چند دقیقه با بی‌خانمان‌های امیدوار/معبری برای زندگی دوباره

اقتصاد ایران: در قلب تهران جایی میان کوچه‌های کمتر دیده‌شده، مراکزی هستند که مأمنی شده‌اند برای کودکانی بدون پشت‌وپناه، زنانی زخم‌خورده از آسیب‌های اجتماعی و دخترانی آسیب دیده، بی‌خانمان‌های امیدواری که معبری برای بازگشت به زندگی پیدا کرده اند.

- اخبار اجتماعی -

به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، شاید بد نباشد چند دقیقه وقتمان را صرف بی خانما‌ن‌هایی کنیم که بدون پشت و پناه و زخم خورده از آسیب‌های اجتماعی به مراکز حمایتی سازمان بهزیستی پناه آورده اند. اینجا زنان زخم خورده، دختران آسیب دیده و کودکان کار معبری پیدا کرده‌اند برای بازگشت دوباره به زندگی، برای اینها عادی ترین چیزها آرزوست.

با ابتکار اداره‌کل بهزیستی استان تهران، جمعی از خبرنگاران در قالب یک تور خبری از مراکز حمایتی این سازمان بازدید کردند. مراکزی که نه‌تنها مأمن و پناهگاهی برای کودکان بی‌سرپرست، زنان آسیب‌دیده و دختران در معرض آسیب هستند بلکه به عنوان الگوهای موفق توانمندسازی و بازپیوند خانوادگی نیز شناخته می‌شوند.

مجتمع شوق زندگی شیرخوارگاه آمنه، مرکز نگهداری دختران آسیب‌دیده آصف، پردیس توانمندسازی کودکان رویش، مرکز شوق زندگی بعثت و پردیس رفاه خانواده و توانمندسازی زنان شهید ذوالفقاری مراکزی بودند که مورد بازدید قرار گرفتند.

مرکز «آصف»؛ خانواده‌ای امن برای دختران نوجوان

مرکز آصف در شمالی ترین نقطه تهران یعنی منطقه زعفرانیه قرار دارد. خانه‌ای برای دختران 12 تا 18 ساله بی‌سرپرست یا بدسرپرست که در محیطی مشابه خانه زندگی  می‌کنند.

اتاق‌های مرکز آصف شبیه به یک آپارتمان معمولی است؛ اتاق‌ها با کتابخانه، پیانو، مبلمان راحتی و حتی فوتبال‌دستی تجهیز شده‌اند. دختران خودشان آشپزی می‌کنند، خرید می‌روند و کلاس‌های آموزشی متنوعی از جواهرسازی تا ریاضی و زبان را می‌گذرانند.

کودکان کار , آسیب‌های اجتماعی ,

در این مرکز 17 دختر زندگی می‌کنند که در اتاق‌هایی مشابه فضای خانه، هر اتاق میزبان چهار دختر است.

پای صحبت دختران خانه آصف

سحر، دختری 20 ساله که روزهای آخر اقامت خود در آصف را می‌گذراند، می‌گوید: سرنوشت باعث شد به اینجا بیایم، اما خوشحالم دوست دارم بعد از رفتن از اینجا بتوانم یک کافه راه بیندازم. او که فارغ‌التحصیل رشته قنادی از هنرستان است، از تجربه‌ای گرم و انسانی در این خانه می‌گوید.

کودکان کار , آسیب‌های اجتماعی ,

دختران اینجا دوست ندارند درباره دلیل حضورشان حرف بزنند و معمولا فقط به طور سربسته می‌گویند که به خاطر مشکلاتی به این مرکز آمده‌اند.

نرگس، دختر 15 ساله‌ای که دو ماه پیش به اینجا آمده، هنوز به مدرسه نمی‌رود اما قصد دارد از مهرماه به کلاس هفتم برگردد. او می‌گوید: قبل از اینکه به اینجا بیایم کنار خانواده‌ام بودم، اما به دلیل یک موضوع از مدرسه اخراج شدم. الان خیلی دوست دارم دوباره به مدرسه برگردم.

