هفت صبح:  ستاره هیجان‌انگیزترین بازی هفته اول لیگ بیست و پنجم، یک پرسپولیسی بود! نفسگیرترین و زیباترین بازی هفته اول لیگ برتر را دو تیم خیبر خرم آباد و مس رفسنجان برگزار کردند. این دیدار با دو گل زودهنگام و شوکه کننده شاگردان رسول خطیبی همراه شد.

تیم مهمان توانست در خرم‌آباد، مهدی رحمتی و شاگردانش را غافلگیر کند اما این پایان کار نبود. در ادامه اما خیبری‌ها به خود آمده و حملات دامنه‌داری روی دروازه مس ترتیب دادند. تیم خیبر در حضور تماشاگران خودش توانست نه تنها این دو گل خورده را جبران کند بلکه با درخشش و گلزنی علی شجاعی، موفق شد کامبک رویایی زده و 3 امتیاز شیرین از این دیدار تماشایی به دست بیاورد. به بهانه زدن گل سه امتیازی به مس رفسنجان و البته ماجرای پیشنهاد تیم استقلال، دقایقی با علی شجاعی هم‌کلام شدیم.

   تبریک می‌گوییم، بدون هیچ مقدمه‌ای از گل ۳ امتیازی‌ات به مس رفسنجان بگو؟

بازی سخت و بسیار سنگینی بود و ما اصلا فکرش را نمی‌کردیم در خانه 2 گل زودهنگام از مس رفسنجان بخوریم اما این اتفاق افتاد و همه ما را شوکه کرد. بازی بد شروع شد اما خدا را شکر به لطف تلاش بچه‌ها و تشویق‌های جانانه طرفداران خیبر توانستیم کامبک بزنیم و برنده این بازی شویم.

 شما در نیمه اول موفق شدید دو گل بزنید و بازی را به تساوی بکشانید. احتمالا مهدی رحمتی باید در رختکن خوشحال بوده باشد. درست است؟

نه! آقا سید (مهدی رحمتی) خیلی ناراحت بود که ما بازی را بد شروع کرده‌ایم. حق با سرمربی بود و چند نکته تاکتیکی را هم گفت که کمک کرد نیمه دوم را بهتر آغاز کرده و به پایان برسانیم.

 تو هم گل سه امتیازی به تیم سابقت مس زدی و ستاره بازی لقب گرفتی؟

اول اینکه ستاره اصلی خیبرخرم آباد، هواداران این تیم هستند. تشویق‌های جانانه و حمایت این عزیزان پس از خوردن 2 گل شوکه کننده باعث شد به خود آمده و کامبک بزنیم. باید از همبازیانم هم تشکر کنم که همه به هم کمک کردند تا این اتفاق خوب رقم بخورد.

 این کامبک چه درسی برای علی شجاعی داشت؟

فوتبال هم مثل زندگی است و هر روز آن درس و تجربه است. نباید بار دیگر این طور در خانه غافلگیر شویم و البته این کامبک ثابت کرد خیبر خرم آباد یک تیم تسلیم نشدنی با کادرفنی قوی است که هرگز از هم نمی‌پاشد. این پیروزی شیرین آن هم بعد از خوردن 2 گل زودهنگام نوید روزهای خوب و خوشی را در آینده به همه می‌دهد.

 از خرم‌آباد خبردار شدیم که مهدی رحمتی سرمربی خیبر، خیلی تو را قبول دارد و به همین خاطر هم تصمیم گرفتی به این تیم بروی؟

دقیقا همین طور است و این تعلق خاطر یا اعتماد یک رابطه دوطرفه است. چند سالی می‌شد از زمان بازی در نساجی با آقا سید در تماس بودیم. ایشان لطف کرده و پیشنهاد بازی در آلومینیوم و تیم‌های تحت رهبری خود را می‌دادند اما قسمت نمی‌شد که نمی‌شد! امسال خوشبختانه این اتفاق افتاد و حالا خیلی خوشحالم در خدمت سرمربی هستم که فوتبالم را قبول دارد و می‌توانم پتانسیل واقعی خودم را نشان بدهم.

