخواند، حتماً حس بهتری پیدا می‌کند. منظورم این است که افرادی که ایشان را می‌شناسند، با خواندن کتاب حتماً او را پیدا می‌کنند. این اتفاق در حالی است که در برخی کتاب‌ها، اثری از راوی را نمی‌بینیم و انگار نویسنده کتاب را به دلخواه خودش نوشته و از خاطرات استفاده کرده است.

وی ضمن تشریح معنای خاطرات شفاهی گفت: دقت داشته باشید که خاطرات شفاهی به معنای خاطراتی است که به صورت کلامی بیان و ثبت و ضبط شده است. معتقدم که این کتاب، روح خاطرات شفاهی را محفوظ نگه داشته است. عده‌ای معتقدند که باید خاطرات شفاهی را بگیریم، زیبایش کنیم و آن را در فضای ادبیات ببریم تا مخاطب لذت ببرد و کتاب پرفروش بشود، اما عده‌ای معتقدند که باید به خاطرات شفاهی پایبند باشیم و اصالت بیان و روایت راوی را به صورت کلامی حفظ بکنیم و به اقتصاد نشر هم فکر نکنیم. به نظرم، شیوه درست این است که زبان راوی گم نشود و اصالت آن در متن باقی بماند. این اتفاق در حالی است که در چند سال اخیر، زیادی زیبا کردن و هدیه کردن وجوه ادبی بیش از حد به خاطرات شفاهی، تبدیل به یک عادت غلط شده است.

وی تاکید کرد: در کتاب «تو عاشق شدی»، متن با خواننده صادق است، در حالی که در بسیاری از کارها، علیرغم این ادعا که تاریخ شفاهی فلان فرمانده هستند، اما می‌بینید که صرفاً داستانی براساس خاطرات آن فرمانده هستند.

سردار صابری در این جلسه گفت: در عملیات کربلای ۵ انتظار شرایط سختی را داشتیم؛ چرا که سمت چپ ما کسی نمی‌توانست قرار بگیرد و سمت راست، کانال‌های زوجی بود. بنابراین انتظار محاصره شدن را داشتیم. خاطرم هست در روز عملیات، گردان مالک زودتر از ما به خط زده بود. ما هم جلو رفته بودیم و مهمات بسیار کمی در اختیار داشتیم. باید ۲ ساعت مقاومت می‌کردیم تا گردان بعدی از راه برسد. از سنگر بیرون آمدیم و سرم را به سجده گذاشتم. با خودم فکر می‌کردم که در این شرایط، چه دعایی بکنم و چه خواسته‌ای از خداوند داشته باشم؟ احساس می‌کردم غیر از خداوند چیزی ندارم. سجده‌ام بسیار شیرین بود و حال خوبی داشتم. با خودم گفتم چیزی نخواهم تا خرابش کنم. تنها عبارتی که گفتم این بود: «خدایا شکرت»؛ سرم را بلند کردم و دیدم رزمنده‌هایی که دیشب فرستاده بودیم، مهمات بسیار زیادی در بغل دارند و با شتاب به سمت ما می‌دوند.

وی با اشاره به ماجرای مفقودالاثر شدن برادرش، سعید صابری گفت: سعید، ۴ سال از من کوچکتر و دوست دوران کودکی و نوجوانی من بود. او در یکی از عملیات‌ها به سرش ترکش خورده بود و به همین دلیل با لکنت حرف می‌زد و در راه رفتن مشکل داشت. شب عملیات کربلای ۵ نمی‌خواستم او را ببرم، چرا که شرایط خوبی نداشت. به من گفت اگر مرا نبری به گردان‌های دیگر می‌روم. در جریان همین عملیات بود که او شهید و مفقود شد و پیکرش هیچ وقت دیگر پیدا نشد. البته چندی بعد به شلمچه برگشتم و مناطقی که در خاک عراق بود را دیدم، اما هیچ اثری از او ندیدم.

گلعلی بابایی در بخش دیگری از این جلسه صحبت کرد. وی گفت: آقای سرهنگی جمله جالبی دارد و می‌گوید: رزمنده‌ای که خاطراتش را ننویسد، جنگش را ناتمام، تمام کرده است. خوشحالم که آقای صابری جنگ قهرمانانه خود را با این کتاب، به خوبی به پایان رساند. او از معدود فرماندهانی هستند که به این اتفاق تن دادند، در حالی که افراد بسیار کمی برای نگارش خاطرات شفاهی خود تمایل نشان می دهند.

نظرات کاربران

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

نرخ ارز

عنوان عنوان قیمت قیمت تغییر تغییر نمودار نمودار
دلار خرید 24759 0 (0%)
یورو خرید 28235 0 (0%)
درهم خرید 6741 0 (0%)
دلار فروش 24984 0 (0%)
یورو فروش 28492 0 (0%)
درهم فروش 6803 0 (0%)
عنوان عنوان قیمت قیمت تغییر تغییر نمودار نمودار
دلار 285000 0.00 (0%)
یورو 300325 0.00 (0%)
درهم امارات 77604 0 (0%)
یوآن چین 41133 0 (0%)
لیر ترکیه 16977 0 (0%)
ﺗﻐﯿﯿﺮات ﺑﺎ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ اﻧﺠﺎم ﺷﺪ