به گزارش سلامت نیوز به نقل از پیام ما، اکتشاف نفت در تالاب بینالمللی شادگان، بعد از سه سال، حالا به مرز فاجعه رسیده است؛ فاجعه انسانی و محیطزیستیای که پیشازاین نیز پروژههای نفتی در خوزستان به بار آورده بودند. اخیراً یکی از کارگران اکتشاف نفت در تالاب شادگان کشته شد. این تمام فاجعه نیست، هر روز تعدادی تا پای مرگ میروند. شرایط غیرانسانی این کارگران از یکسو و دستاندازی به زیستگاههای امن تالابی از سوی دیگر، یادآور سناریوی تلخ تخریبهای نفت در هورالعظیم با دخالت چینیهاست که قدمبهقدم در تالاب شادگان در حال اجراست.
«علیرضا جنامی»، کارگر ۲۷ساله اکتشاف نفت، حدود دو ماه پیش، هنگام عملیات لرزهنگاری در تالاب شادگان کشته شد. این خبر که با عنوان گرمازدگی منتشر شده بود، در میان اخبار گم شد. تا وقتی که ۱۲ شهریور باز گروهی از کارگران لرزهنگاری نفت بهخاطر گیر افتادن در زمینهای باتلاقی تا پای مرگ پیش رفتند و استانداری خوزستان اعلام کرد: «هشت تکنسین شرکت اکتشاف نفت که در تالاب شادگان گرفتار شده بودند، از خطر مرگ نجات یافتند.»
علیرضا جنامی متأهل بود؛ یک دختر چهارساله داشت و یک دختر هشتساله که دارای معلولیت است. او روز جمعه، سوم مرداد، ساعت ۳ بامداد مثل هر روز برای کار از خانهاش در دارخوین از توابع شادگان، خارج شد. آن روز هوا بهشدت گرم و بیش از ۵۰ درجه و شرجی ساحل نفسگیر بود. کار لرزهنگاری نفت، امسال به «خوریات» رسیده که محل تلاقی تالاب و دریاست. زمین باتلاقی و نمکی «خور گوبان» در جنوب تالاب شادگان (در محدوده شهرستان آبادان) همهچیز را میبلعد. علیرضا بههمراه دیگر کارگران پای پیاده به راه میافتند، بعضیها تا زانو و بعضی تا کمر در گل فرو میروند. «سعید جنامی» یکی از بستگان نزدیک علیرضا روز حادثه را اینطور روایت میکند: «آن روز قایق تالابی خراب بود و کارگرها مجبور میشوند چند کیلومتر را در آن شرایط باتلاقی و شورهزار و گرمای شدید پیاده بروند. آنها ساعت ۱۱ صبح در باتلاق گیر میکنند. علیرضا حالش بد میشود، روز قبل هم در گلولای زمینگیر و گرمازده شده بود. ظاهراً از آن گروه شش نفر بازمیگردند و یکی از آنها که قدرت بدنی بالاتری داشت حدود ۴۰۰ متر علیرضا را حمل میکند، اما توان بیشتری نداشت. به همکارانش اطلاع میدهد و ناظر کار میآید، اما نمیتواند علیرضا را به محل قایقها برساند. گروهی که برای نجات میآیند، فقط یک کیلومتر در باتلاق میتوانند بروند و ناچاراً بازمیگردند، بالگرد هم نیامد. علیرضا تا ظهر زنده بود و ساعت ۲ ظهر فوت میکند.»
پیکر علیرضا در «خور گوبان» میماند، مابقی کارگران را به درمانگاه میبرند. درنهایت ساعت ۴ صبح شنبه توانستند جنازه را از باتلاق بیرون بیاورند. جنامی میگوید: «پیمانکارشان یک شرکت چینی است که هیچ استاندارد و ایمنی را برای کارگرانش رعایت نمیکند. ما شکایت نکردیم، چون فایدهای نداشت و دستمان به جایی بند نبود. مسئولان شرکت در مراسم عزاداری حاضر شدند و کمک مالی کمی هم کردند. در فرمانداری شادگان جلسهای برگزار کردند و قول دادند دیه علیرضا را بدهند و برادرش را در سایت اداری شرکت استخدام کنند.»
