دیپلماسی با چشمان بسته؛ نوبل برای معمار تحریم و ترور؟
اقتصاد ایران: امید بستن به تغییر رفتار فردی که اساساً بر پایه «ایرانستیزی» و حمایت بیقید و شرط از صهیونیسم هویت یافته، بازی در زمین گفتمانی است که تنها نتیجه آن تضعیف اقتدار و عزت ملت ایران خواهد بود.
خبرگزاری مهر؛ حسین کشتکار: اظهارات اخیر عراقچی، وزیر امور خارجه، در گفتگو با الجزیره پیرامون امکان مذاکره با ترامپ، پرسشهایی جدی و تاملبرانگیز ایجاد میکند. در حالی که منطقه در آتش جنایات بیسابقه رژیم صهیونیستی میسوزد و ردپای مستقیم حمایتهای تسلیحاتی و سیاسی ایالات متحده نیز به روشنی در این جنایات دیده میشود، سخن گفتن از «جایزه صلح نوبل» برای فردی چون ترامپ، فراتر از یک تاکتیک دیپلماتیک، به نظر میرسد نوعی نادیده انگاشتن واقعیتهای خونین میدان است.
عراقچی در بخشی از سخنان خود، به نوعی مدعی شده است که ترامپ میتوانست با تغییر رویکرد نسبت به ایران و ادامه مذاکرات، به جایزه صلح نوبل دست پیدا کند و همچنان این هدف را برای او در دسترس میبیند.
چطور میتوان چشمان خود را بر سابقه سیاه ترامپ در خروج از برجام، وضع «فشار حداکثری» و ترور سردار سلیمانی، حمله به تأسیسات هستهای، حمایت مطلق از رژیم صهیونیستی برای حمله به کشورمان و دهها مورد مشابه دیگر بست و برای او ردای «صلحطلب نوبل» دوخت؟ گره زدن اعتبار یک جایزه جهانی به اراده کسی که نماد پیمانشکنی و قلدری بینالمللی است، نوعی تقلیلگرایی در سیاست خارجی محسوب میشود.
این اظهارات در حالی مطرح میشود که آمریکا نه تنها در حرف، بلکه در عمل و با اعزام تجهیزات پیشرفته، در حملات اخیر رژیم صهیونیستی به خاک ایران و منافع منطقه همراهی مستقیم داشته است. امید به «نظر مثبت» دشمنی که در میانه مذاکرات غیرمستقیم، ماشه جنگ را علیه ما میچکاند، با کدام منطق واقعگرایانه در سیاست خارجی همخوانی دارد؟ آیا واقعاً اگر ترامپ، مذاکره با ایران را چند صباحی بیشتر ادامه میداد، شایسته جایزه صلح نوبل میبود؟
استفاده از اهرم «جایزه صلح» برای ترغیب رئیسجمهوری که سیاستهایش محور اصلی بیثباتی در خاورمیانه بوده، جفا به مفاهیم والایی مانند صلح، آزادگی و استقلال ملتهاست. صلح واقعی نه از مسیر لبخند به دیکتاتورها، بلکه در ایستادگی مقابل زورگویی به دست میآید.
باید از دستگاه دیپلماسی پرسید: آیا عزت ملت ایران و خونهای پاکی که در مسیر مقاومت ریخته شده، با چنین مشوقهای حقیرانهای سازگار است؟ آیا بازی با «توهمات جاهطلبانه» مردی خودخواه که سیاست را تنها از دریچه معاملات تجاری و قلدرمآبی میبیند، میتواند تضمینکننده امنیت ملی ما باشد؟
امید بستن به تغییر رفتار فردی که اساساً بر پایه «ایرانستیزی» و حمایت بیقید و شرط از صهیونیسم هویت یافته، بازی در زمین گفتمانی است که تنها نتیجه آن تضعیف اقتدار و عزت ملت ایران خواهد بود. دیپلماسی نباید به قیمت نادیده گرفتن واقعیتهای سخت میدان و ساده انگاری تجربیات سیاسی ملتهای مقاوم منطقه تمام شود.
به جای ترسیم چهرهای صلحطلب از ترامپ، انتظار میرود دستگاه دیپلماسی بر پایه واقعیتهای موجود و با تکیه بر قدرت درونی و همگرایی منطقهای، پاسخی مقتدرانه به زیادهخواهیهای واشنگتن بدهد. صلح نوبل پیشکش کسانی باشد که دستشان به خون کودکان غزه و قهرمانان ملی ما آلوده نیست.
اکو ایران | ECO IRAN
ترکیه | Turkiye
آذربایجان| Azerbaijan
ترکمنستان|Turkmenistan
تاجیکستان|Tajikistan
قزاقستان |Kazakhstan
قرقیزستان |Kyrgyzstan
ازبکستان |Uzbekistan
افغانستان |Afghanistan
پاکستان | Pakistan
بانک مرکزی
بانک ملّی ایران
بانک ملّت
بانک تجارت
بانک صادرات ایران
بانک ایران زمین
بانک پاسارگاد
بانک آینده
بانک پارسیان
بانک اقتصادنوین
بانک دی
بانک خاورمیانه
بانک سامان
بانک سینا
بانک سرمایه
بانک کارآفرین
بانک گردشگری
بانک رسالت
بانک توسعه تعاون
بانک توسعه صادرات ایران
قرض الحسنه مهر ایران
بانک صنعت و معدن
بانک سپه
بانک مسکن
رفاه کارگران
پست بانک
بانک مشترک ایران و ونزوئلا
صندوق توسعه ملّی
مؤسسه ملل
بیمه مرکزی
بیمه توسعه
بیمه تجارت نو
ازکی
بیمه ایران
بیمه آسیا
بیمه البرز
بیمه دانا
بیمه معلم
بیمه پارسیان
بیمه سینا
بیمه رازی
بیمه سامان
بیمه دی
بیمه ملت
بیمه نوین
بیمه پاسارگاد
بیمه کوثر
بیمه ما
بیمه آرمان
بیمه تعاون
بیمه سرمد
بیمه اتکایی ایرانیان
بیمه امید
بیمه ایران میهن
بیمه متقابل کیش
بیمه آسماری
بیمه حکمت صبا
بیمه زندگی خاورمیانه
کارگزاری مفید
کارگزاری آگاه
کارگزاری کاریزما
کارگزاری مبین سرمایه