شجاعت کربلائیان؛ واقعیت یا اغراق؟
اقتصاد ایران: محمدی شاهرودی میگوید: حضرت زینب(س) و امام سجاد(ع) با خطبهها و روشنگریهای خود، چه در کوفه و شام و چه در مدینه، حقیقت کربلا را بدون کموکاست منتقل کردند؛ خطبههایی که در هر مکان متناسب با شرایط و مخاطبان ایراد شد.
به گزارش گروه حوزه و روحانیت خبرگزاری تسنیم؛ در ادامه سلسله مباحث «شبهات عاشورا و محرم»، حجتالاسلام والمسلمین رضا محمدی شاهرودی، استاد حوزه علمیه و عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، روز 18 مردادماه به پرسشی پرداخت که سالهاست محل گفتوگوست: آیا همه وقایع عاشورا با عقل و منطق تاریخی سازگار است یا بخشی از آن غلو و افسانه است؟
محمدی شاهرودی در ابتدای سخنانش یادآور شد که برای اظهارنظر درباره هر موضوعی باید از همان حوزه دانشی بهره برد و در مورد تاریخ، به اسناد و منابع معتبر رجوع کرد، نه بر پایه تحلیلهای سست یا برداشتهای شخصی. او گفت: «نمیتوان انکار کرد که در روایتهای کربلا مواردی از غلو یا تحریف وجود دارد، اما این به معنای بیاعتباری کل واقعه نیست. بسیاری از نقلهای عامیانه که وارد فرهنگ روضهخوانی شدهاند، پشتوانه تاریخی ندارند؛ با این حال، بدنه اصلی واقعه از معتبرترین اسناد تاریخی برخوردار است.»
سه منبع اصلی برای ثبت تاریخ کربلا
به گفته این استاد حوزه، بیشتر تواریخ گذشته تحت نفوذ قدرتهای حاکم نوشته شدهاند و بسیاری از حقایق یا حذف یا تحریف شده است، اما حادثه کربلا ویژگی متفاوتی دارد: «این واقعه از سه مسیر معتبر به ما رسیده است؛ حضور امام معصوم در صحنه، شهادتهایی چون حضرت زینب(س) که همانند معصوم در امانتداری تاریخ عمل کردند، و نیز سخنان بانوانی مانند سکینه(س) که نقلهایشان جایگاه ویژهای دارد.»
او تأکید کرد که حضرت زینب(س) و امام سجاد(ع) با خطبهها و روشنگریهای خود، چه در کوفه و شام و چه در مدینه، حقیقت کربلا را بدون کموکاست منتقل کردند؛ خطبههایی که در هر مکان متناسب با شرایط و مخاطبان ایراد شد، از توبیخ و سرزنش مردم کوفه تا بیان حماسه و معرفی اهل بیت(ع) در شام.
روایت یا حدیث؟
محمدیشاهرودی با تفکیک میان «مقتل» و «حدیث» افزود: «برخی نقلها، مانند روایت امام سجاد(ع) از دیدار آخر با امام حسین(ع) و خون جوشیده از زره ایشان، در شمار حدیث است نه صرفاً گزارش تاریخی. در کنار این، وقایعنگارانی هم در میدان حضور داشتند و حتی دشمنان کربلا نیز بعدتر جنایات خود را بازگو کردند؛ از جمله زمانی که مختار آنان را به بازگویی ماجرا واداشت.»
نبردی که نصف روز طول کشید
در پاسخ به شبهه اغراق در شمار کشتهشدگان دشمن توسط یاران امام حسین(ع)، محمدیشاهرودی استدلال کرد: «اگر این ادعاها صرفاً غلو بود، چرا نبردی نابرابر میان شمار اندک یاران و هزاران نفر سپاه دشمن، حدود نصف روز ادامه یافت؟ طولانیشدن نبرد نشان از رشادت و مقاومت کمنظیر کربلائیان دارد.»
او با اشاره به شجاعت حضرت ابوالفضل(ع) گفت: «رشادت ایشان چنان بود که کمتر کسی جرئت رویارویی مستقیم داشت و بسیاری از ترس پا پس میکشیدند. این ترس نسبت به امام حسین(ع) بیش از همه بود.»
مرگ، بازیچه دلیران
محمدی شاهرودی برای روشنتر شدن موضوع به روایت عابس بن ابی شبیب اشاره کرد: «وقتی عابس به میدان رفت و هل من مبارز گفت، هیچکس حاضر به رویارویی نشد تا آنکه دشمن دستهجمعی با سنگ و حمله ناجوانمردانه بر او تاختند. طبیعی است که کشتن چندین نفر توسط چنین دلیرانی اغراقآمیز نباشد.»
وی سپس نقل کرد که یکی از شرکتکنندگان در سپاه یزید، سالها بعد در پاسخ به سرزنش یک آشنا گفته بود: «شما در کربلا نبودید تا ببینید چه میگذشت؛ آنها مرگ را به بازی گرفته بودند و چیزی نمیتوانست سد راهشان شود. اگر از روشهای غیرانسانی استفاده نمیکردیم، هیچکس جلودارشان نبود.»
این استاد حوزه در پایان تصریح کرد: «هرچند ما نیز وجود برخی اغراقها را میپذیریم، اما اصل شجاعت و قدرت رزمی یاران امام حسین(ع) حقیقتی است که حتی دشمنان هم بر آن مهر تأیید زدهاند.»
انتهای پیام/