به گزارش سلامت نیوز به نقل از شرق، اول به خیابان جامی رفتند؛ در مقابل ساختمان مرکز ارتباطات مردمی قوه قضائیه ایستادند با پلاکاردهایی در دست. کمی بعد جلوی تجمعشان گرفته شد و به سمت میدان پاستور حرکت کردند و نوشتههای روی پلاکارد را به سمت ساختمان ریاستجمهوری گرفتند: «خانه و زندگیمان نابوده شده؛ ۶۰ روز است در هتل آوارهایم». ۱۰، ۱۵ نفر از صدها نفری هستند که در اعتراض به شرایط زندگی و ازبینرفتن خانه و آوارگیشان دست به کار شدهاند.
آنها خسته از رفتن به این اداره و آن نهاد و ارگان، ۱۰ صبح روز چهارشنبه ۲۹ مرداد، تصمیم گرفتند صدای اعتراضشان را بلند کنند. آن هم در شرایطی که در همان روزها به ساکنان هتلها دستور تخلیه داده و گفته بودند که اگر قرار باشد بیش از این در هتلها زندگی کنند، باید خودشان هزینه اقامت را پرداخت کنند. زنان و مردان، مستأصل ایستادهاند، زندگیشان در کسری از ثانیه با شلیک موشک از دست رفت. خانههای تخریبشدهشان تبدیل به نماد مقاومت شده و شهرداری در فکر تبدیل خانهها به موزه است اما آنها را آواره کرده است.
تجمع مسالمتآمیز آنها با ورود مأموران بهسرعت پراکنده شد و درست در همان روز از شهرداری تهران با بسیاری از خسارتدیدگان جنگ تماس گرفته شد که هتلها را ترک کنند. یکی از تجمعکنندگان که خانهاش را از دست داده و ساکن هتل است، درباره این دستور تخلیه میگوید: «دستور تخلیه فوری هتل در چنین شرایطی حکایت از رهاکردن ماست و این موضوع فشار روحی و روانی ما را چند برابر کرده است، عملا زندگی روزمره را برای ما غیرممکن خواهد کرد». یکی دیگر از این افراد هم که ساکن هتل است، ادامه میدهد: «حالا باید چه کنیم، کجا برویم؟ با 250 میلیون تومان چه وسیلهای بخرم؟ شهرداری و دولت در حد دادن خانه به 400 خانوار نیز توان ندارد؟».
ما فقط حقمان را میخواهیم
«65 سالم است، تمام زندگیام از بین رفته، فقط یک دست کت و شلوار دارم و یک دست لباس که الان تنم است. من باید 65 سال دیگر کار کنم تا بتوانم آن زندگی را جمع کنم. سه پسرم فروشگاه اینترنتی داشتند، همه اجناسشان از بین رفته، من راننده تاکسیام، ماشین کارم نابود شده، از اداره بیمه آمدند از ماشین و اسنادم عکس گرفتند که خسارت بدهند اما دو ماه گذشته و خبری نیست. ما دیگر هیچ نداریم. اما اینها میخواهند با 200 میلیون تومان ما زندگیمان را جمع و جور کنیم». «آقای سجادی» پیرمردی خوشبرخورد است.
راننده تاکسی بازار که سالها کار کرده تا بتواند آجر به آجر برای خود، همسر و سه پسرش زندگی بسازد. او میگوید تا به حال به او هیچ خسارتی ندادهاند جز یک بن خرید از فروشگاه شهروند: «به ما فقط 250 میلیون تومان دادند برای خرید وسایل خانه در قالب بن خرید از فروشگاه شهروند. وقتی برای خرید رفتیم، دیدیم اجناسی که برایمان گذاشتهاند حداقل 20 یا 30 درصد از بیرون گرانتر است. خواستیم کارت را نقد کنیم، گفتند 50 میلیون از کارت کم میکنند و 200 میلیون به صورت نقد به ما میدهند».
