قیصر از تجربه کردن نمیترسید؛ شعر قیصر، همچنان خواندنی، بهروز و زنده
اقتصاد ایران: اعظم سعادتمند میگوید: قیصر امینپور از تجربه کردن نمیترسید و به زبان خاص خودش رسیده بود، به همین دلیل در غزل، نیمایی و دیگر قالبها هم پیوستگی شعرش را حفظ کرده بود.
خبرگزاری مهر: گروه فرهنگ و ادب – جواد شیخ الاسلامی: امروز، ۸ آبان، سالروز درگذشت قیصر امینپور، یکی از مهمترین و شاخصترین شاعران معاصر است که تأثیراتی کمنظیر بر شعر و شاعران داشته است.
قیصر امینپور خیلی زود و در ۴۸ سالگی، پرواز کرد و آسمانی شد، اما میراث شعری و ادبیاش همچنان زنده و برای نسل شاعران جدید اثربخش است. او یکی از مهمترین چهرههای شعر معاصر فارسی است که توانست با زبانی ساده، صمیمی و در عین حال عمیق، پلی قوی میان سنت و نوآوری ایجاد کند. قیصر شاعری بود که از قالبهای سنتی مثل غزل و رباعی، تا قالبهای مدرن مثل نیمایی و سپید، همه جا قلم زد و توانست در همه آنها ردی از خود به جا بگذارد. قیصر شاعری است که آثارش هنوز محل رجوع است و خوانش شعرهایش، سرمشق شاعران جوان برای یافتن زبانی نو و بهروز و روان و عمیق.
به بهانه سالروز درگذشت قیصر، سراغ اعظم سعادتمند شاعر و منتقد ادبی رفتهایم تا از قیصر بگوییم و بشنویم.
متن مشروح این گفتگو را میخوانید:
درباره قیصر میشود از زوایای زیادی حرف زد. هم درباره شعرهای انقلابش میشود حرف زد، هم درباره شعرهای آیینیاش، هم درباره شعرهای جنگش، هم درباره شعرهای عاشقانهاش و همچنین تأثیرش در شعر نیمایی، رباعی و ادبیات کودک و نوجوان. میخواستم بپرسم کجای شعر و شخصیت قیصر برای خانم سعادتمند جذابتر است؟ دوست دارم از زاویه ارتباط و آشنایی شما با قیصر چند کلمهای صحبت کنیم.
حقیقتش، آشنایی من با شعر قیصر با همان شعر سپید معروف قیصر است که میگوید «و قاف/ حرف آخر عشق است/ آنجا که نام کوچک من/ آغاز میشود.» اولین شعری که من از آقای امینپور خواندم، همین شعر بود. یعنی روی یک کاغذی نوشته شده بود و به دست من رسید. آنقدر این شعر برای من جذاب و گیرا بود که بلافاصله رفتم کتابفروشی و گفتم از قیصر امینپور چه دارید؟ آن موقع یک گزیدهشعر از آقای امینپور به اسم «گزیده اشعار قیصر امینپور» در نشر مروارید چاپ شده بود. بلافاصله آن کتاب را خریدم و خواندم. یعنی همان یک قطعه شعر کوتاه آنقدر در من تأثیر گذاشته بود که من همان موقع رفتم آن گزیده شعر را خریدم و با لذت سرگرم خواندن شدم. هر سطری که میخواندم و هر شعری که میخواندم، برایم بسیار جذاب بود. آن موقع هنوز چندان هم در فضای شعر نبودم؛ فقط یک دوستدار شعر بودم.
یادم هست وقتی گزیده اشعار قیصر را خواندم، احساس کردم ای کاش من هم بتوانم شعر بگویم؛ یعنی فقط یک شعردوست نباشم، بلکه من هم بتوانم شاعر باشم. شعر قیصر چنین تأثیر عجیب و غریبی روی من داشت.
