روایتی تکاندهنده از یک بازیگر مبتلا به سندروم دان/ مسخره شدم اما از اهدافم عقبنشینی نکردم
اقتصاد ایران: یحیی توسلی، بازیگر این شبهای سریال «آلا»، از چالشهای زندگی یک فرد مبتلا به سندروم داون میگوید؛ از تمسخر در کوچه و خیابان گرفته تا رنج شنیدن واژه «معلول»، که برایش آزاردهندهاند. با این حال، هیچکدام نتوانستهاند انگیزهاش را خاموش کنند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم؛ یحیی توسلی، بازیگری است که نه تنها هنر را زندگی کرده، بلکه با حضور جسورانهاش در سریالها و فیلمهای سینمایی، مرزهای نگاه سنتی به توانیابان را جابجا کرده است. او حالا با بازی در نقش «رامین» در سریال «آلا» خوش درخشیده و حرفهایش، به همان اندازه که صادقانه است، تکاندهنده و تلخ و در عین حال امیدبخش است.
بازیگری که سالها در عرصه سینما و تلویزیون فعال است و با وجود ابتلا به سندروم داون، با اعتمادبهنفس مثالزدنی توانسته مسیر پرچالش هنر را بپیماید، امروز حرفهای شنیدنی و تأملبرانگیزی دارد. او در گفتوگو با خبرگزاری تسنیم درباره زندگی شخصی، جامعه، حرفه بازیگری و آرزوهایش برای آینده سخن گفت.
یحیی توسلی در نقش «رامین» در سریال «آلا» به کارگردانی شکیل مظفری، یکی از معدود نمونههای برجسته حضور بازیگران مبتلا به سندروم داون در نقشهای اصلی به شمار میرود. او در این سریال با ناهید قهرمانی همبازی است و برای نخستین بار، دو شخصیت دارای سندروم داون ازدواج میکنند؛ رویدادی که هم در رسانهها و هم در ذهن مخاطبان ماندگار شد.
یحیی توسلی از سال 1387 وارد عرصه بازیگری شد. خودش درباره آغاز این مسیر میگوید: «قبلاً همراه پسرعمویم در کارگاه اگزوزسازی مشغول به کار بودم تا اینکه روزی خانم افسری از تیم سریال «آلا» با من تماس گرفت و درباره نقشی به نام رامین صحبت کرد. پس از گفتگوهای متعدد با پدر و خانواده، تصمیم گرفتم این فرصت را بپذیرم، چون من مرد هنر هستم؛ هنرمند و بازیگر. اما وقتی نقش رامین را شنیدم، با پدر و پسرعمویم مشورت کردم و وارد این پروژه شدم. من رامین را بازی نکردم، بلکه با او زندگی کردم.»
از "تردید" و "اروند" تا "آسپرین" و "برف بیصدا میبارد"
یحیی در طول این سالها در آثار مختلفی بازی کرده است: فیلمهای «تردید»، «اروند»، «قندون جهیزیه»، «هوک»، «خوردهفروش»، «گهواره» و سریالهایی چون «آلا»، «آسپرین»، «برف بیصدا میبارد»، «شب میگذرد»، «خاطرات مرد ناتمام» و حتی سریال تاریخی «رویای نیمهشب».
بازیگر سریال «آلا» تأکید کرد: در جریان پروژهها با بسیاری از کارگردانها دوست شدم، از جمله شکیل مظفری، کارگردان سریال «آلا»، که پیشتر هم با هم آشنا بودیم. او گفت: «اگر پروژهای بسازم، حاضری بیایی؟» من بدون تردید پاسخ دادم: «با تمام وجود میآیم!» چون مطمئن بودم آن نقش کاملاً برای من مناسب است.
