سند راهبرد امنیت ملی ۲۰۲۵ آمریکا به مثابه ماکتی از باورهای ترامپ

اقتصاد ایران: ایسنا/خراسان رضوی یک تحلیلگر مسائل آمریکا با بیان اینکه سند جدید استراتژی امنیت ملی آمریکا، دقیقاً بازنمایی خواست ترامپ است و نه حزب جمهوری‌خواه، گفت: سند راهبرد امنیت ملی ۲۰۲۵ آمریکا که با شعار «اول آمریکا» معرفی شده ماکتی از باورهای محوری دونالد ترامپ است.

اسفندیار خدایی در گفت‌وگو با ایسنا با اشاره به نقاط تمایز سند جدید امنیت ملی آمریکا با سندهای پیشین این کشور، اظهار کرد: این سند دقیقا بازنمایی خواست ترامپ است و نه حزب جمهوری‌خواه. «اول آمریکا» در کل سند وجود دارد. ترامپ برعکس بایدن که به دنبال همکاری‌های جهانی و چندجانبه‌گرایی بود، در این سند یکجانبه‌گرایی و شکل تهاجمی از سیاست خارجی را مدنظر قرار داده است و مردم‌سالاری و دموکراسی نیز به آن صورت به چشم نمی‌خورد. بر خصومت صریح با چین به عنوان تهدیدی ساختاری اصلی در این سند تاکید شده، در حالیکه بایدن رقابت با چین و همکاری در زمینه‌هایی مانند مسائل زیست‌محیطی و امنیت جهانی را در پیش گرفته بود.

وی با اشاره به اینکه ترامپ در این سند به اتحاد استراتژیک با اروپا پایان داده است، اضافه کرد: ترامپ به اروپا به عنوان رقیب می‌نگرد که باید سهمش را در ناتو بپردازد و روی آمریکا حساب نکند. او در خاورمیانه بیشتر در پی منافعی با محوریت رژیم صهیونیستی بوده و به دنبال عادی‌سازی اجباری روابط اعراب با رژیم و فشار حداکثری بر ایران است. در حالیکه بایدن دیپلماسی و احیای برجام را پیگیری می‌کرد. 

این تحلیلگر مسائل آمریکا پیامدهای پیگیری مجدد دکترین مونرو که در این سند آمده است را تشدید مداخله‌گری و نقض حاکمیت ملی ونزوئلا دانست و ادامه داد: آمریکا مسائل اجتماعی و انسانی را امنیتی‌سازی می‌کند. بر اساس استراتژی جدید امنیت ملی آمریکا، موضوعی مانند مهاجرت و مواد مخدر تهدید امنیت ملی آمریکاست و افزایش فشار بر دولت‌های منطقه نیمکره غربی افزایش می‌یابد. مرزها پلیسی شده و مرزبانی‌ها بیش از پیش فعال می‌شوند. مسائل حقوق بشر و توسعه پایدار هم به طور کل نادیده گرفته می‌شود.

خدایی با اشاره به اینکه مقابله با رقبا در حیات خلوت آمریکا نقطه هدف این سند است، بیان کرد: روابط چین، روسیه و ایران با کشورهای نیمکره غربی مورد هدف هستند و سعی بر آن است که این روابط کمتر شود. این اقدامات ممکن است در کوتاه‌مدت برای آمریکا مثبت باشد، اما در بلندمدت باعث می‌شود مشروعیت دولت‌های همسو با واشنگتن بین مردم تضعیف شود و با ایجاد بی‌ثباتی فرصتی فراهم شود تا رقبای آمریکا در طولانی‌مدت بتوانند در نیمکره غربی نفوذ کنند، چراکه آمریکا در نقش مزاحم منطقه ظاهر می‌شود و با ایجاد محدودیت‌ها، موجب طغیان و نارضایتی کشورهای نیمکره غربی می‌شود و زمینه نفوذ روسیه، چین و حتی ایران را فراهم می‌کند. 

وی با اشاره به پیامدهای استراتژی «اول آمریکا» و کاهش تعهدات چندجانبه نسبت به متحدین، گفت: در این حالت اعتماد متحدان سنتی ایالات متحده به این کشور کمتر می‌شود. متحدانی مثل آلمان، کره جنوبی و ژاپن قطعا ناگزیر خواهند شد به دنبال تقویت توانمندی‌های مستقل دفاعی خود باشند. در این راستا رقبا سعی می‌کنند این خلاء را پر کنند. چنین شرایطی فرصت استثنایی برای چین و روسیه است تا نفوذ خود را در مناطق سنتی تحت نفوذ غرب مانند خاورمیانه، آسیای مرکزی، آفریقا و سایر مناطق افزایش دهند. 
 
