هدف از معرفی ضربالمثلها، آموزش زندگی به کودکان است
اقتصاد ایران: ابهری میگوید: هدف ما از معرفی ضربالمثلهای زنده، آموزش زندگی به کودکان است. یکی از بزرگترین مشکلات نظام تعلیم و تربیت ما این است که به فرزندانمان زندگیکردن را نمیآموزیم.
به گزارش خبرنگار مهر، «ضربالمثلها خود حلاوت لازم را دارند و واقعاً جذاب هستند. به نظر من، یکی از اشکالات ما این است که نتوانستهایم مجموعههای ضربالمثلها را در قالبهای متفاوت عرضه کنیم»، این بخشی از صحبتهای غلامرضا حیدری ابهری نویسنده مجموعه «ضرب المثلهای زنده» است. با او درباره این اثر به گفتگو نشستیم.
در این گفتگو آمده است؛
* آقای حیدری ابهری متن پشت جلد مجموعه «ضربالمثلهای زنده» ضربالمثلها را بهعنوان یک صندوق گنج معرفی میکند. منظور از این صندوق گنج چیست و چه انگیزهای شما را به خلق این مجموعه با چنین رویکردی سوق داد؟
بهراستی، تعبیر بهتری از «گنج» برای این ضربالمثلها نداشتم. اگر ما بدانیم که اینها در چه فرایندی تولید شدهاند و چقدر اثرگذار هستند، آنگاه متوجه خواهیم شد که گنج یعنی چه.
اینها ساختهشده یک نفر نیست. میلیونها نفر با ذوق، استعداد، ظرافت، طنزپردازی، مهربانی، اخلاص و شیرینزبانی خود دست به دست هم دادهاند تا این مجموعه فراهم شود. این به این معنا نیست که هر ضربالمثل به دست یک نفر شکل گرفته و جمع اینها میشود تعداد زیادی؛ نهتنها همان یک ضربالمثل توسط افراد زیادی شکل گرفته است؛ بلکه در طول تاریخ، این ضربالمثلها صیقل خورده و کمکم وزنی پیدا کردهاند. تناسبات واژهآراییهای اضافهشده به آنها و تناسبهای حاکم بر آنها به شکل کنونی درآمده که به دست ما رسیده است.
میخواهم مثالی بزنم. فرض کنید که در ابتدا مادری به فرزندش میگوید: «پسرم، تو کمی سختی بکش و کمی نان خالی بخور تا بعدها عمر راحتی داشته باشی و بتوانی نان و کره بخوری.». بعدها کسی واژه «تره» را به آن اضافه میکند و به همین سادگی اما با گذشت زمان، این جمله زیباتر میشود. حالا میگویند: «یکسال بخور نان و تره، صدسال بخور نان و کره!» این فرایند زمانبر بوده و وزن و مبالغههای ادبی آن بهتر شده است.
اگر ما توجه کنیم که این عبارات کوتاه و اثرگذار در چه فرایندی و توسط چه افرادی با چه ذوقهایی ساخته شدهاند، متوجه عمق آن خواهیم شد. نام این افراد را نمیشناسیم، اما نمک نگاهشان در این ضربالمثلها حضور دارد و این سرمایهای است که ادیبان حرفهای به ما منتقل کردهاند. این افراد، افرادی دور از جامعه یا متفاوت از آن نبودهاند و براساس تجارب خود این عبارات را شکل دادهاند. برای همین است که این عبارات ملموس است. این افراد نهتنها زندگی را از نزدیک درک کردهاند، بلکه در عین حال حکیمانی بیتابلو و نخبگانی بدون مدرک بودهاند که در عین حال عمق زندگی را درک کردند.
این حکیمان با دادن نسخههایی به ما کمک کردند تا از پیچ و خمها و دشواریهای زندگی به سهولت عبور کنیم. این نسخهها بدون تکلف و با سهلترین واژهها، کوتاهترین واژهها و صمیمانهترین ترکیبها در اختیار ما قرار داده شدهاند. همه حوزهها را شامل میشود. به شما عرض میکنم که شاید هیچ زمینهای در زندگی وجود نداشته باشد که درباره آن، ضربالمثل نداشته باشیم؛ این واقعاً ثروت بزرگی است.
