تغییرات اقلیمی؛ زنگ خطر خشکی، خزان زودرس و دگرگونی در الگوی کشت

اقتصاد ایران: ایسنا/اصفهان افزایش دما، تنش‌های گرمایی و تغییر الگوی بارش، چهره تازه‌ای از بحران اقلیمی در ایران ترسیم کرده است؛ بحرانی که خود را با خزان زودرس، کاهش کمیت محصولات، فشار بر درختان شهری و ضرورت تغییر الگوهای کشت و مدیریت منابع نشان می‌دهد.

در سال‌های اخیر، چهره‌ فصل‌ها در ایران آرام‌آرام تغییر کرده است؛ تغییراتی که شاید در ابتدا به چشم نمی‌آمدند، اما اکنون در هر خیابان، هر باغ و هر قطعه زمین کشاورزی می‌توان نشانه‌هایشان را دید. تغییرات اقلیمی دیگر مفهومی علمی و دور از ذهن نیست؛ واقعیتی است که خود را در رنگ برگ‌ها، در سکوت خاک تشنه و در نظم به‌هم‌ریخته رویش گیاهان نشان می‌دهد. طبیعت، برخلاف گذشته، دیگر بر اساس تقویم‌های قدیمی ما رفتار نمی‌کند و فصل‌ها مرزهای سابقشان را از دست داده‌اند.

درختانی که سال‌ها با نظم همیشگی جوانه می‌زدند، رشد می‌کردند و در زمان مشخصی به خواب زمستانی می‌رفتند، حالا دچار سردرگمی فصلی شده‌اند. تابستان‌های طولانی‌تر و سوزان‌تر، همراه با موج‌های پی‌درپی گرما، بدنه زیستی آن‌ها را فرسوده کرده و مقاومت دیرینه‌شان را کاهش داده است. در بسیاری از شهرها، برگ‌هایی که باید در خنکای پاییز آرام‌آرام زرد می‌شدند، ماه‌ها زودتر سوخته و ریخته‌اند؛ گویی درختان نیز زیر فشار گرما تاب نمی‌آورند و پیش از موعد از ادامه رقابت برای بقا دست می‌کشند.

این دگرگونی تنها محدود به ظاهر طبیعت نیست. نظام درونی گیاهان همان سازوکاری که میلیون‌ها سال با نظم دقیق در چرخه‌های دمایی و رطوبتی سازگار شده بود، اکنون با شرایطی روبه‌رو است که سرعت تغییر آن از توان سازگاری طبیعی‌شان پیشی گرفته است. خاک گرم‌تر، تبخیر بیشتر، بارش‌هایی که زمان‌بندی پیش‌بینی‌پذیر خود را از دست داده‌اند و دوره‌های خشکی که طولانی‌تر از همیشه شده‌اند، همگی فضای جدیدی ساخته‌اند که در آن، گیاهان برای زنده ماندن نیازمند انرژی بیشتری هستند، اما دسترسی‌شان به منابع کمتر شده است.

فصل‌های بارشی که روزگاری ستون اصلی امنیت غذایی کشور بودند، اکنون گاهی ناگهانی، کوتاه‌مدت و کم‌اثر ظاهر می‌شوند و گاهی اصلاً نمی‌آیند. خشکی لایه‌های بالایی خاک، شوری روبه‌افزایش بسیاری از اراضی و رقابت شدیدی که میان طبیعت و فعالیت‌های انسانی برای استفاده از منابع محدود شکل گرفته، مجموعه‌ای از پیامدها را به‌وجود آورده که در بلندمدت می‌تواند شکل‌گیری زیست‌بوم‌های آینده ایران را دگرگون کند.

در چنین فضایی، پرسش اصلی این نیست که آیا اقلیم تغییر کرده است یا نه؛ بلکه این است که جامعه انسانی چگونه باید با واقعیتی که اکنون تمام اجزای محیط‌زیست را تحت تأثیر قرار داده سازگار شود. طبیعت مسیر تازه‌ای را آغاز کرده و اکنون نوبت ماست که الگوهای پیشین مدیریت زمین، منابع آب و انتخاب گیاهان را بازتعریف کنیم تا بتوانیم در کنار این اقلیم جدید، زیست‌پایدار آینده را بسازیم.

