معادن ایران قتلگاه کارگران

اقتصاد ایران: محیط کار در بسیاری از معادن کشور هنوز با استانداردهای جهانی فاصله دارد. کارگران معمولا در شیفت‌های طولانی‌مدت، گاه تا ۱۲ ساعت، در فضاهایی تاریک، مرطوب و مملو از گردوغبار کار می‌کنند. فرسودگی تجهیزات، نظارت ناکافی و بی‌توجهی به مقررات ایمنی، زمینه‌ساز حوادث متعدد شده است. تنها در نیمه نخست سال ۱۴۰۳ خورشیدی، گزارش‌ها از دست‌کم ۱۰ حادثه معدنی خبر دادند که جان ۱۳ کارگر را گرفت. در فاجعه انفجار معدن زغال‌سنگ طبس در 1403 نیز گزارش‌های رسانه‌ای از ۳۱ تا بیش از ۵۰ کشته سخن گفتند؛ حادثه‌ای که یکی از مرگبارترین موارد در سال‌های اخیر محسوب می‌شود. طبق آمارهای رسمی در بازه ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹، بیش از سه هزار حادثه معدنی در ایران ثبت شده که ۱۳ هزار مجروح و بیش از ۴۳۰ کشته بر جای گذاشته است. این ارقام، نرخ بالای حوادث شغلی در بخش معدن را نسبت به میانگین جهانی نشان می‌دهد.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از شرق، در عصر حاضر، مفهوم «کار» بیش از هر زمان دیگری نیازمند بازاندیشی است. در بسیاری از جوامع، هنوز این باور ریشه‌دار وجود دارد که کار سخت و بی‌وقفه، نشانه اخلاق و پیشرفت است. بااین‌حال، تجربه‌های تاریخی و پژوهش‌های فلسفی نشان داده‌اند که این نگرش، گاه انسان را از معنا، خلاقیت و آسایش محروم می‌کند. برتراند راسل، فیلسوف نامدار بریتانیایی، در کتاب خود در ستایش بطالت (۱۹۳۲) این باور را به چالش می‌کشد. او معتقد است که «بطالت»، در معنای اوقات فراغت خلاق و آگاهانه، نه گناه که سرچشمه پیشرفت انسانی است. در پرتو اندیشه‌های راسل، می‌توان به وضعیت کارگران معدنی در ایران نگریست؛ گروهی که بارِ سنگین توسعه را بر دوش دارند، اما کمتر از میوه‌های آن بهره‌مند می‌شوند.

راسل و نقد فرهنگ کار بیش از حد

راسل در کتاب خود استدلال می‌کند که تقدیس «کار سخت» محصول نظام‌های اقتصادی است که از نیروی کار انسان برای انباشت ثروت اقلیت بهره می‌گیرند. به باور او، اگر فناوری به‌درستی به کار گرفته شود، جامعه می‌تواند با چهار ساعت کار روزانه تمام نیازهای اساسی خود را برآورده کند و بقیه زمان را به خلاقیت، آموزش و زندگی انسانی‌تر اختصاص دهد. از نظر راسل، تمدن نه از کار مداوم، بلکه از فراغتی زاده می‌شود که به اندیشه و نوآوری مجال می‌دهد. این دیدگاه، امروزه نیز معنایی عمیق دارد، به‌ویژه در کشورهایی که نیروی کار، زیر بار فشار جسمی و روانی بی‌پایان فرسوده می‌شود.

