یادداشت|
تأثیر صنعت گردشگری بر گرمایش جهانی
اقتصاد ایران: در سالهای اخیر، همزمان با تشدید بحران اقلیمی، کشورها به دنبال راهکارهایی برای کاهش اثرات زیستمحیطی فعالیتهای اقتصادی خود، بهویژه صنعت گردشگری، بودهاند.
به گزارش خبرگزاری اقتصاد ایران , فرزاد علیزاده کارشناس علوم و مهندسی محیطزیست طی یادداشتی در این خصوص نوشت: در ایران، اخیراً شینا انصاری، رئیس سازمان حفاظت محیطزیست کشور، از توسعه گردشگری سبز بهعنوان راهبرد مشترک این سازمان با وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی یاد کرده است. اما تجربههای گذشته از جمله واگذاری جزیره آشوراده نشان داده که این شعارها اغلب به بهای تخریب زیستگاههای طبیعی و نادیدهگرفتن حیاتوحش تمام میشود.
ردپای کربنی گردشگری در جهان و ایران
گردشگری تقریباً ۸ تا ۱۰ درصد از کل انتشار گازهای گلخانهای جهانی را به خود اختصاص داده است. بخش عمدهای از این ردپای کربنی از حملونقل (هواپیما، خودرو، قطار)، اقامتگاهها و خرید سوغاتی ناشی میشود. با این حال، یک عامل پنهان اما تأثیرگذار در این میان، نقش تغذیه و مصرف غذاهای گوشتی در سفرهاست.
طبق برآوردهای بینالمللی، صنعت دامپروری حدود ۱۴ تا ۱۸ درصد از کل گازهای گلخانهای جهان را تولید میکند؛ حدود ۸ درصد آن فقط به متان ناشی از نشخوار دامها و مدیریت کود مربوط میشود. متان گازی با اثر گرمایش تقریباً ۲۸ برابر قویتر از دیاکسیدکربن است.
در ایران نیز، فرهنگ غذایی سفر بهشدت بر پایه غذاهای گوشتی است. جوجهکباب، کبابکوبیده، برگ و شیشلیک تقریباً پای ثابت سفرههای طبیعتگردی و کمپینگ در کشورند. این نوع مصرف نهتنها از منظر بهداشتی، بلکه از منظر تغذیه پایدار و اقلیمی نیز جای نقد جدی دارد.
گردشگران، با مصرف بالای گوشت قرمز و مرغ در سفرها، به طور غیرمستقیم ردپای کربنی خود را افزایش میدهند. اگرچه پروازها و حملونقل سهم بیشتری دارند، اما در سفرهای داخلی، تغذیه میتواند عامل مهمی در انتشار متان و مصرف منابع آبوخاک نیز باشد.
در مقایسه، بسیاری از مقاصد گردشگری پایدار در دنیا مانند سوییس، نیوزیلند و کشورهای حوزه اسکاندیناوی، بخش عمدهای از راهبردهای اقلیمی گردشگری خود را معطوف به تغییر الگوی تغذیه به سمت غذاهای گیاهی، دریایی، یا کمکربن کردهاند.
تجربه آشوراده و تضاد شعار با عمل
جزیره آشوراده، زیستگاه ارزشمند پرندگان و گونههای خاص دریایی، در سالهای گذشته بهرغم هشدارهای فعالان محیطزیست به بهانه توسعه گردشگری واگذار شد. نتیجه این شد که بخشی از اکوسیستم آن بهطورجدی آسیب دید. این تجربه بار دیگر پرسش جدی درباره مفهوم «گردشگری سبز» در ایران مطرح میکند که آیا حفظ حیاتوحش و طبیعت، با ساختوساز و درآمدزایی از دل آن سازگار است؟
گردشگری در برابر تغییرات اقلیمی: دوگانه آسیبپذیر و آلاینده
تحقیقات بینالمللی نشان میدهد:
گردشگری هم قربانی و هم مقصر تغییرات اقلیمی است.
موجهای گرمای اخیر در یونان و مدیترانه باعث کاهش گردشگران، تخلیه اضطراری و تعطیلی موقت جاذبهها شدهاند.
از سوی دیگر، همین گردشگری عامل افزایش انتشار CO₂ و تخریب تنوع زیستی است.
در ایران، با افزایش دما، احتمال تغییر الگوی سفر (کاهش سفر تابستانه به مناطق گرم و افزایش سفر در بهار و پاییز) نیز وجود دارد که خود نیازمند سیاستگذاری جدید است.
آیا نمونه موفقی وجود دارد؟
برخلاف تجربه آشوراده، کشورهایی مانند:
سی شل در آفریقا با واردکردن حفاظت زیستمحیطی به قانون اساسی خود،
نروژ با سرمایهگذاری بر انرژی پاک در جاذبههای طبیعی،
کاستاریکا با استفاده از اکوتوریسم واقعی در جنگلهای بارانی خود،
توانستهاند توازنی بین گردشگری و محیطزیست برقرار کنند. در این کشورها، گردشگر در خدمت طبیعت است، نه برعکس.
راهکارها و الزامات برای ایران:
الف) فناوری و زیرساختهای پاک:
توسعه حملونقل عمومی کمکربن بهجای اتومبیلهای شخصی و هواپیماهای پرمصرف.
ب) سیاستگذاری الزامآور:
ممنوعیت ساختوساز در مناطق حساس زیستمحیطی حتی تحت عنوان گردشگری سبز
ج) مدیریت ظرفیت:
اعمال محدودیت در تعداد بازدیدکنندگان از مناطق طبیعی برای جلوگیری از فشار بیش از حد.
د) آموزش و آگاهی:
تغییر نگرش عمومی از گردشگری مصرف محور به تجربهمحور و مسئولانه.
شعارهای توسعه گردشگری سبز زمانی اعتبار دارند که در عمل به نفع طبیعت و حیاتوحش تمام شوند، نه به قیمت تخریب آنها. ایران اگر میخواهد سهم مثبتی در مقابله با گرمایش جهانی ایفا کند، باید تجدیدنظری اساسی در نحوه سیاستگذاری و اجرای پروژههای گردشگری انجام دهد.
تجربههای جهانی نشان دادهاند که تنها با سیاستهای سختگیرانه، مشارکت جامعه محلی، و اولویتدادن به طبیعت بر سود اقتصادی میتوان از گردشگری بهعنوان ابزاری برای پایداری بهره برد، نه تهدیدی برای بقای سیاره.