نقش باند یاسر ابوشباب در اجرای سیاست گرسنگی در نوار غزه
اقتصاد ایران: گروه موسوم به «قوات شعبیه» به رهبری «یاسر ابوشباب» در ماههای اخیر از سوی رژیم صهیونیستی برای ایجاد تشکیلاتی فلسطینی علیه مقاومت فعال شده است.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، در بحبوحه جنگ ویرانگر رژیم صهیونیستی علیه نوار غزه که اکنون به دومین سال خود نزدیک میشود، و در شرایطی که اهداف اعلامی بنیامین نتانیاهو مبنی بر نابودی کامل ساختار نظامی و اداری حماس محقق نشده است، به نظر میرسد استراتژی جدیدی با هدف ایجاد انشقاق داخلی در جامعه فلسطینی در حال اجرا است.
محور اصلی این استراتژی، بهرهبرداری از یک جریان مشکوک به رهبری «یاسر ابوشباب» است که با همکاری مستقیم ارتش اسرائیل و بخشهایی از تشکیلات خودگردان، به دنبال به چالش کشیدن حاکمیت محلی حماس و شکستن مقاومت مردمی از طریق ابزارهای غیرنظامی است. این گزارش به تحلیل ماهیت، اهداف، بازیگران حامی و پیامدهای این جریان میپردازد.
یاسر ابوشباب کیست؟
یاسر ابوشباب، شخصیتی که اخیراً نام او به طور مکرر در رسانهها و گزارشهای تحلیلی مطرح شده، به عنوان رهبر یک گروه مسلح مزدور در منطقه رفح شناخته میشود. بررسی سوابق وی نشاندهنده یک پیشینه مجرمانه و عدم برخورداری وی از جایگاه اجتماعی یا سیاسی مشروع است. براساس اطلاعات موجود، ابوشباب در گذشته در حوزه تجارت مواد مخدر و جرایم سازمانیافته فعالیت داشته است. این پیشینه، ماهیت گروه تحت امر او را از یک جریان سیاسی یا مردمی متمایز کرده و آن را در چارچوب باندهای تبهکار قرار میدهد.
وی نه تنها فاقد پایگاه مردمی است، بلکه توسط خانواده و قبیله خود (قبیله ترابین) نیز طرد شده و به عنوان «خائن» معرفی شده است. این موضوع نشان میدهد که اقدامات او حتی در نزدیکترین حلقههای اجتماعی نیز فاقد هرگونه مشروعیت است. ابوشباب با جمعآوری گروهی متشکل از 100 الی 300 مزدور، در معدود ساختمانهای سالم باقیمانده در منطقه رفح مستقر شده و عملیات خود را از آنجا سازماندهی میکند. این گروه با نام «قوات الشبیه» نیز شناخته میشود.
این گروه چه اهدافی و روشهایی را دنبال میکند؟
هدف اصلی این جریان، ایجاد یک بحران انسانی عمیقتر و فروپاشی اجتماعی از درون است تا از این طریق، مقاومت مردمی که پشتوانه اصلی حماس محسوب میشود، تضعیف گردد . اقدام اصلی گروه ابوشباب، حمله و کمین علیه کامیونهای حامل کمکهای بشردوستانه است. با غارت این کمکها و جلوگیری از توزیع صحیح آنها میان مردم نیازمند، این گروه مستقیماً در تشدید بحران گرسنگی در غزه نقش دارد. این اقدام یک استراتژی حسابشده برای افزایش نارضایتی عمومی و سوق دادن مردم به سمت ناامیدی و تسلیم است.
با حمله به محمولههای کمکرسانی و ایجاد درگیری، این گروه فضای ناامنی را تشدید کرده و فعالیت سازمانهای بینالمللی را مختل میکند. این هرجمرج، حاکمیت محلی حماس را به چالش میکشد و تصویری از ناتوانی مقاومت در تأمین امنیت اولیه را به نمایش میگذارد.
در بلندمدت هدف اسرائیل و حامیان این جریان، ایجاد یک الگوی حکمرانی محلی جایگزین در غزه است که از طریق همین گروههای مزدور و وابسته، کنترل مناطق مختلف را به دست گیرد و حماس را از نظر سیاسی و اجتماعی منزوی سازد. این جریان به صورت منفرد عمل نمیکند، بلکه محصول یک همکاری چندلایه است. شواهد و گزارشهای منتشر شده، حتی در رسانههای عبریزبان، از ارتباطات تنگاتنگ این گروه با بازیگران خارجی و داخلی پرده برمیدارد.
