آزمون موفقیت خصوصیسازی واقعی
اقتصاد ایران: عصر خودرو- همه چیز مثل سالهای قبل آغاز شد، اما به ناگهان نتیجه فرق کرد. بازار خودرو بهجای رکود و رانت همیشگی، شاهد یک جهش در تولید و سهم بازار شد. چه شد که ایرانخودرو برخلاف همه همصنفانش، نهتنها سقوط نکرد، بلکه رشد کرد؟ راز این تغییر کجاست و چرا خصوصیسازی نیمهواقعی توانست شتاب امید را به صنعتی خسته بازگرداند؟
به گزارش پایگاه خبری «عصر خودرو» به نقل از شرق، همه چیز مثل سالهای قبل آغاز شد، اما به ناگهان نتیجه فرق کرد. بازار خودرو بهجای رکود و رانت همیشگی، شاهد یک جهش در تولید و سهم بازار شد. چه شد که ایرانخودرو برخلاف همه همصنفانش، نهتنها سقوط نکرد، بلکه رشد کرد؟ راز این تغییر کجاست و چرا خصوصیسازی نیمهواقعی توانست شتاب امید را به صنعتی خسته بازگرداند؟
در ایران هرگاه دولت راه سیاستگذاری دستوری و انحصار را پیش گرفت، صنعت خودرو زیر سنگینی وعدههای حمایت، فرسودهتر شد. اما بهار 1403 یک خروج از قاعده بود. در روزگاری که بیشتر خودروسازان به خاطر دخالتهای مستقیم دولت و قیمتگذاری تحمیلی، با کاهش بیسابقه تولید دستوپنجه نرم کردند، ایرانخودرو عملکردی متفاوت نشان داد.
آنچه اتفاق افتاد، تکرار روایتهای مدیریتی قدیمی نبود؛ بلکه شروع مسیری تازه بود که ریشه در رهاکردن جزئی از افسار اداره دولتی و چشاندن طعم رقابت به صنعت داشت. این متن، تحلیلی است بر چرایی موفقیت خصوصسازی ایرانخودرو در بهار 1403 و تفسیر آنچه در پس پرده رخ داد؛ با داده، روایت و نگاهی که هنوز کمتر جایی نوشتهاند.
1. بهار ناهمگون؛ نشانهها از کجا آغاز شد؟
سالها بود سیاست تعرفه و قیمت دستوری، پرچم حمایت از تولید داخلی را بر دوش میکشید؛ اما حاصل، صنعتی انحصاری و وابسته بود که حتی با تعرفههای سنگین هم بر پای خود نمیایستد. فروردین 1403، چرخ صنعت خودرو ایران در سراشیبی افت قرار داشت؛ آرین پارس موتور، مدیرانخودرو، فردا و بسیاری از خصوصیهای اسمی، هرکدام دستکم 21 تا 59 درصد کاهش تولید را تجربه کردند. سایپا، یار همیشه همراه دولت، نیز فاصلهاش با ایرانخودرو به شکل عجیبی زیاد شد.
اما ایرانخودرو چطور خلاف جریان شنا کرد؟ درست همانجایی که همه انتظار رکود و حتی کوچکشدن تیراژ داشتند، این شرکت با رشد 16درصدی تولید در فروردین و ثبت 29 هزار دستگاه از 60 هزار کل تولید ملی، مسیر خلاف انتظارات را رفت.
ایرانخودرو سال 1404 را با حرکتی جسورانه آغاز کرد، آنهم در فروردینماهی که اصلا مشهور به رکوردشکنی نیست. رشد 16درصدی تولید، آنهم با وجود تعطیلات پرتعداد، کاملا از هدایت نقدینگیها به مسیر تولید نشئت میگرفت، نهصرفا اصلاحات عمیق ساختاری. نیمی از 60 هزار خودروی تولیدی فروردین، سهم ایرانخودرو بود؛ یعنی 29 هزار دستگاه و این در حالی بود که رقبای این شرکت -از جمله سایپا، مدیرانخودرو، فردا و آرین پارس موتور- در همان بازه زمانی افت تولید 21 تا 59 درصدی را ثبت کردند. شکاف بزرگ میان دو غول ایرانخودرو و سایپا از کمتر از 300 دستگاه در سال گذشته به بیش از 11 هزار دستگاه در بهار امسال رسید؛ عددی که تمام معادلات گذشته بازار خودرو را دگرگون کرد.
2. خصوصیسازی واقعی در عمل، نهفقط در شعار
رمز این پیشتازی، نه صرفا واگذاری سهام ظاهری، بلکه آزادسازی نسبی مدیریت و کاهش مداخله دولت در تصمیمسازی و سیاستگذاری زنجیره تولید بود. نتیجه کاملا قابل لمس شد: حتی با اینکه کل تیراژ تولید کشور در خردادماه امسال به دلیل تعطیلیها و افت شاخصها تا 40 درصد پایین آمد و جمع سهماهه نیز نسبت به پارسال 18 درصد افت داشت، ایرانخودرو همچنان با تولید 35 هزار دستگاه در خرداد، بیش از مجموع اغلب خودروسازان دولتی و خصوصی دیگر محصول وارد بازار کرد. این یعنی اگر سایه سیاستگذاری دستوری و قیمتسازی دولتی از سر صنعت خودرو برداشته شود و مدیریت به شکل حقیقی خصوصیسازی شود، موتور تولید و رقابت حتی در سختترین سالها نیز از حرکت نمیایستد.
