زیارت در حج| ربذه در آغوش ابوذر
اقتصاد ایران: امروز هم غریب است؛ مثل همان زمان که تنها به بیابان ربذه تبعید شد و در آن بیابان خشک و بیآب و علف جان داد؛ امروز هم غریب است و مزارش در مسیر فراموشی؛ اگرچه نامش در آسمانها میدرخشد؛ نام ابوذر که زبان تندش علیه بیعدالتی او را به تبعیدگاه ربذه بُرد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، مسجدالنبی و مسجدالحرام تنها حرمها و زیارتگاههایی نیستند که باید خود را به آنها برسانید و از سرچشمه نورانی و پرمعنا و معرفت آنها سیراب شوید. یادتان باشد که وجب به وجبِ شهرهای مدینهالنبی و مکه مکرمه جاهایی برای دیدن و زیارت و تأمل و تدبر دارد؛ جاهایی که بوی تاریخ میدهد، عطر رسول خدا و صحابهاش را، جاهایی که رد پای امیرالمومنان (ع) آنجاست و یاد و خاطره دردها و رنجهای اصحاب پیامبر (ص) و دوستداران علی(ع) را زنده میکند، یاد یار صبور و پراستقامتی همچون ابوذر را ...
زیارتگاههای مشهور و غیرمشهور زیادی در شهرهای مدینه و مکه و فاصله بین این دو شهر مقدس وجود دارد که نباید از کنار آنها به سادگی گذشت؛ که هر کدام از آنها یک تاریخ است و هزار عبرت...
یکی از این زیارتگاهها، مزار ابوذر غفاری است، البته به این صحابه بزرگ رسول خدا(ص) در دوران پس از مرگ نیز همچون زمان زندگانی ظلم شده و مزارش به نوعی در غربت و بدون جایگاهی فاخر و شایسته است.
همه ما ابوذر را به زبان تند و تیزش در برابر کفار و مشرکان و معاویه میشناسیم، یار و همراهی که تا پیامبر(ص) در حیات بود، در کنار ایشان و پس از فوت پیامبر نیز حامی علی (ع) و فرزندانش بود.
ابوذر تنها زندگی میکند، تنها میرود و تنها میمیرد
مزار ابوذر در بیابان ربذه است؛ همانجا که به آنجا تبعید شد و در میانه راه به وصال پروردگارش رسید. مکانی که تصور میشود قبر این صحابه پاک رسول خدا (ص) در آنجاست، در اطراف قریهای به نام «واسط»، در جاده قدیم مدینه ـ مکه واقع شده، که حدود 128 کیلومتر با مدینه فاصله دارد.
ابوذر یکی از چهار رکن اولیه شیعه است که هیچگاه از حمایت امام و مقتدای خویش علیبنابیطالب (ع) دست برنداشت و همیشه در دوران پس از پیامبر (ص) با شمشیر برنده زبان از جانشینی و ولایت علی (ع) دفاع و حمایت میکرد. از پیامبر اکرم (ص) احادیث بسیاری در مورد صداقت و راستگویی و ایمان ابوذر نقل شده است، از جمله اینکه «آسمان بر کسی سایه نیفکنده و زمین کسی را به خود ندیده که راستگوتر از ابوذر باشد»، یا «ای اباذر تو اهل بهشتی و پس از من تو را به خاطر دوستی اهل بیت من تبعید میکنند و تنها خواهی مرد.» و در جایی دیگر فرمودهاند: « ابوذر تنها زندگی میکند و تنها میرود و تنها میمیرد.»
ابوذر زراندوزیها و بیعدالتیهای موجود در جامعه را به شدت مورد انتقاد قرار میداد و در این راه متحمل صدمات فراوانی میشد. عثمان؛ خلیفه سوم او را به شام تبعید کرد، ولی معاویه که از جانب خلیفه حاکم شام بود از عثمان خواست قبل از این که ابوذر برای حکومت او نیز مشکلاتی را فراهم کند، وی را به مدینه برگرداند. خلیفه نیز او را به زادگاهش ربذه تبعید کرد و دستور اکید داد کسی حق مشایعت و بدرقهاش را ندارد، هرچند علی (ع) به همراه دو فرزندش و عمار بن یاسر به بدرقه ابوذر رفتند. حضرت علی(ع) در هنگام مشایعت دست بر شانه ابوذر زد و ایمانش را ستود و او را به صبر و پایداری و استقامت در راه خدا توصیه کرد.
همسر و دو فرزند ابوذر نیز همراه او به ربذه تبعید شده بودند. در بیابان ربذه همسر و پسر ابوذر پیش از ایشان وفات یافتند و آن مرد خدا با دختر خردسال خود در بیابان یکه و تنها ماند. سپس او نیز از دنیا رفت.
پس از فوت ابوذر چند نفر از شیعیان علی (ع) از جمله مالک اشتر و عبدالله بن مسعود در راه ربذه به او برخورد کردند و جنازه ابوذر را به خاک سپردند.
متاسفانه امروز به مدفن این صحابی بزرگوار کمترین اعتنایی نمیشود و بیم آن میرود که در آینده هیچ اثری نیز از آن باقی نماند.
شیعیان به دلیل عشق و علاقهای که به ابوذر دارند، در سفر به مدینه منوره، بسیار علاقمندند به منطقه ربذه رفته، از نزدیک قبر این صحابی مظلوم، غریب و جلیلالقدر را زیارت کنند.
از جمله بزرگانی که به این منطقه سفر کردهاند، مرحوم علاّمه محمدتقی جعفری است که خاطره زیارت ابوذر را با سیدمحمدباقر نجفی؛ نویسنده کتاب «مدینهشناسی» در میان گذاشته است.
استاد نجفی دراینباره مینویسد: «در اسفند سال 1356 وقتی از سفر پژوهشیِ مصر بازگشتم، حضور ایشان رسیدم، ضمن گفتوگو درباره پژوهشهایی که در مدینه و قاهره داشتم، یادی از سفر خود به مدینه و ربذه به میان آوردند. با تعجب پرسیدم: ربذه؟ گفتند: آری، با جمعی از دوستان همسفر، در مدینه ماشینی اجاره کردیم و خواستیم ما را به ربذه ببرد، راننده هم راه را میدانست و ما را به آنجا برد، در این سفر حال و هوای خاصی داشتیم، نیم ساعتی به طول انجامید تا آنجا رسیدیم، وقتی به بنای مخروبه قبر ابوذر، صحابی پیامبر اسلام (ص) رسیدیم، شور و حالی به ما دست داد که وصف ناپذیر است...».
انتهای پیام/