عمو حسین جبهه‌ها؛ روایتی از جوانی که قامتش در قلاویزان آسمانی شد

اقتصاد ایران: کرمانشاه- او تنها ۲۲ سال داشت، اما روح بزرگش سال‌ها جلوتر از عمر کوتاهش می‌دوید؛ جوانی که دوستانش او را «عمو حسین» صدا می‌زدند و سرانجام در قله‌های قلاویزان قامت عشقش در آسمان شهادت قد کشید.

خبرگزاری مهر - گروه استان‌ها: شهید حسین اجاقی در هفتم آذر ۱۳۴۳ در خانواده‌ای مذهبی زاده شد و دردانه خانواده گردید، از کودکی به نماز، زیارت عاشورا و عشق به اهل‌بیت گرایش داشت و سرانجام در ۲۲ سالگی در تپه‌های قلاویزان مهران، آنچه را همیشه آرزو داشت یافت: شهادت.

راه شهیدان تنها پیروی از یک ایدئولوژی نظامی نبود؛ رفتار و منش، ساده‌زیستی، مهرورزی با مردم، و بندگی خالصانه به خدا نیز ستون‌های این مسیر بودند. حسین که به «عمو حسینِ جبهه‌ها» شهره بود، در میان هم‌سنگران خود همانند چراغی آرام و مطمئن می‌درخشید؛ مردی که تفاوتی بین فرمانده و بسیجی قائل نبود و با لبخند و تواضع، دل‌ها را اهل محبت می‌کرد. زندگیِ کوتاه او پر از لحظه‌هایی است که نشان می‌دهد چگونه ایمان، عشق و فداکاری می‌تواند یک جوان را به مرزهای ملکوت نزدیک سازد: از تبدیلِ اتاق پذیرایی به حسینیه کوچکِ «سرور آزادگان» تا نامه‌هایی که در آن‌ها شهادت را بر هر تعلق دنیوی ترجیح می‌داد. ازدواج در ۲۱ سالگی، تولد دخترش زهرا و وداعی که تنها دو روز پس از به دنیا آمدنِ دخترش روی داد، همه حکایت از انتخابی دارد که از پیش به جان پذیرفته شده بود؛ معامله‌ای با خدا که در آن هر چیز دنیوی فدای وصال دوست می‌شود.

آنچه در این گزارش می‌خوانید روایتِ نزدیکان است: خواهر که از مهربانی، ایمان و توجه برادری سخن می‌گوید که دائم‌الوضو، شرکت‌کننده در نماز جمعه و دوستدار صله‌رحم بود؛ پسرعمو و همرزمی که از الهام‌ها و دعاهای غریب او تعریف می‌کند؛ و مردی که امروز نمایندهِ مردم و همرزم آن روزهاست و از اخلاق فرمانده‌ای سخن می‌گوید که هیچگاه خود را بالاتر از دیگران نمی‌دید. این روایت‌ها نه تنها تصویر یک زندگی را می‌سازند، بلکه صیقل‌خورده‌ی ایمان و ایثارِ نسلی‌اند که برای باورهایش از جان گذشتند. در ادامه، با زبانِ نزدیکان و همرزمان شهید حسین اجاقی همراه می‌شویم تا بخشی از حقیقتی را که او در عمل نشان داد بهتر بشنویم و دریابیم چرا نام او هنوز چراغ راهِ بسیاری است.

جوانی که حسینیه‌اش را پیش از رفتن ساخت

خواهر شهید حسین اجاقی در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار کرد: برادرم حسین دومین فرزند خانواده بود؛ بسیار مهربان و با پدر و مادر و بزرگترهای خود بسیار با احترام برخورد می‌کرد.

وی در رابطه با خصوصیات این شهید افزود: دائم‌الوضو بودن، شرکت در نماز جمعه و جماعت و سرکشی از خانواده‌های شهدا هنگامی که از جبهه برمی‌گشتند از خصوصیات بارز شهید بود و به صله‌رحم بسیار اهمیت می‌دادند و اعتقاد داشتند هنگامی که از جبهه برمی‌گردند خانواده باید دور همدیگر جمع شده باشند.

نامه‌ای که از شهادت نوشت، نه از زندگی دنیایی

خواهر شهید تصریح کرد: هنگام ازدواج شهید که فرا رسید ایشان در جواب نامه خواهرش می‌نویسد بیشتر از هر چیزی برایم شهادت مهم است و هدفم از ازدواج تنها تکمیل دینم است و الان در منطقه‌ای هستم که گلدسته‌های حرم آقا امام حسین (ع) را با چشمان بسته تصور می‌کنم و امیدوارم در نزدیکترین نقطه به کربلا که قله‌های قلاویزان است به شهادت برسم.