این تحلیلگر مسائل آمریکا اضافه کرد: همین الان نفوذ چین و روسیه بر کشورهای عربی دیده می‌شود. در آفریقا نسبت به خاورمیانه شرایط شدیدتر است و رقبای آمریکا به خصوص چین یکه تازی می‌کنند. لذا به نظر می‌رسد جهان به سمت نظام چندقطبی غیر لیبرال حرکت کند و دوره تک‌قطبی و هژمونی ایالات متحده که پس از جنگ سرد کل جهان را فراگرفت، رو به پایان است. 

خدایی با بیان اینکه این استراتژی در نهایت بر امنیت ملی آمریکا نتیجه معکوس خواهد گذاشت، گفت: به نظر می‌رسد حتی این فرصت مناسبی برای کشورهای میانی نظیر ایران، ترکیه، برزیل، آفریقای جنوبی و عربستان است. این قدرت‌های منطقه‌ای می‌توانند با چندجانبه شدن جهان و ایجاد موازنه، بهتر نقش‌آفرینی کنند. به طور کلی استراتژی "اول آمریکا"، رهبری این کشور را تقویت نمی‌کند بلکه به عنوان کاتالیزور قدرتمند برای پایان دوران یکجانبه‌گرایی آمریکا عمل می‌کند و نهایتا به تنها شدن آمریکا می‌انجامد. فضای چندقطبی رقابتی و بی‌ثبات در دنیا ایجاد خواهد شد که برای نظم موجود خطرآفرین است و کشورهای ثروتمند و رشدیافته در نظم فعلی متضرر می‌شوند. 

وی با اشاره به رویکرد انتقادی سند به «محو تمدنی اروپا»، بیان کرد: مطرح کردن این موضوع بیش از هر چیز انعکاس گفتمان داخلی ترامپ و محافظه‌کاران حامی اوست و در موضوعاتی مانند مهاجرت، چند فرهنگ‌گرایی، بین‌الملل‌گرایی و کاهش ارزش‌های لیبرال ریشه دارد. مطرح ساختن «گسترش ناتو» در سند به نوعی ابزار معامله است. ترامپ می‌خواهد ابزاری برای فشار بر متحدان اروپایی جهت پرداخت هزینه بیشتر در ناتو داشته باشد تا سواری رایگان به آن‌ها ندهد. از طرف دیگر، رهبری آمریکا در ناتو به چالش کشیده می‌شود. اما این رویکرد چیزی از خصومت با روسیه نمی‌کاهد. اما برای اروپا ابزار فشار است و باعث تضعیف ناتو می‌شود. این موضوع به نوعی برای ایران هم مثبت است؛ زیرا یکپارچگی و رهبری آمریکا به چالش کشیده می‌شود.

خدایی با اشاره به اینکه دولت آمریکا رویکرد سرسخت تهاجمی علیه چین در پیش گرفته است، اظهار کرد: رویکرد دولت ترامپ نسبت به چین بازدارندگی نظامی و قدرت‌گیری بیشتر دفاع موشکی برای مقابله با چین در منطقه و سرمایه‌گذاری استراتژیک و تهاتر تجاری به منظور کاهش نفوذ چین است. طبق سند، هر دو ابزار نظامی و اقتصادی قرار است در برابر چین به کار گرفته شود. البته این موضوع در تعارض با بندهای دیگر سند است. در بخش دیگری ترامپ به ناتو فشار می‌آورد و با سیاست "اول آمریکا" ائتلافات را تضعیف می‌کند، اما در اینجا اولویت را مقابله با چین گذاشته است. در حالی که چنین مقابله‌ای نیازمند همکاری در آسیا، اروپا و سایر نقاط جهان است.

وی در خصوص رویکرد «واقع‌گرای انعطاف‌پذیر» آمریکا به خاورمیانه، اظهار کرد: این سند مبنا را پذیرش رژیم‌ها به همان شکلی که هستند قرار می‌دهد. یعنی از آرمان دموکراسی‌خواهی و لیبرال و اتحادها چشم‌پوشی کرده است. مطابق این سند روابط آمریکا با عربستان، امارات و کشورهای عربی افزایش می‌یابد. با وجود نفوذ لابی یهودی روی ترامپ، او به ایران به عنوان تهدید می‌نگرد و همچنان به دنبال تضعیف ایران است. البته در این سند فقط سه بار از ایران نام برده در حالیکه سال ۲۰۱۷، به تعداد ۱۷ مرتبه از ایران نام برده بود و این نشان می‌دهد ایران دیگر در صدر اولویت‌ها نیست.

این تحلیلگر مسائل آمریکا اضافه کرد: در این سند همچنان رژیم صهیونیستی به عنوان متحد کلیدی در نظر گرفته شده است. در مورد سوریه هم شاهد پذیرش احمد الشرع هستیم. به طور کلی این تغییر رویکرد، روابط آمریکا با رژیم‌های اقتدارگرایی نظیر عربستان را تقویت می‌کند. طبق این سند، ترامپ دیگر به دنبال اصلاحات سیاسی و حقوق بشری در خاورمیانه نیست و منافع تجاری و امنیتی آمریکا، جایگزین ایدئولوژی می‌شود.

