وحشت کودکان از سرقت شبانه در سعادتآباد
اقتصاد ایران: ویدئویی ناراحت کننده از وحشت کودکان از سرقت شبانه در صرافهای سعادتآباد را مشاهده کنید.
برترینها: ویدئویی ناراحت کننده از وحشت کودکان از سرقت شبانه در سعادتآباد را مشاهده کنید.
ساعت ۲۲:۲۵ شامگاه پنجشنبه ۱۱ اردیبهشتماه، دو سارق با موتورسیکلتی که پلاک آن پوشانده شده بود، به خانهای در خیابان صرافهای سعادتآباد دستبرد زدند.
براساس گزارشهای اولیه، سارقان با هدف سرقت مدارک و اسناد مهم وارد این ساختمان شدند، اما برای صحنهسازی و ایجاد انحراف در مسیر تحقیقات، اقدام به برداشتن برخی وسایل دیگر از جمله طلا و دوربینهای عکاسی قدیمی نیز کردند.
* روایت شبی که خانهای در صرافهای سعادتآباد بیصدا غارت شد
سارقان با موتورسیکلتی با پلاک پوشاندهشده در یکی از کوچه های خیابان صرافهای سعادتآباد توقف کردند. آرام، بدون شتاب. نه نقاب داشتند، نه هراسی در چهرهشان دیده میشد. از روی دیوارگویی برای کاری از پیش تمرینشده آمده بودند.
خانه ساکت بود. پدر، مادر و سه کودک خردسالشان بیخبر از همهچیز، در خانه نبودند. اما در نبودشان، دو مرد غریبه با جسارت وارد شدند. هدفشان روشن بود: دستیابی به مدارک و اسناد خاص. اما برای آنکه همهچیز شبیه یک سرقت معمولی بهنظر برسد، برخی طلاها و دوربینهای عکاسی قدیمی خانه را هم با خود بردند.
وقتی این خانواده ۵ نفره به خانه بازگشتند، چراغهای خانه همه روشن بود. پشت دستگیره در خانه مبل راحتی گذاشته بودند تا هنگام سرقت صاحبخانه غافلگیرشان نکند. کشوها زیرورو شده خانه بهم ریخته بود هیچ چیز سرجای خودش نبود. با بررسی دوربین مداربسته ساختمان، مشخص شد یکی از سارقان بدون بیهیچ عجلهای از دیوار بالا رفته و با مهارتی عجیب خودش را به پنجره رسانده است. با ابزار خاصی پنجره را باز کرده و درست مثل فیلمها وارد خانه شده است.
مادر با صدایی لرزان میگوید: «نمیدانم اگر بچهها خانه بودند، چه میشد...». دختر کوچکترشان مدام میپرسد: «مامان، دزدها دوباره میان؟»
پلیس معتقد است که سرقت حرفهای بوده. معلوم بود دنبال مدارک خاصی بودند. ولی صحنهسازی کردهاند. جالب بود که چهرهشان را هم نپوشانده بودند و نقاب نداشتند؛ بیپروا بودند. حتی یک لحظه هم فکر نکرده بودند که ممکن بود سه بچهی کوچک در آن خانه خوابیده باشند.
مادر در ادامه میگوید: از آن شب خانهمان دیگر برایمان امن نیست. دزدها فقط چیزهایی مادی نبردند؛ آرامش ما را، حس امنیت بچههایم را و آن اعتماد سادهای که به چهاردیواری خانه داشتم، هم با خودشان بردند.
آنچه مسلم است، خاطره این سرقت برای خانوادهای که تنها چند ساعت از خانه دور بودند، تا مدتها از حافظهشان پاک نخواهد شد.