حجم اینترنت یک ایران صرف بغض ویرانگر آزیتا شد
اقتصاد ایران: آزیتا لاچینی چند شب پیش مهمان برنامهی شب یلدای «هزار و یک» در شبکهی نسیم بود؛ حضوری که خیلی زود از یک گفتوگوی معمول تلویزیونی عبور کرد و به لحظهای عمیقاً احساسی و ماندگار بدل شد.
برترینها: آزیتا لاچینی چند شب پیش مهمان برنامهی شب یلدای «هزار و یک» در شبکهی نسیم بود؛ حضوری که خیلی زود از یک گفتوگوی معمول تلویزیونی عبور کرد و به لحظهای عمیقاً احساسی و ماندگار بدل شد. لاچینی مقابل دوربین، با لبخندی که هنوز روی لب داشت، از فوت چهار فرزندش و همسرش گفت؛ جملهها آرام پیش میرفتند اما صدایش میلرزید، چانهاش برای لحظهای از کنترل خارج شد و بغضی که سالها انگار در سکوت مانده بود، خود را نشان داد. همان چند ثانیه کافی بود تا فضای برنامه تغییر کند و بینندگان، پشت صفحهی تلویزیون، درگیر احساسی مشترک شوند.
آن لحظه که چانه شما لرزید، آه از آن لحظه
او در همان گفتوگو، با صداقتی بیواسطه آرزو کرد که عمرش کفاف دیدن نوهاش را بدهد. جملهای ساده، اما پر از بار زندگی؛ جملهای که نه نیاز به توضیح داشت و نه به تاکید. آزیتا لاچینی حالا ۸۹ ساله است؛ زنی که بخش بزرگی از حافظهی جمعی ایرانیان، چه در تلویزیون و چه در دوبله، با صدای او و حضورش گره خورده. از «در پناه تو» تا «پدرسالار» و دهها اثر دیگر، رد پای او در کارنامهی تصویری چند دههی اخیر بهروشنی دیده میشود، اما بیش از هر چیز، لاچینی با دوبله شناخته میشود؛ صدایی آشنا که سالها بیآنکه دیده شود، همراه مخاطبان بوده است.
تو ای محرمترین یارم، به نام نامی مادر
خلق آن لحظهی احساسی مقابل دوربین، بعد از مدتها باعث شد تکهای از یک برنامهی صداوسیما در شبکههای اجتماعی دستبهدست شود و وایرال برود؛ اتفاقی که این روزها کمتر برای تولیدات تلویزیونی رسمی رخ میدهد. کاربران، نه فقط دربارهی اشکها و بغض لاچینی، بلکه دربارهی خودِ او حرف زدند؛ دربارهی رنجی که پشت لبخندش پنهان مانده و دربارهی نسلی که آرام و بیادعا بار سنگین زندگی را به دوش کشیده است.

این موج همدلی، بیارتباط با اتفاقی نبود که کمی پیشتر رخ داده بود؛ ویدیویی از آزیتا لاچینی منتشر شد که در آن ادعا میشد او مستأجر است. همان ویدیو هم واکنشهای گستردهای برانگیخت و بحثهایی را دربارهی وضعیت هنرمندان پیشکسوت، تنهایی در کهنسالی و بیپناهیِ چهرههایی که روزی ستونهای فرهنگ عمومی بودند، به راه انداخت. حالا با حضور او در «هزار و یک»، همهی این موضوعها دوباره به هم گره خوردند.
چه بیکرداری ای چرخ، سر کین داری ای چرخ
مسئلهی هنرمندان پیشکسوت، تنهایی یک فرد کهنسال، مفهوم مادرانگی و رنج از دست دادن فرزند، همگی در دل روایت آزیتا لاچینی تلاقی پیدا کردند و از او یک «کیس» قابل توجه ساختند؛ نمونهای زنده و انسانی که کاربران شبکههای اجتماعی بهشدت با آن همذاتپنداری کردند و واکنش نشان دادند. بسیاری نوشتند که اشکهای او، اشک یک نفر نبود؛ اشک نسلها بود.

رفتار و گفتار لاچینی انگار معنای زندگی و گذر عمر را، لابهلای تمام منازعات روزمرهی اقتصادی و سیاسی، دوباره به یاد مردم آورد. لحظهای کوتاه که یادآور شد پشت همهی آمارها و خبرها، انسانهایی هستند با خاطره، فقدان، امید و آرزو. شاید همین سادگی و صداقت بود که آن شب، آزیتا لاچینی را از یک مهمان برنامه، به تصویری ماندگار از رنج و وقار انسانی تبدیل کرد.
اکو ایران | ECO IRAN
ترکیه | Turkiye
آذربایجان| Azerbaijan
ترکمنستان|Turkmenistan
تاجیکستان|Tajikistan
قزاقستان |Kazakhstan
قرقیزستان |Kyrgyzstan
ازبکستان |Uzbekistan
افغانستان |Afghanistan
پاکستان | Pakistan
بانک مرکزی
بانک ملّی ایران
بانک ملّت
بانک تجارت
بانک صادرات ایران
بانک ایران زمین
بانک پاسارگاد
بانک آینده
بانک پارسیان
بانک اقتصادنوین
بانک دی
بانک خاورمیانه
بانک سامان
بانک سینا
بانک سرمایه
بانک کارآفرین
بانک گردشگری
بانک رسالت
بانک توسعه تعاون
بانک توسعه صادرات ایران
قرض الحسنه مهر ایران
بانک صنعت و معدن
بانک سپه
بانک مسکن
رفاه کارگران
پست بانک
بانک مشترک ایران و ونزوئلا
صندوق توسعه ملّی
مؤسسه ملل
بیمه مرکزی
بیمه توسعه
بیمه تجارت نو
ازکی
بیمه ایران
بیمه آسیا
بیمه البرز
بیمه دانا
بیمه معلم
بیمه پارسیان
بیمه سینا
بیمه رازی
بیمه سامان
بیمه دی
بیمه ملت
بیمه نوین
بیمه پاسارگاد
بیمه کوثر
بیمه ما
بیمه آرمان
بیمه تعاون
بیمه سرمد
بیمه اتکایی ایرانیان
بیمه امید
بیمه ایران میهن
بیمه متقابل کیش
بیمه آسماری
بیمه حکمت صبا
بیمه زندگی خاورمیانه
کارگزاری مفید
کارگزاری آگاه
کارگزاری کاریزما
کارگزاری مبین سرمایه