تجربه برجام، نقشه راه دیپلماسی ایران در مذاکرات
اقتصاد ایران: رهبر انقلاب بر بینتیجه بودن تجربه مذاکره با آمریکا بارها تاکید کردند لذا ایران امروز مسیر گفتوگو را دقیقاً بر همین تجربه بنا کرده است.
خبرگزاری مهر، گروه سیاست - نفیسه عبدالهی: «مذاکره با آمریکا هوشمندانه، عاقلانه و شرافتمندانه نیست و هیچ تأثیری در رفع مشکلات کشور ندارد؛ دلیل؟ تجربه!» این جمله صریح از رهبر معظم انقلاب اسلامی، در ۱۹ بهمن ۱۴۰۳ در دیدار با فرماندهان نیروی هوایی ارتش، مسیر و ماهیت گفتوگوهای غیرمستقیم فعلی میان ایران و آمریکا را بهروشنی تبیین میکند؛ مسیری که نه بر پایه اعتماد، بلکه بر پایه تجربهای پرهزینه بنا شده است. این موضع، نه صرفاً یک نگاه انتقادی، بلکه چارچوبی راهبردی برای مسیر جدید دیپلماسی ایران ترسیم میکند.
چهار دور از مذاکرات غیرمستقیم میان ایران و آمریکا در حالی سپری شده که فضای حاکم بر این گفتگوها بیش از هرچیزی با بی اعتمادی ساختاری تعریف میشود؛ بیاعتمادیای که ریشه در تجربه پرهزینه «برجام» دارد و به وضوح در بیانات اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی تبیین شد.
پذیرش شروط ایران از سوی آمریکا؛ آغاز از موضع قدرت
یکی از نکات راهبردی مذاکرات اخیر، پذیرش شروط ایران از سوی آمریکا بود. برخلاف گذشته، این بار جمهوری اسلامی ایران از ابتدا اعلام کرد که گفتوگوها تنها در چارچوب موضوع هستهای و بدون ورود به پروندههای موشکی و منطقهای انجام میشود؛ شرطی که آمریکا، با وجود تمایل اولیه به طرح مباحث مکمل، در نهایت ناچار به پذیرش آن شد.
همچنین برخلاف تصور عمومی، این بار محل مذاکرات نیز به پیشنهاد ایران و با هماهنگی عمان تعیین شد؛ چرخشی که نشان میدهد تهران بازیگر منفعل در زمین طراحیشده توسط دیگران نیست، بلکه با ابتکار عمل سیاسی، قواعد میدان را باز تعریف میکند.
گفتوگوهایی بدون امیدسازی رسانهای
برخلاف فضای رسانهای و امیدسازیهای بیپایه در جریان مذاکرات برجام، این بار هیچیک از مقامات ارشد ایرانی، حتی تیم مذاکرهکننده، از توافق قریبالوقوع یا رفع فوری تحریمها سخن نگفتهاند. این نگاه محتاطانه، نه نشانه ضعف، بلکه نشانه واقعگرایی پس از تجربهای پرهزینه است.
انتخاب مسیر مذاکره غیرمستقیم، خود حاوی پیام دیپلماتیک مهمی است؛ نه تنها اعتمادی به آمریکا وجود ندارد، بلکه حتی نشستن در یک اتاق مذاکره هم ضرورتی ندارد. این پیام، هم برای افکار عمومی داخلی و هم برای محافل سیاسی بینالمللی روشن و صریح است.
مواضع ثابت در برابر خصومت آمریکایی
از دیگر ابعاد مهم در روند فعلی، ثبات در ادبیات رسمی جمهوری اسلامی علیه سیاستهای خصمانه آمریکا است. مقامات ارشد نظام، اعم از رؤسای سهگانه، مذاکرهکنندگان و سخنگویان رسمی، با همان صراحت گذشته در نقد رفتار آمریکا موضع میگیرند. این ثبات موضع، نشانهای از حفظ گفتمان مقاومت در دل دیپلماسی است.
جمهوری اسلامی از آغاز، خطوط قرمز خود را به روشنی بیان کرده و به صراحت اعلام داشته که هرگونه انحراف از چارچوب موضوع هستهای، به معنای پایان مذاکرات خواهد بود. نکته مهمتر، آگاهی افکار عمومی داخلی نسبت به این خطوط قرمز است. مردم نیز انتظار دارند که گفتوگوها فقط در چارچوب حقوق هستهای ملت ایران و لغو مؤثر تحریمها دنبال شود.
مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا در مسقط، رم و دیگر ایستگاهها، صرفنظر از نتیجه نهایی، یک پیام مهم را به جهان منتقل کرده و آن اینکه جمهوری اسلامی ایران، دیپلماسی را از موضع قدرت، تجربه و هوشمندی راهبری میکند. آمریکا این بار ناچار شد شروط ایران را بپذیرد، مسیر مذاکره را تغییر دهد و چارچوب گفتوگو را در سطح مورد قبول تهران تنظیم کند.
این همان سیاست «عزت، حکمت و مصلحت» است که رهبر انقلاب بر آن تأکید دارند؛ سیاستی که تجربه تلخ گذشته را نادیده نمیگیرد، اما فرصتهای جدید را هم با صلابت و صبر دنبال میکند.