آیا فقط خبرنگاران و نخبگان شایسته اینترنت بدون فیلتر هستند؟

اقتصاد ایران: یک استاد ارتباطات گفت: برخی افراد به اینترنت بدون محدودیت دسترسی پیدا می‌کنند؛ این در حالی است که این دسترسی باید تنها برای خبرنگاران حرفه‌ای یا افرادی که مسئولیت اجتماعی دارند، فراهم شود.

خبرگزاری مهر؛ گروه فرهنگ و ادب – زینب رازدشت: در شرایط بحرانی و حوادث غیرمترقبه، دولت‌ها معمولاً سیاستهای کنترل فضای مجازی و اطلاع‌رسانی را تشدید می‌کنند. این اقدام که اغلب با توجیه مدیریت شایعات، حفظ آرامش عمومی و اجرای طرح‌های امنیتی انجام می‌شود، در عمل به شکل محدودیت شدید یا قطعی گسترده دسترسی به پلتفرم‌های ارتباطی و پیام‌رسان‌ها نمود پیدا می‌کند.

ساعتی با امیرحسین شمشادی پژوهشگر شبکه‌های اجتماعی و استاد ارتباطات به گفت‌وگو نشستیم که بخش اول این گفت‌وگو با عنوان «شبکه‌های اجتماعی نقش مهمی در تحولات جهان دارند»، بخش دوم آن با عنوان «رسانه‌ها در بحران باید بتوانند اخبار را از پروپاگاندا جدا کنند» و بخش سوم آن با عنوان «نبود آموزش، تهدیدی برای خبرنگاران و امنیت اطلاعات در جنگ» منتشر شد.بخش چهارم و پایانی را از نظر می‌گذرانید.

فیلترینگ تا چه حد می‌تواند در شرایط بحرانی، به‌ویژه در مواقعی مانند جنگ ۱۲ روزه که شاهد آن بودیم، مؤثر باشد؟ آیا به‌طور کلی کارآمد است و باید اجرا شود؟

به عنوان فردی که در حوزه ارتباطات تحصیل کرده و از منظر تخصصی به موضوع فیلترینگ نگاه می‌کند، باید گفت روش اعمال شده در ایران و حتی سایر نقاط جهان امروز، عملاً کارایی و منطق خود را از دست داده است. از لحاظ فنی، این نوع فیلترینگ شکست‌خورده به حساب می‌آید و هیچ توجیه معقولی برای دفاع از آن وجود ندارد. کسانی که همچنان از این شیوه حمایت می‌کنند یا از اثرات مخرب آن بی‌اطلاع‌اند یا اهداف دیگری را دنبال می‌کنند. رویه فعلی فیلترینگ نه تنها مضر است، بلکه هزینه‌های هنگفتی را برای جامعه ایجاد می‌کند؛ از اتلاف وقت، انرژی و کاهش روحیه کاربران گرفته تا تأثیرات منفی در کسب‌وکارها و اعتماد عمومی.

اعمال این محدودیت‌ها به ویژه در شرایط بحرانی که مردم نیاز دارند سریع‌ترین و دقیق‌ترین اطلاعات را دریافت کنند، عواقب سنگینی دارد. در چنین زمان‌هایی، افراد با محدودیت دسترسی ممکن است به منابع دیگر مثل شبکه‌های ماهواره‌ای روی بیاورند. همچنین این شیوه می‌تواند حس بی‌اعتمادی مردم نسبت به حاکمیت را تشدید کند، چون در دنیای امروز رسانه‌ها و اطلاعات نقش اساسی در زندگی افراد دارند. دیگر گذشته زمانی که با بستن یک راه، مردم مجبور به تبعیت شوند. اکنون قدرت انتخاب کاملاً در دستان مخاطب است. او تصمیم می‌گیرد چه محتوا یا شبکه‌ای را دنبال کند؛ شما نمی‌توانید با محدودیت‌های فنی یا قوانینی قدیمی این روند را تغییر دهید.