نرگس از محیط مرکز آصف بسیار راضی است و می‌گوید: مدتی در مرکز مداخله ورامین بودم که اصلا آنجا خوب نبود، اما اینجا مثل خانه خودمان است. شرایط خیلی خوب است و کلاس‌های متنوعی برایمان برگزار می‌کنند. من دستبند بافی یاد گرفته‌ام و مربیان ریاضی و زبان داریم که با ما تمرین می‌کنند.

خالقی، روانشناس مرکز آصف، می‌گوید: اغلب این دختران بی‌سرپرست هستند یا خانواده‌های بدسرپرستی دارند که به مسائل اعتیاد، بزهکاری و فساد گرفتارند و فضای خانواده‌شان توان نگهداری آن‌ها را ندارد.

خالقی درباره آینده دختران می‌گوید: پس از رسیدن به 18 سالگی شرایطی را فراهم می‌کنیم تا ترخیص شده و به استقلال برسند. قبل از این سن، تلاش می‌کنیم برای آن‌ها کاریابی کنیم و حرفه‌ای یاد بگیرند تا از نظر روانی و اجتماعی آمادگی استقلال داشته باشند. بعضی از دختران پس از ترخیص به پانسیون می‌روند و تعدادی نیز گروهی کنار هم سوئیتی اجاره می‌کنند تا زندگی کنند.یکی از دخترانی که ترخیص شده، الان سرآشپز یک رستوران خوب است و زندگی مستقلی دارد.

پردیس توانمندسازی رویش؛ آموزش، بازی و حرفه‌آموزی برای کودکان کار

پردیس توانمندسازی کودکان رویش یکی دیگر از مقصدهای بازدید بود. این مجموعه هفت دهم هکتار وسعت دارد و شامل بخش‌های متنوعی از جمله مرکز نگهداری کودک، مدرسه، کارگاه حرفه‌آموزی، مرکز خدمات سلامت، آشپزخانه برای تغذیه کودکان و باشگاه ورزشی است.

این مجموعه توسط موسسه خیریه صبح رویش اداره می‌شود و به حدود 500 کودک خدمات ارائه می‌کند، فعالیت‌ها در اینجا بر محور خانواده‌محوری و حمایت از کودکان کار متمرکز است.

به گفته مدیرکل بهزیستی استان تهران، فاز نهایی این مجموعه قرار است در اول مهرماه افتتاح شود. پردیس رویش مجموعه‌ای است که علاوه بر نگهداری، آموزش کودکان نیز در آن صورت می‌گیرد البته مدل آموزش در این مجموعه با روش‌های معمول متفاوت است.

مرکز صبح رویش دارای محوطه بزرگی است که در ورودی آن نگهبانی مستقر است. نخستین بخشی که مشاهده می‌شود، سالن باشگاه ورزشی است که یک تور بسکتبال در آن نصب شده است. در این سالن تعدادی پسر10 تا 14 ساله به همراه مربی مشغول بازی بسکتبال هستند.

پس از سالن ورزشی، وارد حیاط بزرگ مجموعه می‌شویم؛ حیاطی که آنقدر وسیع است که در باغچه‌های آن توت‌فرنگی، سبزی خوردن و خیار کاشته شده است.

در گوشه‌هایی از حیاط، دانش‌آموزان دختر و پسر دیده می‌شوند. دختران لباس فرم مدرسه را پوشیده‌اند که مشابه لباس فرم رایج سایر مدارس است، اما برخی دانش‌آموزان دیگر با لباس فرمی متفاوت شامل بولیز و شلوار سبز رنگ به مدرسه می‌آیند.

در یکی از سالن‌های بزرگ گوشه حیاط، میزهای کوچک چهارنفره با صندلی‌های سفیدرنگ به صورت دایره‌وار چیده شده‌اند. مسئولان مجموعه توضیح می‌دهند که این فضا بخشی از کلاس درس است که برخی آموزش‌ها به شیوه‌ای متفاوت در آن ارائه می‌شود. این سالن با هدف ارائه الگویی نوین آموزشی در صبح رویش به کلاس درس دانش‌آموزان تبدیل شده است.

