چمدانهای پر از دانش؛ بازگشت یک نخبه ایرانی از هلند به وطن
اقتصاد ایران: پس از سالها تحقیق و تحصیل در دانشگاه اوترخت هلند، یکی از نخبگان جوان ایرانی تصمیم گرفت به کشور بازگردد و دانش و تجربه بینالمللی خود را در خدمت توسعه علمی و فناوری ایران قرار دهد.
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، همزمان با برگزاری بیستوششمین نمایشگاه بینالمللی ایران هلث، نشست تخصصی «کانکتفروم» به همت سازمان توسعه همکاریهای علمی و فناورانه بینالمللی برگزار شد.
در این نشست، "محدثه حاجی عبدالوهاب"، مدیرعامل و بنیانگذار شرکت دانشبنیان فرتاکطب و دکترای بیوتکنولوژی دارویی از دانشگاه اوترخت هلند، به ارائه تجربیات خود در مسیر علمی و کارآفرینی پرداخت.
وی گفت: من متولد تهران هستم و تحصیلات کارشناسی ارشد خود را در رشته میکروبیولوژی در دانشگاه الزهرا گذراندم. از آنجا که از دانشجویان ممتاز بودم، پیشنهاد بورسیه تحصیلی دریافت کردم. در آن زمان، رشته بیوتکنولوژی در ایران تازه در حال راهاندازی بود و همین باعث شد به مهاجرت علمی فکر کنم.
وی افزود: پذیرشهای متعددی از دانشگاههای مختلف از جمله ETH زوریخ، دانشگاه بارسلونا، منچستر، سیدنی، دانشگاه لُوِن بلژیک و دانشگاه اوترخت هلند دریافت کردم. در نهایت با مشورت با همسرم، تصمیم گرفتیم مقصدی را انتخاب کنیم که امکان بازگشت به ایران در آینده فراهم باشد و دانشگاه اوترخت را برگزیدیم.
عبدالوهاب با اشاره به انگیزه بالای خود برای ادامه تحصیل گفت: دانشگاه ETH زوریخ تنها دانشگاهی بود که دوره دکترای سهساله ارائه میداد. با توجه به روحیه پرانرژی و سرعت بالای من در کار، این گزینه بسیار جذاب بود. اما در نهایت، بهدلایل خانوادگی و شرایط تحریم در سال 1391، تصمیم گرفتم به هلند بروم.
وی ادامه داد: دانشگاه اوترخت از نظر تجهیزات و امکانات آزمایشگاهی بسیار پیشرفته بود؛ بهطوریکه برخی از شرکتهای داروسازی حتی به این سطح از تجهیزات دسترسی نداشتند. توانستم دوره دکترایم را در مدت زمان سه سال به پایان برسانم و از جمله فارغالتحصیلان سریع این دانشگاه باشم.
عبدالوهاب در ادامه تجربه خود از ورود به صنعت داروسازی را چنین بیان کرد: پس از پایان تحصیلات، بهعنوان دانشمند در شرکتهای داروسازی مشغول به کار شدم. در یکی از شرکتها مسئولیت طراحی زیستی داروها (Biological Use Design) را برعهده داشتم. در این مسیر حتی ارتقای شغلی دریافت کردم و پروژهای ویژه را در همکاری با دفتر آمریکا آغاز کردم.
وی اظهار کرد: با وجود پیشرفت شغلی و فرصتهای متعدد، تصمیم گرفتم به ایران بازگردم و تجربیاتم را در قالب یک فعالیت دانشبنیان به کشورم منتقل کنم. این تصمیم برای همکارانم در خارج از کشور غیرمنتظره بود، اما بازگشت به ایران، انتخاب آگاهانه و مبتنی بر دغدغهام برای توسعه فناوری در داخل کشور بود.
وی گفت: این موقعیتی بود که واقعاً هیچکس حاضر نیست از دستش بده؛ آرزوی خیلیهاست. ما هم با خودمان گفتیم چرا که نه؟ اما تصمیمم را گرفته بودم. واقعاً هلندیها احترام زیادی برای مسائل شخصی قائلند. وقتی بهشان گفتم به خاطر خانوادهام میخواهم برگردم، گفتند: «خوب کاری میکنی، اولویت با خانواده است.
وی افزود: 7 سال در هلند بودم و احساس کردم اگر بیشتر بمانم، برگشتن سختتر میشود. تصمیم سختی بود، ولی در نهایت گرفتمش. یکی از چیزهایی که توی دوران تحصیل و کار یاد گرفتیم، این بود که چطور یک شغل را انجام بدهیم؛ ولی هیچکس به ما یاد نداد چطور یک شغل یا کسبوکار را از صفر راهاندازی کنیم. این چیزها را در محیط دانشگاه یا کارمندی نمیشود یاد گرفت.
