آیتاللهالعظمی جوادی آملی: با جاهلیت باید مبارزه کرد
اقتصاد ایران: ایسنا/فارس در بخشی از پیام مرجع تقلید به همایش اعتلای علوم عقلی ایران تأکید شده است: گذشته از جهلزدایی در حوزهها، جهلزدایی در دانشگاهها و جهالتزدایی در مساجد و حسینیهها و مراکز دیگر، با جاهلیت باید مبارزه کرد.
آیتاللهالعظمی جوادی آملی، مرجع تقلید شیعیان به همایش بینالمللی «جایگاه شیراز در اعتلای علوم عقلی ایران با تأکید بر میراث علمی علامه ملاعبدالله بهابادی یزدی» که امروز چهارشنبه، ۲۸ آبان در دانشگاه شیراز در حال برگزاری است، پیامی صادر کرد که در این همایش پخش شد.
در این پیام آمده است:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
مقدم شما علما فضلا اساتید فرهیختگان و نخبگان علمی استان پربرکت فارس و شیراز را گرامی میداریم و از بزرگان دیگری که در این محفل علمی شرکت کردهاند حقشناسی میکنیم و از همه بزرگوارانی و خردمندانی که با ایراد مقال یا ارائه مقالت بر وزن علمی این نشست افزوده و میافزایند حقشناسی میکنیم. از ذات اقدس اله مسئلت میکنیم به برکت خونهای پاک شهدای این سرزمین، نظام پربرکت ما را تا ظهور صاحب اصلی و اصیلش همچنان حفظ نگه دارد و آنچه خیر و صلاح و فلاح مردم این مملکت و سایر مسلمانهاست به آنها مرحمت کند!
بحث در جلال و جمال مکتب شیراز است در مسائل عقلی. به لطف الهی ذات اقدس اله بسیاری از برکات را به این سرزمین داد. البته زمین از آن جهت که زمین است و زمان از آن جهت که زمان است، تا متزمنی پربرکت در او نباشد گرانبها نخواهد شد. انسانهای ارجمندی چون حکما فضلا و اندیشوران شیراز، باعث برکت این سرزمین شدهاند. زمین را و زمینه را مردان الهی بزرگ میکنند و افتخارشان را نصیب زمین میکنند؛ نه اینکه از زمین و از سرزمین برکت بگیرند.
بزرگی مردان و علما و دانشوران شیراز این بود که اینها همیشه به فکر مزایده بودند نه مناقصه. برخیها به دنبال کالای ارزاناند و ارزان تا ارزانتر نشد نمیخرند. برخیها به فکر کالای گرانبها
سخنگوی شیراز و شاعر این سرزمین، فرمود: بیمعرفت مباش که در مَن یزید عشق اهل نظر معامله با آشنا کنند.
خریدارها به دنبال ارزانترند تا ارزانتر را بگیرند؛ آنجا آگهی مناقصه میزنند. اگر کسی بخواهد کاری را به دیگری واگذار کند، به هر کسی که ارزانتر و کمبهاتر میگیرد میدهد. در اجرتها اینچنین است که آگهی مناقصه میزنند ولی در کالاهای گرانبها آگهی مزایده میزنند.
عشق از آن کالاهای گرانبها و ثمین است و به هر کسی این عشق را نخواهند داد، لذا در بازار عشقفروشی و عشقدهی، بازار، بازار مزایده است نه مناقصه. جناب حافظ حرفش این است: «بیمعرفت مباش که در مَن یزید عشق»؛ آنجا که عشق را عطا میکنند و چوب حراج را بالا میبرند که «من یزید» یعنی چه کسی گرانتر و بیشتر عشق را میخرد، بیمعرفت مباش که در مَن یزید عشق اهل نظر معامله با آشنا کنند میدانند که این عشق را به چه کسی بدهند، به چه کسی بفروشند و با چه کسی معامله کنند.
اگر خواستند به کسی عشق بدهند، آن خریدار عشق باید هر چه در اختیار دارد عطا بکند و آن معرفت است. سنگینترین معرفت و برجستهترین دانش را باید ثمن قرار بدهد، تا مثمنی به نام عشق به او عطا کنند. بازار عشق بازار «من یزید» است؛ همیشه آگهی مزایده میزنند نه مناقصه.