کودکان کار , آسیب‌های اجتماعی ,

ایمانی، یکی از مدیران صبح رویش، می‌گوید: همه مدارس صبح رویش قبلاً در ساختمان‌های مرسوم مدرسه قرار داشتند و هیچ‌گاه فرصت نداشتیم که در طراحی فیزیکی، الگوی آموزشی خود را در نظر بگیریم. این الگوی آموزشی با مطالعه الگوهای مدارس برتر دنیا شکل گرفته و نیاز و خواست ما مشابه مدل آموزشی مونته‌سوری است.

این سالن قرار است به‌صورت هم‌زمان میزبان چند پایه تحصیلی باشد چرا که در این مدرسه تفکیک‌های مرسوم پایه‌ای مانند کلاس دوم یا سوم وجود ندارد. دانش‌آموزان به‌صورت مشترک و گروهی در فرآیند آموزش مشارکت می‌کنند؛ روشی که بر پایه کشف، تجربه و هدایت مربیان شکل گرفته است. کودکان خودشان انتخاب می‌کنند که در کدام کارگروه فعالیت داشته باشند به جای آنکه صرفاً بر اساس سن یا پایه تحصیلی طبقه‌بندی شوند.

بخشی از آموزش نیز در حیاط مدرسه صورت می‌گیرد. دانش‌آموزان در باغچه مدرسه کشاورزی می‌کنند، سبزی می‌کارند و هم‌زمان بازی‌های گروهی و هیجانی انجام می‌دهند. فضای باز مدرسه، بستری برای یادگیری تجربی و فعالیت‌های فیزیکی است.

به گفته ایمانی، یکی از چالش‌های جدی در مسیر آموزش کودکان حاضر در مدرسه صبح رویش، نبود حمایت خانواده‌هاست. اغلب این کودکان از خانواده‌هایی می‌آیند که نه تنها مشوقی برای تحصیل آن‌ها نیستند بلکه ترجیح می‌دهند فرزندانشان زودتر وارد بازار کار شوند. در چنین شرایطی، مدرسه باید به اندازه‌ای جذاب و دلخواه باشد که کودک خودش بخواهد به آن بازگردد.

به همین دلیل، این مجموعه تلاش کرده است تا فضای آموزشی‌اش تفاوت آشکاری با مدارس مرسوم آموزش و پرورش داشته باشد. ساختار خشک و رسمی رایج در مدارس دولتی در اینجا جایی ندارد و نحوه تعامل و ارتباط مربیان با دانش‌آموزان کاملاً متفاوت و صمیمی‌تر است به‌گونه‌ای که رابطه‌ای دوستانه میان کودکان و مربیان شکل بگیرد و مدرسه برای کودکان، محیطی امن، دلنشین و خواستنی باشد.

در گوشه‌ای دیگر از مجموعه، کارگاه نجاری قرار دارد؛ کارگاهی بزرگ و پر از دست‌سازه‌های چوبی. مربی نجاری در حال برش چوب و ساخت یک لنج چوبی است، این فضاها به بچه‌ها کمک می‌کند تا علاوه بر یادگیری مفاهیم درسی، مهارت‌های عملی و حرفه‌ای را نیز تجربه کنند.

کودکان کار , آسیب‌های اجتماعی ,

به گفته ایمانی، مرکز رویش به عنوان بخشی از موسسه صبح رویش، با هدف تکمیل زنجیره آموزش و حمایت از کودکان کار شکل گرفته است؛ زنجیره‌ای که پایه آن در مدرسه صبح رویش بنا نهاده شده است. وی می‌گوید: پیش از تحویل این مرکز، با کمبود فضا مواجه بودیم و نیاز به مراکز مختلف، به‌ویژه برای نگهداری شبانه‌روزی، احساس می‌شد. زمانی که سازمان بهزیستی استان تهران پیشنهاد بهره‌برداری از این مکان را مطرح کرد، دریافتیم که فضای موجود می‌تواند بخشی از نیازهای ما را پاسخ دهد.