گروه ابوشباب از طریق ارتباطات مستقیم با ارتش اسرائیل، حمایت لجستیکی و امنیتی دریافت میکند. این همکاری به آنها اجازه میدهد تا در یک منطقه جنگی مانند رفح آزادانه فعالیت کرده و از حملات ارتش اسرائیل مصون بمانند. شواهد قابل توجهی از نقش بخشهای امنیتی تشکیلات خودگردان در حمایت از این گروه وجود دارد. بر اساس گزارش روزنامه عبریزبان «جروزالم پست» و شبکه «آی 24 نیوز» این گروه با شخصیتهای برجستهای در تشکیلات خودگردان در ارتباط است. محمود الهباش مشاور رئیس تشکیلات خودگردان، ارتباط مستقیمی با این گروه برقرار کرده است.
ماجد فرج، رئیس دستگاه اطلاعاتی تشکیلات خودگردان، در مهندسی اقدامات و نحوه ارتباطگیری و جذب نیرو برای این گروه نقشآفرینی میکند. همچنین غسان علیان ظاهرا فردی است که در زمینه جذب جاسوس و ضربه زدن به حماس در نوار غزه فعالیت جدی دارد. این همکاری نشان میدهد تشکیلات خودگردان در تلاش است تا با تضعیف حماس از طریق چنین جریاناتی، برای خود سهمی در آینده سیاسی غزه تعریف کرده و زمینه را برای بازگشت خود به این باریکه فراهم سازد.
پیامدها و تهدیدات باند ابوشباب
ظهور و فعالیت گروه یاسر ابوشباب، صرفنظر از موفقیت یا شکست کوتاهمدت آن، تهدیدات جدی و راهبردی را برای آینده فلسطین و جریان مقاومت به همراه دارد. این گروه به عنوان «متهم ردیف اول» در بحران گرسنگی غزه شناخته شده و سازمان ملل نیز به نقش مخرب آن در توزیع کمکها اذعان کرده است. ادامه فعالیت این گروه به معنای صحنههای دلخراشتر و افزایش تلفات غیرنظامیان بر اثر گرسنگی خواهد بود.گروههای مقاومت فلسطین با صدور بیانیهای مشترک، یاسر ابوشباب و گروهش را «خائن به وطن» و «مهدور الدم» (خونشان مباح است) خواندهاند. این واکنش نشان میدهد که تهدید ناشی از یک جریان داخلی که از دل جامعه فلسطینی برمیخیزد، بسیار خطرناکتر و پیچیدهتر از تهدیدات نظامی مستقیم ارتش اسرائیل است.
خطرناکترین مسئله، تبدیل «تجربه ابوشباب» به یک الگوی قابل تکرار برای اسرائیل است. رژیم صهیونیستی میتواند در آینده با شناسایی و حمایت از گروههای دیگر (که لزوماً تبهکار نیستند و ممکن است مطالبات اجتماعی یا سیاسی متفاوتی را مطرح کنند)، به ایجاد انشقاقهای متعدد در جامعه غزه و کرانه باختری دامن بزند. ایجاد بحرانهای داخلی و به چالش کشیدن حاکمیت حماس، کارتهای بازی مقاومت را در هرگونه مذاکره سیاسی آتی محدود کرده و موضع آن را تضعیف میکند.
جریان یاسر ابوشباب بیش از آنکه یک گروه شورشی خودجوش باشد، ابزاری در دست یک استراتژی پیچیده با همکاری سهجانبه اسرائیل، بخشهایی از تشکیلات خودگردان و عناصر جنایتکار محلی است. هدف این استراتژی، فروپاشی مقاومت از درون از طریق سلاح گرسنگی و ایجاد انشقاق اجتماعی است. مقاومت مردم غزه طی نزدیک به دو سال گذشته، علیرغم تخریب بیسابقه (حدود 80 درصد از منازل)، پشتوانه اصلی دوام حماس بوده است.
اگر جریاناتی مانند گروه ابوشباب بتوانند این همبستگی را خدشهدار کنند، چشمانداز آینده غزه بسیار تاریکتر و پیچیدهتر خواهد شد. مقابله با این «تهدید داخلی» برای گروههای مقاومت یک اولویت فوری و حیاتی است تا بتوانند پس از خنثیسازی آن، مجدداً بر مقابله با تهدیدات نظامی خارجی متمرکز شوند. تاریخ فلسطین، نام یاسر ابوشباب و همدستانش را به عنوان خائنانی که در یکی از سیاهترین مقاطع تاریخ این سرزمین، علیه مردم خود به دشمن یاری رساندند، ثبت خواهد کرد.
نویسنده: محمد بیات، کارشناس مسائل غرب آسیا
انتهای پیام/