3. راز این مسیر تازه؛ فاکتور پنهان خصوصیسازی
بررسی تجربه ایرانخودرو نشان میدهد اینبار، تفاوتها حداقلی، اما مؤثر بود. واقعیت این است که خصوصیسازی موفق زمانی ممکن میشود که «دولت از جزئیات قیمتگذاری دست میکشد، انتخاب مدیر و مدل اداره، به افراد با دغدغه مالکیت واقعی سپرده میشود و وابستگی به حمایتهای بیشرط (مثل تعرفه و مصوبات دستوری)، جایش را به قاعده رقابت میدهد».
ایرانخودرو سال 1403 با هدایت بخشی از نقدینگی به تولید، میدان تصمیم را برای مدیران و بازار بازتر گذاشت. نه اینکه همه چیز خصوصی شده باشد، نه؛ اما همان اندازه رهایی نسبی کافی بود تا انگیزه دوباره در رگهای این بنگاه بدمد.
4. چرا قیمتگذاری دستوری دیگر جواب نداد؟
بنابر دادههای مرکز پژوهشهای مجلس، مدل قیمتگذاری دستوری سالها زمینه رانت و انحصار را رقم زد: 60 درصد قطعات داخلی خودروها، وارداتی است و با این حساب نهفقط مصرفکننده از کیفیت جا ماند، بلکه تولیدکننده هم خوداتکا نشد. هرجا دست دولت در بازار پررنگتر بود، تولید از رقابت و فناوری عقب افتاد و شاخصهای کیفیت و رضایت دچار افول شدند.
در مقابل، هر گوشهای که حتی اندک روزنهای برای تنفس رقابتی باز شد، انگیزه برای نوآوری و چابکی برگشت. بارزترین شاهد: ایرانخودرو بهتنهایی نیمی از کل تولید بهار را به دوش کشید و در رقابت با سایپا، فاصله تولید خود را در بهار امسال از فقط 275 دستگاه به بیش از 11 هزار دستگاه رساند.
5. روایت دادهها؛ این بار میدان به حاشیه نرفت
تولید خودرو خردادماه، به واسطه تعطیلات و سیاستهای جدید، در سال 1403 نسبت به سال قبل تقریبا 40 درصد سقوط داشت؛ اما ایرانخودرو سهمش را همچنان بزرگتر کرد. در تمام سهماهه نخست سال، وقتی سایپا عقب نشست و خصوصیهای اسمی یکی پس از دیگری کاهش رکورد زدند، ایرانخودرو رکورد خود را حتی به 35 هزار دستگاه تولید در یک ماه رساند.
این یعنی قدرت رقابت و دگرگونی حتی با خصوصیسازی نیمهکاره هم ممکن است، اگر دولت انگیزههای انحصاری و کنترلگرایانه را کم کند و بازار را به رقابت بسپارد.
6. جغرافیای ناخودآگاه موفقیت؛ چه متغیرهایی اثر گذاشتند؟
اعتماد، ولو نصفهونیمه، به مدیران مستقل: بهجای چیدن مدیران از حلقه دولتی و دولتساخته، حرکت به سمت پذیرش مالکیت و مدیریت واقعی ولو ناقص.
تخصیص هدفمند منابع: بخش مهمی از ریالها و سرمایهها صرف نیاز اصلی تولید شد، نه صرفا اداره یا پرداخت هزینههای اضافی.
افق رقابتی و سیگنال بازار: حتی اگر تمام ساختار آزاد نشود، همین که بخشی به رقابت حساس شود، انگیزه تولید و نوآوری شکوفا میشود.
کاهش چرخه معیوب مجوز و مصوبه: نفس مدیر عملیاتی زمانی بالاتر میرود که دیرتر باید در صف مصوبه و امضا بایستد.
7. چرا باقی صنعت عقب ماند؟
شرکتهایی که همچنان تن به دخالت مستقیم دولت و قیمتگذاری دستوری دادند، قربانی چرخه رکود و کاهش تولید شدند.
شاخص تولید نهفقط کاهش یافت، بلکه فرصت هرگونه اصلاح ساختار و رشد فنی از آنان دریغ شد.
8. درس بهار 1403 ایرانخودرو فقط یک توصیه ساده است
خصوصیسازی زمانی موفق میشود که دولت صرفا از سرمایهگذاری خارج نشود، بلکه از سیاستگذاری روزمره و قیمومت مدیریتی نیز دست بکشد و فضا را برای تجربه و حتی اشتباه مدیران باز بگذارد.
همانگونه که مصدق با ملیسازی و سپردن مدیریت به متخصصان و قاعده بازار، صنعت نفت را به خودباوری رساند، امروز هم میتوان صنعت خودرو را با خصوصیسازی واقعی احیا کرد.
صنعت خودرو، زندانی که سالها با دیوار تعرفه، سیاست و قیمتگذاری محصور بود. اما اگر راه دولت از قیمت و مدیریت جدا شود، حتی همین گامهای نصفه و نیمه، جریان تولید و رقابت را از رکود بیرون میکشد. بهار 1403 یک نقطه عطف بود؛ نهفقط چون ایرانخودرو رشد کرد، بلکه چون مدلهای دولتی و قیمتگذاری دستوری بار دیگر در آوردگاه اعداد، بازنده شدند.
تا زمانی که این نسخه از خصوصیسازی و اعتماد به مدیران واقعی و بازار تکمیل نشود، این صنعت اسیر قفس خواهد ماند. اما مسیر روشن است: «دولت باید عقب بنشیند تا صنعت خودرو نفس بکشد».