غوغایِ قیاسِ قلب؛ از کانیمانگا و بهشت زهرا تا احد و بقیع
اقتصاد ایران: چون آمدن من به حج به واسطه کتابی بود که برای جبهه نوشته بودم، پس باید این جا هم حق جبهه را ادا میکردم. مثلاً بقیع را با شهدای گمنام، احد را با عملیات تنگه کانیمانگا، دهکده حضرت رسول (ص) را با عرفه قیاس میکردم که به نوعی یاد شهدا هم باشد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، گلعلی بابایی نویسنده کتاب"غوغای غبار" در ادامه روایت خود از تجربه حج تمتع و نگارش سفرنامه گفت:
همانطور که همه اتفاقات جبهه را روزانه مینوشتم، در سفر حج هم یادداشتهایی مینوشتم. بعد از اینکه حسین بهزاد گفت همه را باید کامل بنویسی و تبدیل به سفرنامه کنی، جدیتر نوشتم.
چون آمدن من به حج به واسطه کتابی بود که برای جبهه نوشته بودم، پس باید این جا هم حق جبهه را ادا میکردم. مثلاً بقیع را با شهدای گمنام، احد را با عملیات تنگه کانیمانگا، دهکده حضرت رسول (ص) را با عرفه قیاس میکردم که به نوعی یاد شهدا هم باشد.
نقطه اوج جذابیت، آنجا بود که به طواف میرفتم و دور کعبه یاد شهدا بودم و با خدا نجوا میکردم. هر سال ایام حج این کتاب را مرور میکنم، نوشتههای خاطرهانگیزی دارد و گویی اصلاً نوشتهها فراتر از چیزی شده که در ذهنم بود.
در نگارش آن سعی کردم از سفرنامههای قبلی مثل آثار "جلال آل احمد" و "دکتر شریعتی" الگو بگیرم. نگارش کتاب طوریست که اگر کسی توضیحالمسائلی همراه نداشته باشد میتواند مناسک حج را یاد بگیرد. در کنار آن، موقعیت جغرافیایی مکه را هم سعی کردم به خوبی توصیف کنم.
در نهایت محتوای کتاب طوری شد که بیشتر کسانی که آن را خواندند، اظهار لطف داشتند و دلیل آن چیزی نبود جز اینکه آنچه به قلم آمد، شاید از توان خود من فراتر بود و لطفی از طرف حضرت حق و شهدا که توفیق دادند من این کار را انجام دهم.