یعنی شعر قیصر روی شاعر شدن شما تأثیر گذاشت؟
خواندن این کتاب واقعاً باعث شد من آرزو کنم که شاعر بشوم. یادم هست وقتی آن مجموعه را خواندم، احساس کردم ای کاش من هم بتوانم شعر بگویم؛ یعنی فقط یک شعردوست نباشم، بلکه من هم بتوانم شاعر باشم. شعر قیصر یک تأثیر خیلی عجیب و غریب روی من داشت؛ هم از نظر عاطفی و هم از نظر اینکه من با کلام قیصر ارتباط برقرار میکردم. برای من خیلی شگفتانگیز بود؛ چون مطالعاتی که تا آن موقع داشتم بیشتر در زمینهی شعر کلاسیک بود و با زبان شعر امروز چندان آشنا نبودم. این زبان آنقدر به نظرم امروزی بود که خیلی راحت با من ارتباط برقرار کرد، تا جایی که آنقدر جذبم کرد که آرزو کردم ای کاش من هم شاعر بشوم.

میدانید چرا به یاد شما افتادم؟ آخرین غزلی که در کانال شخصی خود منتشر کردید، من را به یاد شعر قیصر انداخت. همینطور به ذهنم رسید که این شعر چقدر به فضای شعر، زبان و لحن قیصر نزدیک است. فکر میکنید شعرتان از قیصر تأثیر گرفته است؟
هیچ شاعری نمیتواند بگوید که تحت تأثیر هیچکس نبوده است. فضای شعر، عرصه تبادل عواطف است. یعنی وقتی شعری خوب میخوانید، تحت تأثیر آن شعر خوب در شما احساسی شکوفا میشود و بر شعر دیگری از شما اثر میگذارد. آنچه میخواهم بگویم با تقلید متفاوت است؛ یعنی در هر حال، ما از همه شعرهایی که دوستشان داریم، تأثیر میپذیریم. این تأثیر به شکل ناخودآگاه رخ میدهد و شاید خودمان متوجه نباشیم، اما وقتی شاعری یا منتقدی از بیرون آثار ما را میخواند، میتواند درک کند که آن شعر یا آن شاعر تا چه اندازه بر کار ما اثر گذاشته است.
در ابتدای گفتوگو شعری نیمایی از قیصر برایمان خواندید. کدام قالب یا کدام حوزه شعریِ قیصر را بیشتر دوست دارید؟ یا اساساً چه چیزی در شعر قیصر برای شما ویژه و خاص است؟
بهنظر من، قیصر حقیقتاً شاعری تجربهگرا بود. یعنی هم شعر کودک سروده، هم شعر نوجوان گفته، هم ترانه نوشته و در هر قالبی که توانسته، تجربه کرده و اثر خوب خلق کرده است. قیصر غزلهای بسیار خوبی دارد، نیماییهای درخشانی سروده و شعرهای سپید ارزشمندی نوشته است. برای مثال، همان شعر مهدوی که میگوید «این روزها که میگذرد/ هر روز/ در انتظار آمدنت هستم»، بهنظر من فوقالعاده است. روحی شاعرانه در آثار قیصر جریان دارد که فرقی نمیکند آن شعر در چه قالبی سروده شده است؛ در هر صورت، زیباست و مخاطب با آن ارتباط برقرار میکند.
هر کدام از شعرهای قیصر را که میخوانم، برایم جذاب است. شاعرانگی در شعر او آنقدر پررنگ است که برای من قالب شعر رنگ میبازد. آنچه من میبینم، خودِ شعر است، نه غزل بودن یا نیمایی یا سپید بودن آن. وقتی نیماییها یا سپیدهای او را میخوانم، میبینم لذتی که میبرم کمتر از لذت خواندنِ غزل نیست
من خودم غزلسرا هستم و قالبی که واقعاً به آن علاقه دارم، غزل است؛ اما هر کدام از شعرهای قیصر را که میخوانم، برایم جذاب است. شاعرانگی در شعر او آنقدر پررنگ است که برای من قالب شعر رنگ میبازد. آنچه من میبینم، خودِ شعر است، نه غزل بودن یا نیمایی یا سپید بودن آن. وقتی نیماییها یا سپیدهای او را میخوانم، میبینم لذتی که میبرم کمتر از لذت خواندنِ غزل نیست. هرکدام از شعرهایش را که میخوانم، برایم در اوج است. به همین دلیل نمیتوانم انتخاب کنم که غزلهایش بهتر است یا نیماییهایش.