گور «گوبان»
پرتال مدیریت اکتشاف شرکت ملی نفت ایران، چهارم مرداد پیام تسلیتی برای فوت علیرضا جنامی منتشر کرد که بهگفته آنها، یکی از کارکنان پروژه لرزهنگاری اروند و شرکت پیمانکاری خدمات مهندسی نفت کیش (KPE) بود که در پی انجام پروژه لرزهنگاری اکتشاف نفت جانش را از دست داد و هفت نفر دیگر نجات یافتند. این شرکت مدعی شد اقدامات بهنگام مدیریت اکتشاف شرکت ملی نفت ایران و انجام مساعدتهای لازم با شرکت پیمانکار نظیر اعزام بالگرد و هدایت شبانه تیم عملیات نجات کارساز نبوده است. همچنین، ۱۲ شهریور از گرفتار شدن هشت نفر از کارگران همان پروژه، بهدلیل خرابی قایق باتلاقپیما و گرمای فوقالعاده منطقه خبر میدهد که نجات مییابند.
بنابر گزارشها، حادثه سوم مرداد، ساعت ۱۳:۱۴ دقیقه به اورژانس آبادان و ساعت ۱۶:۴۰ دقیقه به هلالاحمر خوزستان اطلاعرسانی شده و حادثه ۱۲ شهریور ۱۷:۰۳ دقیقه به هلالاحمر گزارش شده که علت این تأخیر در اطلاعرسانی مشخص نیست. با وجود پیگیریها واحد HSE و روابطعمومی مدیریت اکتشاف نفت حاضر به پاسخگویی نشدند.
«امیرعباس نجفی»، معاون امدادونجات هلالاحمر خوزستان، اما توضیح میدهد: «بلافاصله بعد از اطلاع از حادثه تیمهای امداد پایگاه آبادان، واکنش سریع و پشتیبانی به محل اعزام شدند که با همراهی آتشنشانی آبادان و اورژانس عملیات امداد انجام شد. ما در استان بالگرد نداشتیم و بالگرد ما در حال تعمیرات و اورهال در اصفهان است که با توجه به اهمیت مسئله از سازمان هلالاحمر درخواست بالگرد کردیم که از لرستان اعزام کردند. همانطورکه پیشبینی کرده بودیم، بهدلیل تاریک شدن هوا، بالگرد به آبادان نرسید و نتوانست عملیاتی انجام دهد و در اهواز فرود آمد. وقتی نیروهای امدادی به محل رسیدند، دو نفر هنوز در باتلاق گیر افتاده بودند که یک نفر را نجات دادند و یک نفر دیگر بهگفته حاضران ظهر فوت کرده بود که پیکر او را بامداد روز بعد که مد دریا بالا آمد و آب به آن منطقه رسید، با قایق خارج کردند. در حادثه دوم، هشت نفر در شرایط باتلاقی گیر کرده بودند و هوا هم بهشدت گرم بود. نجات افراد معجزهآسا بود و درصورت ادامه این روش، احتمال تکرار این حوادث وجود دارد.»
او با بیان اینکه تاکنون چنین حوادث و گزارشهایی نداشتیم، میگوید: «وقتی نفت شرایط مالی و اقتصادی را در نظر میگیرد و از نیروی انسانی بهعنوان ابزار در این شرایط سخت استفاده میکند، بهتر است به فکر ایمنی و امنیت آنها هم باشد. به این معنی که یا باید ابزاری در اختیار آنها قرار دهد که در این شرایط بتوانند خودشان را نجات دهند یا یک بالگرد آمادهباش برای این مواقع قرار دهد تا کار اکتشاف با جان انسانها انجام نشود.»