 امسال استقلال هم به تو پیشنهاد داد اما نرفتی و یک متنی هم به همین منظور در اینستاگرام خود گذاشتی؟

بله، آقای ساپینتو و مدیران باشگاه با مدیر برنامه‌هایم و خودم صحبت کرده و پیشنهاد بازی در استقلال را دادند اما خیلی با خودم کلنجار رفتم. هر جوری شرایط را بالا و پایین می‌کردم نمی‌توانستم به استقلال بروم. سال‌هایی که در پرسپولیس بازی کردم با وجود آن که می‌دانستم قرار است از مس رفسنجان جدا شوم دوست نداشتم و نمی‌خواستم حال آدم‌هایی که دوستم داشتند را خراب کنم.

منظورت هواداران پرسپولیس است؟

بله، هواداران پرسپولیس و پرسپولیسی‌ها را نمی‌خواستم خراب کنم. این فوتبال یک روزی بالاخره تمام می‌شود و دوست نداشتم خاطرات خوب خودم و هواداران پرسپولیس را با رفتن به استقلال خراب کنم هر چند رقم پیشنهادی این تیم واقعا چشمگیر بود.

شاید هم ماجرای عیسی آل‌کثیر باعث شد که این تصمیم را بگیری؟

نه، ربطی نداشت. من به خاطر دل خودم به استقلال نرفتم هرچند ساپینتو را قبول دارم و برای هواداران این تیم هم احترام قائل هستم.

و تصمیم گرفتی به خیبر خرم آباد بروی. چرا؟

اول به خاطر آقا مهدی رحمتی که می‌دانم چه پتانسیلی دارد و در آینده مربی بزرگی در فوتبال ایران خواهد شد. بعد از آن هم می‌خواستم جایی بازی کنم که طرفداران زیاد و پرشوری داشته باشد. این دو فاکتور برای من خیلی اهمیت داشت.

 یعنی رقم پیشنهادی خیبر...

می‌توانید از مدیران باشگاه بپرسید که من با چه مبلغی قرارداد بستم. تیم‌های دیگر 2 یا شاید هم 3 برابر پول می‌دادند ولی من به همان دو دلیلی که گفتم به خرم‌آباد رفتم.

 راستی باز هم شادی دیبالایی انجام دادی. توضیح می‌دهی؟

شادی دیبالایی چند سالی با من همراه بوده و به نوعی بخشی از شناسنامه فوتبالی‌ام شده است. وقتی شور و اشتیاق تماشاگران آقا و خانم حاضر دراستادیوم را دیدم واقعا خوشحال شدم. من این جو را دوست دارم و عاشق آن هستم. جوی که تماشاگران خیبر ساخته بودند بی‌نظیر بود.

ظاهرا از ۲ ساعت قبل بازی، خیبری‌ها ورزشگاه را پر کرده بودند؟

2 ساعت نه و 3 ساعت! واقعا دست این تماشاگران را باید بوسید. هواداران خیبر، از شروع تا سوت پایان بازی تشویق و تیم خود را حمایت می‌کنند. این کار را هم عاشقانه انجام می‌دهند و از این بابت واقعا خوشحال و خوش‌شانس هستم که برای چنین طرفدارانی بازی می‌کنم.

 قبل از بازی هم نزد رسول خطیبی رفتی در حالی که شنیده می‌شد دلیل اصلی ترک مس رفسنجان، اختلاف نظر تو با سرمربی جدید این تیم بوده است؟

هرگز! من قبل از بازی و به رسم ادب و کسوت نزد آقا رسول (خطیبی) رفتم و این وظیفه‌ام بود. شما می‌توانید از تمامی سرمربیان سابق من بپرسید که رفتار و برخورد علی شجاعی چه طور بوده است. من قبل از حضور آقا رسول تصمیم به جدایی گرفته بودم و این حرف‌ها همه شایعه است. 

 پس به خاطر شرایط مس رفسنجان جدا شدی؟

اول اینکه در رفسنجان هم خاطرات خوبی از هواداران دوست داشتنی این تیم، در ذهن دارم اما یکسری آدم‌های اشتباهی وارد این باشگاه شدند!

