یک استاد دانشگاه: شهر ترمیمی با کاهش تعارضات شهری، احساس تعلق شهروندان را تقویت میکند
اقتصاد ایران: ایسنا/خراسان رضوی دانشیار گروه حقوق کیفری و جرمشناسی دانشگاه تربیت مدرس گفت: مطالعات تجربی در حوزه عدالت کیفری نشان داده است که میان شدت مجازات و کاهش پایدار جرم رابطه معناداری وجود ندارد و رویکرد عدالت ترمیمی میتواند جایگزینی انسانیتر و اثربخشتر برای سیاستهای کیفری سنتی باشد.
محمد فرجیها چهارشنبه ۲۶ آذرماه در سلسله نشستهای «گفتمان توسعهشهری مشهد» و پیشهمایش «شهر ترمیمی» با محوریت مشارکتپذیری در ساختن فضاهای عمومی شهری که در دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد، اظهار کرد: در چهار دهه اخیر تحول مهمی در مطالعات حقوقی و کیفری رخ داده و آن ورود روششناسیهای علمی و تجربی به دانشکدههای حقوق است؛ رویکردی که پیشتر در رشتههایی مانند پزشکی، اقتصاد و معماری رایج بوده است.
وی افزود: این تحول به اساتید و پژوهشگران حقوق این امکان را داد تا سیاستهای قانونگذاری و مداخلات کیفری را بهصورت علمی ارزیابی کنند و بررسی شود که آیا قوانین و تصمیمات اتخاذشده به اهداف موردنظر رسیدهاند یا خیر.
فرجیها بیان کرد: با ورود این رویکرد به حوزه عدالت کیفری، بسیاری از پیشفرضها و پیشداوریهای رایج در سیاستگذاری کیفری زیر سؤال رفت. برای نمونه، این تصور که مجرم همواره فردی محاسبهگر است و با تشدید مجازات از ارتکاب جرم منصرف میشود، در بسیاری از مطالعات تجربی تأیید نشده است.
رابطه معنادار و پایداری میان شدت مجازات و بازدارندگی وجود ندارد
این دانشیار حقوق کیفری تصریح کرد: یافتههای پژوهشی نشان میدهد رابطه معنادار و پایداری میان شدت مجازات و بازدارندگی وجود ندارد. امنترین کشورهای جهان، کشورهایی هستند که نظامهای کیفری ملایمتر، انسانیتر و ترمیممحور دارند؛ مانند کشورهای اسکاندیناوی که حتی در برخی موارد با کاهش جمعیت کیفری، اقدام به تعطیلی زندانها کردهاند.
وی با اشاره به مفهوم عدالت ترمیمی گفت: در این رویکرد، جرم صرفاً نقض یک قاعده قانونی تلقی نمیشود، بلکه آسیبی به روابط انسانی است که باید ترمیم شود. به همین دلیل، گفتوگو، مشارکت، مذاکره و یافتن راهحلهای مشترک میان طرفین جایگزین تمرکز صرف بر مجازات میشود.
فرجیها افزود: خوشبختانه در ایران نیز طی دو تا سه دهه اخیر، مفاهیمی مانند جرمزدایی، کیفرزدایی و کاهش استفاده از مجازات حبس در اسناد و سیاستهای قضایی مطرح شده که نشاندهنده فاصله گرفتن تدریجی از رویکردهای سختگیرانه گذشته است.
وی با بیان اینکه عدالت ترمیمی تنها به حوزه کیفری محدود نمانده است، اظهار کرد: این رویکرد به حوزههایی مانند مدرسه ترمیمی، رسانه، سینما و حتی طراحی شهری نیز تسری یافته است. شهر ترمیمی شهری است که مقررات آن بهگونهای تنظیم میشود که شهروندان برای اداره زندگی روزمره خود با کمترین تعارض و بیشترین امکان تعامل مواجه باشند.