بازهم ردپای چینیها در هور
ویدئوی یکی از آخرین روزهای کار علیرضا در پروژه لرزهنگاری نفت با نوحه عزاداری دستبهدست میشود. در ویدئوی دیگری، کارگران پیکر بیهوش یکی از همکارانشان را که گرمازده شده، روی دست بلند میکنند تا از باتلاق خارج کنند. تابستان خوزستان جانفرساست و خبری از تیمهای امداد نفت نیست. بعضی تا زانو و برخی تا کمر در گلولای فرورفتهاند یا چهاردستوپا روی شورهزار میخزند و تن گرمازدهشان را کشانکشان در باتلاق جابهجا میکنند. این داستان هرروزه این کارگران است. ویدئوهای متعددی که به «پیام ما» رسیده، شرایط دشوار کارگران پروژه لرزهنگاری نفت در تالاب شادگان را نشان میدهد. آنها ساعت ۳ بامداد از خانه خارج میشوند. با ماشین حدود دو ساعت تا بندر شادگان فاصله است. از آنجا یک ساعت قایقسواری میکنند تا به محل لرزهنگاری برسند، بعد با پای پیاده شش هفت کیلومتر را در زمین باتلاقی کار انفجار یا جمعآوری سیمها یا حفاری را انجام میدهند. یکی از این کارگران که خواست نامش در گزارش ذکر نشود، به «پیام ما» میگوید: «بعد از فوت علیرضا نه تعطیلی داشتیم و نه تغییری در شرایط کار اتفاق افتاد. نتیجه این بود که چند روز بعد گروه دیگری در باتلاق گیر کردند.»
او تعداد کارگران را حدود ۵۰ نفر عنوان میکند که همه از اهالی شادگان و آبادان و روستاهای اطراف هستند: «چند سال است که با شرکت نفت کار میکنیم. قبلاً طرف قراردادمان یک شرکت پیمانکار ایرانی بود، اما از مهر پارسال یک شرکت چینی آمد که هیچ آشنایی با شرایط ندارد و هر چه میگوییم هوا گرم است و نمیشود در این شرایط کار کرد، میگویند همین که هست و هر کس نمیخواهد برود و اخراجش میکنیم. مدیرها در دفترشان در آبادان زیر کولر هستند و اصلاً متوجه مشکلات نیستند و کاری به کار کارگران ندارند. ولی ما به این پول احتیاج داریم و مجبوریم تحمل کنیم.»
حقوق کارگران در قرارداد ۲۲ میلیون تومان قید شده، اما بهبهانههای مختلف از آن کسر میکنند. همین را هم هر چهار ماه یک بار میدهند و حالا هم از تیرماه تاکنون حقوقی پرداخت نشده. او میگوید: «کارفرما هیچ امکاناتی به کارگران نمیدهد. ما هم بهخاطر سختی مسیر نمیتوانیم چیزی حمل کنیم، فقط یک بطری آب همراهمان میبریم که بهخاطر گرمای هوا کفاف نمیدهد و اغلب گرمازده میشویم. هوا خیلی گرم و بعضی روزها هم گردوخاک است. کارگرها تقریباً هر روز گرمازده میشوند، اما چاره چیست؟»
آژیر قرمز در باتلاق
تالاب بینالمللی شادگان در جنوب خوزستان، با بیش از ۵۰۰ هزار هکتار مساحت، بزرگترین تالاب ثبتشده در کنوانسیون رامسر و متشکل از تالابهای شیرین و شور، بهعلاوه خلیج جزر و مدی خوریات است.
«فیصل عامری»، فعال اجتماعی از اهالی شادگان، نسبت به افزایش شوری و باتلاقی شدن سطح وسیعی از تالاب شادگان هشدار میدهد: «تالاب شادگان بهشتی بود که قسمتهایی از آن حالا تبدیل به باتلاقی خطرناک شده. بهنظر میرسد ساختار خاک تالاب بهدلیل افزایش شوری تغییر کرده و تخریب شده. این تخریب خیلی وسیع و شاید مساحتش به هزاران هکتار در غرب و جنوب تالاب برسد. بهطوریکه سبب باتلاقی و لجنی شدن زمین شده و افراد را میبلعد. هشدار میدهیم کسی بدون تحقیق و بررسی در این قسمتها نرود.»
او به گزارشهایی از مردم محلی اشاره میکند: «صیادان و دامداران محلی تعریف میکنند که قبلاً با پای برهنه وارد تالاب میشدند و پاهایشان حتی گل نمیگرفت. ولی اخیراً دامهای یکی از اهالی در روستای «کفیشه خروسی» در این باتلاق گیر کردند و نتوانستند آنها را بیرون بیاورند و تلف شدند. در این قسمتها لایه ضخیمی از نمک روی زمین را پوشانده و نمکها حالت بلوری پیدا کرده و مثل شیشه شده بهطوریکه برخی اهالی روستاهای «حدبه خروسی» و «صراخیه» تعریف میکنند که وقتی گاو و گاومیشها از این قسمتها عبور میکنند، پاهایشان زخمی میشود، همینطور بعضی صیادها میگویند پاهایشان با نمکها زخمی میشود.»