شبکه‌های اجتماعی و پیام‌رسان‌ها بخش جدایی‌ناپذیر از زندگی مدرن شده‌اند. این ابزارها نه فقط برای سرگرمی، بلکه برای ارتباطات شخصی، اطلاع‌رسانی سریع و حتی رفع تنش و آرامش روانی نقش بسیار مهمی ایفا می‌کنند. وقتی افراد بتوانند با خانواده، دوستان و حلقه‌های اجتماعی خود در ارتباط باشند و اطلاعات خود را تبادل کنند، حس امنیت بیشتری خواهند داشت، اما متأسفانه سیاست فیلترینگ فعلی این ارتباطات را مختل کرده و باعث شده در بحرانی‌ترین زمان‌ها مردم از ابزارهای ضروری زندگی‌شان محروم شوند.

از طرفی پیامدهای اقتصادی این محدودیت نیز قابل چشم‌پوشی نیست. بسیاری از کسب‌وکارها وابسته به همین شبکه‌ها هستند. ایجاد مانع برای دسترسی نه تنها فعالیت اقتصادی را مختل می‌کند، بلکه به اعتماد میان مردم و سیاست‌گذاران ضربه می‌زند.

در نهایت، باید پذیرفت که این روش نه علمی است، نه مؤثر و نه پایدار. در دورانی که اطلاعات حرف اول را می‌زند، قطع دسترسی مردم به ابزارهای اطلاع‌رسانی نه تنها نادرست بلکه زیان‌بار است.

یکی از مسائل مهم، خطراتی است که استفاده گسترده از فیلترشکن‌ها به دنبال دارد. زمانی که نوجوان یا جوانی فیلترشکن نصب می‌کند، دیگر هیچ محدودیتی برای دسترسی به محتوا وجود ندارد. این امر با هدف اولیه فیلترینگ، یعنی محدودسازی محتویات نامناسب، منافات دارد و حتی نتیجه معکوس داردمسئله بعدی در مورد فیلترینگ این است که وقتی حاکمیت به این شکل اقدام به اعمال آن می‌کند، ذهنیت منفی در میان مخاطبان ایجاد می‌شود. مخاطب ممکن است به این نتیجه برسد که هدف حاکمیت کانالیزه کردن و هدایت اطلاعات به سمت خاصی است.

از دیدگاه مخاطب اگر اطلاعات ارائه شده جهت‌دار یا یک‌سویه نبود، او به‌عنوان یک فرد هوشمند و آگاه در قرن حاضرکه به ابزارهای پیشرفته برای دریافت اطلاعات دسترسی دارد، می‌بایست این امکان را داشته باشد که از منابع متنوع و مختلف برای اطلاع‌رسانی استفاده کند. این محدودسازی ناخودآگاه به مخاطب القا می‌کند که هدف حاکمیت از فیلترینگ، جلوگیری از دسترسی آزاد به اطلاعات و شاید حتی ارائه اخبار نادرست یا جانبدارانه باشد. چنین تصوری بر اثر محدود شدن دسترسی به شبکه‌های اجتماعی گوناگون تقویت می‌شود و همین مسئله یکی دیگر از ابعاد منفی فیلترینگ محسوب می‌شود. موضوع آسیب‌های روانی ناشی از محدودیت‌های اینترنتی و فیلترینگ، مسئله‌ای است که باید با دیدی شفاف و منطقی مورد بررسی قرار گیرد.

هرچند فیلترینگ در بسیاری از کشورهای جهان وجود دارد، تفاوت عمده در نحوه اجرا و دلایل اعمال آن است. شاید منظور شما این باشد که در کشور ما لازم است این موضوع به شکلی متفاوت مدیریت شود؛ زیرا شیوه فعلی که گاهی بدون چارچوب‌های مشخص و فقط بر اساس تصمیم‌گیری گروهی محدود اجرا می‌شود، چالش‌برانگیز است. تصمیم‌گیری پیرامون مسدودسازی سایت‌ها یا شبکه‌های اجتماعی پرکاربرد مانند اینستاگرام و تلگرام باید پشتوانه‌ای علمی و منطقی داشته باشد.

برای مثال، پرسش اینجاست که چرا تفاوت‌هایی میان شبکه‌هایی چون تلگرام و واتساپ در نظر گرفته نمی‌شود؟ در حالی که حتی نهادهای دولتی و خصوصی نیز از واتساپ استفاده می‌کنند.

همین امر برای توییتر نیز صادق است؛ جایی که مقامات رسمی کشور از آن بهره می‌برند، اما مخاطبان عادی از دسترسی به همان پلتفرم محروم می‌شوند. این تناقض‌ها نشان می‌دهد که محدودیت‌ها نه تنها موجب کاهش فعالیت‌های غیرضروری نشده بلکه پیامدهای منفی زیادی به همراه داشته است.