رامین ازدواج کرد، اما یحیی…؟
* در سریال، یحیی توسلی تجربه ازدواج را بازی کرد. اما خودش چطور؟
من هم دوست دارم خانواده داشته باشم، اما کار نیست. در جامعهای که هنوز بسیاری ما را نمیپذیرند، چطور میتوانیم ازدواج کنیم؟ با این حال، ایمان دارم اگر خدا بخواهد، معجزه رخ میدهد. دوستم قندهاری، مثل من مبتلا به سندروم داون است و ازدواج کرده. هنوز فرزندی ندارند، اما امیدوارند. بعضیها میگویند نباید بچهدار شویم، اما من معتقدم فرزند، خواست خداست، نه تصمیم انسانها.
در این سریال کاراکتر رامین و حنا با هم ازدواج میکنند که هر دو به سندروم داون مبتلا هستند؛ اتفاقی که به ندرت در تلویزیون ایران دیده شده است. این سریال به موضوعات بسیار مهمی میپردازد؛ ازدواج، فرزندآوری، چالشهای خانوادهها و سختیهای زندگی با سندروم داون. چنین آثاری در رسانهها کمنظیرند و قطعاً باید بیش از پیش ساخته شوند.
درباره ژنتیک و تولد فرزند؛ «به معجزه خدا اعتقاد دارم»
یحیی درباره نگرانیهای خانوادهها نسبت به فرزندآوری دو فرد مبتلا به سندروم داون میگوید: «دوستی دارم به نام قندهاری که مانند من مبتلا به سندروم داون است. او ازدواج کرده و همسرش نیز شرایط مشابهی دارد. هنوز فرزندی ندارند، اما به نظر من اگر قرار باشد فرزندی سالم به دنیا بیاید، قطعاً خواهد آمد. من به معجزه خدا ایمان دارم.»
او با صدایی آرام اما لبریز از بغض ادامه میدهد: «جامعه ما به بچههای سندروم بها نمیدهد. نگاهشان از بالا به پایین است. بعضیها تصور میکنند ما باید در خانه بمانیم. اما شکیل مظفری به ما جرات داد که بیرون بیاییم، حرف بزنیم، دیالوگ بگوییم و بازی کنیم. حالا وقتی در خیابان راه میروم، مردم به من میگویند ‘آقا رامین’ و میخواهند با من عکس بگیرند. این یعنی مردم کمکم ما را میبینند و پذیرفتهاند.»
تصویری از فیلم «حوض نقاشی»
فکر میکنم چالشهای معلولیت را در «حوض نقاشی» درک کرد
او درباره تجربه همبازی شدن با کاوه خداشناس در سریال «آلا» میگوید: «مثل برادر برایم بود؛ مهربان و دلسوز. با خندههایش دستم را میگرفت و با هم چای میخوردیم. حس بسیار خوبی داشتیم.»
یحیی همچنین از علاقهاش به شهاب حسینی سخن میگوید: «خیلی دوستش دارم. فیلم «حوض نقاشی» او را دیدهام؛ چقدر نقش فردی با معلولیت را زیبا و تأثیرگذار بازی کرد. به نظرم معلولیت محدودیت نیست و بهتر است از واژههای توانخواه یا توانیاب استفاده کنیم. واژه «معلول» بار منفی دارد و انرژی نامناسبی منتقل میکند.»
تصویری از سریال «آلا»
در کوچه و خیابان به من میگویند آقا رامین! با ما عکس میگیرید؟!
«پس از پخش سریال «آلا»، زمانی که در مشهد و برای زیارت امام رضا بودم، مردم به من میگفتند: «شما همان آقا رامین هستید؟» و با مهربانی درخواست عکس میکردند. اکنون در کوچه و خیابان مرا نشان میدهند و احساس میکنم با این نقش بیشتر دیده شدهام.»
رویایم کارگردانی است؛ میخواهم درباره سندرومیها فیلم بسازم
«اگر روزی فرصتی برای ورود به عرصه کارگردانی پیدا کنم، حتماً فیلمی درباره سندروم داون خواهم ساخت؛ تا دردهای این کودکان را روایت کنم، چرا که جامعه به آنها کمتوجهی میکند و گاه مورد تمسخر قرار میدهند. ما روحیهای حساس و لطیف داریم و زود دلسرد میشویم.»