کودکان کار , آسیب‌های اجتماعی ,

در حال حاضر، مرکز نگهداری شبانه‌روزی رویش ظرفیت پذیرش 30 کودک را دارد. کودکانی که توسط بهزیستی معرفی می‌شوند، در ساختمانی با عنوان «خانه دوستی» اسکان می‌یابند. اکنون 7 پسر در این مرکز به‌صورت شبانه‌روزی زندگی می‌کنند. ساختمان اصلی این مرکز نیز در حال تجهیز است و پس از بهره‌برداری، امکان پذیرش حداکثر 30 کودک را خواهد داشت. در این مرکز صرفاً کودکان پسر تا سن 12 سالگی پذیرش می‌شوند.

در بخش مدرسه این مجتمع، 200 دانش‌آموز در دو شیفت صبح و عصر تحصیل می‌کنند و کودکان کار ایرانی و اتباع در این مدرسه پذیرش می‌شوند.

به گفته مسئولان موسسه صبح رویش، مدرسه‌ای که در این مجموعه فعال است، با مجوز سازمان بهزیستی فعالیت می‌کند و نه آموزش و پرورش. همین مسئله دست‌ آن‌ها را برای طراحی و اجرای برنامه‌های آموزشی و حمایتی فراتر از چارچوب‌های درسی رسمی باز گذاشته است. در این مدرسه، افزون بر آموزش دروس رسمی، خدمات روان‌شناختی، مددکاری اجتماعی، درمانی و بهداشتی نیز به دانش‌آموزان ارائه می‌شود.

یکی از محورهای اصلی فعالیت مدرسه، توجه ویژه به مهارت‌آموزی از مسیر «استعدادیابی» است. به‌این‌ترتیب، دانش‌آموزان پس از شناسایی توانایی‌ها و علایق خود به‌سمت مهارت‌هایی هدایت می‌شوند که همسو با استعدادشان باشد و در عین حال در آینده قابلیت درآمدزایی و اشتغال‌زایی داشته باشد مهارت‌هایی مانند نجاری، خیاطی، کار با کامپیوتر و دیگر حرفه‌هایی که می‌توانند زمینه‌ای برای استقلال اقتصادی کودکان فراهم کنند.

مجتمع بعثت؛ چتری برای حمایت از کودکان کار

پس از بازدید از مدرسه صبح رویش، عازم مرکز شوق زندگی مجتمع بعثت می‌شویم؛ مرکزی ویژه‌ کودکان کار و خیابان که در معرض آسیب قرار دارند یا در موقعیت‌های پرخطر زندگی می‌کنند.

در این مرکز کودکانی پذیرش می‌شوند که کمتر از 18 سال سن دارند و کودک کار هستند یا در موقعیت خطر و آسیب دیده هستند. روند پذیرش این کودکان بدین صورت است که پس از دریافت گزارش، اورژانس اجتماعی به همراه مددکار اجتماعی و نیروی انتظامی (فراجا) به محل اعزام می‌شوند. پس از شناسایی و بررسی اولیه، کودک به مجتمع بعثت منتقل و اطلاعاتش ثبت می‌شود.

در صورتی که کودک خانواده داشته باشد، خانواده فراخوانده می‌شود و با دریافت تعهد قضایی، فرآیند بازگشت به خانواده با نظارت مددکار آغاز می‌شود. مددکار با بازدید از منزل و بررسی شرایط، کودک را وارد مسیر حمایت اجتماعی می‌کند.

اما در مواردی که کودک از اتباع خارجی باشد و مجوز اقامت نداشته باشد، موضوع از طریق اداره کل اتباع پیگیری و روند قانونی ادامه می‌یابد.

در این مرکز دستگاه های اجرایی متولی حوزه آسیب و ساماندهی کودکان کار حضور دارند همچون نیروی انتظامی، اداره اتباع، بهزیستی، دادیار و هر فردی وظیفه سازمانی خود را انجام می دهد.

