پیروزی خرمشهر و گفتمان خشوع در حکمرانی دینی
اقتصاد ایران: نظامهای رایج سیاسی، موفقیتهای خود را به راهبرد، مدیریت، برنامهریزی یا حتی شانس و تصادف نسبت میدهند؛ اما در منظومه فکری امام، رهبری نه از جنس تصاحب و تملک، بلکه از جنس هدایت به سمت خداست، نگاهی که نهتنها موجب خودبینی و استبداد نمیشود.
خبرگزاری تسنیم ـ داود فریادرس؛ سوم خرداد 1361، در حافظه تاریخی ملت ایران، نه صرفاً روزی نظامی و بازپسگیری بخشی از خاک میهن، بلکه نمادی از پیروزی ارادهای الهی بر همه محاسبات زمینی بود. آزادی خرمشهر در عملیات بیتالمقدس، نقطه عطفی در دفاع مقدس است، اما آنچه این پیروزی را به رویدادی ماندگار و معنامحور در تاریخ انقلاب اسلامی بدل کرد، نحوه تحلیل آن توسط امام خمینی (ره) بود؛ آنگاه که با جملهای کوتاه اما ژرف، فرمود: «خرمشهر را خدا آزاد کرد.»
این جمله، صرفنظر از بار عرفانی و ایمانی آن، نوعی بازتعریف رهبری در چارچوب گفتمان توحیدی است. امام، در نقطه اوج یک پیروزی عظیم که حاصل سالها مجاهدت، ایثار، و برنامهریزی بود، از خود و دیگران عبور میکند و پیروزی را به اراده الهی نسبت میدهد. این نگاه، در منظومه فکری ولایت فقیه، نقطه تمایز رهبری الهی با سایر اشکال رهبری در نظامهای سکولار و مبتنی بر قدرت مادی است.
در نظامهای رایج سیاسی، موفقیتها به راهبرد، مدیریت، برنامهریزی یا حتی شانس و تصادف نسبت داده میشود؛ اما در منظومه فکری امام، رهبری نه از جنس تصاحب و تملک، بلکه از جنس هدایت به سمت خداست؛ نگاهی که نهتنها موجب خودبینی و استبداد نمیشود، بلکه ریشه در خشوع و وابستگی تام به اراده الهی دارد.
در نگاه شناختی، این مواجهه امام با واقعیت پیروزی، چارچوبی از معنا میسازد که در آن، پیروزی و شکست، هر دو در منظومه حکمت الهی معنا مییابند. این رویکرد، ظرفیت روحی و جمعی را برای مواجهه با فراز و نشیبها افزایش میدهد و ملت را از افتادن در ورطه غرور یا یأس محافظت میکند. به همین دلیل است که ملت ایران، با وجود تحریمها، فشارها، جنگ رسانهای و تهاجمهای گوناگون، همچنان امیدوار، ایستاده و در حال قویتر شدن است؛ چرا که امیدش ریشه در خدا دارد، نه در موازنههای ناپایدار قدرت.
امام خمینی، با نسبتدادن آزادسازی خرمشهر به خداوند، نه تنها به گونهای عارفانه با حادثهای عینی مواجه شد؛ بلکه به ملت نشان داد که مجاهدت و تلاش، زمانی به پیروزی میانجامد که در امتداد اراده الهی قرار گیرد. این نگاه، رمز پایداری انقلاب اسلامی در طول دهههاست. در حالیکه بسیاری از انقلابهای معاصر، پس از سالیانی کوتاه دچار استحاله یا اضمحلال شدهاند، انقلاب اسلامی ایران، همچنان زنده، پویا و مولد است.
در این میان، نقش ولایت فقیه بهمثابه استمرار ولایت پیامبر و ائمه طاهرین(ع)، نه تنها نقشی سیاسی، بلکه معنابخش به تاریخ و زمانه است. ولی فقیه، رهبری صرفاً فنی یا اجرایی نیست؛ بلکه راهبر یک امت به سوی آرمانهایی است که فراتر از تحلیلهای صرف مادی قابل دستیابیاند. راز اقتدار ولی فقیه در این است که با تکیه به سنتهای الهی و وعدههای قرآنی، ملت را به فراتر از زمان حال و مشکلات روزمره رهنمون میسازد.
امروز، با گذشت بیش از چهار دهه از انقلاب اسلامی و بیش از چهار دهه از حماسه خرمشهر، ملت ایران همچنان با امید به ظهور ولی مطلق خدا، در حال حرکت است. این امید، نه حاصل خیالپردازی، بلکه برآمده از تجربه تاریخی ملتی است که دیده است چگونه «خدا با صابران است»، چگونه «کمتر بودن» هم میتواند به «غلبه» بینجامد، و چگونه فریاد «یا حسین» در میدان جنگ، به پیروزیهای زمینی میانجامد.
سوم خرداد، نماد «الهی بودن سیاست» و «توحیدی بودن پیروزی» است؛ نمادی که نشان میدهد اگر رهبری، الهی و خداباور باشد، ملت نیز به جای وابستگی به قدرتهای فانی، به منبع لایزال قدرت، یعنی خداوند، متصل میشود. این اتصال، سرچشمه امیدی است که هرگز خاموش نمیشود و این امید، سرمایه راهبردی ملت ایران برای آیندهای روشنتر و جهانیسازی عدالت در سایه ظهور ولیالله الأعظم(عج) است.
انتهای پیام/