تئاتری که فراموشم کرد؛ گلایهای از جنس سالها سکوت
اقتصاد ایران: یکی از اهالی پیشکسوت تئاتر کشورمان در یادداشتی کوتاه به معضلی بزرگ در تئاتر ایران اشاره کرده است؛ معضلِ کنار رفتنِ چهرههای متخصص و تئاتری و روی کار آمدنِ کسانی که بیشتر کارشان شوآف است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، فرشاد(غلامرضا) یاری عضو هیات علمی و مدرس دانشگاه، کارگردان و طراح صحنه تئاتر؛ یادداشتی را در اختیار ما قرار داده که گلایههایِ هنرمندی با رویکردِ انسانی و هنری است. کسی که سالها تلاش کرده و به تئاتر ایران خدمت رسانده، اما قدر ندیده است. این یادداشت را با هم میخوانیم تا شاید تلنگری باشد برای مسئولان فرهنگی و هنری کشور، تا قدر داشتههای تئاتریِ این سرزمین را بیشتر بدانند:
سالهاست در عرصه تئاتر این سرزمین نفس میکشم، درس میدهم، خلق میکنم و صحنه را زیستهام. از سال 1370 که مطالعات و فعالیت جدی در حوزه هنر را آغاز کردم و از سال 1371 که به دانشگاه راه یافتم، هیچگاه از مسیر خود منحرف نشدم. آن سالها، تئاتر در ایران بهویژه در شهرستانها، آسان نبود. دهه 70 و حتی 80، تئاتر با کمترین امکانات، بدون سالنهای مناسب و با محدودترین منابع شکل میگرفت. در بسیاری از شهرها، هنرمند باید از صفر همه چیز را بسازد؛ از دکور و نور تا حتی صحنهای برای تمرین.
در همان سالها، در شهر اراک و با تمام این محدودیتها، آموزشگاهی خصوصی در حوزه هنرهای نمایشی راهاندازی کردم؛ نه برای درآمد، بلکه برای جانبخشی به تئاتر شهرم. شاید کمتر کسی بداند که من، فرشاد یاری، اولین کسی بودم که در چنین ساختاری، بلکباکسی مستقل طراحی و احداث کردم—سالن کوچکی که نه برای نمایش تجمل، بلکه برای تمرین و اجراهای جدی، ساده، و انسانی ساخته شده بود. در این فضا، گروههای دو یا سه نفره جوان و مشتاق، آزادانه به اجرای تئاتر میپرداختند، بیآنکه اجارهای پرداخت کنند. تئاتر، در آنجا زنده بود، بیمنت، بیتکلف، و برای مردم.
با این حال، سالهاست که میبینم تئاتر به جای آنکه مسیر رشد تجربهگرایان و تلاشگران باشد، تبدیل به سکوی پرتاب عدهای خاص شده است. بارها دیدهام و شنیدهام که چگونه برخی با کمترین سابقه، تنها به واسطه نزدیکی با جریانات خاص یا آشناییهای پشت پرده، در رسانهها برجسته میشوند، به راحتی نوبت اجرای سالنهای دولتی را میگیرند و با حمایتهایی که هرگز شفاف نمیشود، مسیرشان هموار میشود. در حالی که هنرمندانی که سالها با جان و دل در مسیر آموزش، اجرا، تولید وحضوردر جایگاه های مختلف تلاش کردهاند، در حاشیه ماندهاند؛ بدون دیدهشدن، بدون حمایت، و حتی گاه بدون حق اولیه اجرای آثارشان.
از سوی دیگر، سالنهای خصوصی که زمانی شاید پناهی برای هنرمندان مستقل بودند، امروز با اجارههای سرسامآور، قراردادهای ناعادلانه، و نگاه تجاریمحور، خود به مانعی تازه تبدیل شدهاند. برای اجرای یک نمایش مستقل در یک سالن خصوصی، گروهها باید دهها میلیون هزینه کنند، بیآنکه تضمینی برای بازگشت سرمایه یا حتی احترام به هنرمند وجود داشته باشد. در این شرایط، تئاتر نه به هنر، بلکه به کالایی لوکس برای عدهای خاص بدل شده است.