جناب حافظ که سخنگوی مکتب شیراز است، آن سرزمین را به عنوان سرزمین مزایده معرفی کرده است. لذا حکما و علما و اندیشورانی که از این سرزمین برخاستهاند، در عین حرمت نهادن به علم علمای مناطق دیگر و در عین ارج نهادن به دانش دانشوران سرزمینهای دیگر، هرگز به آن مقداری که دیگران گفتهاند قناعت نکردند، بلکه از آن به عنوان یک نردبان بهره بردند و بالا رفتند.
شیخ اشراق ابتکاری کرد و کاری که همه حکما میکردند را به عکس کرد. حکما میگفتند که «إن الله بصیر» یعنی «عالم بالمبصرات» و «ان الله سمیعٌ» یعنی «عالم بالمسموعات» که بصر و سمع را به علم برمیگرداندند؛ اما جناب شیخ اشراق براساس علم شهودی، «علیمٌ» را به «بصیرٌ» برگرداند، «علیمٌ» را به «سمیعٌ» برگرداند؛ گفت خدا عالم است یعنی میبیند، خدا عالم است یعنی میشنود.
این تحول دقیق که دیگران سمع و بصر را به علم برمیگرداندند و جناب شیخ اشراق علم را به سمع و بصر برگرداند، یک ره آورد علمی بود.
حکمای سرزمین شیراز به این بسنده نکردند، گفتند حکمت اشراق باید سرمایهای داشته باشد تا با آن سرمایه هم خالق را هم مخلوق را هم خلقت را بشناسد؛ سرمایهای در دست حکمت اشراق نیست. با اصالت مفهوم با اصالت ماهیت و امثال اینها نمیشود نظام را شناخت؛ ما میخواهیم حرف آسمان را بفهمیم حرف زمین را بفهمیم. از اول مرحوم صدر المتألهین و دیگر حکمای بزرگ سرزمین شیراز به این فکر بودند که ما میخواهیم حرف درخت را بشنویم، حرف آسمان را حرف زمین را حرف ستارهها را حرف حجر و مدر را حرفهایی که همه دارند که تسبیحگوی حقاند و مسبح حقاند و ذاکر حقاند و ساجد حقاند و راکع حقاند را بشنویم و بالاخره به اینجا رسیدند. صریحاً میگویند که ما حرفهای آسمان را و زمین را میشنویم، حرفهای حجر و مدر را میشنویم، عبادتهای اینها را میبینیم و سرسپردگی شجر و حجر را ادراک میکنیم.
درست است که حکمت اشراق آمده است علیمٌ را به بصیرٌ برگرداند، بر خلاف کار سایر حکما که بصیرٌ را به علیمٌ برمیگرداندند؛ ولی حکمت بزرگ و بزرگوارانه مکتب شیراز گفت بسیار خوب، با کدام سرمایه شما این قدرت را دارید که علم را در سطح همه موجودات ببرید (یک) و علیمٌ را به بصیرٌ برگردانید (دو)؛ با اصالة الماهیة نمیشود با اصالة المفهوم نمیشود، شما که وجود را اعتباری میدانید. باز میفرمایند شما با کدام سرمایه میتوانید این جنبوجوش و خروش توحیدی را در سطح موجودات بشنوید، شما که قائل به حرکت جوهری نیستید.
آن منطقی آن فلسفهای آن عرفانی توان آن را دارد که حرف آسمان و زمین را بشنود که ببیند اینها متحرکاند نه ساکن و نه ساکت؛ هم گویایند و ساکت نیستند و هم جویایند و ساکن نیستند.
بیان رسمی مرحوم صدر المتألهین است که ترجمان به درد ما نمیخورد؛ ما کاملاً میشنویم که حجر و مدر چه میگویند، ارض و سماء چه میگویند، شجر و حجر چه میگویند. این به دنبال مزا یده رفتن است نه به دنبال مناقصه رفتن! این عشق را با برترین و بالاترین کالا خریدن است.
مرحوم کلینی(رضوان الله تعالی علیه) در جلد دوم اصول کافی از امام(سلام الله علیه) نقل کرده که «أَفْضَلُ النَّاسِ مَنْ عَشِقَ الْعِبَادَةَ»؛ عبادت کردن کمال است ولی فضل زاید، مال کسی است که به عبادتش در پیشگاه معبود عشق بورزد.