جایگاه معدن و نقش کارگران در اقتصاد ایران

ایران با داشتن بیش از ۶۸ نوع ماده معدنی شناخته‌شده ازجمله آهن، مس، سرب، روی، طلا و زغال‌سنگ از کشورهای دارای تنوع بالای منابع معدنی به‌شمار می‌رود. سهم بخش معدن از تولید ناخالص داخلی ایران، در دهه‌های اخیر معمولا حدود یک تا یک‌ونیم درصد بوده است و بیش از صد هزار نفر به‌طور مستقیم در این صنعت مشغول به کار هستند. بر پایه گزارش‌های رسمی، صادرات محصولات معدنی و فلزی ایران در هشت‌ماهه منتهی به سال 1404 حدود 8.8 میلیارد دلار بوده است؛ رقمی که نشان‌دهنده نقش کلیدی این بخش در تنوع‌بخشی به اقتصاد غیرنفتی کشور است. با این حال، کارگران معدنی به‌عنوان محرک اصلی این صنعت در محیط‌هایی بسیار دشوار و پرخطر کار می‌کنند؛ شرایطی که اغلب با اصول عدالت و رفاه انسانی در تضاد است.

شرایط کاری و ایمنی در معادن ایران

محیط کار در بسیاری از معادن کشور هنوز با استانداردهای جهانی فاصله دارد. کارگران معمولا در شیفت‌های طولانی‌مدت، گاه تا ۱۲ ساعت، در فضاهایی تاریک، مرطوب و مملو از گردوغبار کار می‌کنند. فرسودگی تجهیزات، نظارت ناکافی و بی‌توجهی به مقررات ایمنی، زمینه‌ساز حوادث متعدد شده است. تنها در نیمه نخست سال ۱۴۰۳ خورشیدی، گزارش‌ها از دست‌کم ۱۰ حادثه معدنی خبر دادند که جان ۱۳ کارگر را گرفت. در فاجعه انفجار معدن زغال‌سنگ طبس در 1403 نیز گزارش‌های رسانه‌ای از ۳۱ تا بیش از ۵۰ کشته سخن گفتند؛ حادثه‌ای که یکی از مرگبارترین موارد در سال‌های اخیر محسوب می‌شود. طبق آمارهای رسمی در بازه ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹، بیش از سه هزار حادثه معدنی در ایران ثبت شده که ۱۳ هزار مجروح و بیش از ۴۳۰ کشته بر جای گذاشته است. این ارقام، نرخ بالای حوادث شغلی در بخش معدن را نسبت به میانگین جهانی نشان می‌دهد.

پیامدهای جسمی و روانی کار سخت

اثرات کار سخت در معادن تنها به حوادث ختم نمی‌شود. قرارگرفتن مداوم در معرض گردوغبار سیلیس، گازهای سمی و صدای شدید، سبب بروز بیماری‌های تنفسی ازجمله سیلیکوزیس، اختلالات شنوایی و حتی سرطان ریه می‌شود. از سوی دیگر، وضعیت‌های فیزیکی نامناسب، حمل بارهای سنگین و کمبود خواب ناشی از شیفت‌های شبانه، به دردهای مزمن عضلانی و فرسودگی جسمی می‌انجامد. این مشکلات جسمی با فشار روانی ناشی از ناامنی شغلی، حقوق پایین و ترس مداوم از حادثه درهم‌تنیده است. بسیاری از کارگران در مناطق دور از خانواده کار می‌کنند و با احساس انزوا و اضطراب روبه‌رو هستند. قانون کار ایران (مصوب ۱۳۶۹) حداکثر ساعات کاری را ۴۴ ساعت در هفته تعیین کرده و رعایت اصول ایمنی را الزامی دانسته‌، اما در عمل، اجرای این مقررات با ضعف نظارت و کمبود تجهیزات روبه‌رو است.

ابعاد اجتماعی و اقتصادی مسئله

کارگران معدنی عمدتا از طبقات کم‌درآمد جامعه‌اند و اشتغال در معدن، برای بسیاری از آنان نه انتخاب، بلکه اجبار است. مرگ یا آسیب جسمی کارگران، خانواده‌های آنان را در چرخه فقر و محرومیت نگه می‌دارد. در سطح کلان‌تر، تکرار حوادث معدنی و بی‌توجهی به خواسته‌های صنفی، اعتماد عمومی به کارفرمایان و نهادهای دولتی را کاهش می‌دهد و در مواردی زمینه نارضایتی اجتماعی را فراهم می‌کند. نبود اتحادیه‌های مستقل کارگری و محدودیت در اعتراض یا اعتصاب، این وضعیت را تشدید کرده است. از سوی دیگر، استخراج بی‌رویه مواد معدنی موجب تخریب خاک، آلودگی آب و آسیب به زیست‌بوم‌های محلی می‌شود که در نهایت، هزینه‌های انسانی را دوچندان می‌کند.