چه کسانی؟

من نمی‌خواهم اسمی بیاورم ولی شما از بازیکنان فصل گذشته مس رفسنجان یا حتی مربیان و دست اندرکاران این تیم بپرسید که چه اتفاقاتی افتاد. من نان و نمک مس رفسنجان را خوردم و خیلی نمی‌خواهم موضوع را باز کنم اما هواداران مس هم می‌دانند چرا فصل گذشته، بقای ما به هفته‌های آخر کشیده شد. چرا باید همه بازیکنان اصلی از این تیم بروند. بازیکنانی که اواخر فصل گذشته با جان و دل بازی کرده و اجازه ندادند مس رفسنجان سقوط کند و... بگذریم آقا!

 می‌شود نگذریم! لطفا از بقای مس رفسنجان بگو؟ رقابت بسیار سختی با نساجی داشتید؟

رقابت می‌کردیم اما با شرایط نابرابر! نساجی مازندران همه جوره شرایط بهتری داشت ولی ما عزم خود را برای ماندن جزم کرده بودیم و با یک تلاش دسته جمعی و گروهی توانستیم جلوی سقوط را بگیریم که واقعا چیزی از جام گرفتن و قهرمانی کم نداشت!

 واقعا؟!

کاملا جدی گفتم. مَثَل فوتبالی‌ای وجود دارد که می‌گوید در نیم فصل دوم دروازه‌ها کوچک می‌شود اما به اعتقاد من در اواخر فصل دروازه‌ها کوچک‌تر هم می‌شود به ویژه آن که پای رقابت برای سقوط نکردن در میان باشد. خیلی شرایط سخت و حساسی بود که در نهایت خدا را شکر ختم به خیر شد و مس رفسنجان در لیگ برتر ماندنی شد.

 در خیبر خرم آباد در پست وینگ بک بازی می‌کنی. از پست جدیدت راضی هستی؟

من از تیم ملی نوجوانان و جوانان تا امروز در دفاع چپ و هافبک چپ و حتی وینگر چپ و راست بازی کرده‌ام. پست دلخواه من اما همین وینگ بک چپ است چراکه می‌توانم بیشتر در حمله شرکت کنم و آزادی عمل بیشتری در کنار وظایف دفاعی داشته باشم. در فوتبال امروز دنیا خیلی فول بک مرسوم نیست و وینگ بک یک پست جدید اما بسیار هیجان انگیز است. من یکی که از این بابت راضی‌ام و امیدوارم بتوانم انتظارات آقا سید و هواداران خیبر را برآورده کنم.

   علی شجاعی به دعوت به تیم ملی فکر می‌کند؟

چراکه نه؟! آقای امیر قلعه‌نویی برخلاف برخی مربیان خارجی خیلی خوب لیگ برتر را رصد می‌کند. سرمربی فعلی تیم ملی به اسم یا جایگاه یک تیم در لیگ برتر توجه ندارد و بازیکنان شایسته را دعوت می‌کند. من هم امسال در سال منتهی به جام جهانی خیلی امیدوارم و فقط به دعوت هم فکر نمی‌کنم بلکه با یک سرمربی منصف ایرانی به سفر به جام جهانی 2026 و حتی بازی با پیراهن مقدس تیم ملی در این رقابت‌ها فکر می‌کنم. امیدوارم با درخشش در لیگ برتر و شادکردن دل هواداران خیبر خرم آباد بتوانم نظر کادرفنی تیم ملی را جلب کرده و به آرزوی دیرینه دوران کودکی و نوجوانی خودم برسم.

 در خیبر خرم آباد در پست وینگ بک بازی می‌کنی. از پست جدیدت راضی هستی؟

من از تیم ملی نوجوانان و جوانان تا امروز در دفاع چپ و هافبک چپ و حتی وینگر چپ و راست بازی کرده‌ام. پست دلخواه من اما همین وینگ بک است چراکه می‌توانم بیشتر در دفاع شرکت کنم و آزادی عمل بیشتری در کنار وظایف دفاعی داشته باشم. در فوتبال امروز دنیا خیلی فول بک مرسوم نیست و وینگ بک یک پست جدید اما بسیار هیجان انگیز است. من یکی که از این بابت راضی‌ام و امیدوارم بتوانم انتظارات آقا سید و هواداران خیبر را برآورده کنم.