روشهای نفوذ اسرائیل میان دروزیان جنوب سوریه
اقتصاد ایران: در شرایط کنونی جامعه دروزی سوریه به ویژه در مناطق مرزی این کشور با سرزمینهای اشغالی و در منطقه جرمانا در حومه دمشق بر سر یک دوراهی مهم بین جاهطلبیهای استراتژیک رژیم صهیونیستی و رویکرد جدید حکومتداری جولانی قرار گرفته است.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، بامداد روز جمعه (12 اردیبهشت) نیروی هوایی رژیم صهیونیستی حملاتی را در دمشق انجام داد که اندکی پس از آن مشخص شد، محلی که بمباران شده مناطق اطراف کاخ ریاست جمهوری «الشعب» در کوه قاسیون و مشرف به شهر دمشق است. هدف قرار دادن اطراف مهمترین مرکز سیاسی سوریه، به معنای تصمیم رژیم صهیونیستی برای مداخله گستردهتر در تحولات این کشور بود. پس از این حمله دفتر نخست وزیری اسرائیل در بیانیهای اعلام کرد: «این پیامی به رژیم سوریه است و ارتش اسرائیل آماده است تا از ورود نیروهای متخاصم به روستاهای دروزی جلوگیری کند».
در ادامه، یسرائل کاتس، وزیر جنگ نیز تصریح کرد: «وقتی جولانی صبح از خواب بیدار میشود و نتایج حمله نیروی هوایی اسرائیل را میبیند، به خوبی میفهمد که اسرائیل مصمم است از آسیب رسیدن به دروزیها در سوریه جلوگیری کند. وظیفه اوست که از دروزیهای حومه دمشق در برابر حملات شورشیان جهادی محافظت کند و به صدها هزار دروزی در سویدا و کوهستانهای دروز اجازه دهد تا خودشان از خود دفاع کنند و نیروهای جهادی را به این جوامع نفرستد.»[1]
اگرچه حمله اخیر را میتوان نقطه عطفی در حملات رژیم صهیونیستی به سوریه دانست اما از دسامبر 2024 که نظام بشار اسد سرنگون شد، این رژیم به بهانههای مختلف سوریه را زیر آتش قرار داده است. با این حال در ادامه این روند، اسرائیلیها برای توجیهه حضور مستمر خود در جنوب این کشور، از کارت دروزیها استفاده کردند. در این راستا اسرائیل برنامههایی را در مناطق دروزینشین سوریه برای خود تعریف کرده است:
الف) ارائه تصویر جداییطلب از دروزیها
زمینههای حضور صهیونیستها در فضای سوریه و بهرهبرداری از اختلافات بین گروههای مذهبی در این کشور به دهه 1940 میلادی برمیگردد، زمانی که بین مسلمانان و دروزیهای سوریه درگیریهایی وجود داشت. در اوایل دهه 1940 «جنبش صهیونیستی» تلاش کرد تا تنش بین مسلمانان و دروزی ها را تشدید کند و از این مسئله به نفع کوچاندن دروزیهای سرزمین فلسطین به سوریه بهره ببرد.
حال و در سال 2025 نیز اسرائیل در ادامه همان رویکرد، ضمن نقض توافقنامه جدایی نیروها مصوب سال 1974 و اشغال مناطق وسیعی از سوریه، در تلاش است تا «اتحاد خونین» را گسترش دهد. اسرائیل این کار را با ایده به خدمت گرفتن نیروی کار دروزی در اراضی اشغالی و مداخله نظامی در جرمانا در دستور کار دارد. این اقدامات تلاشی برای احیای فانتزی نگرش ملیگرایانه دروزیها در خارج از چارچوب دولت رسمی سوریه است.
ب) ایجاد یک منطقه حائل عمیقتر و تثبیت کنترل بر جنوب سوریه
رژیم صهیونیستی به دنبال ایجاد یک منطقه حائل عمیقتر با تمرکز بر درعا، قنیطره و سویدا تحت گشتزنی گروههای دروزی مسلح متحد برای جلوگیری از هرگونه حضور نیروهای متخاصم ضد اسرائیل در آنجا و به عنوان مانعی در برابر هرگونه تلاش احتمالی دولت سوریه در آینده برای بازپس گیری قلمرو سابقش است.