عامری با انتقاد از سدسازیهای بیرویه میگوید: «حقابه تالاب شادگان از آب شیرین رودهای جراحی و کارون در این سالها هیچگاه داده نشده. از طرف دیگر، تبخیر و ورود پسابهای شور آبزیپروری و کشاورزی و مخصوصاً مزارع نیشکر به تالاب، باعث شور شدن زمین شده است.»
تخلف نفت در تالاب
پروژه اکتشاف نفت از طریق لرزهنگاری سهبعدی که با عنوان «پانیذ» در سال ۱۳۹۸ افتتاح شده بود، بزرگترین پروژه لرزهنگاری آبی-خاکی کشور اعلام شده بود که در مساحت یک هزار و ۹۰۰ کیلومتر، شهرستانهای شادگان، آبادان و ماهشهر را دربرمیگرفت و ۹۰ درصد آن در تالاب شادگان قرار داشت. این پروژه در سال ۱۴۰۳ با تغییر نام به «اروند» و تغییر پیمانکار و با مشارکت چینیها ادامه یافت. این اما نخستین دستاندازی نفت به تالاب شادگان نبوده و پیشازآن میدان نفتی «منصوری» که در سال ۱۳۵۳ به تولید رسید، بخش بزرگی از تالاب را خشک کرد. تالاب بینالمللی شادگان از مهمترین توقفگاههای پرندگان مهاجر در دنیاست. به همین دلیل، ادارهکل حفاظت محیطزیست خوزستان چهار «منطقه امن» در این تالاب برای گروههای اکتشاف نفت مشخص و فعالیت در آنها را ممنوع کرد: «زیستگاه فلامینگوها، شرق خور دورق و محل زادآوری پلیکان و مرکز تالاب در محل روستای صراخیه که قسمت شیرین تالاب است.» آنطورکه «سیدعادل مولا»، معاون محیط طبیعی ادارهکل حفاظت محیطزیست خوزستان، پیشازاین به «پیام ما» گفته بود: «مجوز لرزهنگاری نفت در تالاب شادگان با چهار شرط اصلی صادر شده. اول اینکه لرزهنگاری در مناطق امن انجام نشود، مگر اینکه زمان و مکان آن را اداره محیطزیست تعیین کند. شرط دوم، توقف عملیات در زمان مهاجرت پرندگان، بهویژه در فصل سرشماری زمستانه، است. شرط سوم این است که از اواخر اسفند تا اواخر تیرماه که فلامینگوها شروع به لانهگزینی و جوجهآوری میکنند، فعالیت ممنوع باشد و شرط چهارم هم اینکه آشیانههای پرندگان تخریب نشود.»
مولا اکنون از تخلف مدیریت اکتشاف نفت از تعهداتش در تالاب شادگان خبر میدهد که منجر به تشکیل پرونده قضائی و دادن ضربالاجل برای توقف پروژه شده است.
او میگوید: «این پروژه از همان ابتدا مشکلات عدیدهای داشت، مثل ایجاد کمپ در تالاب و ورود به سایتهای امن. حالا هم با وجودی اینکه پروژه به پیمانکار جدید و با مشارکت چینیها واگذار شده، باز به تعهدات عمل نمیشود. در چند مورد وارد مناطق امن تالابی و زیستگاه فلامینگوها شدند که پارسال از آنها شکایت کردیم و ۶۱ میلیارد تومان جریمه برای آنها تعیین شد که پرونده در حال طی مراحل قضائی است.»
مولا به مهلت یکهفتهای برای تشکیل پرونده قضائی دیگری برای متوقف کردن پروژه لرزهنگاری در تالاب شادگان نیز اشاره میکند: «با توجه به اینکه مدیریت اکتشاف نفت برخلاف تعهداتش تاکنون برنامه مدیریت محیطزیستی و برنامه زمانبندی خود را ارائه نداده، این موضوع را در دو نوبت به آنها ابلاغ کردیم و فرصت یکهفتهای دادیم، اگر باز به تعهداتشان عمل نکنند، علیه این شرکت در مراجع قضائی شکایت و درخواست توقف پروژه لرزهنگاری را مطرح میکنیم.»