توحش صهیونیستها در بیروت و زنگ خطر برای دولت لبنان
اقتصاد ایران: تجاوزات وحشیانه صهیونیستها به ضاحیه بیروت در عید قربان و ابعاد مختلف این تجاوزات در چارچوب تشدید تنشآفرینیهای این رژیم، قبل از هرچیزی یک زنگ خطر برای دولت لبنان است تا دست از دل بستن به وعدههای آمریکا بردارند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، در شب عید قربان که مناسبت مهمی برای مسلمانان در همه کشورها از جمله لبنان است، ارتش رژیم صهیونیستی در یکی از وحشیانهترین حملات خود بعد از آتش بس با لبنان، بیش از 20 حمله هوایی به ضاحیه بیروت انجام داده و چندین حمله هم توسط جنگندههای رژیم اشغالگر به شهرک عین قانا در جنوب لبنان صورت گرفت.
ارتش رژیم اشغالگر طبق معمول مدعی حمله به تاسیسات نظامی حزب الله شده و ادعا کرد که در جریان این حملات، تاسیسات زیرزمینی و مراکز تولید و انبار پهپادهای حزب الله و یک کارگاه ساخت پهپادهای شناسایی در شهرک عین قانا را هدف قرار داده است.
توحش صهیونیستها در لبنان در عید قربان
در شرایطی که مردم لبنان برای تعطیلات عید قربان آماده میشدند، آویخای ادرعی، سخنگوی ارتش رژیم اشغالگر پنجشنبه شب یعنی در شب عید قربان یک هشدار فوری صادر کرد که شامل هشدار تخلیه برای چندین ساختمان در مناطق مختلف ضاحیه بیروت به شکل همزمان بود و موجب ایجاد حالت وحشت و سردرگمی میان لبنانیها شد که تا ساعات اولیه صبح ادامه داشت.
سخنگوی ارتش رژیم اشغالگر همچنین هشداری برای ساکنان در مناطقی در جنوب لبنان صادر کرد؛ مکانهایی که مردم از صبح پنجشنبه برای گرفتن جشن تعطیلات خود در آنجا جمع شده بودند. حمله وحشیانهای که دیروز ارتش رژیم صهیونیستی به ضاحیه بیروت انجام داد، چهارمین حمله از این نوع بعد از انعقاد توافق آتش بس از نوامبر سال گذشته است.
رژیم صهیونیستی بدون هیچ توجیه و بهانه قابل قبولی، از همان ابتدا به نقض این توافق به شکل مکرر و برای بیش از 3500 بار ادامه داده و با حمایت آمریکا سعی داشت تجاوزات و اشغالگریهای خود در لبنان را مشروع جلوه بدهد. اما بدون شک، حملهای که دیروز انجام شد، یکی از وحشتناکترین و خطرناکترین حملات بعد از توافق آتش بس بود؛ جایی که شهروندان لبنانی شبهای طولانی و خونین جنگ را به یاد آوردند که طی آن با تماشای حملات وحشیانه و پی در پی و غافلگیر کننده دشمن صهیونیستی، نمیتوانستند بخوابند.
پشت پرده تجاوز وحشیانه صهیونیستها به بیروت در عید قربان
شاید جدی بودن این تجاوز جدید صهیونیستها در مقایسه با تجاوزات قبلی، مقامات لبنانی یعنی جوزف عون، رئیس جمهور، نواف سلام، نخست وزیر و نبیه بری، رئیس پارلمان این کشور را بر آن داشت تا بیانیههای جداگانه در محکومیت این حمله وحشیانه صادر کنند.
همه مقامات لبنانی این تجاوز را هدف قرار دادن عامدانه لبنان و نقض آشکار توافق آتش بس توصیف کردند. بنابراین چگونه میتوان تشدید جدید تنشها توسط رژیم صهیونیستی علیه لبنان را چه از نظر شکل و چه محتوا توضیح داد و آیا محکومیت برای مقابله با این تجاوزات کافی است و یا اصلاً تاثیری دارد؟
در اصل، شکی نیست که این تجاوز رژیم صهیونیستی در آستانه عید قربان صرف نظر از انگیزهها و دلایل اعلام شده و اعلام نشده و حتی صرف نظر از پیامهای سیاسی که تل آویو قصد مخابره آنها را داشت، همانطور که در بیانیه ریاست جمهوری لبنان آمده است، بیروت و خون شهروندان بیگناه را هدف قرار داده و لبنان تسلیم این سیاستهای جنایتکارانه نخواهد شد.