فناوری و هوش مصنوعی در خدمت کاهش کار سخت

ظهور فناوری‌های نو، به‌ویژه هوش مصنوعی و رباتیک، می‌تواند راه‌حلی عملی برای کاهش ساعات کاری و افزایش ایمنی در معادن باشد. برخلاف نگرانی‌های رایج درباره جایگزینی انسان با ماشین، این فناوری‌ها می‌توانند ابزارهایی برای بهبود کیفیت کار و زندگی باشند. راسل اگر امروز می‌زیست، احتمالا هوش مصنوعی را تحقق عینی آرمان خود می‌دانست؛ ابزاری برای رهایی انسان از کار طاقت‌فرسا و فراهم‌کردن فرصت تأمل، آموزش و مشارکت اجتماعی. استفاده از سامانه‌های خودکار در استخراج زیرزمینی و نظارت هوشمند بر ایمنی، می‌تواند هم بهره‌وری را بالا ببرد و هم جان انسان‌ها را از خطر مصون دارد.

بازخوانی اندیشه راسل در بستر ایران

کارگران معدنی در ایران مصداقی از همان ساختار ناعادلانه‌ای هستند که راسل نقد می‌کرد؛ تلاشی بی‌پایان برای سودی که در نهایت نصیب دیگران می‌شود. راسل باور داشت که کاهش ساعات کاری نه‌تنها از رنج انسان می‌کاهد، بلکه خلاقیت، نشاط و عدالت اجتماعی را افزایش می‌دهد. در ایران نیز با سرمایه‌گذاری در فناوری، ارتقای ایمنی و بازتوزیع عادلانه منافع، می‌توان الگویی تازه از توسعه ارائه داد؛ الگویی که در آن کارگران نه ابزار تولید، بلکه صاحبان کرامت و خلاقیت‌اند.

نتیجه‌گیری

کارگران معدنی ستون‌فقرات اقتصاد غیرنفتی ایران‌ هستند، اما بهای رشد صنعتی را با سلامت و جان خود می‌پردازند. اندیشه برتراند راسل ما را به تأملی اخلاقی فرامی‌خواند: آیا هدف از کار، صرفا تولید بیشتر است یا زندگی بهتر؟ پاسخ راسل روشن است؛ کار باید وسیله‌ای برای رشد انسان باشد، نه قفسی برای او. اگر سیاست‌گذاران بتواند با اصلاح قوانین کار، افزایش نظارت ایمنی، کاهش ساعات کاری و بهره‌گیری از فناوری‌های نو، مسیر توسعه انسانی‌تر را برگزیند، آنگاه شاید بتوان گفت جامعه‌ای ساخته‌ایم که در آن، «بطالت» نه نشانه تنبلی، بلکه مظهر خرد و انسانیت است.

نظرات کاربران

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

نرخ ارز

عنوان عنوان قیمت قیمت تغییر تغییر نمودار نمودار
دلار خرید 24759 0 (0%)
یورو خرید 28235 0 (0%)
درهم خرید 6741 0 (0%)
دلار فروش 24984 0 (0%)
یورو فروش 28492 0 (0%)
درهم فروش 6803 0 (0%)
عنوان عنوان قیمت قیمت تغییر تغییر نمودار نمودار
دلار 285000 0.00 (0%)
یورو 300325 0.00 (0%)
درهم امارات 77604 0 (0%)
یوآن چین 41133 0 (0%)
لیر ترکیه 16977 0 (0%)
ﺗﻐﯿﯿﺮات ﺑﺎ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ اﻧﺠﺎم ﺷﺪ