این استاد دانشگاه تأکید کرد: در شهر ترمیمی، بهجای رویکرد سلبی و منع مداوم، مسیرهای جایگزین به شهروندان نشان داده میشود؛ اینکه کجا فعالیت کنند، کجا توقف داشته باشند و چگونه قوانین را رعایت کنند. این نگاه تنظیمگرانه میتواند به کاهش تعارضات شهری و افزایش احساس تعلق شهروندان کمک کند.
فرجیها با اشاره به نقش طراحی شهری در تقویت سرمایه اجتماعی گفت: طراحی شفقتمحور فضاهای عمومی، خانوادهمحوری، سلامت روان، امنیت شهری و حملونقل مناسب از مؤلفههای اساسی شهر ترمیمی هستند؛ مؤلفههایی که پس از تجربه همهگیری کرونا اهمیت آنها بیش از گذشته آشکار شده است.
وی در پایان خاطرنشان کرد: مشارکتپذیری شهروندان در طراحی فضاهای عمومی، پرهیز از ادبیات تبعیضآمیز در مدیریت شهری و بهرسمیتشناختن گروههای مختلف اجتماعی از الزامات تحقق شهری است که همه ساکنان آن احساس تعلق، کرامت و امنیت داشته باشند.
مشارکتپذیری در شهر ترمیمی نیازمند گفتوگوی روایتهاست
حسین معروفی- استادیار گروه شهرسازی دانشگاه فردوسی مشهد در ادامه این سلسله نشستهای گفتمان توسعه شهر مشهد، اظهار کرد: مشارکت در شهر ترمیمی یک «طرح» یا «تکنیک» نیست، بلکه فرآیندی اجتماعی است که بدون درک روایتهای متکثر کنشگران شهری، به ابزاری برای کاهش مقاومت و مشروعیتبخشی به تصمیمات از پیشگرفتهشده تبدیل میشود.
وی افزود: یکی از چالشهای اساسی در گفتمان شهر، فهم نادرست مفهوم مشارکت است. مشارکت در خودِ طرح محقق نمیشود و طرح صرفاً یک ابزار است؛ نمیتوان انتظار داشت با ابزارهایی مانند طرح کاربری زمین یا چیدمان فعالیتها، مشارکت اجتماعی نهادینه شود.
وی با اشاره به اهمیت درک روایتهای متفاوت در مسائل شهری افزود: ما در شهر با یک روایت واحد مواجه نیستیم، بلکه با مجموعهای از روایتها سروکار داریم. حقیقت شهری در خودِ مسئله نیست، بلکه در زاویه دید، منافع و هویت کنشگران شکل میگیرد؛ روایت دولت، روایت سرمایهگذار، روایت ساکنان و روایت پژوهشگر همگی میتوانند منطقی باشند، اما متفاوتاند.
معروفی ادامه داد: شهرسازی، اگر میدان مواجهه و گفتوگوی روایتها نباشد، عملاً امکان تحقق ندارد. مشارکتپذیری در شهر ترمیمی مستلزم کنار هم قرار گرفتن روایتهای دانشگاهیان، مردم، سرمایهگذاران و سیاستگذاران است؛ امری که فرآیند تصمیمگیری شهری را پیچیده، اما معنادار میکند.
این عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد با انتقاد از برداشتهای رایج دانشگاهی از مشارکت گفت: متأسفانه در محیط آکادمیک، مشارکت اغلب به نظریههایی مانند «نردبان مشارکت مردمی» تقلیل یافته است؛ در حالی که این الگوها، دستکم در بستر اجتماعی و نهادی ایران، کارآمدی محدودی دارند و نمیتوان آنها را نسخهای جهانشمول تلقی کرد.
وی تصریح کرد: در بسیاری از پروژههای نوسازی شهری، مشارکت بهعنوان یک تکنیک برای کاهش مقاومت اجتماعی و مدیریت اعتراضات ساکنان به کار گرفته میشود. در این رویکرد، مشارکت بیشتر نوعی صحنهآرایی از پیش طراحی شده است تا فرآیندی واقعی برای تصمیمسازی مشترک.