رژیم صهیونیستی ابتدا با ادعای دروغین شلیک موشک از جنوب لبنان توسط حزب الله به شمال فلسطین اشغالی، سعی در توجیه اشغالگری و تجاوزات خود به این کشور داشت و اکنون هم با ادعای هدف قرار دادن زیرساختهای نظامی حزب الله که تهدیدی برای امنیت اسرائیل است به این تجاوزات و نقض توافق آتش بس ادامه میدهد. اما شیوه هدف قرار دادن ضاحیه بیروت را این بار نمیتوان صرفاً در چارچوب نقض عادی توافق آتش بس طبقهبندی کرد؛ زیرا در نقضهای قبلی توافق آتش بس توسط صهیونیستها، زمانی که یک مکان یا ساختمان خاص هدف قرار میگرفت، حمله پایان یافت اما این بار صهیونیستها 4 منطقه را به طور همزمان هدف قرار دادند.
همچنین باید به بازه زمانی انجام این حملات هم توجه کنیم. همزمانی انجام این حملات با عید قربان به معنای آن است که رژیم صهیونیستی عامدانه به دنبال خراب کردن شادی مردم لبنان در طول تعطیلات بوده و یا با توجه به ادامه مقاومت ملت لبنان، میخواست آنها را از شادی محروم کند. این امر بیانگر نفرت و کینه توزی عمیقی است که رژیم اشغالگر از دهههای گذشته علیه لبنان و مردم آن دارد و همواره در آغاز هر فصل تابستان به هر روشی سعی کرده فرصت گردشگری و احیای این صنعت را در لبنان از بین ببرد.
زنگ خطر بزرگ برای دولت لبنان
اما در هر صورت، روشن است که تجاوزات رژیم صهیونیستی علیه لبنان وارد فاز خطرناکی شده و آن را نمیتوان به یک یا دو عامل ربط داد. ارتش لبنان پیش از این تلاش کرده بود طبق توافق آتش بس و با هماهنگی ضامنان این توافق و کمیته ناظر بر اجرای آن که در راس آنها آمریکا قرار دارد، منابعی که اسرائیل ادعا میکرد امنیت آن را تهدید میکند، پیدا کند و از بین ببرد.
در این راستا، ارتش لبنان وارد برخی از مناطق اعلام شده توسط آمریکا و رژیم صهیونیستی شد، اما نتوانست سلاحهایی که صهیونیستها ادعا میکردند در آنجاست را پیدا کند. اما با این وجود، ارتش اشغالگر همچنان به تجاوزات خود علیه لبنان و نقض آتش بس ادامه داده است.
در این زمینه برخی منابع آگاه لبنان در گفتگو با وب سایت النشره اعلام کردند که این تشدید تنشها از سوی اسرائیل، در واقع یک سیلی بزرگ به صورت دولت لبنان است که بر گزینه دیپلماتیک برای حل و فصل درگیریها با این رژیم تاکید داشت؛ به ویژه اینکه تجاوزات وحشیانه ارتش صهیونیستی به ضاحیه بیروت تنها چند ساعت بعد از آن رخ داد که نواف سلام اعلام کرده بود، ارتش لبنان بیش از 500 موضع و انبار سلاح را در منطقه جنوب رودخانه لیتانی برچیده است و سلاح در لبنان منحصر به دولت خواهد بود.
همچنین برخی منابع صهیونیستی فاش کردند که آمریکا پیشتر از این حمله اسرائیل به لبنان آگاه بوده است و این بدان معناست که آمریکاییها به هیچ یک از وعدههایی که به مقامات لبنانی دادهاند، عمل نمیکنند و اقدامات آنها تنها در راستای خواستهها و منافع صهیونیستهاست. بنابراین دل بستن دولت لبنان به روند دیپلماتیک و کمکهای ادعایی آمریکا جهت مقابله با تجاوزات رژیم صهیونیستی در واقع شرطبندی روی سراب است.
اما سوال مهم اینجاست که بعد از همه اینها چه اتفاقی در لبنان خواهد افتاد؟ آیا این کشور مجدداً به صدور بیانیههای محکومیت و تقبیح اکتفا خواهد کرد و لفظاً از کشورهای ضامن توافق آتشبس خواهد خواست تا اسرائیل را برای پایبندی به مفاد این توافق تحت فشار قرار دهند.
منابع آگاه لبنانی معتقدند که به نظر نمیرسد هیچگونه تغییری در رویکرد دولت لبنان در قبال تجاوزات رژیم صهیونیستی ایجاد شود و در این میان، حزب الله هم به دلیل شرایط حساس داخلی در لبنان و فشارهای فزایندهای که از هر سو وجود دارد، به دنبال درگیر شدن در جنگ جدید با دشمن صهیونیستی نیست و طبق توافق آتش بس، فعلاً امور را به دولت واگذار کرده است.