کودک کاری با 100 هزار دنبال کننده

سروش قبادی، سرپرست مجتمع بعثت به روایت‌هایی اشاره می‌کند که عمق ماجرا را روشن‌تر می‌کند: برخی کودکان به‌صورت غیرمجاز وارد ایران شده‌اند و در فعالیت‌هایی مانند زباله‌گردی دیده می‌شوند. ما آن‌ها را شناسایی می‌کنیم و به اداره اتباع ارجاع می‌دهیم. گاهی با موارد عجیبی هم مواجه می‌شویم؛ مثلاً موردی بود که کودک کار خیابانی پیجی با 100 هزار دنبال‌کننده در اینستاگرام داشت. او را از خیابان جذب کردیم و بعد از بررسی‌ها متوجه شدیم فردی پشت پرده از او سوءاستفاده می‌کند، پرونده قضایی تشکیل شد و پیگیری‌های قانونی انجام گرفت.

او می‌گوید در مورد کودکان ایرانی، در مرحله اول از والدین تعهد قضایی گرفته می‌شود، اما اگر بار دوم کودک در موقعیت خیابان دیده شود، پرونده قضایی فعال شده و امکان سلب حضانت وجود دارد.

مداخله اشتباه شهروندان در جمع آوری کودکان کار

قبادی یکی از چالش‌های جدی در این مسیر را مداخله ناآگاهانه شهروندان می‌داند: وقتی برای جذب کودک اقدام می‌کنیم، برخی مردم که از واقعیت زندگی این بچه‌ها خبر ندارند با ما برخورد می‌کنند و می‌پرسند چرا کودک را می‌برید؟ در حالی‌که ممکن است همین کودک در پاتوق شوش بخوابد، بدون سرپرست باشد، یا از او برای جابه‌جایی مواد استفاده شود. ما داریم او را از موقعیت آسیب درمی‌آوریم، اما با داد و فریاد و درگیری مردم روبه‌رو می‌شویم.

کلاس تنبک، جای خالی شناسنامه و دل‌هایی که هنوز برای خیابان می‌تپد

در یکی از کلاس‌های مجتمع بعثت، صدای ریتمیک تنبک سکوت فضا را می‌شکند. اینجا کلاس موسیقی است و چند پسر نوجوان، در حالی که دایره‌ای نشسته‌اند، تمرین ساز می‌کنند. نوجوانانی که هرکدام قصه‌ای دارند؛ قصه‌ای از خیابان، از مدرسه‌ی نیمه‌کاره، از شناسنامه‌ای که نیست و آرزوهایی که گاه هنوز رنگ خیابان دارند.

جاسم یکی از این بچه‌هاست. تا کلاس سوم بیشتر درس نخوانده و می‌گوید: قبل از اینکه به اینجا بیام، کار می‌کردم و تو خیابون ساز می‌زدم. دلم می‌خواد برگردم و دوباره اونجا ساز بزنم.

پسر دیگری که بلوچ است و شناسنامه ندارد و همین مانع مدرسه رفتنش شده است، می‌گوید:«مامانم می‌خواست برام شناسنامه بگیره، ولی شناسنامه خودش گرو مونده تو بیمارستان. برای تولد فرزند برادرم 500 هزار تومان بدهکار بودیم و شناسنامه مادرم را نگه داشتند، اگه آزاد بشه، می‌ره دنبال کار من.»

در اتاق دیگر بچه ها دور صندلی نشسته و تحت نظر مربی در حال نقاشی کشیدن هستند و سه نفر از آنها افغانستانی و یک نفر ایرانی است.

یاسر که به همراه عموی خود به ایران آمده است می گوید: به مدرسه نمی روم و سه برادر دارم که خانواده ام در افغانستان هستند و من با عموم در ایران هستم.

سبحان کودک 13 ساله اهل افغانستان می‌گوید: به دلیل مشکلات خانوادی اینجا هستم بعد از فوت مادرم، پدرم ازدواج کرد و من از خانه فرار کردم و از بهزیستی اصفهان من را اینجا تحویل  دادند رفته بودم اصفهان دنبال کار سوار اتوبوس شدم و در مسیر من را گرفتند.دوست دارم از اینجا بروم بیرون پیش برادرم که الان در قصابی کار می‌کند.

پس از پایان کلاس، بچه‌ها لحظاتی کوتاه برای ما تنبک می‌زنند. از آن سازهایی که شاید زمانی تنها راه زنده‌ماندن در خیابان بود، حالا صدایش در کلاس می‌پیچد، جایی امن و موقت برای کودکان کار.