تغییرات اقلیمی؛ زنگ خطر خشکی، خزان زودرس و دگرگونی در الگوی کشت

داریوش رحیمی، دکترای آب‌وهواشناسی و رئیس دانشکده علوم جغرافیایی و برنامه‌ریزی دانشگاه اصفهان با اشاره به تغییرات اقلیمی گسترده در کشور به ایسنا می‌گوید: طی حدود ۱۵ تا ۱۶ سال گذشته، روند افزایشی دما در ایران به‌طور مداوم ادامه داشته و متأسفانه شدت افزایش دمای کشور ما از میانگین جهانی نیز بیشتر بوده است. تداوم این روند می‌تواند باعث افزایش مخاطرات اقلیمی، از جمله تشدید امواج گرمایی و تکرار پدیده‌هایی نظیر خزان زودرس شود. البته باید توجه داشت که پیش‌بینی‌های اقلیمی همواره دارای درصدی خطا هستند و نمی‌توان با قطعیت درباره وضعیت آینده سخن گفت، اما روندها نشان‌دهنده استمرار گرمایش در ایران است.

وی در ادامه با بیان اینکه مقابله با تغییر اقلیم نیازمند اتخاذ راهبردهای گوناگون است، می‌افزاید: در کنار اقداماتی مانند کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای، مهم‌ترین راهبرد در شرایط کنونی، سازگاری با تغییر اقلیم است. اقلیم، پدیده‌ای پیوسته و جهانی است و هیچ کشوری به‌تنهایی نمی‌تواند آن را کنترل کند؛ ازاین‌رو، ما باید به‌دنبال انطباق و سازگاری با شرایط جدید باشیم.

رئیس دانشکده علوم جغرافیایی و برنامه‌ریزی دانشگاه اصفهان ادامه می‌دهد: سازگاری با تغییر اقلیم باید در تمام بخش‌ها از جمله منابع آب، کشاورزی و به‌ویژه در سبک زندگی ما نمود پیدا کند. اگر نتوانیم با شرایط جدید سازگار شویم، سرنوشتی مشابه بسیاری از اکوسیستم‌هایی خواهیم داشت که به‌دلیل ناتوانی در انطباق با شرایط محیطی، با خطر انقراض مواجه شدند.

رحیمی خاطرنشان می‌کند: راه‌حل اساسی، تغییر در نگرش و اصلاح الگوهای مصرف است. ما باید به‌سمت دوستی با طبیعت و سازگاری فرهنگی و رفتاری با محیط‌زیست حرکت کنیم. اقداماتی مانند انتقال آب یا دست‌کاری‌های گسترده محیطی نه‌تنها کمکی به حل بحران نمی‌کند، بلکه خود می‌تواند تبعاتی جدید به‌دنبال داشته باشد. به‌جای آن، بازنگری در شیوه زندگی، مصرف منابع و نوع تعامل ما با طبیعت، راهی پایدار برای ادامه حیات در شرایط اقلیمی کنونی است.

وی با اشاره به پدیده «خزان زودرس» به‌عنوان یکی از نشانه‌های آشکار تغییر اقلیم می‌افزاید: یکی از آثار مهم تغییر اقلیم، بروز خزان زودرس در پوشش گیاهی و درختان است. این پدیده عمدتاً به‌دلیل تنش‌های گرمایی و شوک‌های حرارتی است که در ماه‌های گرم سال به درختان وارد می‌شود.

رئیس دانشکه علوم جغرافیایی و برنامه‌ریزی دانشگاه اصفهان ادامه می‌دهد: در تابستان امسال، به‌ویژه در تیر و مرداد، شاهد خزان زودرس در بسیاری از گونه‌های درختی بودیم و برگ‌های بسیاری از درختان ریخت. این تنش گرمایی پس از خنک‌تر شدن نسبی هوا در شهریورماه، موجب شد برخی از درختان میوه دوباره شکوفه دهند؛ پدیده‌ای که ناشی از شوک دمایی وارده به آن‌ها بود.

رحیمی بیان می‌کند: در حال حاضر نیز مشاهده می‌شود که در سطح شهر، بسیاری از درختان هنوز برگ‌های خود را حفظ کرده‌اند. این موضوع دلایل متعددی دارد؛ نخست اینکه این درختان معمولاً آبیاری می‌شوند و در نتیجه، تنش سرمایی لازم برای توقف فعالیت‌های زیستی و ریزش برگ‌ها در آن‌ها رخ نداده است. از سوی دیگر، طی دو ماه اخیر، سکون جوی و نبود وزش باد قابل توجه باعث شده است تا با وجود زرد شدن برگ‌ها، ریزش آن‌ها اتفاق نیفتد.

وی در بخش دیگری از سخنان خود درباره تأثیر تغییر اقلیم بر الگوهای بارندگی می‌افزاید: تغییر اقلیم نه‌تنها بر دما، بلکه بر الگوی بارش‌ها نیز تأثیرگذار است. این تأثیر هم در زمان وقوع بارش‌ها و هم در نوع و شدت آن‌ها مشاهده می‌شود. افزایش دما و تغییر الگوی رطوبت‌پذیری جو، منجر به تغییر در زمان‌بندی و توزیع بارش‌ها شده و این موضوع، چالشی جدی برای منابع آب کشور به‌وجود آورده است.