معروفی با اشاره به تجربههای میدانی خود در حوزه نوسازی شهری گفت: حتی ابزارهایی مانند خرید مستقیم املاک که در ادبیات فارسی اغلب بهعنوان سازوکاری برای بیرونراندن ساکنان معرفی میشود، در عمل نوعی رابطه قدرت، مذاکره و چانهزنی میان دولت محلی و ساکنان ایجاد میکند که نمیتوان آن را نادیده گرفت. این فرآیند اگرچه نابرابر، اما واجد عناصر مشارکتی است که باید در مطالعات شهری مورد توجه قرار گیرد.
وی افزود: در بسیاری از طرحها، مشارکت صرفاً به گروههایی با توان مالی یا سرمایه اجتماعی بالاتر محدود شده و گروههایی مانند مستأجران عملاً از فرآیند تصمیمگیری حذف شدهاند؛ در حالی که این گروهها نیز ذینفعان اصلی زندگی محلهای هستند.
این استاد شهرسازی با تأکید بر «حق زندگی محلهای» گفت: بخش مهمی از مطالبات ساکنان، حق ماندن در محله، حفظ پیوندهای اجتماعی و زیست روزمره در جایی است که آن را «خانه» مینامند؛ حقی که در اغلب طرحها و گفتمانهای نوسازی شهری نادیده گرفته شده است.
وی در پایان خاطرنشان کرد: مشارکت مفهومی وابسته به بستر اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی هر شهر است و نمیتوان آن را با مدلهای استاندارد و یکسان تعریف کرد. مشارکت در مشهد، بافت پیرامون حرم و یا سایر شهرها و محلات، هر یک منطق و سازوکار خاص خود را دارد و شهر ترمیمی بدون توجه به این تفاوتهای محلی تحقق نخواهد یافت.
مشارکت واقعی پیششرط تحقق شهر ترمیمی است، نه یک نمایش مدیریتی
سپس حسین بحرینی- استاد تمام گروه شهرسازی دانشگاه تهران و استاد مدعو گروه شهرسازی دانشگاه فردوسی مشهد در ادامه این سلسله نشستهای گفتمان توسعهشهری مشهد و پیشهمایش شهر ترمیمی اظهار کرد: مسئله مشارکت محلی در ایران ریشهای تاریخی دارد و دستکم در یک قرن اخیر، همواره با ضعفهای ساختاری و نهادی همراه بوده است؛ بهگونهای که مشارکت واقعی شهروندان در فرآیندهای برنامهریزی و تصمیمگیری شهری کمتر محقق شده است.
وی افزود: شهرسازی در همه جای دنیا، بهویژه در شهرهای بزرگ، مسئولیتی خطیر در قبال کیفیت زندگی شهروندان بر عهده دارد، اما یکی از بخشهای مغفول و تاریک این حوزه، پاسخ به این پرسش اساسی است که «شهرسازی برای چه کسانی و با چه منطقی انجام میشود؟» طرح مباحث انسانمحور، عدالتمحور و مشارکتی نیز از همین دغدغهها نشأت گرفته است.
بحرینی با اشاره به شکلگیری رویکردهای جدید در شهرسازی گفت: در کنار نگاههای فنی و تکنوکراتیک، رویکرد «شهرسازی همکارانه» بهعنوان یکی از مهمترین مسیرهای تحقق مشارکت مطرح شده است؛ رویکردی که مشارکت را ابزاری برای ایجاد تعادل میان خواستهها، ترجیحات و منافع گاه متضاد گروههای مختلف اجتماعی میداند.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: مشارکت زمانی معنا پیدا میکند که به توانمندسازی جامعه مدنی منجر شود و وضعیت شهروندان را از حالت انفعالی به کنشگری فعال تغییر دهد. در چنین شرایطی، مردم خود را نسبت به فضاهای عمومی، تصمیمات شهری و سرنوشت محیط زندگیشان مسئول میدانند.