یکی از این پیامدها، شکست درجنگ روایت‌ها است. وقتی مسیر دسترسی مردم را به شبکه‌های اجتماعی می‌بندیم، امکان انتقال پیام و دیدگاه اکثریت جامعه محدود می‌شود. این مسئله موجب می‌شود روایت‌هایی غیرواقعی، چه از سوی اقلیت داخلی و چه گروه‌های خارجی شکل بگیرد و به عنوان نماینده نگاه ایرانی‌ها معرفی شود.

نتیجه این اقدامات، کاهش تأثیرگذاری روایت ما در فضای بین‌المللی و همچنین بروز خلاهایی در تبادلات داخلی است. به طور کلی، اگرچه فیلترینگ به منظور جلوگیری از دسترسی کودکان و نوجوانان به محتوای نامناسب ضروری است، اما باید با راهکارهای فنی و علمی انجام شود. متأسفانه، در شرایط کنونی به نظر می‌رسد ما خودمان ابزارهای رسانه‌ای مؤثر را محدود کرده‌ایم و همین سبب شده تا در حوزه اطلاعات و ارتباطات، قدرت تأثیرگذاری خود را از دست بدهیم. در دوران جنگ، ممکن است شرایطی پیش بیاید که برای مدت کوتاهی، به دلایل خاصی، نیاز به محدود کردن دسترسی به برخی شبکه‌های اجتماعی وجود داشته باشد.

اعمال این محدودیت‌ها به ویژه در شرایط بحرانی که مردم نیاز دارند سریع‌ترین و دقیق‌ترین اطلاعات را دریافت کنند، عواقب سنگینی دارد. در چنین زمان‌هایی، افراد با محدودیت دسترسی ممکن است به منابع دیگر مثل شبکه‌های ماهواره‌ای روی بیاورندمثلاً اگر از طریق یک پلتفرم مانند تلگرام، گروه‌هایی در داخل کشور بخواهند اقداماتی هماهنگ کنند، ممکن است به‌عنوان یک راهکار موقتی پیشنهاد شود که این شبکه برای چند ساعت یا چند روز فیلتر شود. اما نکته کلیدی اینجاست که پس از عبور از بحران و پایان یافتن شرایط حساس، فیلترینگ باید فوراً متوقف شود.

ادامه دادن این محدودیت بدون دلیل مشخص، عملاً قابل توجیه نیست. استفاده از فیلترینگ در زمان جنگ و بحران، در صورتی که با تشخیص درست و تنها در حد ضرورت اجرا شود، می‌تواند موجه باشد؛ اما نمی‌توان به صورت کلی و بدون بررسی ابعاد موضوع، تصمیم‌گیری‌های گسترده انجام داد.

در هر حال، امنیت ملی کشور در اولویت قرار دارد، اما سیاست‌ها باید به دقت بررسی شود تا اطمینان حاصل شود که اقدامات انجام‌شده واقعاً به نفع امنیت ملی باشد و حتی ناخواسته اثرات منفی برجای نگذارد. موضوع دیگر این است که محدودیت‌ها باید کوتاه‌مدت باشند و بعد از عبور از بحران، شرایط به سرعت به روال عادی بازگردد. نباید به شکلی باشد که یک وب‌سایت یا شبکه اجتماعی برای سال‌ها فیلتر بماند، چرا که این امر غالباً دلیلی منطقی ندارد.

شرایط اجتماعی و سیاسی کشور پیوسته در حال تغییر است و تصمیماتی که بر پایه وضعیت خاصی گرفته شده‌اند، ممکن است در آینده دیگر کارآمد نباشند. تصمیمات کلی و غیرانعطاف‌پذیر توسط جمعی محدود می‌تواند عواقب منفی به دنبال داشته باشد. جلوگیری از دسترسی به شبکه‌های اجتماعی علاوه بر اینکه می‌تواند پرسش‌های بسیاری را در ذهن مردم بی‌پاسخ بگذارد، بحث و گفت‌وگوها را نیز مسدود می‌کند.