این منابع تاکید کردند: در شرایطی که جنون اسرائیل روز به روز بیشتر میشود، دولت لبنان همچنان به گزینه بیفایده دیپلماتیک دل بسته است. رژیم صهیونیستی امروز تلاش دارد علناً حضور خود در لبنان را اعلام کند و بگوید هر زمان و هر طور که بخواهد میتواند این کشور را مورد تجاوز قرار دهد؛ آن هم در شرایطی که حتی میانجیها هم همسو با این رژیم حرکت میکنند.
نتیجهای که حاصل میشود این است که حساب کردن دولت لبنان روی کمیته ناظر بر اجرای آتش بس و در صدر آن آمریکا همانطور که تجربه ثابت کرده و شواهد آن را هم امروز میبینیم، هر چقدر هم زمان بگذرد نمیتواند گزینه موثری برای مهار رژیم وحشی صهیونیستی باشد و تنها زمان بیشتری را در اختیار این رژیم برای پیشبرد اهداف مخرب خود علیه لبنان قرار میدهد.
مقاومت و بازدارندگی لبنان
همچنین در دورههای مختلف، صهیونیستها در راستای پروژه خود برای اشغال اراضی عربی بارها لبنان را مورد تجاوز و ویرانگری قرار دادهاند، اما در هیچ دورهای لبنان دولتی نداشته است که قدرت دفاع از کشور در برابر این تهدیدات را داشته باشد، همچنین ارتش لبنان هم همواره یک نهاد نظامی وابسته به کمکهای غرب و آمریکا بوده و دستورات آنها را هم اجرا کرده است، بنابراین باید گفت که ارتش لبنان حتی اگر میخواست هم نمیتوانست آزادی عمل برای مقابله با تجاوزات اسرائیل داشته باشد.
بنابراین مقامات لبنانی اگر میخواهند یک کشور توانا بسازند که بتواند در زمان جنگ و صلح تصمیمات مناسب اتخاذ کند، ابتدا باید به چالشها و ناهنجاریهای ماهیتی این کشور رسیدگی کنند. یک دولت قدرتمند و توانا ابتدا باید ساختاری منسجم و یکپارچه داشته باشد؛ بهویژه اینکه ساختار فرقهای محیطی مناسب برای فساد اداری، مالی و سیاسی است و در سایه آن نمیتوان از یک دولت قوی حرف زد.
در این میان اصل بازدارندگی مطرح میشود که اساسا با ظهور و حضور مقاومت در لبنان همراه بوده است؛ جایی که از دهههای گذشته حزبالله و سلاح آن اصلیترین عامل بازدارندگی لبنان مقابل تجاوزات صهیونیستها بودهاند.
بر همین اساس بسیاری معتقدند که نمیتواند این مانورهای متجاوزانه صهیونیستها را جدا از موضعگیریهای اخیر دولت لبنان علیه سلاح مقاومت دانست؛ زیرا چه اسرائیلیها و آمریکاییها و چه حتی خود لبنانیها میدانند بدون سلاح حزبالله عملا بازدارندگی برای لبنان وجود نخواهد داشت.
در این میان، ارتش لبنان همانطور که اشاره شد، همواره متکی به کمکهای آمریکا و غرب بوده است و اگر آمریکا کمکهای خود را متوقف کند، عملاً ارتش لبنان تسلیحات کارآمدی برای دفاع از کشور ندارد؛ همانطور که اکنون هم حتی با وجود کمکهای مشروط آمریکا قادر به دفاع از لبنان نیست.
بنابراین وعدههای مقامات لبنانی درباره ساختن کشوری توانمند و مستقل دستکم در شرایط کنونی برای هیچ یک از شهروندان این کشور قابل باور نیست؛ آن هم در زمانی که رژیم صهیونیستی شبانهروز به اشغالگری و تجاوزات علیه خاک لبنان ادامه میدهد و شهروندان این کشور را به شهادت میرساند، بدون اینکه ارتش یا دولت لبنان پاسخی عملی به آن داده باشند.
سؤال مهمی که ذهن لبنانیها را به خود مشغول ساخته این است؛ طی چند ماه گذشته که حزبالله با پایبندی به توافق آتشبس و عدم دادن بهانه به دست احزاب غربگرا در داخل لبنان، از اقدام نظامی علیه رژیم صهیونیستی خودداری کرده است، ارتش و دولت لبنان چهکاری برای مقابله با تجاوزات و اشغالگری اسرائیل انجام دادهاند و آیا زمان آن نرسیده که دولت به جای صدور بیانیههایِ صِرف، اقدامی عملی انجام داده و ضامنان بینالمللی توافق آتشبس را برای وادار کردن اسرائیل به اجرای این توافق، تحت فشار بگذارد؟
انتهای پیام/