تأملی در نسبت دین و سیاست
اقتصاد ایران: اعدام شیخ فضلالله نوری(ره) را باید نه پایان یک اندیشه، بلکه آغاز تکوین مفهومی دانست که چند دهه بعد در قالب «جمهوری اسلامی» به شکلی نهادینه سربرآورد. او نخستین فقیهی بود که در برابر دوگانهسازی مدرنیته و شریعت ایستاد.
خبرگزاری تسنیم ـ نجمه صالحی؛ شیخ فضلالله نوری(ره) در سال ١٢٥٩ق در روستای لاشک از توابع کجور مازندران به دنیا آمد. تحصیلات خود را در همان روستا آغاز نمود و سپس برای ادامه تحصیل به نجف و سامرا مشرف شد. نزد استادان بنامی نظیر میرزای شیرازی، شیخ حبیب الله رشتی و شیخ راضی به تحصیل علوم و معارف اسلامی علم آموخت. پس از نائل شدن به مقام اجتهاد در سال 1303ق به تهران آمد. در نهضت تحریم تنباکو نقش مهمی پس از آن در نهضت عدالت خانه که به نهضت مشروطیت تبدیل شد، از رهبران مهم و برجسته بود. به دنبال انحراف نهضت عدالتخانه و طرح مشروطیت، او به دلیل روشن نبودن اهداف و اندیشه های سردمداران مشروطه و اعمال ضد اسلامی آنها، با آن مخالفت برخاست و سرانجام پس از پیروزی و حاکمیت مشروطه طلبان در یک دادگاه فرمایشی به اعدام محکوم شد و در تاریخ سیزدهم رجب سال 1327ق در میدان توپخانه به شهادت رسید ( حسن زاده، ١٣٧٤، ص ١٩-77).
اعدام شیخ فضلالله نوری(ره)، یکی از نقاط عطف تاریخ معاصر ایران است که بازخوانی آن، فقط بررسی یک رویداد تاریخی نیست، بلکه تلاشی برای فهم ژرفتر نسبت شریعت، سیاست و هویت ملی در سپهر عمومی ایران بهشمار میآید. برخلاف تصور تقلیلگرایانهای که او را صرفاً مخالف مشروطه و مدافع استبداد ترسیم میکند، شواهد تاریخی و اسناد فکری، تصویری کاملاً متفاوت از مواضع شیخ ارائه میدهند؛ تصویری که او را نه خصم عدالت، بلکه ناقد نسخهای از مشروطه مینمایاند که در آن نشانههای نفوذ فرهنگی غرب، حذف تدریجی شریعت و تقلیل نقش روحانیت بهچشم میخورد.
در نخستین مراحل نهضت مشروطه، شیخ فضلالله نوری(ره) همصدا با دیگر علمای طراز اول، از تأسیس عدالتخانه حمایت کرد و در اعتراض به استبداد قاجاری، نقش مؤثری داشت. بهگفته یرواند آبراهامیان، شیخ در ابتدا از «عدالتخواهی» استقبال میکرد، اما «بهتدریج با انحرافات فکری و تضعیف بنیانهای شرعی مشروطه دچار واگرایی شد» (آبراهامیان، 1387: 104). حضور پررنگ عناصر غربگرای تحصیلکرده در فرنگ، ترجمه قوانین اروپایی بیتوجه به مبانی فقهی، و تمایل روزافزون به حذف فقها از فرآیند قانونگذاری، موجب شد تا شیخ نسبت به ماهیت نهایی نهضت دچار تردید شود.