همین موضوع باعث می‌شود کاربران داخلی احساس محدودیت کنند، درحالی‌که ایرانیان خارج از کشور همچنان دسترسی آزادانه دارند. نتیجه این می‌شود که نقش افرادی که خارج از کشور هستند در شکل‌دهی به گفتگوها و جریان‌های رسانه‌ای پررنگ‌تر از کاربران داخلی می‌شود. این وضعیت نه به دلیل کمبود امکانات داخلی، بلکه به‌واسطه تصمیماتی است که در سطح حاکمیت اتخاذ شده است. چنین سیاست‌هایی می‌تواند آسیب‌های جدی به کشور وارد کند و حتی بر امنیت ملی نیز تأثیر منفی بگذارد.

همچنین مشکلاتی مانند افزایش آلوده شدن دستگاه‌های تلفن همراه و دیگر مسائل جانبی از جمله پیامدهای چنین محدودیت‌هایی هستند. بنابراین، تصمیمات اینچنینی باید حتماً مورد بازنگری اساسی قرار گیرند تا تعادل بین امنیت ملی و آزادی دسترسی مردم حفظ شود.

بیش از ۷۰ درصد کاربران شبکه‌های اجتماعی که از دستگاه‌های هوشمند نظیر تلفن همراه استفاده می‌کنند، روی دستگاه‌های خود فیلترشکن نصب دارند. این نکته جالب و تا حدی تعجب‌آور است، زیرا گاهی مشاهده می‌کنیم حتی افراد دارای سمت‌های رسمی نیز از فیلترشکن استفاده می‌کنند. این موضوع نشان می‌دهد که وجود نیاز به دسترسی بدون محدودیت، کاملاً ملموس است.

با توجه به آمار رسمی، بیش از ۷۰ درصد کاربران اقدام به نصب فیلترشکن روی گوشی‌های خود کرده‌اند. با این حال، همچنان سیاست فیلترینگ ادامه دارد که سؤال‌برانگیز است. این رویکرد باعث آلودگی گسترده دستگاه‌های هوشمند شده است. تلفن‌های هوشمند قابلیت‌هایی مانند تصویربرداری، ذخیره فایل‌ها، نگهداری عکس‌ها، لیست مخاطبین و غیره دارند و وقتی دستگاهی به واسطه استفاده از نرم‌افزارهای غیرمعتبر آلوده شود، اطلاعات شخصی افراد به خطر می‌افتد. بسیاری از این فیلترشکن‌ها در واقع ابزار جاسوسی و سرقت اطلاعات هستند.

فیلترینگ محدود و هدفمند در شرایط بحرانی یا برای گروه‌های سنی خاص، مثلاً برای محافظت کودکان و نوجوانان از محتوای نامناسب، قابل پذیرش است. اما تصمیم‌گیری برای فیلتر کردن یک پلتفرم بدون توجه به شرایط زمانی و خواست جامعه جای بحث دارد. برای مثال، فیلترینگ تلگرام که بر اساس دستور یک قاضی نه چندان شناخته شده با شهرت محدود اجرا شد، سال‌ها پابرجا مانده است، در حالی که شرایط کشور و جامعه به‌طور قابل‌توجهی تغییر کرده است. در حال حاضر، برخی تصمیمات فیلترینگ شاید حتی با نظر دولت یا ریاست جمهوری نیز مطابقت نداشته باشد و توسط شوراهای خاص اتخاذ و اعمال می‌شود. این تصمیمات بعضاً بدون بررسی دقیق خواسته‌های اکثریت مردم یا واقعیات اجتماعی گرفته می‌شوند.

حتی با وجود اطلاع از اینکه ۷۱ درصد کاربران از فیلترشکن استفاده می‌کنند و شبکه‌هایی مانند اینستاگرام با وجود محدودیت‌ها همچنان بیش از ۴۰ تا ۴۴ میلیون کاربر داخلی دارند، سیاست‌ها تغییر چندانی نکرده است. تلگرام نیز پس از فیلترینگ با کاهش قابل‌توجهی در تعداد کاربران مواجه نشد؛ تنها پس از برداشتن فیلترینگ واتساپ شاهد کاهش مختصری بودیم. حتی الان طبق آمار رسمی، بیش از ۴۰ میلیون نفر در کشور همچنان از تلگرام استفاده می‌کنند. شبکه‌هایی نظیر اینستاگرام، تلگرام و واتساپ در حال حاضر محبوب‌ترین‌ها هستند، در حالی که سهم پیام‌رسان‌های داخلی مانند ایتا، روبیکا و بله بسیار محدود است. ایران جزو کشورهای پیشرو در تعداد کانال‌های تلگرامی است و با داشتن ۲۱۱ هزار کانال، مقام سوم را دارد. مجموع اعضای این کانال‌ها بیش از یک میلیارد نفر برآورد می‌شود که اکثراً ایرانی هستند. این‌ها واقعیت‌هایی درباره فیلترینگ است که باید به آن توجه شود.