یک وقت است سخن از اجیر و مستأجر و موجر است که «فلهم اجرهم کذا»؛ یک وقت بحث در محبت و دوستی است: «یحبهم و یحبونه». این دو مکتب را قرآن کریم فراسوی بشر گذاشت: بعضی اجیرانه کار میکنند و روزه و عبادتشان این گونه است و بعضی محبانه کار میکنند که «یحبهم و یحبونه».
حکمای سرزمین شیراز عموماً و افرادی مثل صدر المتألهین خصوصاً، بر اساس محبت و عشق درس خواندند. طوری درسشان ثمربخش بود که هم کلام خدا را به اذن الله از درون خود میشنیدند و هم کلام موجودات را. بیان صدر المتألهین این است که حجر و مدر خدا را عبادت میکنند، ما از آهنگ اینها باخبر میشویم و صدر و ساقه جهان که تسبیحگوی حقاند، ما این حرفها را میشنویم.
این کار هر کسی نیست! در چندین مسابقه باید شرکت کنند، این مسابقهها باید مزایدهای باشند و در این مزایدهها باید برنده باشند.
مرحوم صدر المتألهین و سایر حکمای شیراز(قدس الله اسرارهم) ـ گرچه حکمای بزرگ و مردان الهی در سرزمینهای دیگر هم هستند؛ اما بحث کنونی در عظمت و جلال و شکوه حکمت سرزمین خاص شیراز و مکتب شیراز است ـ ذات اقدس اینها را وادار کرده است که تثلیث مشروعی را تثلیث معقولی را تثلیث صحیح و ظریفی را به جای تثلیث باطل بگذارند.
آن تثلیث عبارت از آن است که حوزههای علمیه وظیفهشان علمپروری و عالمپروری و تألیف کتاب و نوآوریها در علومی است مرتبط با خودشان و دانشگاههای بزرگ و بزرگوار هم در این تثلیث سهیماند که علم را معلوم را عالم را تشویق کنند، بپرورانند و ارائه کنند؛ مساجد، هیئات دینی و حسینیهها
هم کارشان رواج اخلاق، عدالت علوی و طهارت خاندان عصمت و طهارت و مانند آنهاست.
هم مساجد و حسینیهها و تکایا و مراکز اخلاقی موظفاند هم دانشگاهها موظفاند هم حوزهها. اینها کارشان یا جهلزدایی است مثل دانشگاه و حوزه یا جهالتزدایی است مثل حسینیه و مسجد و کارهای فرهنگی و اخلاقی و پرورشی و مانند اینها.
در کنار این علمپروری و جهلزدایی و در کنار آن عقلپروری و جهالتزدایی، امر ثالثی هست که این فقط در نظام امامت و امت مطرح است و آن جاهلیتزدایی است. مبارزه با جاهلیت غیر از جهلزدایی است، مبارزه با جاهلیت غیر از جهالتزدایی است. جهلزدایی و علمپروری از حوزه برمیآید، جهالتزدایی از کارهای مسجد و حسینیه برمیآید، جهلزدایی از دانشگاهها برمیآید؛ اما جاهلیتزدایی، محتاج به نظام امامت و امت است. از حوزه به تنهایی، از دانشگاه به تنهایی، از مسجد و حسینیه به تنهایی برنمیآید که جاهلیت را بزدایند و عقلانیت را حاکم کنند؛ این نظام امامت و امت است که رسالت اصلی آن، جاهلیتزدایی است.
این به عهده نظام است به عهده حکومت است، به عهده همه ماست که علاقهمند این نظامیم به عهده همه ماست که نگهبان این نظامیم.
گذشته از جهلزدایی در حوزهها، جهلزدایی در دانشگاهها و جهالتزدایی در مساجد و حسینیهها و مراکز دیگر، با جاهلیت باید مبارزه کرد.
آنچه شما از غرب میبینید جاهلیت است؛ آنچه امروز در غزه میبینید جاهلیت است؛ آنچه امروز در جاهای دیگر شبیه غزه و فلسطین و امثال اینها میبینید جاهلیت است.
نظام امامت و امت، عهدهدار جاهلیتزدایی است. صدر المتألهین و حکمای دیگر گفتند ما جاهلیتزدایی میکنیم.