پاسخ او به این وضعیت، مفهوم «مشروطه مشروعه» بود. شیخ بر این باور بود که هرگونه قانونگذاری در جامعه اسلامی، تنها زمانی مشروع است که با موازین فقهی سازگار بوده و نظارت فقهای جامعالشرایط را بهعنوان ضامن مشروعیت و عدالت در خود داشته باشد. از این منظر، مشروطه اگر قرار بود چنانکه در غرب پدید آمده بود، الگوی تحول سیاسی ایران شود، ناگزیر با شریعت و هویت اسلامی جامعه ایرانی در تعارض قرار میگرفت. از نگاه شیخ، اقتباس بیتناسب از غرب، تسلیم در برابر استعمار فکری بود، نه نشانهای از پیشرفت.
این مواضع اما با واکنشی خصمانه از سوی برخی مطبوعات آن دوره مواجه شد. روزنامههایی نظیر صور اسرافیل و حبلالمتین با توسل به طنز، جعل و تحقیر، او را چهرهای واپسگرا و طرفدار استبداد معرفی کردند. این جریان رسانهای سکولار، همراستا با برخی محافل روشنفکری، بستری برای حذف اجتماعی شیخ فراهم کرد. محاکمه او نه بر مبنای اصول فقهی و حقوقی، بلکه در فضای غوغاسالار خیابانی، به حکمی سیاسی انجامید؛ حکمی که هدفش، حذف صدای مهمترین منتقد مذهبی مشروطه غربزده بود.
اما آنچه پس از اعدام شیخ رخ داد، خود بیانگر عمق خطای راهبردی حذف او بود. چندی نگذشت که با قدرتگیری رضاخان و سیطره سیاستهای سکولاریستی، حتی برخی منتقدان دیروز، در تحلیلهای تاریخی خود، به حقانیت مواضع شیخ اذعان کردند. مهدی بامداد، حقوقدان و تاریخنگار برجسته، با وجود آنکه نگاهی انتقادی به عملکرد سیاسی شیخ دارد، در اثر خود او را «شخصیتی پاکنهاد و مخلص» معرفی میکند که «با حسن نیت» در پی صیانت از دین بود (بامداد، 1363: ج3، ص245). ادوارد براون نیز، با وجود تعلق به اردوگاه روشنفکران غربی، در نوشتههایش از مواضع استوار و صریح شیخ در دفاع از دین تمجید میکند.
در واقع، اعدام شیخ فضلالله نوری(ره) را باید نه پایان یک اندیشه، بلکه آغاز تکوین مفهومی دانست که چند دهه بعد در قالب «جمهوری اسلامی» به شکلی نهادینه سربرآورد. او نخستین فقیهی بود که در برابر دوگانهسازی مدرنیته و شریعت ایستاد و کوشید قرائتی بومی از مردمسالاری ارائه دهد که در آن، قانون، مشروعیت خود را از فقه و اراده الهی میگیرد نه از ترجمه صرف متون اروپایی. اگرچه زمانه به ایدههای او وفادار نماند، اما اندیشهاش در سیر تحولات فقه سیاسی شیعه، جایگاهی تعیینکننده یافت.
از این منظر، بازخوانی پرونده فکری و سیاسی شیخ فضلالله نوری(ره)، نه صرفاً کاری تاریخی، بلکه ضرورتی برای بازیابی ظرفیتهای مغفول فقه سیاسی در نظم اجتماعی امروز است. پرسشهایی چون نسبت مشروعیت و مقبولیت، حدود شریعت در قانونگذاری، و جایگاه روحانیت در حکمرانی، هنوز هم موضوع گفتوگو و جدالهای معرفتیاند؛ جدالهایی که ریشههای آن را باید در ایستادگی فقیهی جست که قربانی یک قضاوت ناعادلانه شد.
منابع:
حسن زاده سید مجید (١٣٧٤). شیخ فضل الله در ظلمت مشروطه تهران، سازمان تبلیغات اسلامی
آبراهامیان، یرواند (1387). ایران بین دو انقلاب. ترجمه کاظم فیروزمند. تهران: نشر نی.
بامداد، مهدی (1363). شرح حال رجال ایران در قرن 12 و 13 و 14 هجری. تهران: زوار.
انتهای پیام/