همچنین رژیم صهیونیستی امیدوار است به کمک دروزیها مواضع نظامی اسرائیل در کوه هرمون را تقویت کند و عمق استراتژیک بیشتری را در برابر حزب الله لبنان در دره بقاع فراهم سازد تا از این طریق بتواند سیستمهای راداری دوربرد را نصب کند. در این راستا داشتن متحدی مانند دروزیها امکان سیطره بیشتر بر جنوب سوریه را برای اسرائیل فراهم میسازد.
ج) تجزیه سوریه
نتانیاهو در سخنانی اسرائیل را به عنوان نگاهبان جامعه دروزی معرفی کرده و تلاش دارد با انجام تحرکات نظامی نشان دهد این رژیم از دروزیها در برابر تهدیدات محافظت میکند. در این سناریو اسرائیل به طور گزینشی با گروههای دروزی وارد ارتباط میشود، در حالی که جمعیت عرب عمدتا سنی در درعا و قنیطره را به حاشیه میبرد. هدف اسرائیل تبدیل سوریه به عنوان یک کشور ضعیف و تقسیم شده به مناطق خودمختار در امتداد خطوط قومی است. اگر دروزیها بتوانند یک منطقه خودمختار تشکیل دهند، این یک نمونه برای سایر اقوام و گروههای سوریه خواهد بود. این خواستهها به نفع اسرائیل است؛ زیرا تلآویو، تقسیم سوریه را به نفع جاه طلبیهای منطقهای خود میداند.
ی)ایجاد کریدور داوود
در سوریه، یک حرکت اسرائیلی-آمریکایی-دروزی-کردی در حال شکلگیری است که به «کریدور دیوید/داوود» معروف است. این کریدور مسیر جدیدی را از بلندیهای جولان به استان دروزی سویدا متصل میکند که در نهایت این استان با برخورداری از یک نیروی نظامی مستقل تبدیل به یک خودمختاری واقعی خواهد شد و از آنجا این کریدور به شمال سوریه و منطقه کردنشین خواهد رسید. این مسیر (در صورت موفقیت) به یک محور ترابری و حمل و نقل تسلیحاتی از اسرائیل تا اقلیم کردستان عراق تبدیل میشود.[2]
تحقق اهدافی که رژیم صهیونیستی در سوریه مدنظر دارد، نیازمند سازوکارهایی برای نفود در جامعه دروزی است که در حال حاضر به چهار گزینه خلاصه میشود:
الف) اختلاف بر سر قانون اساسی جدید
از 13 مارس 2025، با دنبال انتشار اعلامیه قانون اساسی جدید سوریه روابط بین جامعه دروزی و دولت جولانی رو به وخامت گذاشته است. از جمله موارد اصلی اختلاف دروزیها و حکومت میتوان به تأسیس فقه اسلامی به عنوان پایه و اساس آن برای قانونگذاری، عدم وجود فدرالیسم، و فقدان نمایندگی تضمین شده اقلیت اشاره کرد. در میان چالشی که بین دولت مرکزی و دروزیها وجود دارد، رژیم صهیونیستی به دنبال سوء استفاده از این اختلافات، در تلاش برای ایجاد روابط با رهبران و گروههای کلیدی در منطقه و قرار دادن خود به عنوان یک محافظ و به طور بالقوه حتی یک دولت جایگزین است.
ب)نیازهای اقتصادی دروزیها
در 9 مارس، یسرائل کاتس، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی، به طور رسمی ابتکار جدیدی را اعلام کرد که براساس آن به کارگران دروزی سوریه اجازه میداد تا در بلندیهای جولان و در «جوامع اسرائیلی» کار کنند. گفته میشود حقوق پیشنهادی برای این کار بین 75 تا 100 دلار در روز اعلام شد که این پرداختی با توجه به اینکه حقوق یک افسر سوری حدود 300 دلار در ماه است، پول خوبی برای دروزیها در شرایط کنونی محسوب میشود. در واقع بحران اقتصادی، کمبود شغل، زیرساختهای نابود شده و شرایط مالی وخیم دروزیها اکنون تبدیل به عاملی شده که اسرائیل بتواند از طریق آن نفوذ بیشتری در این جامعه پیدا کند.