مکتب شیراز از مکتبهای برجسته و پرفروغ بود، در حد نشر علم و جهلزدایی بسنده نکرد، کار دانشگاه را در نشر علم و جهلزدایی خلاصه نکردو کار حسینیه و مسجد را در جهالتزدایی خلاصه نکرد، بلکه کار این مجموعه را به تبع نظام امامت و امت، جاهلیتزدایی قرار داد که اگر جاهلیت رخت بربندد و صدر و ساقه این نظام بشود عقلانی، انسان نه بی راهه میرود و نه راه کسی را میبندد.
غرض این است که مکتب شیراز ـ به لطف الهی ـ این خصیصه را دارد که بتواند با جهان سخن بگوید و حرف جهان را بشنود و بتواند گذشته از جهلزدایی و گذشته از جهالتزدایی، جاهلیتزدایی کند. خدا غریق رحمت کند صدر المتألهین را که این کتاب نامآور «کسر اصنام الجاهلیة» را مقتدرانه نوشت؛ یعنی نظام جاهلی، رخت بربست با آمدن قرآن و عترت.
آنچه در غرب و در شرق آن روز میگذشت چه رسد به امروز، جاهلیت بود و نظام اسلامی، به برکت قرآن و عترت، عقلانیت آورد. نظام امامت و امت، جاهلیت را میروبد و از بین میبرد.
چندین صنم و چندین وثن که صنم جاهلی و وثن جاهلی بود، در این کتاب شریف «کسر اصنام الجاهلیة» اشاره شد. همان طوری که علیبن ابیطالب در آن روز بالای دوش پیغمبر رفت و تمام این بتها را شکست، شاگردان علی(صلواتالله و سلامه علیه) هم پا روی براهین متقن فلسفی گذاشتند و جاهلیتروبی کردند؛ اینها توانستند جاهلیتروبی کنند.
این جاهلیتروبی، پیام مکتبهای اسلامی عموماً و مکتب شیراز خصوصاً به جهان و جهانیان است که آنچه غیر توحید است جاهلیت است، آنچه به صورت جنگ غزه و امثال غزه است، جاهلیت است، آنچه به عنوان جنگ جهانی اول و دوم است جاهلیت است، آنچه به عنوان استعمار آمریکاست جاهلیت است و باید با جاهلیت جنگید و جهلزدایی و جهالتروبی گرچه لازم هستند اما کافی نیستند.
از همه بزرگوارانی که این محفل عظیم علمی را تشکیل دادند حقشناسی میکنیم و امیدواریم مکتب فلسفی شیراز همچنان مانا پویا و گرانبها تا ظهور صاحب اصیل و اصلیاش بماند!
انتهای پیام
اکو ایران | ECO IRAN
ترکیه | Turkiye
آذربایجان| Azerbaijan
ترکمنستان|Turkmenistan
تاجیکستان|Tajikistan
قزاقستان |Kazakhstan
قرقیزستان |Kyrgyzstan
ازبکستان |Uzbekistan
افغانستان |Afghanistan
پاکستان | Pakistan
بانک مرکزی
بانک ملّی ایران
بانک ملّت
بانک تجارت
بانک صادرات ایران
بانک ایران زمین
بانک پاسارگاد
بانک آینده
بانک پارسیان
بانک اقتصادنوین
بانک دی
بانک خاورمیانه
بانک سامان
بانک سینا
بانک سرمایه
بانک کارآفرین
بانک گردشگری
بانک رسالت
بانک توسعه تعاون
بانک توسعه صادرات ایران
قرض الحسنه مهر ایران
بانک صنعت و معدن
بانک سپه
بانک مسکن
رفاه کارگران
پست بانک
بانک مشترک ایران و ونزوئلا
صندوق توسعه ملّی
مؤسسه ملل
بیمه مرکزی
بیمه توسعه
بیمه تجارت نو
ازکی
بیمه ایران
بیمه آسیا
بیمه البرز
بیمه دانا
بیمه معلم
بیمه پارسیان
بیمه سینا
بیمه رازی
بیمه سامان
بیمه دی
بیمه ملت
بیمه نوین
بیمه پاسارگاد
بیمه کوثر
بیمه ما
بیمه آرمان
بیمه تعاون
بیمه سرمد
بیمه اتکایی ایرانیان
بیمه امید
بیمه ایران میهن
بیمه متقابل کیش
بیمه آسماری
بیمه حکمت صبا
بیمه زندگی خاورمیانه
کارگزاری مفید
کارگزاری آگاه
کارگزاری کاریزما
کارگزاری مبین سرمایه