وی با بیان اینکه مشارکت واقعی میتواند به توزیع قدرت تصمیمگیری در سطوح پایینتر منجر شود، افزود: مشارکت، مشروعیت تصمیمات شهری را افزایش میدهد و بهجای تمرکز صرف قدرت در نهادهای رسمی، امکان اثرگذاری گروههای مختلف ذینفع را فراهم میکند؛ مشروط بر آنکه با آگاهیبخشی، ایجاد انگیزه و پذیرش تکثر اجتماعی همراه باشد.
بحرینی با انتقاد از مشارکتهای صوری و نمایشی در برخی پروژههای شهری گفت: تجربههای داخلی و خارجی نشان میدهد مشارکتهایی که صرفاً در ظاهر و بدون ارتباط واقعی با خواست مردم انجام میشود، نهتنها به بهبود وضعیت شهری منجر نمیشود، بلکه بیاعتمادی اجتماعی را نیز تشدید میکند.
وی با اشاره به نمونههایی از پروژههای شهری ناموفق خاطرنشان کرد: در بسیاری موارد، تصمیمات از پیشگرفتهشده به نام مشارکت اجرا میشوند، در حالی که گروههای ذینفع واقعی یا نادیده گرفته شدهاند یا امکان اثرگذاری مؤثر نداشتهاند. این نوع مشارکت، در عمل ضد مشارکت است.
این استاد شهرسازی در پایان تأکید کرد: مشارکت موفق نیازمند پیششرطهایی مانند بهرسمیتشناختن تنوع اجتماعی، شفافیت فرآیندها، توزیع عادلانه منافع و طراحی سازوکارهایی است که حضور شهروندان را معنادار و اثرگذار کند. بدون این الزامات، تحقق شهر ترمیمی صرفاً در سطح گفتمان باقی خواهد ماند.
انتهای پیام
اکو ایران | ECO IRAN
ترکیه | Turkiye
آذربایجان| Azerbaijan
ترکمنستان|Turkmenistan
تاجیکستان|Tajikistan
قزاقستان |Kazakhstan
قرقیزستان |Kyrgyzstan
ازبکستان |Uzbekistan
افغانستان |Afghanistan
پاکستان | Pakistan
بانک مرکزی
بانک ملّی ایران
بانک ملّت
بانک تجارت
بانک صادرات ایران
بانک ایران زمین
بانک پاسارگاد
بانک آینده
بانک پارسیان
بانک اقتصادنوین
بانک دی
بانک خاورمیانه
بانک سامان
بانک سینا
بانک سرمایه
بانک کارآفرین
بانک گردشگری
بانک رسالت
بانک توسعه تعاون
بانک توسعه صادرات ایران
قرض الحسنه مهر ایران
بانک صنعت و معدن
بانک سپه
بانک مسکن
رفاه کارگران
پست بانک
بانک مشترک ایران و ونزوئلا
صندوق توسعه ملّی
مؤسسه ملل
بیمه مرکزی
بیمه توسعه
بیمه تجارت نو
ازکی
بیمه ایران
بیمه آسیا
بیمه البرز
بیمه دانا
بیمه معلم
بیمه پارسیان
بیمه سینا
بیمه رازی
بیمه سامان
بیمه دی
بیمه ملت
بیمه نوین
بیمه پاسارگاد
بیمه کوثر
بیمه ما
بیمه آرمان
بیمه تعاون
بیمه سرمد
بیمه اتکایی ایرانیان
بیمه امید
بیمه ایران میهن
بیمه متقابل کیش
بیمه آسماری
بیمه حکمت صبا
بیمه زندگی خاورمیانه
کارگزاری مفید
کارگزاری آگاه
کارگزاری کاریزما
کارگزاری مبین سرمایه