این استاد دانشگاه در خصوص موضوع «بارورسازی ابرها» نیز اظهار می‌کند: بارورسازی ابرها مقوله‌ای جداگانه است و نباید آن را راه‌حلی برای جبران کمبود بارش‌ها دانست. نخست اینکه ظرفیت‌های طبیعی ایران برای بارورسازی ابرها بسیار محدود است، چراکه یکی از فاکتورهای اصلی در این فرایند، وجود رطوبت کافی در جو است. در حالی‌که ایران کشوری خشک و کم‌رمطوبت است و میانگین فشار بخار آب در آن حدود ۷ تا ۸ میلی‌بار است، در حالی‌که برای وقوع بارش مؤثر باید به حدود ۱۴ تا ۱۵ میلی‌بار برسد. بنابراین، هم از نظر علمی و هم از نظر اقلیمی، شرایط ایران برای بارورسازی ابرها مناسب نیست.

رحیمی تأکید می‌کند: بارورسازی ابرها نه می‌تواند جبران‌کننده کمبود منابع آب کشور باشد و نه به‌عنوان راهکاری پایدار برای مقابله با خشکسالی مطرح شود. در واقع، این طرح‌ها بیشتر جنبه فانتزی دارند و نباید به‌عنوان راه‌حل واقعی بحران آب کشور به آن‌ها اتکا کرد.

تغییرات اقلیمی؛ زنگ خطر خشکی، خزان زودرس و دگرگونی در الگوی کشت

تغییر اقلیم و ضرورت تغییر الگوی کشت و کاشت درختان شهری

محمدرضا نادری، دانشیار زراعت و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان نیز به ایسنا با اشاره به اثرات تغییرات اقلیمی بر رشد و عملکرد گیاهان اظهار می‌کند: تغییرات اقلیمی می‌تواند به‌شدت و از طرق مختلف در زمان و نحوه رشد گیاهان و درختان اثرگذار باشد. این اثرات بیشتر به عواملی مانند افزایش دما، تغییر در میزان رطوبت، غلظت دی‌اکسیدکربن و شدت تابش پرتو فرابنفش (UV) مربوط می‌شود.

وی می‌افزاید: افزایش دما به‌طور مستقیم بر فرایندهای فیزیولوژیکی گیاهان، به‌ویژه گیاهان دارای چرخه فتوسنتزی C3، تأثیرگذار است. افزایش غلظت CO₂ می‌تواند در برخی موارد، به‌ویژه برای گیاهان C3، اثر مثبتی داشته باشد، اما در مقابل، کاهش بارش و بروز تنش خشکی بزرگ‌ترین معضل در رشد گیاهان محسوب می‌شود؛ چراکه کمبود آب مستقیماً موجب توقف رشد می‌شود. از سوی دیگر، تابش شدید پرتو فرابنفش نیز آسیب‌های جدی به عملکردهای فیزیولوژیکی گیاه وارد می‌کند.

عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان با اشاره به تقسیم‌بندی فیزیولوژیکی گیاهان بر اساس نوع چرخه فتوسنتزی ادامه می‌دهد: گیاهان از این منظر به سه گروه C3، C4 و CAM تقسیم می‌شوند. گیاهان C3 مانند یونجه معمولاً در شرایط خنک‌تر رشد مطلوبی دارند و نسبت به خشکی حساس‌ترند، در حالی که گیاهان C4 مانند ذرت با گرما سازگاری بیشتری دارند. گیاهان CAM مانند آلوئه‌ورا و کاکتوس نیز به‌دلیل توانایی ویژه خود در سازگاری با گرما، خشکی و شوری، از مقاومت بالایی برخوردارند. بر همین اساس، واکنش این سه گروه نسبت به تغییرات اقلیمی متفاوت است.

نادری تأکید می‌کند: درختان نیز بسته به گونه، از نظر مقاومت در برابر گرما، سرما، خشکی و شوری متفاوت هستند، بنابراین باید در انتخاب گونه‌های درختی متناسب با شرایط اقلیمی فعلی و آینده تجدیدنظر کنیم. به عنوان مثال، دیگر کاشت درختانی مانند چنار اصفهان که نیاز آبی بالایی دارند و نسبت به پرتو فرابنفش حساس‌اند، منطقی نیست. در مقابل، گونه‌هایی مانند زیتون تلخ یا زبان‌گنجشک به‌دلیل مقاومت بیشتر در برابر کم‌آبی گزینه‌های بهتری هستند. این تغییر الگو از حدود ۲۰ سال پیش به‌صورت ناگزیر آغاز شده است. به‌عنوان نمونه، در فضای سبز شهری دیگر چمن‌کاری چندان دیده نمی‌شود، چراکه چمن با دمای بالا و کم‌آبی سازگار نیست. همچنین شهرداری‌ها از کاشت درختان چنار جدید خودداری می‌کنند و به‌جای آن از گونه‌های مقاوم‌تر استفاده می‌شود. با این حال، برای درختان قدیمی مانند چنارهای خیابان عباس‌آباد باید شرایط نگهداری ویژه‌ای در نظر گرفت، از جمله تأمین آب کافی و خنک‌سازی محیط با شست‌وشوی روزانه.