عمو حسین جبهه‌ها؛ روایتی از جوانی که قامتش در قلاویزان آسمانی شد

وی خاطرنشان کرد: در مراسم خواستگاری به همسرشان گفتند شما باید با خدا معامله کنید و از تعلقات دنیایی فاصله بگیرید و در این زندگی متأهلی روی خیلی از چیزهای معمول زندگی باید خط بکشید و به طور مثال شاید من نتوانم شما را برای خرید یا بیرون رفتن یا گردش همراهی بکنم چون امکان دارد همسر شهیدی ببیند و ناخداگاه ناراحت شده و یا آه حسرتی بر دلش جاری شود؛ به همین خاطر معامله شما با خداست و تمام اجرش را خدا می‌دهد.

دیدار کوتاه پدر و دختر؛ زهرا تنها یادگار حسین

خواهر شهید افزود: شهید حسین اجاقی در ۲۱ سالگی ازدواج کرد و از ایشان یک دختر به نام زهرا به یادگار مانده است و مراسم شب شهادت هفتم برادرم با چهلمین شب به دنیا آمدن فرزندش زهرا یکی شد و دیدار او با فرزندش فقط یک بار انجام شد و آن هم زمان تولد تا ۲ روز بعد از تولد و بعد از ۲ روز که مجدد به منطقه برگشت و دیگر فرزندش را ندید.

وی عنوان کرد: ایشان تعلقات دنیوی نداشت و به پدر سفارش کرده بودند هنگامی که در جبهه هستند و دوستان خود ماشین او را احتیاج دارند به آن‌ها امانت داده تا کارهای خود را پیش‌برند.

خواهر شهید افزود: برادرم به قرائت زیارت عاشورا و نماز شب و شرکت در مراسم عزاداری اباعبدالله خیلی علاقمند بود به همین خاطر اتاق پذیرایی منزل پدری را قبل از شهادتش به حسینیه کوچکی تبدیل کرد و با منبر و کتیبه پوشاند و نام حسینیه را سرور آزادگان گذاشت. بر اساس تقدیر الهی اولین مراسم که در حسینیه برگزار شد مراسم خود ایشان بود؛ به طوری که به ایشان الهام شده بود و قبل از شهادت همه چیز را آماده کرده بودند.

وی ادامه داد: سرانجام ایشان در ۱۶ تیرماه سال ۱۳۶۵ همانگونه که آرزو داشتند در نزدیکترین نقطه به کربلا یعنی قله‌های قلاویزان به شهادت رسیدند و طوری شهادت برایشان رقم خورد که تمام بدن عربا عربا شد و امکان غسل نبود و به فتوای امام جمعه با همان لباس رزمش به خاک سپرده شد و به علت متلاشی شدن بدن جمع کردنش کار غیرممکنی بود. خواهر یادآور شد که ایشان در جبهه‌های نبرد حق چندین بار مجروح شدند و همواره از خدا طلب شهادت داشتند تا بالاخره در عملیات کربلای یک در ارتفاعات قلاویزان به درجه رفیع شهادت نائل شدند.

عمو حسین قلاویزان را با پیکری غرق در عشق ترک کرد

حسن اجاقی پسرعمو و همرزم شهید حسین اجاقی در گفتگو با خبرنگار مهر به خاطره‌ای از شهید اشاره و اظهار کرد: ۹ اسفند ماه سال ۱۳۶۴ ایشان ابتدا به دیدار بنده آمد و برای انجام کارهای خود برمی‌گردند و پس از رفتن ایشان و هنگامی من زخمی می‌شوم شهید اجاقی با شهید سید مجید کلوشادی در ارتفاعات بودند ایشان به شهید کلوشادی می‌گویند نگران حسن هستم که اتفاقی برای او افتاده است، گویا به او الهام شده بود که من دچار مجروحیت شده بودم.

عمو حسین جبهه‌ها؛ روایتی از جوانی که قامتش در قلاویزان آسمانی شد

وی افزود: قبل از شهادت ایشان تعدادی از دوستان و همرزمان شهید خود را غسل داده و پس از اتمام غسل دادن دست به دعا برداشته و در حق خود دعا می‌کنند و پس از اصرار پدران شهیدان برای بازگویی دعا ایشان می‌گویند دعا کرده‌ام که پیکر من به گونه‌ای بازگردد که قابل شستشو و غسل دادن نباشد.