البته حتی غزلهای قیصر هم نیمایی شدهاند. حتی شعرهای سپید او حالوهوای نیمایی دارند. راستی، چرا خودِ شما امروز ترغیب نشدهاید در قالب نیمایی و سپید شعر بنویسید؟
امتحان کردهام، اما منتشر نمیکنم! در خلوت خودم شعر سپید و نیمایی میگویم، ولی هنوز جسارتِ انتشارشان را نداشتهام. شاید در آینده چنین کاری انجام دهم، اما فعلاً نه. یکی از دلایلش این است که وقتی غزل میگویید و بهعنوان شاعرِ غزلسرا شناخته میشوید، اگر بعداً شعر سپید یا نیمایی منتشر کنید، مورد قضاوت و حتی اعتراض قرار میگیرید. یادم هست یکیدو بار در سالهای گذشته شعر سپید گفته بودم و در انجمنها برای نقد خواندم. نگاهها منفی نبود، اما فوراً میگفتند «بهتر است همان غزل خودت را بگویی!»؛ نوعی بازدارندگی از تجربه کردن شاعر وجود داشت.
در حالی که شاعری مانند قیصر امینپور واقعاً آمده بود تجربه کند و از تجربه کردن نمیترسید. با اینکه قیصر در قالبهای گوناگون کار کرده است، وقتی آثارش را نگاه میکنید، میبینید نوعی پیوستگی در تمام شعرهای او وجود دارد. یعنی قیصر به مرور به زبان خاص خودش رسیده بود و در غزل، نیمایی و دیگر قالبها هم آن پیوستگی را حفظ کرده بود.
میتوان اینطور گفت که لازم نیست شعرهای قیصر را بر اساس قالب دستهبندی و منتشر کنی. میتوانی رباعی را کنار غزل بگذاری، غزل را کنار سپید، سپید را کنار نیمایی، و حتی شعرهای جدی او را کنار بعضی از شعرهای کودک و نوجوانش قرار بدهی؛ میبینیم با وجود تفاوت قالبها، انگار همه در یک زبان و فرم و جهانبینی نوشته شدهاند.
دقیقاً همینطور است، خیلی خوب گفتید. من هم در خلوت خودم تلاش میکنم چنین تجربههایی داشته باشم، اما شاید در آینده جسارت پیدا کنم و منتشرشان کنم. اما یک نکته دیگر هم هست. ببینید، قیصر واقعاً در شعرش به نوعی «فردیت» رسیده بود؛ یعنی به مرحلهای که شعرش یکپارچگی داشت. اگر من امروز شعر نیمایی منتشر کنم، شاید از نظر زبان تفاوتهای چشمگیری با غزلهای من داشته باشد. نمیدانم؛ شاید باید کمی صبر کنم تا به آن زبان و جهانِ یکپارچه برسم. قیصر به این درجه از یکپارچگی رسیده بود و همین ویژگی، شعرش را خاص و خواندنی میکرد.
راستی شما قیصر را در زمان حیاتش دیده بودید؟
متأسفانه نه. وقتی قیصر از دنیا رفت، فکر میکنم تازه من شش سال بود که شعر مینوشتم. خیلی قیصر را دوست داشتم و شعرش را خوانده بودم، اما متأسفانه از نزدیک او را ندیدم. خبر درگذشتش هم برایم خیلی غافلگیرکننده و شوکآور بود. همان روزی که خبر فوت قیصر را شنیدیم، فکر میکنم در انجمن شعر بودیم و همهمان شوکه شده بودیم. باورمان نمیشد چنین اتفاقی افتاده باشد، بهویژه با توجه به اینکه قیصر هنوز جوان بود. یکی از شگفتیها این است که قیصر فقط چهلوهشت سال زندگی کرد، اما در همین مدت کوتاه، به شاعری ماندگار تبدیل شد. بهنظر من، همین خودْ نشانه نبوغ قیصر امینپور است.