وی با اشاره به نگاهش به گذشته ادامه داد: وقتی به گذشته نگاه میکنیم، معمولاً حسرت فرصتهایی را میخوریم که از دست دادهایم، نه کارهایی که انجام دادهایم. من واقعاً دلم میخواست کسبوکار خودم را راه بیندازم. اگر در همان مسیر قبلی میماندم، نهایتش مدیر میشدم، اما باز هم کارمند حساب میآمدم. دلم میخواست از دایره امنم خارج شوم و رشد کنم. همین شد که تصمیم گرفتم به ایران برگردم.
وی اظهار کرد: اولین قدم همان بازگشت بود. شبیه تجربهای که آقای دکتر دوانی داشت، من هم از طریق مرکز تعاملات بینالمللی معاونت علمی ریاستجمهوری ارتباط گرفتم. پروژهای برای دوره پسادکتری نوشتم و جالب این بود که برخلاف تصور عمومی که در ایران کارها خیلی کند پیش میرود، به طرز عجیبی سریع جلو رفت. من تازه درخواست را داده بودم که آقای دکتر تماس گرفتند و گفتند که خانم دکتر، آماده باشید برای حضور در دانشگاه شهید بهشتی. حتی سیناژن هم اعلام آمادگی کرد که با من همکاری کند. تعجب کردم؛ گفتم خدایا! اینجا ایران است؟ چطور اینقدر زود؟!
وی گفت: برنامهام برای سال آینده بود ولی امسال اقدام کرده بودم! خلاصه یه دور آمدم ایران، ولی به خاطر اینکه هنوز در هلند کار داشتم، برگشتم. بعد دوباره تصمیم نهایی را گرفتم که بیایم. از قبل هم ارتباطاتی با دانشگاه مدرس داشتم، بهویژه با گروه ژنتیک و دکتر صادقیزاده که استاد راهنمایم در دوره ارشد بودند. سال 98 برگشتم و یک سال را آنجا گذراندم. این فرصت خوبی بود تا محیط ایران را از نزدیک ببینم و بهتر تصمیم بگیرم.
وی ادامه داد: البته خیلیها که میآیند، دوباره برمیگردند. آمار غیررسمی میگفت شاید 70 درصدشان همین مسیر را میروند. به نظرم برای کسی که میخواهد صرفاً کارمند باشد، هلند جای ایدهآلی است. چون آنجا بهشدت به زمان کاری احترام میگذارند، یک دقیقه هم بیشتر از ساعت 4 کسی از شما انتظار ندارد بمانید. مزایا عالی است، امنیت بالا و زندگی راحت. ولی من چون دنبال راهاندازی کسبوکار بودم، این مسیر را انتخاب کردم.
وی با اشاره به دو مسیر موازی که پی گرفت گفت: از یکسو دوست داشتم هیئت علمی شوم، چون کار پژوهشی را واقعاً دوست دارم و ارتباط با دانشجوها برایم انرژیبخش است. فکر میکنم نسلهای جدید خیلی چیزها برای یاد دادن به ما دارند. از سوی دیگر، علاقهمند بودم بعد بیزینسی شخصیام را هم فعال کنم.
وی افزود: برای بعد پژوهشی، در فراخوان پژوهشکده معتمد جهاد دانشگاهی در رشته بیوتکنولوژی شرکت کردم و پذیرفته شدم. الان عضو هیئت علمی آنجا هستم و مدیریت گروه پروتئین نوترکیب را برعهده دارم. تمرکز ما روی تولید داروهای نوترکیب برای سرطان است. در کنار این، شرکت خودم را هم در سال 1400 تأسیس کردم. از سال 1401 فعالیت رسمی را در مرحله R\&D شروع کردیم و توسعه را ادامه دادیم.
وی گفت: در حوزه تحقیقاتی، روی نانو و میکروتکنولوژی، سیستمهای زیستی، بیوانفورماتیک و طراحی دارو کار میکنیم. یکی از پروژهها هم در حوزه میکروبیوم است. البته در همان دوران، وقتی تازه برگشته بودم، خبرهایی درباره آلودگی شیرها منتشر شده بود. کنجکاو شدم و تحقیقات مفصلی در این زمینه انجام دادم که واقعاً جالب بود.
انتهای پیام/