 

.

 

مرکز شوق زندگی در شیرخوارگاه آمنه مکان دیگری بود که از آن بازدید شد. «شوق زندگی» الگویی نوین در ارائه خدمات جامع به کودکانی است که دچار وضعیت بحرانی هستند. مدلی که طی 1.5 سال اخیر در استان تهران راه‌اندازی شده و از جمله مهم‌ترین ویژگی‌های آن همکاری هم‌زمان نهادهایی چون دادستانی، پزشکی قانونی، نیروی انتظامی، اداره اتباع و بهزیستی در یک مکان مشترک است.

به گفته دکتر علیرضا محمدی، معاون سلامت اجتماعی سازمان بهزیستی استان تهران، در این مراکز تمام مراحل پذیرش، ارزیابی اولیه، مداخلات روانی-اجتماعی و ساماندهی کودک در کمتر از یک ساعت انجام می‌شود و این فرآیند چندماهه را به شدت تسهیل کرده است.

در مرکز شوق زندگی شیرخوارگاه آمنه، کودکانی با شرایط دشوار زندگی اعم از بی‌سرپرست و بدسرپرست در سنین زیر 18 سال پناه گرفته‌اند.

به محض ورود کودکان، آنها توسط روانشناس و پزشکی قانونی ویزیت اولیه به لحاظ کودک آزاری می‌شوند.

در کنار تیم‌های تخصصی روان‌شناسی، مددکاری اجتماعی و مراقبان مقیم، نقش مؤسسات مردم‌نهاد نیز در این چرخه پررنگ است. در مجتمع شوق زندگی برخی از همین نهادهای مدنی مستقرند و پیگیر بازپیوند کودکان با خانواده‌ها هستند چه در قالب بازگشت به خانواده اصلی و چه از مسیر فرزندخواندگی، فرآیندی که روزی در پیچ‌وخم دادگاه‌ها و پزشکی قانونی گم می‌شد، حالا در قالب یک نظام متمرکز و هماهنگ در این مرکز دنبال می‌شود.

سیاست بهزیستی، زندگی کودکان در خانواده است

سیاست کلی بهزیستی بر این استوار است که هیچ نهادی با بهترین امکانات و کادر تخصصی نمی‌تواند جای خالی خانواده را برای کودک پر کند. در مرحله نخست، تلاش‌ها بر بازپیوند کودک با خانواده اصلی متمرکز است. مؤسسات خانواده‌محور مستقر در این مراکز، در کنار مداخلات روانی و اجتماعی می‌کوشند آسیب‌های موجود در خانواده کودک را از فقر معیشتی گرفته تا اعتیاد، خشونت یا بی‌ثباتی روانی رفع کنند و اگر امکان بازسازی نسبی شرایط فراهم باشد، بازگشت کودک به خانواده اصلی هدف نخست و ارجح است.

اما واقعیت این است که همه کودکان چنین شانسی ندارند. برخی خانواده‌ای برای بازگشت ندارند یا شرایط خانواده به قدری پرخطر است که حتی مداخله هم پاسخی نمی‌دهد در این موارد، مرحله دوم وارد عمل می‌شود یعنی فرزندخواندگی.

در این مسیر، مؤسسات غیردولتی همراه با بهزیستی می‌کوشند کودکانی که پذیرش فرزندخواندگی برایشان ممکن است را با خانواده‌هایی هماهنگ کنند که شرایط روانی، اجتماعی و اقتصادی مطلوبی برای پرورش آنان دارند. فرآیند گزینش این خانواده‌ها، دقیق، چندمرحله‌ای و حساس است چرا که قرار است جای خالی بزرگ و زخم‌خورده‌ای از اعتماد، امنیت و محبت در وجود کودک به آرامی ترمیم شود.

سپردن 100 کودک به خانواده‌های میزبان

در مواردی که خانواده زیستی قابلیت پذیرش ندارد و نه شرایط فرزندخواندگی فراهم است، طرح «میزبان» به اجرا درمی‌آید طرحی که تاکنون بیش از 100 کودک را به خانواده‌هایی موقت سپرده که بسیاری از این موارد منجر به فرزندخواندگی دائمی شده‌اند.

