وزارت اقتصاد در بزنگاه اصلاحات؛ نگاه علمی یا تجربه مدیریتی؟
اقتصاد ایران: یک استاد دانشگاه گفت: کسی که بهعنوان وزیر اقتصاد انتخاب میشود، باید بتواند علاوه بر اصلاح ساختارها، اعتماد عمومی را نیز بازسازی کند.
رضا الهامی استاد اقتصاد و پژوهشگر سیاستگذاری مالی در گفتگو با خبرنگار مهر با تاکید بر اینکه که وزارت اقتصاد، نقشی کلیدی در حل بحرانهای کلان اقتصادی و اصلاح ساختار مالی کشور ایفا میکند گفت: انتخاب وزیر این وزارتخانه به یکی از حساسترین موضوعات روز تبدیل شده است.
او معتقد است انتخاب وزیر اقتصاد باید با بررسی دقیق توان علمی، تجربه اجرایی و تعامل اجتماعی وی صورت گیرد.
این استاد دانشگاه ابتدا به وضعیت فعلی اقتصاد ایران پرداخته و میگوید: «اقتصاد کشور مشکلات ریشهداری دارد؛ از کسری بودجه مزمن و بدهیهای انباشته دولت گرفته تا تورم بالای ساختاری و ضعف در سرمایهگذاری مولد. این مسائل علاوه بر ایجاد نگرانی عمومی، فضای تصمیمگیری را به شدت پیچیده کرده است. برای حل این چالشها نیازمند سیاستگذاری دقیق، برنامهمحور و مبتنی بر واقعیت هستیم.»
وی ادامه میدهد: «کسی که بهعنوان وزیر اقتصاد انتخاب میشود، باید بتواند علاوه بر اصلاح ساختارها، اعتماد عمومی را نیز بازسازی کند؛ زیرا بدون پایگاه اجتماعی و حمایت افکار عمومی، اجرای اصلاحات دشوار خواهد بود.»
الهامی درباره ویژگیهای کلیدی مورد انتظار از وزیر اقتصاد میافزاید: «مدیریت اقتصادی در شرایط فعلی، نیازمند سه عنصر اصلی است؛ دانش تخصصی بهروز، توان عملیاتی و هماهنگی نهادی. وزیر اقتصاد باید بتواند برنامههای بلندمدت علمی را به سیاستهای اجرایی تبدیل کند. اگر مدیران صرفاً رویکردی علمی داشته باشند و از فضای اجرایی فاصله بگیرند، ممکن است برنامههایشان در مرحله عمل ناکام شود. از سوی دیگر، تجربه عملیاتی بدون پشتوانه علمی نیز راه به جایی نمیبرد.»
وی درباره گزینههای موجود و نسل جدید مدیران اظهار میکند: «در میان گزینههای مطرح، برخی چهرههای علمی و پژوهشی به چشم میخورند که از دانش تخصصی مناسبی برخوردارند. در این میان، نام سید علی مدنیزاده نیز اشاره شده است که فردی با پسزمینه علمی و پژوهشی قابل توجه است. سوابق او در تحلیلهای کلان اقتصادی و پروژههای برنامهریزی، نشاندهنده توانایی تطبیق دانش با واقعیتهاست.»
الهامی تاکید میکند: «در بحث انتخاب وزیر، چیزی که اهمیت بیشتری دارد، توان اجرایی و مدیریت عوامل مختلف اقتصادی و سیاسی است. اینکه فردی بتواند در فضای نهادی گسترده، هماهنگی ایجاد کند و سیاستهای علمی را به مرحله اجرا برساند، نقطه موفقیت بهشمار میآید. افراد با تخصص علمی، اگر بتوانند این مهارت اجرایی را به کار بگیرند، فرصت خوبی برای اصلاحات اقتصادی خواهند داشت.»
در پایان این استاد دانشگاه خاطرنشان میسازد: «وزیر آینده باید فردی باشد که بتواند از دانش تخصصی برای طراحی سیاستهای مداوم و پایدار بهره بگیرد و در همان حال، فضای اجرایی کشور و محدودیتها را بشناسد. صرف خردمندی و تخصص کافی نیست، بلکه مهارت در پیادهسازی عملی نیز حیاتی است. گزینههایی مانند دکتر مدنیزاده، اگر بتوانند از ظرفیت علمی خود همراه با مهارت اجرایی و تعامل با نهادهای اجتماعی استفاده کنند، شاید بتوانند به بخشی از مشکلات اقتصاد کشور رسیدگی نمایند.»