از بوم تا ابدیت؛محمود فرشچیان فردا در آرامگاه صائب اصفهان آرام میگیرد
اقتصاد ایران: اصفهان -محمود فرشچیان با تلفیق سنت ایرانی و نوآوری شخصی، بیش از هفت دهه روایتگر فرهنگ و معنویت در نقاشی بوده و نامش در حافظه هنر جهانی جاودانه شده و فردا در آرامگاه صائب اصفهان آرام میگیرد.
خبرگزاری مهر – گروه استانها: محمود فرشچیان در ۴ بهمن ۱۳۰۸ در اصفهان، شهری که قرنها مأمن نگارگران و خوشنویسان بوده، متولد شد. تربیت در این محیط غنی و شاگردی استادان نامداری چون حاج میرزا آقا امامی و حاج آقا طاهر خوشنویس، از نخستین سالهای نوجوانی، بنمایه تکنیکی و ذهنی او را شکل داد. در همان سالها، قریحه او در ترکیب رنگ، طراحی فیگور و جسارت در فرمبندی نمایان شد. برخلاف بسیاری از شاگردان مکتب سنتی که به تکرار قواعد اکتفا میکردند، فرشچیان از ابتدا رؤیای عبور از محدودههای قراردادی را داشت.
جستوجو میان سنت و مدرنیته
فرشچیان پس از پایان تحصیلاتش در هنرستان، راهی اروپا شد و در موزهها و گالریهای غربی با شیوههای نقاشی رنسانس و باروک آشنا گشت. این تجربه باعث شد در بازگشت به ایران، دیدگاهی گستردهتر نسبت به ارائه تصویر و ترکیببندی پیدا کند.
او دریافت که میتوان جوهر مکتب اصفهان را با پویایی ترکیببندی غربی پیوند زد و به زبانی تازه رسید. این نگاه، شناسنامه آثار او و دلیل اصلی تشخیص سریع کارهایش از میان صدها اثر نگارگری معاصر شد.
شاهکارهایی که روایت شدند
در میان دهها اثر خلقشده، تابلو «عصر عاشورا» بیش از هر چیز نام او را جاودانه کرد. در این اثر، با رنگهایی تیره اما شفاف، عمق اندوه و سوگ نهتنها از چهرهها، بلکه از ضرباهنگ ترکیب و حرکت خطوط به بیننده منتقل میشود.
آثار دیگری چون «شکستن طلسم»، «پنجمین روز آفرینش»، «تکسوار»، «کوثر» و «ضامن آهو» نیز بیانگر تلفیق بعد روایی و معنوی نقاشی او هستند. این آثار نه فقط خلق تصویر، بلکه بازآفرینی یک داستان پیرامون مفاهیم مذهبی، عرفانی و اسطورهایاند.
صدای تحسین از بزرگان فرهنگ
بسیاری از شخصیتهای هنری و فرهنگی بر جایگاه استثنایی فرشچیان تأکید کردهاند. شفیعی کدکنی، شاعر نامدار، ظرافت کار او را «تکلم رنگ و خط به زبان شعر» خوانده است. زندهیاد پرویز تناولی، مجسمهساز برجسته، از او بهعنوان «پلی میان خاطره و خیال» یاد کرده و سید محمد بهشتی، رئیس پیشین سازمان میراث فرهنگی، او را «پایهگذار نهضت احیای هنرهای ملی در دوران معاصر» دانسته است. چنین ارزیابیهایی نشان میدهد که نفوذ هنری فرشچیان از محدوده نگارگری فراتر رفته و به کل فرهنگ معاصر ایران سرایت کرده است.
معنویت در قاب تصویر
بخش مهمی از آثار او، بهویژه در دهههای اخیر، با موضوعات عاشورایی و قرآنی خلق شدهاند؛ گواهی بر اعتقاد او که هنر بدون معنویت کالبدی بیجان است. تابلوهایی نظیر «غدیر» و «کوثر» نمونهای روشن از پیوند هنر تصویری و الهیات شیعی هستند که هم در مراسم مذهبی و هم در مجموعههای خصوصی جایگاهی ویژه یافتهاند. این بُعد معنوی موجب شد آثارش حتی برای مخاطبانی که آشنایی عمیق با نقاشی ایرانی ندارند، نیز تأثیرگذار و فهمپذیر باشد.
میراث زنده نگارگری
تحلیل جایگاه فرشچیان بدون اشاره به تأثیر او بر نسلهای بعدی ناقص است. بسیاری از نگارگران جوان، چه در ایران و چه در خارج، با الهام از ترکیببندیهای پویا، رنگگذاری درخشان و آزادی خلاق او، مسیر خود را یافتهاند.
حضور آثارش در موزههای تهران، مشهد، نیویورک و وین، سندی بر جهانی شدن هنر اوست. با این حال، بیشتر از هر جایزه یا نمایشگاه، این پیوند با مخاطبان است که آثار او را زنده و جاری نگاه داشته است.
محمود فرشچیان را باید هنرمندی دانست که در لحظهای حساس از تاریخ هنر ایران، جسارت بیرون کشیدن نگارگری از قاب کهنه و دمیدن جان تازه در آن را داشت. او توانست جهانی از حرکت، رنگ، احساس و روایت خلق کند که هم برای حافظه فرهنگی ایران آشناست و هم برای چشم جهانیان جذاب و تازه. در کارنامه او، هر خط و هر لکه رنگ، بخشی از روایت بزرگتر هویت ایرانی و روح جستوجوگر هنرمند است؛ روایتی که هنوز ادامه دارد و بیتردید در آینده نیز الهامبخش خواهد بود.
پایان یک قلم، آغاز یک میراث
استاد محمود فرشچیان پس از یک دوره بیماری در بامداد ۱۸ مرداد ماه درگذشت و خبر رفتنش جامعه فرهنگی ایران را اندوهگین کرد. پیکر این استاد که سالهای پایانی عمر را بهدور از وطن گذرانده بود، بنا بر وصیتش به ایران بازگردانده خواهد شد. فرد، دوشنبه او در آرامگاه صائب تبریزی در زادگاهش اصفهان به خاک سپرده میشود تا پیکر هنرمندی که عمرش را در قابهای رنگ و نقش جاودانه کرده، در کنار شاعری که کلماتش را به خیال سپرده بود، آرام گیرد.
با خاموش شدن قلم فرشچیان، نگارگری ایران یکی از صداهای پرطنین خویش را از دست داد؛ اما رنگها و داستانهایش همچنان جاری خواهند ماند.