اگر بخواهید بگویید چه چیزی در شعر و شخصیت قیصر، نیازِ جامعه ادبیِ امروزِ ماست، به چه نکتهای اشاره میکنید؟
وقتی امروز نگاه میکنیم، میبینیم با گذشتِ اینهمه سال، شعر قیصر همچنان خوانده میشود. هنوز هم وقتی میخواهیم به شاعران جوان توصیه کنیم که با زبان شعر امروز آشنا شوند، یکی از شاعرانی که همیشه تأکید میشود شعرش باید خوانده شود، قیصر امینپور است. بهنظر من، آن زبانِ صمیمی در کنار عاطفه عمیق و نوآوریهای خاص خودش، باید برای شاعران جوان مورد توجه باشد. وقتی شعری از قیصر میخوانید، شاید در نگاهِ اول ظاهر سادهای داشته باشد، اما وقتی در آن عمیق میشوید، میبینید که چه اندازه ظرافت در شعر بهکار رفته است.
هنوز هم وقتی میخواهیم به شاعران جوان توصیه کنیم که با زبان شعر امروز آشنا شوند، یکی از شاعرانی که همیشه تأکید میشود شعرش باید خوانده شود، قیصر امینپور است
همه این ویژگیها در کنار هم، بهنظر من، باعث شده که شعر قیصر همچنان خوانده شود و واقعاً ماندگار بماند. من شناخت نزدیکی از او نداشتم و هیچوقت ایشان را ندیده بودم، اما از کسانی که از نزدیک قیصر را میشناختند، شنیدهام که واقعاً انسان شریفی بوده است. یعنی از نظر اخلاقی هم تعریف او را بسیار شنیدهام. همان نجابت و شرافتی که در شعرش دیده میشود، در رفتار و اخلاقش هم وجود داشته است. تمام این ویژگیها در کنار هم، از قیصر چهرهای جاودانه ساختهاند؛ شاعری که حتی کسانی که اهل شعر نبودند، وقتی شعر قیصر را میشنیدند، با آن ارتباط برقرار میکردند.
تا حالا از شعر قیصر در کلاس درستان استفاده کردید؟ واکنش بچهها چطور بوده است؟
من معلم ادبیات نیستم، اما بعضی وقتها از شعر قیصر استفاده میکنم. یکی دو سال هم مربی پرورشی بودم و از شعرهای قیصر در تزیین مدرسه، تابلوها و در مناسبتهای مختلف خیلی استفاده میکردم؛ مثلاً نیمههای شعبان یا سهشنبههای مهدوی. در این مناسبتها از شعرهای مهدوی قیصر استفاده میکردم و میدیدم واکنشها خیلی خوب است. یعنی بچهها واقعاً شعرش را دوست داشتند و میپرسیدند خانم! این شعر از کیه؟ همین نشان میدهد که نسل جدید هم میتواند با شعر قیصر ارتباط برقرار کند. این موضوع بهخاطر همان ویژگیهای زبانیِ قیصر است که دقیقاً در دلها و ذهنها نفوذ میکند.
متأسفانه شعر شاعران جوان ما بسیار کلیشهای شده و تقریباً داریم یک غزل واحد را از زبان همه شاعران میشنویم؛ در حالی که قیصر در شعرش حضور دارد و شعرش تشخص ویژهای دارد. در همان شعری که باعث شد شما به شعر قیصر علاقهمند شوید، قیصر از نام خودش حرف میزند. بهنظرم این نکته مهمی است که شاعر باید در شعرش ظهور و بروز داشته باشد و تشخص پیدا کند. در این رابطه نکتهای دارید؟
از نظر کمی، ما شاعر زیاد داریم. البته نمیتوانیم بگوییم این زیاد بودن شاعران یک ایراد است؛ چون زیاد بودن شاعران چیز بدی نیست. این کمیت در نهایت جایی به یک نتیجهای خواهد رسید. من فکر میکنم شعر امروز همچنان در حال تجربه کردن است. در نهایت، این افکار مختلف و نگاههای متفاوتی که در شعر وجود دارد، جایی خودشان را نشان خواهند داد و بعدها احتمالاً منتقدان در این باره صحبت خواهند کرد.