به ما نگاه انسانی داشته باشید! با مهربانی، نه با ترحم
«گاهی وقتی به اداره میرویم یا در خیابان قدم میزنیم، با نگاههای سنگین و نامهربان مردم روبهرو میشویم. مسئولان باید فضایی مناسب برای شکوفایی استعدادهای کودکان مبتلا به سندروم داون فراهم کنند؛ مانند انجمنهای فرهنگی یا مدرسههای بازیگری. افراد زیادی هستند که استعدادهای درخشانی دارند، اما دیده نمیشوند.»
رامین و یحیی؛ دو دنیای متفاوت
وقتی از او میپرسم «رامین را بازی کردی یا خودت بودی؟»، بیتأمل پاسخ میدهد: در سریال کار چوب انجام دادم، در حالی که قبلاً قالیبافی میکردم. رامین، شخصیت من، تجربه ازدواج داشت و من هم در زندگی واقعی در تلاش هستم. دوست دارم همسر داشته باشم، خانواده تشکیل دهم، کار کنم و خودم را ثابت کنم. هرچند رامین با من متفاوت است، اما توانستم نقش او را به خوبی ایفا کنم چون با احساس واقعی بازی کردم، همانند بازیگران حرفهای.
برادر کوچکترم سندروم داون دارد اما با وضعیت پیشرفتهتر!
یحیی توسلی بازیگر سریال «آلا» درباره خانوادهاش میگوید: «یک خواهر دارم که صاحب سه فرزند است. بچههایش همیشه به من میگویند: دایی، ما را به بیرون ببر و برایمان بستنی بخر! همچنین یک برادر کوچکتر دارم که او نیز مبتلا به سندروم داون است، اما شدت معلولیتش بیشتر از من است.»
تصویری از سریال «زیر تیغ»
از «زیر تیغ» تا «حوض نقاشی»؛ آرزوهای بازیگری
یحیی توسلی، مثل همه بازیگران، آرزوهایی دارد. او با افتخار از علاقهاش به بازی در کنار ستارهها میگوید: خیلی دوست دارم با آقای شهاب حسینی بازی کنم. فیلم «حوض نقاشی» او بسیار فوقالعاده بود. منو یاد خودم انداخت. اصلاً معلولیت، محدودیت نیست. دوباره این جمله را تکرار میکنم چون خیلی اذیتم کرده است؛ کاش به جای معلول، بگیم توانخواه یا توانیاب. من حتی دلم میخواست نقش پسر آقای پرستویی رو در سریال «زیر تیغ» بازی میکردم. خیلی اون نقش رو دوست داشتم.
سخنی با جامعه و مسئولین؛ ما را فقط ببینید!
او از جامعه و مسئولان درخواست دارد: ما را ببینید؛ وقتی فردی مبتلا به سندروم به اداره میرود، با مهربانی برخورد کنید، نه سرزنش. روحیه ما بسیار لطیف است و زود میشکند. خیلیها قبلاً میگفتند که ما برای بازیگری مناسب نیستیم، اما حالا میبینند که میتوانیم. با این حال، سرمایهگذار نیست و کسی حمایتمان نمیکند. ما نیازمند حمایت واقعی هستیم.
ما، افراد مبتلا به سندروم داون، نیز انسانیم؛ دوست داریم زندگی کنیم، کار کنیم، ازدواج کنیم و دیده شویم. لطفاً به ما بها دهید، نه ترحم. ما را توانخواه بنامید، نه معلول. فرصت دهید تا نشان دهیم چه توانمندیهایی داریم.
یحیی توسلی، در پایان مصاحبه، از عمق دلش حرف میزند: بچههای مبتلا به سندروم را در خانه پنهان نکنید؛ بگذارید به بیرون بیایند، مثل من. حالا در کوچه و خیابان مردم مرا میشناسند و دیدهام. بازیگری، همه زندگی من است و به هیچ چیز دیگر فکر نمیکنم.
انتهای پیام/