با وجود تلاش‌های گسترده برای تسهیل فرزندخواندگی اما همه کودکان بی‌سرپرست یا بدسرپرست شانس برابر برای ورود به یک خانواده را ندارند. واقعیت این است که اغلب متقاضیان فرزندخواندگی، خواهان کودکان خردسال عموماً زیر 5 سال هستند.

اغلب کودکانی که به خانواده های میزبان واگذار می‌شوند یا نیاز به درمان دارند یا اینکه با توجه به شرایط سنی استقبالی از فرزندخواندگی آنها نمی‌شود.

شیرخواگاهی که اکنون دیگر کودک ندارد

به گفته محمد نصیری؛ مدیرکل بهزیستی استان تهران شیرخوارگاه رقیه که سال‌ها محل نگهداری کودکان بی‌سرپرست بود، اکنون دیگر کودکی در خود ندارد. طرح‌های «بازپیوند به خانواده اصلی»، «فرزندخواندگی» و «خانواده میزبان» چنان ثمربخش بوده‌اند که تمامی کودکان این مرکز به آغوش خانواده بازگشته‌اند چه خانواده‌ اصلی، چه خانواده‌ فرزندپذیر.

برای فرزندخواندگی چه مراحلی طی می‌شود؟

در فرایند فرزندخواندگی، سازمان بهزیستی تمامی جوانب قانونی، حقوقی، اجتماعی و روانی را به دقت بررسی می‌کند تا بهترین شرایط برای خانواده‌های متقاضی و کودکان فراهم شود. استعلام‌های لازم از مراجع ذیصلاح انجام می‌شود و خانواده‌ها در جلسات مشاوره شرکت می‌کنند تا آمادگی پذیرش کودک را داشته باشند.

همچنین کمیته‌های تخصصی در سطح شهرستان و استان تشکیل شده‌اند که با بررسی صلاحیت‌های روانی و اجتماعی خانواده‌ها، بهترین گزینه‌ها را انتخاب می‌کنند. آموزش‌های روانشناختی به خانواده‌ها ارائه می‌شود و ارتباط مستمر با آن‌ها برقرار است، بازدیدهای دوره‌ای از خانواده‌ها انجام می‌گیرد و در صورت بروز هرگونه مشکل، سازمان بهزیستی همراه و پشتیبان خانواده خواهد بود تا کودک در بهترین شرایط در کنار خانواده رشد کند.

گاهی اوقات، به دستور قضایی فرزندخواندگی فسخ می‌شود.آنگونه که معاون بهزیستی استان تهران می‌گوید: در این موارد نیز ابتدا مشاوره‌های روانشناختی انجام شده و در صورت تأیید روانشناسان، فرایند فسخ دنبال می‌شود. نداشتن مهارت‌های لازم در خانواده یکی از عوامل اصلی فسخ است و به همین دلیل سازمان بهزیستی تلاش دارد با افزایش مهارت‌های خانواده‌ها، مسیر فرزندپذیری را تسهیل کند و مشکلات احتمالی را کاهش دهد.

اورژانس اجتماعی؛ 123 صدای خاموش را می‌شنود

در همین مرکز، اورژانس اجتماعی نیز حضور فعالی دارد. تماس با شماره 123، آغازی برای مداخله در بحران‌هایی نظیر کودک‌آزاری، همسرآزاری، خودکشی، و خشونت خانگی است.

گروه‌های هدف اورژانس اجتماعی عبارتند از: زوجین متقاضی طلاق، افراد دارای اختلاف خانوادگی حاد، زنان و دختران آسیب‌دیده یا در معرض آسیب، کودکان خیابانی و کودکان کار، کودکانی که مورد سوءاستفاده جنسی قرار گرفته‌اند، افرادی که قصد خودکشی دارند یا اقدام به خودکشی کرده‌اند، و همچنین افراد در معرض کودک‌آزاری، همسرآزاری و سالمندآزاری.