فیلترینگ در وضعیت فعلی نتوانسته اهداف موردنظر را محقق کند و ادامه آن با پیامدهای امنیتی، اقتصادی و اجتماعی جدی همراه است. این سیاست نه‌تنها بر امنیت کشور تأثیر منفی می‌گذارد، بلکه برای کسب‌وکارهای کوچک مشکلات اقتصادی ایجاد کرده و از نظر اجتماعی نیز تبعاتی به همراه دارد. بیش از ۸۲ درصد مردم کشور از شبکه‌های اجتماعی داخلی و خارجی استفاده می‌کنند و تلگرام و اینستاگرام از محبوب‌ترین گزینه‌ها هستند. با توجه به این واقعیت، ضرورت بازنگری اساسی در سیاست‌گذاری کلان حوزه شبکه‌های اجتماعی حس می‌شود.

یکی از مسائل مهم، خطراتی است که استفاده گسترده از فیلترشکن‌ها به دنبال دارد. زمانی که نوجوان یا جوانی فیلترشکن نصب می‌کند، دیگر هیچ محدودیتی برای دسترسی به محتوا وجود ندارد. این امر با هدف اولیه فیلترینگ، یعنی محدودسازی محتویات نامناسب، منافات دارد و حتی نتیجه معکوس دارد. دانش‌آموزان یا کاربران به دلایلی مانند ارسال فایل‌های حجیم یا ایجاد گروه‌های آموزشی، توجیهی برای استفاده از فیلترشکن پیدا می‌کنند.

این شرایط باعث شده نقطه ضعف سیاست فیلترینگ آشکار شود و خطرات آن برای نوجوانان و جوانان تشدید شود. در موضوعاتی خاص همچون شرایط جنگی یا بحران‌های ملی نیز ضعف دیگری نمایان می‌شود؛ در چنین شرایطی برخی افراد به اینترنت بدون محدودیت (نت سفید) دسترسی پیدا می‌کنند؛ این در حالی است که این دسترسی باید تنها برای خبرنگاران حرفه‌ای یا افرادی که مسئولیت اجتماعی دارند، فراهم شود. اینترنت پایدار و بدون فیلتر نیاز ضروری جامعه است و باید در شرایط بحرانی به‌خصوص برای خبرنگاران امکان دسترسی به منابع خبری و تولید محتوا فراهم شود. اینترنت ابزاری حیاتی برای بررسی صحت اخبار، تبادل اطلاعات، و تولید و توزیع خبر محسوب می‌شود. بنابراین در کنار تغییر رویکرد فیلترینگ، باید سیاست‌های حمایتی برای خبرنگاران و فعالان رسانه‌ای در مواقع حساس تدوین شود تا دسترسی به اطلاعات آزاد و پربازده به شکلی قانونمند فراهم شود. این تغییرات ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است تا امنیت اطلاعاتی و اجتماعی حفظ شود و همچنین فضای مناسب برای توسعه کسب‌وکارها فراهم شود.

نظرات کاربران

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

نرخ ارز

عنوان عنوان قیمت قیمت تغییر تغییر نمودار نمودار
دلار خرید 24759 0 (0%)
یورو خرید 28235 0 (0%)
درهم خرید 6741 0 (0%)
دلار فروش 24984 0 (0%)
یورو فروش 28492 0 (0%)
درهم فروش 6803 0 (0%)
عنوان عنوان قیمت قیمت تغییر تغییر نمودار نمودار
دلار 285000 0.00 (0%)
یورو 300325 0.00 (0%)
درهم امارات 77604 0 (0%)
یوآن چین 41133 0 (0%)
لیر ترکیه 16977 0 (0%)
ﺗﻐﯿﯿﺮات ﺑﺎ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ اﻧﺠﺎم ﺷﺪ