آقای سجادی میگوید که به آنها باید پول نقد میدادند تا خودشان خرید کنند: «میخواهند از شرایط ما هم برای خودشان سودی به دست آورند، یک میلیاردو 200 تا یک میلیاردو 500 میلیون تومان دادهاند تا خانه اجاره کنند، اما در مقابل از آنها چک گرفتهاند». خانه آقای سجادی و همسایههایش را ساعت چهار صبح زدند؛ قبل از آن اخطار تخلیه داده بودند. همان موقع هم خانوادهاش از خانه بیرون رفتند که خبر رسید موشک به خانهشان زده. پشت خانهشان یکی از همسایههای مسن هم در اثر تخریب خانه، جانش را از دست داد. او صبح چهارشنبه همراه با دیگر خسارتدیدگان جمع شده بود: «ما فقط میخواهیم حرف بزنیم و حقمان را بگیریم، همین».
دولت کمکی نکرده؛ شهرداری هزینهها را داده
آنها مسالمتآمیز جمع شده بودند تا کسی صدایشان را بشنود اما از سوی مأموران به آنها تذکر داده میشود. بعد هم دستور میدهند پراکنده شوند. برخوردها تندتر شده بود. یکی از مأموران از «رامین» کارت ملی و شماره تماس میگیرد؛ رامین یکی از شرکتکنندگان در این تجمع است که خانهاش را از دست داده و خودش هم بر اثر تخریبها آسیب جسمی دیده: «ما فقط برای گرفتن حق خودمان آمدهایم اما نخواستند جمع شویم. بعد که با ما برخورد شد، به سمت ساختمان قوه قضائیه هدایتمان کردند. آنجا به ما گفتند نمیتوانیم برای شما کاری انجام دهیم. بروید خیابان پاستور».
او و دیگر آسیبدیدگان هم به سمت خیابان پاستور حرکت کردند: «در خیابان پاستور یکی از مسئولان آمد و ما را به داخل ساختمان ریاستجمهوری برد. چهار نفر از ما به داخل رفتیم و با مسئول ارتباط مردمی دولت گفتوگو کردیم. در این گفتوگو فهمیدیم که از قرار، خود دولت هم نمیداند باید چطور این مسئله را حل کند. به ما گفتند باید از ستاد مدیریت بحران شهرداری نامه بگیرید، بعد بروید سراغ استانداری و... اما سؤال این است که چرا یک نفر از خود دولت نمیآید به ما که به طور ناگهانی خانه و زندگیمان را از دست دادیم و حالا در هتل زندگی میکنیم، سر بزند و ببیند مشکلمان چیست؟».
او درباره گفتوگویی که در ساختمان دولت داشتند هم میگوید: «ما در ساختمان دولت به مسئولان گفتیم چرا باید اینهمه مدت در هتل باشیم؟ 400 خانواریم که خانههایمان را از دست دادهایم. 400 واحد در این شهر نیست که به ما بدهند و ما از هتل خارج شویم؟ کسی در ساختمان دولت به ما وعده اجرائی نداد. همه فقط سر تکان میدادند و میگفتند پیگیری میکنیم». او ادامه میدهد: «تا امروز فقط شهرداری طرف حساب ما بود. شهرداری به ما گفته تمام هزینههایی که میشود از سمت خودش است و دولت کمکی نکرده. حتی هزینه اسکان ما در هتل از جیب شهرداری پرداخت شده است. شهرداری گفته یکونیم میلیارد تومان پول پیش و تا ماهی 30 میلیون تومان اجاره، سقف توان حمایتشان از آسیبدیدگان جنگ است اما بسیاری از آسیبدیدگان حتی این مبالغ را دریافت نکردهاند. صحبتهایی درباره 250 میلیون تومان بن خرید لوازم خانگی نیز شده اما هنوز خبری از پرداخت آن به بیشتر آسیبدیدگان نیست».