به گفته محمدی معاون سلامت اجتماعی بهزیستی استان تهران، پهنه‌بندی خدمات اورژانس اجتماعی در استان تهران گسترش خواهد یافت و به زودی این خدمات در اماکنی مانند مترو و پایانه‌های مسافربری نیز ارائه می‌شود تا دسترسی آسان‌تر و سریع‌تر به کمک‌های فوری برای افراد در معرض آسیب فراهم شود.

وی در خصوص موضوع خودکشی در میان نوجوانان گفت: سازمان بهزیستی به طور ویژه به کودکان و نوجوانان در معرض آسیب ورود می‌کند و اقدامات قانونی لازم را برای حمایت از آنها انجام می‌دهد. این اقدامات شامل ساماندهی کودکانی است که در معرض خطر قرار دارند و پیگیری قانونی افرادی که مرتکب کودک‌آزاری شده‌اند.

محمدی افزود: برای کاهش خودکشی، تمام افراد به ویژه کودکان و نوجوانان تحت توجه قرار می‌گیرند اما مهم است که در صورت مواجهه با چنین شرایطی افراد با شماره 123 تماس بگیرند تا مدیریت فوری انجام شود. خدمات مشاوره‌ای، روانشناختی، حمایتی و معیشتی در بستر خانواده به فردی که افکار خودکشی دارد ارائه می‌شود.

همچنین اورژانس اجتماعی در حوزه خشونت علیه زنان نیز فعالیت دارد؛ زنانی که در معرض خطر قرار دارند به همراه فرزند زیر 12 سال خود در مراکزی مانند مرکز سلامت، مرکز تلاش و خانه امن ساماندهی می‌شوند تا از حمایت‌های لازم برخوردار شوند.

کودک آزاری بیشترین تماس با اورژانس اجتماعی

به گفته مسئول اورژانس اجتماعی مجتمع شوق زندگی شیرخوارگاه آمنه، بیشترین تماس‌ها با اورژانس اجتماعی در این مرکز مربوط به حوزه کودک‌آزاری است که در خانواده و مدرسه اتفاق می‌افتد. این کودک‌آزاری‌ها شامل جنبه‌های جسمی، جنسی و غفلت از کودک می‌شود.

وقتی کودکی در معرض خطر قرار می‌گیرد، همکاران ما به‌صورت تلفنی حکم قضایی دریافت می‌کنند و کودک از خانواده جدا شده و به مراکز بهزیستی منتقل می‌شود. صدور حکم جداسازی نیز از طریق مراکز شوق زندگی انجام می‌شود.

تماس کودکان برای گزارش خشونت علیه مادر

به گفته او، خشونت خانگی نیز به اورژانس اجتماعی گزارش می‌شود و حتی در برخی موارد اطلاع‌رسانی توسط خود کودکان انجام می‌گیرد ما تماس‌های متعددی از کودکان پنج تا 6 ساله دریافت کرده‌ایم که از خشونت علیه مادرشان خبر داده‌اند.پس از ورود به موضوع، همزمان به پلیس 110 نیز اطلاع داده می‌شود و تیم اورژانس اجتماعی همراه با پلیس وارد عمل می‌شوند. در نهایت در صورت لزوم زنان آسیب دیده به همراه کودکان خود به خانه امن ارجاع داده می‌شوند.

انتهای پیام/

نظرات کاربران

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

نرخ ارز

عنوان عنوان قیمت قیمت تغییر تغییر نمودار نمودار
دلار خرید 24759 0 (0%)
یورو خرید 28235 0 (0%)
درهم خرید 6741 0 (0%)
دلار فروش 24984 0 (0%)
یورو فروش 28492 0 (0%)
درهم فروش 6803 0 (0%)
عنوان عنوان قیمت قیمت تغییر تغییر نمودار نمودار
دلار 285000 0.00 (0%)
یورو 300325 0.00 (0%)
درهم امارات 77604 0 (0%)
یوآن چین 41133 0 (0%)
لیر ترکیه 16977 0 (0%)
ﺗﻐﯿﯿﺮات ﺑﺎ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ اﻧﺠﺎم ﺷﺪ