نگاهی به فصل دوم سریال «حکایتهای کمال»
اقتصاد ایران: سریال «حکایتهای کمال» روایتی گرم، نوستالژیک و پر از حسوحال از زندگی در دهه ۴۰ خورشیدی است؛ دورهای که بسیاری از ما یا والدینمان آن را تجربه کردهاند.
برترینها: سریال «حکایتهای کمال» روایتی گرم، نوستالژیک و پر از حسوحال از زندگی در دهه ۴۰ خورشیدی است؛ دورهای که بسیاری از ما یا والدینمان آن را تجربه کردهاند. داستان در دل یک خانواده متدین و سنتی شکل میگیرد و یادآور فضایی است که امروز به تاریخ پیوسته؛ فضایی که حالا تنها در قالب عکسهای قدیمی با رنگهای کرم، خاکستری و قهوهای سوخته باقی مانده است. این تصاویر، همچون پنجرههایی به گذشته، ما را به یاد روزگار سادهتر و بیپیرایهتر میاندازند؛ روزگاری که تنها در آلبومهای خانوادگی یا خاطرات شفاهی بزرگترها میتوان لمساش کرد.
برخلاف عنوان آن که ممکن است ذهن را به سمت یک سریال صرفا نوجوانانه ببرد، «حکایتهای کمال» در حقیقت، پلی است میان نسل دیروز و امروز. این اثر نهتنها زندگی یک نوجوان همسن شخصیت اصلی را بازگو میکند، بلکه خاطرات کودکی و نوجوانی بسیاری از مردان و زنان میانسال را نیز زنده میکند. همین باعث میشود که این سریال برای نوجوانان جذاب باشد و برای والدین آنها نیز حکم سفری به گذشته را داشته باشد. به همین دلیل، میتوانست بهعنوان یک سریال خانوادگی برای تمام سنین روی آنتن شبکه یک برود و طیف وسیعتری از مخاطبان را جذب کند.
این مجموعه به کارگردانی قدرتالله صلحمیرزایی، تهیه کنندگی محمود سلامیان و بر اساس کتابی به همین نام اثر محمد میرکیانی ساخته شده است. کتاب «حکایتهای کمال» در سال ۱۳۷۶ بهعنوان کتاب برگزیده سال معرفی شد و همین موضوع اهمیت روایت سریال را افزایش میدهد. داستان، برگرفته از خاطرات واقعی کودکی و نوجوانی نویسنده است و همین پیوند با زندگی واقعی، به آن رنگوبوی مستندگونه میبخشد.
قهرمان داستان، نوجوانی به نام کمال است که محمدرضا شیرخانلو با بازی صمیمی و باورپذیرش او را جان بخشیده است. ماجرای کمال، قصه تلاش برای زندگی شرافتمندانه در شرایط سخت است؛ تلاشی که با وجود محدودیتها، سرشار از عزتنفس و امید است. این مضمون، در عین روایت زندگی دهه ۴۰، بازتابی از شرایط امروز جامعه ایران هم هست. مخاطب هنگام تماشای سریال، حتی با وجود فاصله زمانی و نسلی، میتواند با دغدغهها و احساسات کمال همذاتپنداری کند.
یکی از مهمترین ویژگیهای این سریال، خانوادهمحور بودن آن است. در روزگار کنونی، که تولید آثار ویژه نوجوانان و خانواده کمتر به چشم میخورد، «حکایتهای کمال» توانسته نمونهای قابل توجه ارائه دهد. داستان به نحوی پیش میرود که میتواند الگویی مثبت برای تربیت فرزندان باشد؛ فرزندانی که سرمایههای اصلی خانواده و در نهایت جامعه هستند.
شرح مفاهیم اخلاقی، هسته مرکزی «حکایتهای کمال» را تشکیل میدهد. سریال بارها و به شکلهای مختلف، سه ارزش بنیادین—صداقت، فداکاری و آرمانخواهی—را برجسته میکند. این ارزشها، ستونهای اصلی سلامت اخلاقی خانواده و جامعهاند. حضور پررنگ این مضامین نه تنها در متن کتاب، بلکه در فیلمنامه و اجرا نیز مشهود است و باعث میشود که اثر، تنها یک روایت داستانی ساده نباشد، بلکه حامل پیامهای تربیتی و فرهنگی عمیقی باشد.
در واقع، «حکایتهای کمال» را میتوان تلاشی آگاهانه برای بازنمایی هویت ملی و سبک زندگی ایرانی-اسلامی دانست؛ روایتی که میخواهد نسل امروز را با ریشههای فرهنگی و اجتماعی خود آشتی دهد.
برنامهریزیها نشان میدهد که اگر بازخورد مثبت مخاطبان ادامه یابد، مشکلات مالی برطرف شود و تلویزیون به تولید آثار نوجوانانه اهمیت بیشتری بدهد، ساخت فصلهای بعدی این مجموعه آغاز خواهد شد. داستان فعلی در قالب ۳۱ قسمت طراحی شده و اگر ادامه یابد، ماجرای کمال به سال ۱۳۵۷ و دوران انقلاب خواهد رسید؛ مقطعی تاریخی که میتواند بعد تازهای به داستان ببخشد.
یکی از داراییهای ماندگار این سریال، لوکیشنهای بازسازیشده در شهرک سینمایی غزالی است. فضاسازی دقیق و پرجزئیات دهه ۴۰ نه تنها به روایت داستان کمک کرده، بلکه میتواند برای تولید دیگر آثار تاریخی و اجتماعی این دوره نیز به کار آید. این لوکیشنها همچون یک میراث تصویری باقی خواهند ماند.
با این حال، سریال بینقص نیست. شخصیتپردازی بهخصوص برای کاراکترهای منفی می توانست بهتر باشد. همچنین، نمایش سطحی ورود مظاهر غربگرایی به ایران برای مثال کوتاه کردن مو به مدل آلمانی باعث شده که این بخشها تأثیر لازم را نگذارند. کندی ریتم روایت، تکرار برخی صحنهها و نبود تنوع در برخی اپیزودها نیز میتواند مورد اشاره قرار گیرد.
با همه اینها، «حکایتهای کمال» به لطف داستان گیرا، حسوحال صادقانه و تصویرسازی هنرمندانه از دهه ۴۰، توانسته در میان پربینندهترین آثار تلویزیون جای بگیرد و قلب بسیاری از مخاطبان را به دست آورد. این سریال، هم برای آنها که به دنبال داستانی پرکشش هستند و هم برای کسانی که به دنبال سفری در دل خاطرات گذشتهاند، حرفی برای گفتن دارد.
فصل دوم مجموعه تلویزیونی «حکایتهای کمال» به کارگردانی قدرتالله صلح میرزایی و تهیهکنندگی محمود سلامیان که یک مجموعه اقتباسی و براساس کتاب «حکایتهای کمال» نوشته محمد میرکیانی است. این مجموعه محصول گروه تولیدات نمایشی مرکز سیمرغ از تاریخ ۲۱ تیر ۱۴۰۴، هر شب ساعت ۲۱:۱۵ از شبکه ۲ پخش میشود و بازپخشهای آن ساعت ۲:۱۵ بامداد، ۹:۵۰ صبح و ۱۶ عصر است.