مستأجرها فلج شدهاند
از روزهای ابتدایی پس از آتشبس به طور مرتب درباره بازسازی خانهها صحبت میشود اما «رامین» از روند عجیب و غیرمنطقی که شهرداری برای بازسازی خانهها در پیش گرفته میگوید: «شهرداری به صاحبخانهها گفته برای بازسازی قرار است به کارفرمایان تراکم فروخته شود و آنها هم رایگان خانهها را بسازند. اما صاحبخانهها این تراکم را نمیخواهند.
مردم همانطور که شهردار تهران در روز اول گفت که خانههای ما را آنطور که بوده میسازد، میخواهند.
خیلیها نمیخواهند متراژ خانهشان با افراد بیشتری تقسیم شود». این بیمیلی صاحبخانهها، به گروکشی و درگیری شهرداری با آنها منجر شده است. «رامین» از وضعیت مستأجرها هم میگوید؛ گروهی که آسیب بسیار جدی از جنگ دیدهاند: «ما مستأجرها فلج شدهایم. فقط به ما پول پیش را دادهاند، برای وام نیز وامهایی با سودهای نزدیک به 25 درصد به ما پیشنهاد شده است». او در این روزها خانه اجاره کرده، با پول شخصی خودش و اندک پولی که شهرداری داده، اما میگوید حتی در تهیه وسایل منزل کمکی دریافت نکرده است: «من خانه اجاره کردم، ولی لوازم زندگی ندارم. قراردادم را به مسئول شهرداری منطقه ۱۳ نشان دادم و گفتم من خانه اجاره کردهام، حداقل در تهیه لوازم زندگی به من کمک کنند. 60 روز است بیکارم. من برای ساختن آن خانه و زندگی 21 سال تلاش کردم، در بدترین مناطق آب و هوایی و سختترین شرایط کار کردم و حالا چرا باید 21 سال تلاشم از بین برود؟».
گفتند هتل را تخلیه کنید
«طناز» مادری است که خانهاش 23 خردادماه یعنی در اولین روز جنگ در اثر موشکباران تخریب شد و حالا او، همسر و پسر هشتسالهاش بیش از دو ماه است ساکن هتل هستند.
او هم روز چهارشنبه در تجمع شرکت کرد تا راهحلی برای مشکلش پیدا شود: «ما از روز 23 خرداد که خانهمان تخریب شد ساکن هتل شدیم تا امروز که به ما زنگ زدند که باید هتل را تخلیه کنید وگرنه هزینه اقامت در باقی روزها برعهده خودتان است». این دستور به تخلیه هتل در صورتی داده شده که برخلاف حرفها و قولهای مسئولان شهرداری، به آنها جز یک وام 900 میلیون تومانی هیچ کمکی نشده است: «برای اجارهخانه به ما یک ودیعه 900 میلیون تومانی دادند که برخلاف قول خودشان مبنی بر پرداخت رقمی نزدیک به یک میلیارد تومان به اضافه 10 میلیون اجاره ماهانه بود، ما هم مجبور شدیم از جیب پرداخت کنیم تا بتوانیم خانهای مثل خانه خودمان اجاره کنیم، ولی هیچ پولی به ما ندادند که حداقل برای خانهمان وسیله بخریم.ما فقط توانستیم در حد یک یخچال و لباسشویی خرید کنیم و حتی برای بچهمان نیز نتوانستیم یک تخت یا تشک بگیریم».
«طناز» ادامه میدهد: «اول به ما گفتند برای تهیه وسایل خانه، به وزارت صمت مراجعه کنید، اما در وزارت صمت به ما گفتند که وظیفه آنها نیست. شهرداری به ما گفت میخواهیم برایتان یک خانه بخریم و به ما بگویید که کجا خانه میخواهید، اما وقتی خانهای به آنها معرفی کردیم ناگهان دوباره حرفشان عوض شد». این شرایط سخت، کل خانواده آنها را دچار مشکل کرده است: «همسرم کارش را از دست داده چون بعد از جنگ، تعدیل نیرو شد. پسرم کلاس دوم ابتدایی است، چون نتوانستیم نزدیک مدرسهاش جایی پیدا کنیم، مجبور شدیم مدرسهاش را عوض کنیم. ما واقعا شرایط سختی داریم».