معتقدم شاعران باهوشی هم داریم که تلاش میکنند درگیر این فضا نشوند و واقعاً تأمل کنند و با تأمل شعر بنویسند و منتشر کنند. شاید حالا نام آنها را در فضای مجازی نبینیم و نشنویم، اما به اعتقاد من هستند و شاید در آینده بتوانیم چهرههای بسیار بهتری در حوزه شعر جوان کشورمان داشته باشیم
اما شما درست میفرمایید؛ فضای مجازی دارد به کلیشهای شدن شعرها دامن میزند. زمان ما که فضای مجازی وجود نداشت، گاهی یک ماه روی یک شعر کار میکردیم و سعی میکردیم ایرادات شعر را تا آنجا که ممکن است برطرف کنیم و بعد آن را منتشر کنیم؛ اما متأسفانه بهخاطر فضای مجازی، همه احساس میکنند که باید مدام برای مخاطبانشان شعر منتشر کنند تا آنها را از دست ندهند، یا اینکه بیشتر شعر بگویند تا تعداد مخاطبانشان افزایش پیدا کند.
یک شاعر برای اینکه یک مضمون را در شعرش بیاورد، باید زمانی را سپری کند تا آن مضمون پخته شود. من فکر میکنم این سرعت در سرودن و انتشار شعر باعث شده شاعران به تقلید از هم روی بیاورند؛ یعنی وقتی یک شاعر شعری مینویسد، دقیقاً همان اصطلاح، مضمون یا ترکیب در اشعار شاعران دیگر هم تکرار میشود. فضای مجازی چنین تأثیری بر شعر شاعران امروز گذاشته است، با این وجود، من در کل امیدوارم و معتقدم شاعران باهوشی هم داریم که تلاش میکنند درگیر این فضا نشوند و واقعاً تأمل کنند و با تأمل شعر بنویسند و منتشر کنند. شاید حالا نام آنها را در فضای مجازی نبینیم و نشنویم، اما به اعتقاد من هستند و شاید در آینده بتوانیم چهرههای بسیار بهتری در حوزه شعر جوان کشورمان داشته باشیم.
اکو ایران | ECO IRAN
ترکیه | Turkiye
آذربایجان| Azerbaijan
ترکمنستان|Turkmenistan
تاجیکستان|Tajikistan
قزاقستان |Kazakhstan
قرقیزستان |Kyrgyzstan
ازبکستان |Uzbekistan
افغانستان |Afghanistan
پاکستان | Pakistan
بانک مرکزی
بانک ملّی ایران
بانک ملّت
بانک تجارت
بانک صادرات ایران
بانک ایران زمین
بانک پاسارگاد
بانک آینده
بانک پارسیان
بانک اقتصادنوین
بانک دی
بانک خاورمیانه
بانک سامان
بانک سینا
بانک سرمایه
بانک کارآفرین
بانک گردشگری
بانک رسالت
بانک توسعه تعاون
بانک توسعه صادرات ایران
قرض الحسنه مهر ایران
بانک صنعت و معدن
بانک سپه
بانک مسکن
رفاه کارگران
پست بانک
بانک مشترک ایران و ونزوئلا
صندوق توسعه ملّی
مؤسسه ملل
بیمه مرکزی
بیمه توسعه
بیمه تجارت نو
ازکی
بیمه ایران
بیمه آسیا
بیمه البرز
بیمه دانا
بیمه معلم
بیمه پارسیان
بیمه سینا
بیمه رازی
بیمه سامان
بیمه دی
بیمه ملت
بیمه نوین
بیمه پاسارگاد
بیمه کوثر
بیمه ما
بیمه آرمان
بیمه تعاون
بیمه سرمد
بیمه اتکایی ایرانیان
بیمه امید
بیمه ایران میهن
بیمه متقابل کیش
بیمه آسماری
بیمه حکمت صبا
بیمه زندگی خاورمیانه
کارگزاری مفید
کارگزاری آگاه
کارگزاری کاریزما
کارگزاری مبین سرمایه