وی ادامه می‌دهد: تغییرات اقلیمی نه‌تنها بر رشد، بلکه بر کیفیت و کمیت محصولات کشاورزی نیز تأثیرگذار است. معمولاً کمیت محصولات کاهش می‌یابد، اما کیفیت آن‌ها به‌واسطه افزایش تولید ترکیبات ثانویه در گیاه بالا می‌رود. گیاهان در شرایط تنش، برای سازگاری، ترکیبات ثانویه‌ای تولید می‌کنند که از نظر دارویی، طعم و عطر برای انسان ارزشمندند. از این‌رو، اگر این شرایط به‌درستی مدیریت شود، می‌توان از آن در جهت تولید گیاهان دارویی باکیفیت‌تر بهره برد.

این عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان با بیان اینکه تأثیر تغییر اقلیم از منطقه‌ای به منطقه دیگر متفاوت است، می‌گوید: در کشورهایی مانند کانادا و فنلاند، افزایش دما سبب گسترش فصل زراعی و افزایش زمین‌های کشاورزی شده و حتی می‌توان گفت برای آن‌ها مزیت محسوب می‌شود. اما در کشورهایی با عرض جغرافیایی میانی مانند ایران، افزایش دما و کاهش بارش مشکلات جدی ایجاد کرده است. با این حال، می‌توان از افزایش کیفیت محصولات به عنوان یک مزیت نسبی یاد کرد.

نادری خاطرنشان می‌کند: ما همیشه به دانشجویان تأکید می‌کنیم که «تنها راه مقابله با خشکی، همراه شدن با خشکی است». به جای انتقال آب، بارورسازی ابرها یا جنگل‌کاری‌های غیرمنطقی، باید با شرایط موجود سازگار شویم و بر اساس منابع آبی محدود تصمیم بگیریم که چه بکاریم، چگونه بکاریم و اصلاً آیا باید بکاریم یا خیر. به باور ما، توسعه باید به‌سمت گلخانه‌ها، کشت گیاهان دارویی و درختان خشکباری چون گردو، بادام و پسته هدایت شود.

وی در پایان تأکید می‌کند: تغییر اقلیم واقعیتی انکارناپذیر است و تنها راه منطقی، سازگاری با آن است. گلخانه‌ها می‌توانند به‌عنوان فضاهایی کنترل‌شده، ما را در مقابله با اثرات منفی تغییر اقلیم یاری کنند. در واقع، «همراه شدن با خشکی»، نه‌تنها یک ضرورت، بلکه تنها راهکار پایدار برای آینده کشاورزی ایران است.

تغییرات اقلیمی؛ زنگ خطر خشکی، خزان زودرس و دگرگونی در الگوی کشت

به گزارش ایسنا، اکنون بیش از هر زمان دیگری آشکار است که ایران در آستانه دوره‌ای تازه از تحولات زیست‌محیطی قرار دارد. تغییراتی که نه با انتقال آب، نه با بارورسازی ابرها و نه با پروژه‌های مقطعی قابل مهار نیست. راه واقعی، همان است که کارشناسان بر آن تأکید دارند؛ سازگاری آگاهانه، اصلاح الگوهای مصرف، تغییر روش‌های کشت، بازنگری در انتخاب گونه‌های درختی و بازتعریف رابطه انسان با طبیعت. آینده اقلیم ایران، مسیر آسانی پیش رو ندارد، اما تصمیم‌های درست امروز می‌توانند مرز میان یک زیست‌بوم پویا و سرزمینی آسیب‌پذیر باشند.

انتهای پیام 

نظرات کاربران

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

نرخ ارز

عنوان عنوان قیمت قیمت تغییر تغییر نمودار نمودار
دلار خرید 24759 0 (0%)
یورو خرید 28235 0 (0%)
درهم خرید 6741 0 (0%)
دلار فروش 24984 0 (0%)
یورو فروش 28492 0 (0%)
درهم فروش 6803 0 (0%)
عنوان عنوان قیمت قیمت تغییر تغییر نمودار نمودار
دلار 285000 0.00 (0%)
یورو 300325 0.00 (0%)
درهم امارات 77604 0 (0%)
یوآن چین 41133 0 (0%)
لیر ترکیه 16977 0 (0%)
ﺗﻐﯿﯿﺮات ﺑﺎ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ اﻧﺠﺎم ﺷﺪ