* برای نگارش این مجموعه، از چه منابعی استفاده کردید و فرآیند جمعآوری این منابع چگونه بود؟
من به منابع مرسوم موجود در این زمینه مراجعه کردهام. این منابع شامل آثار مرحوم دهخدا و کتاب «۱۲ هزار ضربالمثل فارسی» و کتاب «کوچه» است. همچنین، مرحوم حسن ذوالفقاری که ارادت خاصی به ایشان دارم، در این حوزه کارهای ارزشمندی انجام دادهاند. من چندینبار از طریق فضای مجازی و تماسهای تلفنی با ایشان گفتگو داشتهام و ایشان نیز محبتهایی به من داشتند.
آقای ذوالفقاری با اثر «فرهنگ ضربالمثلهای فارسی» که شامل دو جلد قطور است، کار را بهنوعی به پایان رساند. اگر کسی به آن مجموعه مراجعه کند، تقریباً از مراجعه به دیگر مجموعهها بینیاز خواهد بود، مگر در مواردی که به کشف معنا نیاز باشد؛ چراکه مرحوم ذوالفقاری به معانی نپرداختهاند، برعکس کتاب «کوچه» یا کتاب مرحوم دهخدا و دیگر آثار که به معنا نیز توجه داشتهاند.
کار مرحوم ذوالفقاری صرفاً جمعآوری ضربالمثلها بوده است. البته ایشان نشانیهایی برای مراجعه به منابع دیگر ارائه دادهاند که میتواند به پژوهشگران کمک کند. حتی به ایشان گفتم که ای کاش مجموعهای فراهم میکردند که معانی ضربالمثلها نیز در آن نوشته شده باشد؛ که دیگر خدا رحمتشان کند از دنیا رفتند. میخواهم بگویم که منبع اصلی من در این زمینه، آثار مرحوم ذوالفقاری «فرهنگ ضربالمثلهای فارسی» بوده است، هرچند که از دیگر مجموعهها نیز بهره بردهام.
* مجموعه «ضربالمثلهای زنده» چه ارزش افزودهای برای نوجوانان دارد و چگونه میتواند بر رشد فرهنگی یا فکری آنها تأثیر بگذارد؟
من بهمنظور ارائه درسهای زندگیساز از ضربالمثلها، به حیوانات اشاره کردهام تا دوستان عزیز بتوانند آنها را مطالعه کنند. نخست آنکه معنای تمامی این ضربالمثلها بهوضوح بیان شده است؛ بهطوریکه هر ضربالمثلی را که مشاهده میکنند، معنا و کاربرد آن برایشان توضیح داده شده است؛ زیرا مراجعه به منابع مختلف ممکن است برای آنها دشوار باشد.
سپس اگر آن ضربالمثل مشابهاتی داشته باشد، به آنها نیز اشاره کردهام. در واقع، سعی کردهام که این مطالب ناظر به زندگی واقعی باشد. ارزش افزوده این مجموعه در این است که در یک فضای هنری و تصویری، با بهانهای بصری و ذوقی، ضربالمثلهایی درباره موضوعاتی همچون شیر یا مار ارائه شده است.
آقای سلماسی نیز این تصاویر را به زیبایی طراحی کردهاند. در این فضا که فضایی مفرح و دلنشین است، نوجوانان میتوانند این حکمتهای عمیق را دریافت کنند.
* چگونه زبان و لحن داستانها را تنظیم کردید تا کودکان و نوجوانان هم ضربالمثلها را درک کنند و هم از خواندن آنها لذت ببرند؟
ضربالمثلها خود حلاوت لازم را دارند و واقعاً جذاب هستند. به نظر من، یکی از اشکالات ما این است که نتوانستهایم مجموعههای ضربالمثلها را در قالبهای متفاوت عرضه کنیم. بهطور کلی، ما بیشتر به فضای الفبایی پرداختهایم یا به داستانهای امثال، نظیر آثار آقای رحماندوست، آقای میرکیایی و نیز جناب مرحوم آقای آذریزدی و دیگران. اما ظرفیت ضربالمثلها بسیار فراتر از اینهاست. ما میتوانیم موضوعات مختلفی را بهانه قرار دهیم تا ضربالمثلها برای بچهها ملموستر شوند.