ج)رفتارهای خشونتبار علیه اقلیتها در سوریه
یکی از مسائلی که میتواند نفوذ رژیم صهیونیستی در بین دروزیهای سوریه را تسهیل کند، رفتارهای خشن دولت جولانی است. در ماه دسامبر و همچنین اوایل سال 2025 ویدئوهایی در شبکههای اجتماعی منتشر میشد که نشان میداد سطح خشونت داخلی در سوریه تکان دهنده است. برخورد خشونتبار نیروهای حکومت جولانی علیه اقلیت علوی، آتش زدن کلیساها و اعمال خشونت مذهبی بر ضد مسیحیان، از جمله این موارد بود. از همین رو کردها و دروزیها تمایلی ندارند درخواست جولانی برای خلع سلاح را بپذیرند.
د)سوء استفاده از احساسات دروزیهای اراضی اشغالی
در پی وقوع درگیریهایی که بین دروزیها و نیروهای جهادی در روز 10 اردیبهشت رخ داد که نتیجه آن کشته شدن حدود یکصد دروزی سوری بود، دروزیهای ساکن اراضی اشغالی در واکنش به این اتفاق دست به اعتراض خیابانی زدند. خشم آنها از وقوع جنایت در بین همکیشانشان، بهانهای شد تا نتانیاهو حمله به اطراف کاخ ریاست جمهوری سوریه را توجیه کند. وی پس از این حمله در بیانیهاش به این مسئله اشاره کرد و گفت: «وظیفه ماست که به خاطر برادران دروزی خود در اسرائیل و به خاطر وفاداری آنها به کشور و سهم عظیمشان در امنیت اسرائیل، از دروزیهای سوریه در برابر آسیب محافظت کنیم.» بنابراین اگر تاکنون درخواست رسمی از سوی دروزیهای ساکن فلسطین اشغالی برای مداخله دولت وجود نداشت، در شرایط فعلی این بهانه هم فراهم شده است.
رویکرد جامعه دروزی سوریه به مداخله رژیم صهیونیستی
با وجود این مسائل، رهبران جامعه دروزی تمایل دارند روابطشان مانند یکصد سال اخیر با دولت مرکزی و در چارچوب کشور سوریه حفظ شود. در این راستا روحانیون دروزی ضمن دیدار با جولانی و یا در سخنرانی و مواضع خود اعلام کردهاند آماده همکاری با دولت حاکم در دمشق هستند. در بین مردم هم این دیدگاه طرفداران زیادی دارد. انتشار تصاویری از دروزیها با پرچم سوریه و واکنش شدید آنها به اهتزاز پرچم اسرائیل در اوایل ماه مارس که مشخص نشد چه کسی این کار را کرده بود، مؤید عدم آمادگی دروزیها در خصوص همکاری با رژیم صهیونیستی است.
از سویی حملات رژیم صهیونیستی که ادعا میشود در دفاع از جامعه دروزی است، دروزیهای داخل اراضی اشغالی را نیز دچار اختلاف کرده است. بسیاری از آنها اکنون این سوال را مطرح میکنند که آیا این سیاست در خدمت منافع آنهاست یا برنامههای گستردهتری را دنبال میکند. بنابراین در شرایط کنونی جامعه دروزی بر سر یک دوراهی مهم بین جاهطلبیهای استراتژیک رژیم صهیونیستی و رویکرد جدید حکومتداری جولانی قرار دارد. تجربه تاریخی نشان میدهد دروزیهای سوری تمایلی به همکاری با نیروی بیگانه ندارند و به ویژه اینکه آنها نمیخواهند به عنوان کارگزاران صهیونیسم در سوریه دیده شوند.
پانوشت:
[1]. https://www.news1.co.il/Archive/001-D-500738-00.html
[2]. https://nziv.net/114135/