در بیشتر کارهایم از جوانان جویای نامی استفاده کردم که نگران، هراسان و دستپاچه قدم در مسیر دشوار هنرمند شدن گذاشته بودند. آنها را نه تنها در کنار خود پذیرفتم، بلکه با تمام وجود، تجربه و عشق، بدون دریافت هیچ هزینهای، آموزش دادم و در اجراها شریکشان کردم. اما با وجود همه این سالها تلاش، هیچ سازمانی، هیچ ارگانی، هیچ هنرمندی، و هیچ رسانهای - نه چاپی و نه مجازی - در یکی دو دهه اخیر به سراغم نیامد. نامی از من نبرد. در عوض، کسانی را بالا بردند و در بوق و کرنا کردند که نه تجربه داشتند و نه حتی درک درستی از هنر و هنرمند بودن. نتیجهاش پیدایش حبابهایی بود که نهتنها بر بدنه هنر کشور افزودند، بلکه جایگاه حرفهای تئاتر را هم تضعیف کردند.
به امید روزی که معیار دیدهشدن، «حقیقت هنری» باشد، نه حاشیهسازی و رابطهمحوری.
به امید حق، و به احترام انسانیت.
نویسنده: فرشاد یاری – عضو هیات علمی و مدرس دانشگاه، کارگردان و طراح صحنه تئاتر
----------------------------------
نگاهی به سوابق هنریِ غلامرضا(فرشاد) یاری
متولد 1348 (1969 میلادی)
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تنکابن
دارای مدرک کارشناسی نمایش – بازیگری و کارشناسی ارشد کارگردانی نمایش
دیپلم نقشهکشی معماری – گیلان
لیسانس بازیگری – دانشگاه آزاد اسلامی اراک
فوق لیسانس کارگردانی نمایش – دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکز
بیش از دو دهه تدریس در دانشگاههای مختلف کشور از جمله: دانشگاه آزاد تنکابن، تهران مرکز، اراک، رامسر، صومعهسرا، لاهیجان و آران و بیدگل
تدریس در آموزشگاههای آزاد، فرهنگسراها و ورکشاپهای تخصصی در شهرهای مختلف ایران
مسئولیتهای اجرایی دانشگاهی:
مدیر گروه نمایش و گرافیک دانشگاه آزاد تنکابن
دبیر و داور جشنوارههای متعدد دانشجویی و استانی
راهنمای بیش از 70 پایاننامه کارشناسی و ارشد در حوزه تئاتر
مسئولیتهای فرهنگی و هنری:
عضو هیئت انتخاب و داوری جشنوارههای متعدد تئاتری در سطح ملی و استانی (تئاتر فجر، تئاتر دفاع مقدس، جشنوارههای استانی گیلان، مازندران، مرکزی، کردستان و...)
مدیر اجرایی، منشی و دبیر انجمن نمایش استان مرکزی
مدیر آموزشگاه آزاد هنرهای نمایشی نقشآوران
تجربه طراحی و گرافیک:
طراح و سازنده تندیسهای فرهنگی، ویژهنامهها و طراحی صحنه مراسمهای رسمی و جشنوارههای ملی
طراحی صحنه برای بیش از 20 مراسم رسمی و قرآنی
طراح صحنه و لباس چندین سریال و فیلم تلویزیونی از جمله «مرگ در سکوت» و «ایران من»
نمایشنامهنویسی:
نویسنده بیش از 12 نمایشنامه شاخص از جمله:
«زیر باران باید»
«بیروزها عروسک»
«فقط به فاصله خوردن یک استکان چای بدون قند»
«خون خانه زنان»
«اگر پستچی نمیآمد» (منتشر شده)
«استتار با طعم مربای خرمگس» (در دست چاپ)
کارگردانی و طراحی صحنه:
کارگردان بیش از 30 اثر نمایشی از نویسندگان داخلی و خارجی مانند شکسپیر، ایبسن، بیضایی، لورکا و ...
طراحی صحنه برای نمایشهایی از کارگردانان مطرح مانند کیومرث پوراحمد، حسین مسافر آستانه و محمد حیدری
بازیگری و فیلمسازی:
بازیگر چند نمایش در جشنوارههای استانی
نویسنده و کارگردان فیلمهای کوتاه و نیمهبلند از جمله «اکسیژن به توان...» و «من...»
افتخارات و جوایز:
رتبه اول و دوم در کارگردانی و طراحی صحنه در جشنوارههای تئاتر دفاع مقدس، دانشجویی و استانی.
دیپلم افتخار و تقدیر برای عروسکگردانی و طراحی صحنه در رویدادهای مختلف.
مقام اول طراحی ماکت (فرودگاه ناکازاکی) در هنرستانهای استان گیلان
حوزههای پژوهشی:
تأثیر روانشناسی در معماری
زبان جهانی تئاتر
تحلیل تأثیر دانشگاه آزاد بر تئاتر شهرستانها
استاد داور و راهنمای علمی بیش از 70 پایاننامه
انتهای پیام/