من نیز سعی کردم قالبهای متنوعی را ارائه دهم که همه آنها در یک سطح نیستند. بهعنوان مثال، رنگآمیزی بهانهای شده است که من کاری را در حوزه ضربالمثل انجام دهم یا مثلاً خداشناسی که در آن نیز میتوان از ضربالمثلها بهره برد. این فضایی که کتاب برای بچهها ایجاد میکند، امیدوارم دلپذیر باشد.
نمایشگاه کتاب، فرصتی است که کودکان و خانوادهها با آثار جدید آشنا شوند. اگر کودکان، نوجوانان و والدینشان از شما بخواهند که بهعنوان نویسنده، درباره مجموعه «ضربالمثلهای زنده» برایشان صحبت کنید، این کتابها را چگونه به آنها معرفی میکنید؟
نخست، باید توجه داشت که هدف ما از معرفی ضربالمثلهای زنده، آموزش زندگی به کودکان است. یکی از بزرگترین مشکلات نظام تعلیم و تربیت ما این است که به فرزندانمان زندگیکردن را نمیآموزیم. ما به آنها انواع محاسبات ریاضی را یاد میدهیم، اما مهارتهای زندگی را نادیده میگیریم.
ضربالمثلها بهعنوان ابزاری برای آموزش زندگی با زبانی شیرین، دلپذیر و صمیمی عمل میکنند. به نظر من، اگر از همان ابتدا کودکان را با این آموزهها آشنا کنیم، ذهن آنها برای زندگی بهتر، آمادهتر خواهد بود. ضمن اینکه ادبیات بیان کودکان نیز با یادگیری این ضربالمثلها بهبود مییابد و قدرت انتخاب واژگان آنها افزایش مییابد.
این امر موجب بهبود تعاملات اجتماعی خواهد شد؛ چراکه بسیاری از درگیریهایی که در جامعه مشاهده میکنیم ناشی از ناتوانی افراد در بیان مقصود خود بهطور شفاف است. در واقع، آنها واژه یا تعبیر مناسب را پیدا نمیکنند. آشنایی با ضربالمثلها این توانایی را بهتدریج در کودکان ما ایجاد میکند تا بتوانند مقصود خود را بدون آزار رساندن به دیگران یا بدون سانسور خود بیان کنند.
در این دو جهت، به نظر من، کتاب میتواند کمک شایانی کند: نخست در بحث آموزههای زندگی و شناخت چگونگی زیستن بدون اینکه فشاری بر کودکان وارد شود یا حس کنند که تحت موعظه قرار دارند یا استقلالشان زیر سوال رفته است. همچنین فضایی مفرح نیز ایجاد میکند. از سوی دیگر، اگر کودکان ما ادبیات بهتری داشته باشند و قدرت انتخاب واژگانشان بالاتر باشد، انشاءالله تعاملات اجتماعی آنها نیز بهبود خواهد یافت.
* ناگفتهای باقی مانده است؟
در پایان، از دوستان هنرمند در نشر مهرک و افرادی که در آنجا مسئولیت اجرایی و مدیریتی را برعهده دارند، صمیمانه تشکر میکنم. خوشحالم که این کار به این شکل انجام شده است. انصافاً زحمت کشیدهاند و کار بسیار ارزشمند و زیبایی تولید و چاپ شده است. از آقای سلماسی نیز که تصویر کتاب را طراحی کرده و به کار کردن در این زمینه علاقهمند است،
سپاسگزاری میکنم.
امیدوارم که ما این گنجینهای که در اختیار داریم، یعنی ضربالمثلها را بیش از پیش قدر بدانیم. انشاءالله ادبیات کشورمان، چه شعر، چه نثر و چه ضربالمثلها، بهعنوان کالایی لوکس که تنها در دست ادبا باشد، مورد توجه قرار نگیرد. باید نقشهای بکشیم تا این آثار در دسترس فرزندانمان قرار گیرد و بچههای ما بتوانند از آن بهرهمند شوند.