پسرعمو و همرزم شهید تصریح کرد: دعای حسین در حق خود به اجابت رسید و در ۱۶ تیرماه سال ۱۳۶۵ در تپه‌های قلاویزان مهران هنگامی که سر از تنش جدا شده و بدنش به گونه‌ای تکه‌تکه شده که قابل شستشو نبوده به شهادت رسید و پس از بازگشت با همان لباس‌هایی که بر تن داشت به خاک سپرده شد.

وی گفت: ایشان در جبهه‌ها با همه به مهربانی برخورد کرده و همه دوستدار وی بودند به گونه‌ای که با وجود سن کم او را عمو حسین صدا می‌زدند و مهر او بر دل‌های جوانان و حتی پیران نشسته بود.

فرمانده‌ای که خودش را فقط یک بسیجی می‌دانست

فضل‌الله رنجبر نماینده مردم کرمانشاه در مجلس شورای اسلامی و همرزم شهید حسین اجاقی، در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار کرد: یک روز صبح در پادگان ابوذر بودیم؛ من در گردان حنین با شهید پرویز کاکاوندی که در عملیات میمک به شهادت رسید و فرد دیگری که اسمش را به یاد ندارم قصد رفتن به خط مقدم را داشتیم.

وی افزود: سفره‌ای پهن شد برای صبحانه؛ ما چهار نفر بودیم که سر سفره نشسته بودیم؛ چایی شیرین و کمی پنیر و مقدار نان خشک تهیه شده بود. آن وقت سال ۱۳۶۳ بود که من ۱۷ سال داشتم و دانش‌آموز بودم. در حالی‌که صبحانه می‌خوردیم به شهید پرویز گفتم این همه می‌گویند اجاقی اجاقی فرمانده، این کیست و اصلاً چه تیپی و چه اخلاقی دارد.

رنجبر گفت: شهید پرویز به پای من می‌زد به معنی اینکه حرف نزنم و بعد متوجه شدم فردی که کنار ما نشسته شهید بزرگوار اجاقی است و با آن نورانیت خاص نگاهی به من انداخت و لبخندی زد.

وی خاطرنشان کرد: شهید پرویز گفت این فرمانده اجاقی است و من بعد از گفتن صحبت‌هایی که کرده بودم خجالت کشیدم؛ خواستم به خط مقدم نروم اما آن شهید عزیز که واقعاً تفاوتی بین فرمانده و بسیجی‌ها در زمان جنگ نبود، با اخلاص، آرامش و لبخندش مرا مورد لطف و محبت قرار داد.

عمو حسین جبهه‌ها؛ روایتی از جوانی که قامتش در قلاویزان آسمانی شد

رنجبر افزود: او با رفتارش نشان داد فرمانده همه ما آقا صاحب‌الزمان (ع) است و من فقط یک بسیجی هستم و اخلاص فرماندهان و بسیجیان زمان جنگ با تجملات و تشریفات دنیای کنونی چقدر تفاوت دارد. شهید کوچک‌ترین تذکر یا حرف تندی به من نزدند بلکه با لبخند پرمحبتش من را جذب کرده و خاطره‌ای خوش در ذهن من ساختند.

مناجات نامه شهید اجاقی

شهید «حسین اجاقی» در فرازی از مناجات‌نامه خود نوشته است: «بارالها؛ از یک سو باید بمانیم تا شهید آینده شویم و از سوی دیگر باید شهید بشویم تا آینده بماند. هم باید بمانیم که فردا شهید نشود و هم باید شهید بشویم تا آینده بماند. عجب دردی است؛ چه می‌شد که امروز شهید می‌شدیم و فردا زنده و دوباره شهید می‌شدیم.»

نظرات کاربران

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

نرخ ارز

عنوان عنوان قیمت قیمت تغییر تغییر نمودار نمودار
دلار خرید 24759 0 (0%)
یورو خرید 28235 0 (0%)
درهم خرید 6741 0 (0%)
دلار فروش 24984 0 (0%)
یورو فروش 28492 0 (0%)
درهم فروش 6803 0 (0%)
عنوان عنوان قیمت قیمت تغییر تغییر نمودار نمودار
دلار 285000 0.00 (0%)
یورو 300325 0.00 (0%)
درهم امارات 77604 0 (0%)
یوآن چین 41133 0 (0%)
لیر ترکیه 16977 0 (0%)
ﺗﻐﯿﯿﺮات ﺑﺎ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ اﻧﺠﺎم ﺷﺪ