خدایی با اشاره به اینکه فقط سه پاراگراف از سند به آفریقا اختصاص یافته است، گفت: به آسیا در ۲۵ پاراگراف پرداخته شده، یعنی ترامپ بیش از مناطق اروپا، خاورمیانه و آفریقا روی آسیا تمرکز کرده است. در کابینه ترامپ کسانی مانند هگست وزیر دفاع هستند که روی چین و حضور آمریکا در آسیا تاکید دارند. اما در مورد آفریقا وضعیت متفاوت است. کمک‌های ایالات متحده به این کشور کمتر خواهد شد، آمریکا به دنبال حضور در آفریقا نیست و این خلاء می‌تواند فرصتی برای چین باشد. به هر حال آفریقا جمعیت زیادی دارد و می‌تواند این فضا برای کشورهای مختلف سودآور باشد. 

وی با اشاره به وجود پارادوکس در رابطه با چین گفت: آمریکا قصد دارد با چین رقابت کند اما ابزار نرم‌افزاری خود مانند کمک، توسعه، دیپلماسی عمومی و آرمان‌های دموکراسی و ایدئولوژی‌محور را کنار گذاشته است. یعنی ضمن اینکه قصد مهار چین را دارد، راه را برای او هموار می‌کند. چین با زیرساخت‌سازی، سرمایه‌گذاری و حضور اقتصادی و همینطور روابط علمی قدرت نرم خودش را به کشورهای مختلف گسترش می‌دهد. چیزی که در سند ترامپ مغفول مانده است.

فصل مشترک استراتژی کلان آمریکا در سند امنیت ملی ۲۰۲۵

این تحلیلگر مسائل آمریکا با اشاره به فصل مشترک استراتژی کلان آمریکا در سند ۲۰۲۵، اظهار کرد: در این سند شاهد پایان نگاه لیبرالیسم نظم‌ساز آمریکا هستیم و این کشور به همان واقع‌گرایی تمدنی بازگشته است. اولویت جغرافیایی شدید نیمکره غربی با دکترین مونرو در نظر گرفته شده است. اروپا از متحد استراتژیک به رقیب تبدیل شده و این فضای خالی اروپا را به سمت چین و سایر جبهه‌ها می‌کشاند. نگاه سرسختی به چین شده و چین رقیب اصلی آمریکا در نظر گرفته شده اما همچنان به چین به عنوان دشمن ایدئولوژیک نمی‌نگرد. 

خدایی اضافه کرد: طبق این سند، در خاورمیانه «عمل‌گرایی» در پیش گرفته شده و ترویج دموکراسی چندان حایز اهمیت نیست و روابط آمریکا را با رژیم‌های اقتدارگرا مانند عربستان، امارات و مصر تقویت می‌کند. با سوریه‌ پس از اسد روابط خوبی برقرار می‌کند. آفریقا در حاشیه استراتژی ایالات متحده قرار دارد. شعار «آمریکا اول» کاملا عریان در این سند آمده و به تضعیف چندجانبه‌گرایی، ائتلاف‌ها، ناتو و اتحادهای استراتژیک آمریکا با قدرت‌های لیبرال می‌انجامد؛ این می‌تواند شروع جدید باشد.

وی افزود: قدرت اجرایی رئیس‌جمهور در این سند فوق‌العاده بالا است. تا جایی که سند بیشترین بازتاب شخصیت ترامپ است و ماکتی از باورهای ترامپ را به نمایش می‌گذارد. به طور کلی این سند امنیت ملی ۲۰۲۵ آمریکا نشان می‌دهد اجماع پس از جنگ سرد در سیاست خارجی آمریکا رو به شکست است. درواقع شکل جدیدی از استراتژی یکجانبه گرایی را در پیش گرفته است. این رویکرد در کوتاه مدت ثبات ایجاد می‌کند اما در بلند مدت به تضعیف جایگاه آمریکا و تسریع ظهور نظم چند جانبه‌گرا کمک می‌کند.

انتهای پیام 

نظرات کاربران

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

نرخ ارز

عنوان عنوان قیمت قیمت تغییر تغییر نمودار نمودار
دلار خرید 24759 0 (0%)
یورو خرید 28235 0 (0%)
درهم خرید 6741 0 (0%)
دلار فروش 24984 0 (0%)
یورو فروش 28492 0 (0%)
درهم فروش 6803 0 (0%)
عنوان عنوان قیمت قیمت تغییر تغییر نمودار نمودار
دلار 285000 0.00 (0%)
یورو 300325 0.00 (0%)
درهم امارات 77604 0 (0%)
یوآن چین 41133 0 (0%)
لیر ترکیه 16977 0 (0%)
ﺗﻐﯿﯿﺮات ﺑﺎ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ اﻧﺠﺎم ﺷﺪ