به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایران، چندی پیش دختر جوانی به اداره آگاهی رفت و از مرد جوانی شکایت کرد. وی در تشریح ماجرا گفت: «مدتی قبل در صفحات اینستاگرامی با پسری به نام مهرزاد آشنا شدم. او خودش را کارگردان فیلمهای کوتاه معرفی کرد و مدعی بود حتی برای فیلمهای کوتاه سینمای هند نیز کارگردانی کرده و جوایزی هم گرفته است. مرد جوان مدعی بود که زیر نظر یکی از سوپراستارهای سینمای ایران که بسیار معروف و مشهور است، آموزش بازیگری و کارگردانی میدهد.
سرقت به شیوه بیهوشی
شاکی در ادامه گفت: «من که عاشق بازیگری بودم، زمانی که نام آقای سوپراستار معروف سینما و تلویزیون را شنیدم، ناخودآگاه به او اعتماد کردم و برای صحبت در رابطه با کلاسها به آدرس دفترش در یکی از خیابانهای شمالی تهران رفتم.
اما هنوز به مقصد نرسیده بودم که مرد جوان با من تماس گرفت و گفت برایش کاری پیش آمده و محل قرار را تغییر داد. وقتی به محل ملاقات رسیدم، مهرزاد داخل یک خودروی لندکروز منتظرم بود. به خواست او سوار خودرواش شدم و در مسیر به من قهوه تعارف کرد اما من با خوردن قهوه بیهوش شدم. به هوش که آمدم، خودم را در کنار فضای سبز خیابانی خلوت یافتم و طلاها و ساعت گرانقیمتم به سرقت رفته بود. به محض اینکه بههوش آمدم، تلفنم زنگ خورد همان کارگردان قلابی تهدیدم کرد و به من گفت وقتی بیهوش بودم عکسهای مستهجنی از من گرفته که اگر به پلیس شکایت کنم، آنها را در فضای مجازی منتشر خواهد کرد. اما من شکایت کردم.»
رد پای متهم
با اطلاعاتی که دختر جوان در اختیار کارآگاهان پلیس قرار داد، تحقیقات به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت آغاز شد. در نخستین گام کارآگاهان به استعلام شماره تلفن همراه مهرزاد پرداختند. اما بررسیها نشان میداد صاحب سیم کارت مرد معتادی است که در ازای یک میلیون تومان سیمکارتش را به مهرزاد داده است.
گرچه تیم تحقیق در این شاخه از تحقیقات با بنبست مواجه شده بودند اما همزمان به سراغ صفحه اینستاگرامی متهم رفتند و دریافتند که متهم هنوز صفحه اینستاگرامش دایر است و آن را مسدود نکرده است.
بدین ترتیب یکی از مأموران زن پلیس تحت عنوان هنرجوی بازیگری و کارگردانی به او پیام داد و بعد از چند روز بالاخره با مهرزاد قرار ملاقات گذاشت و درنهایت در محل قرار او را بازداشت کردند.
مهرزاد که ابتدا منکر سرقت از دختر جوان بود، زمانی که با شاکی مواجه شد به سرقت از او و چند دختر و زن جوان به همین شیوه اعتراف کرد. متهم به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت در اختیار کارآگاهان پلیس قرار گرفت و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.
خودم قربانی بودم
مهرزاد، متهم 30 ساله که هیچ سابقه کیفری در پرونده خود ندارد، مدعی است خودش نیز قربانی کلاهبرداری بوده است.
تحصیلاتت چقدر است؟
فوق دیپلم کارگردانی یکی از دانشگاهها را دارم و در آموزشگاهها نیز آموزش بازیگری و کارگردانی دیدهام.
چرا از هنرجوها سرقت میکردی؟
برای اینکه خودم نیز قربانی کلاهبرداری شده بودم. چندین آموزشگاه رفتم برای کارگردانی و بازیگری، همه آنها از من پول گرفتند اما هیچ کدام مرا برای کارگردانی فیلم یا بازیگری معرفی نکردند. درحقیقت آنها پولم را گرفتند و کلاه سرم گذاشتند.
و تو هم تصمیم گرفتی دیگران را قربانی کنی؟
به پول نیاز داشتم، تنها علاقهام و حرفهای که بلد بودم بازیگری و کارگردانی بود که به نتیجه نرسید. برای همین تصمیم گرفتم از این طریق پول به دست بیاورم.
چطور اعتمادشان را جلب میکردی؟
باور کنید اصلاً نیاز به جلب اعتماد نبود؛ آنها خیلی راحت حرفهای مرا باور میکردند. البته من برای جلب اعتماد بیشتر خودروی مدل بالا کرایه میکردم و با خودروهای مدل بالا به محل قرار میرفتم. یکی دیگر از کارهایی که انجام میدادم تا جلب اعتماد کنم این بود که آدرس دفتر یک بازیگر معروف را میدادم و به دروغ میگفتم دفتر من است. اما هنوز به ساعت قرارم با سوژهها نرسیده بود زنگ میزدم و آدرس را تغییر میدادم. کسی هم شک نمیکرد و به محل قرار جدید میآمدند و مرا با کت و شلوار سوار بر خودروی مدل بالا میدیدند و اعتمادشان چند برابر میشد.