داستان سیدحسن نصرالله ـ 58|معماری قدرت در خلاء؛ از پیروزی قانونی تا تولد یک نهاد

اقتصاد ایران: خبرگزاری تسنیم در مجموعه مقالاتی به بازخوانی «زندگی و زمانه سیدحسن نصرالله» رهبر شهید و اسطوره‌ای حزب‌الله لبنان و مقاومت می‌پردازد. در این قسمت، به «تأسیس مجلس اعلای اسلامی شیعیان» به عنوان مرجع اجتماعی و مذهبی شیعیان لبنان می‌پردازیم.

بین الملل

خبرگزاری تسنیم طی سلسله‌یادداشت‌هایی به بازخوانی فراز و نشیب زندگی رهبران مقاومت اسلامی لبنان می‌پردازد. در همین راستا بازخوانی حیات سیدحسن نصرالله رهبر شهید و اسطوره‌ای حزب‌الله لبنان و نقش وی در بالندگی محور مقاومت با عنوان «زندگی و زمانه سیدحسن نصرالله» در قالب مجموعه مقالاتی منتشر خواهد شد و اکنون قسمت پنجاه و هشتم آن پیش روی شماست.

تاکنون چهار فصل در مورد شرایط زندگی شهید سیدحسن نصرالله منتشر شده است. فصل نخست به «دوران کودکی و نوجوانی» ایشان اختصاص داشت. علیرغم اهمیت موضوع، ما به سرعت از این فصل عبور کردیم تا به بحث‌های بعدی بپردازیم. فصل دوم، «ریشه‌یابی علل شکل‌گیری جنگ داخلی لبنان» بود. هدف ما در این فصل چنین بود که ثابت کنیم اولاً جنگ لبنان پدیده‌ای خلع الساعه نبود و ثانیاً باید ریشه‌های شکل‌گیری آن را شناخت؛ زیرا این جنگ هم در روند تاریخی تجارب ملت لبنان نقش داشت و هم به صورت مستقیم باعث شکل‌گیری «مقاومت اسلامی لبنان» شد. ضمن این‌که حیات و سرنوشت سیدحسن نصرالله را نیز به صورت مستقیم تغییر داد. فصل سوم، «مرور مهم‌ترین رویدادهای تاریخی تا وقوع جنگ داخلی لبنان» بود. در فصل سوم، به جای تمرکز بر ریشه‌ها، به صورت خاص خود وقایع تاریخی منجر به شروع جنگ داخلی را مورد توجه قرار دادیم. فصل سوم را با ماجرای مهاجرت (معکوس) خانواده سیدحسن نصرالله به خاستگاه خانوادگی خود در حومه شهر «صور» خاتمه دادیم.

از قسمت سی و سوم وارد فصل چهارم شدیم که به «ورود سوریه به جنگ داخلی لبنان» اختصاص یافت. در بخش‌های ابتدایی فصل چهارم، طی چند قسمت، فضای بیروت و جنگ داخلی لبنان بعد از بازگشت خانواده سیدحسن نصرالله به جنوب را مرور کردیم. این موارد، به صورت مستقیم در زندگی سیدحسن نصرالله نقش نداشت؛ اما در شکل‌گیری و بالندگی روح مقاومت در جامعه لبنان قطعا اثرگذار بوده است. در ادامه فصل چهارم بحث «ورود نظامی مستقیم سوریه به لبنان» مورد واکاوی قرار گرفت؛ رویدادی که بی‌تردید یکی از عوامل مؤثر در شکل‌گیری مقاومت اسلامی لبنان بود. در همان بستر، به رقابت استراتژیک سوریه و رژیم صهیونیستی در خاک لبنان، تأسیس میلیشیای «قوات» به‌عنوان بزرگ‌ترین نیروی نیابتی اسرائیل و بالاخره پوست‌اندازی ساختار سیاسی‌ـ‌نظامی لبنان در دوگانه «الیاس–بشیر» پرداختیم. در پایان این فصل به نقطه عطف مهم تصادم این سه روند یعنی رویارویی مستقیم ارتش سوریه با قوات پرداختیم؛ ماجرایی که به «جنگ صد روزه» مشهور شده است.

اما اگر تاریخ را در آن دوره ورق بزنیم، خارج از فضای سه قطبی داخلی «جناح چپ» (جبهه وطنیه) و «جناح راست افراطی» (جبهه لبنانیه) و «جناح راست میانه» (مدرسه شهابی) و سه‌گانه خارجی «سازمان آزادیبخش فلسطین»، «رژیم صهیونیستی» و «حکومت بعث سوریه»، جامعه لبنان دارای یک ضلع بسیار مهم دیگر بود: «شیعیان»

«شیعیان لبنان» از قدیمی‌ترین طوایف سرزمین لبنان بوده و بومیان این منطقه محسوب می‌شوند. از طرف دیگر، از نظر جمعیتی نیز بزرگ‌ترین یا دست کم یکی از بزرگ‌ترین طوایف لبنان به حساب می‌آمدند (می‌آیند). با این حال، در هیچ‌یک از سه دسته داخلی فوق‌الذکر نمی‌گنجیدند! طایفه شیعه، گرچه از نظر جمعیتی، طی تاریخ جبل عامل و جغرافیای فعلی کشور لبنان یک طایفه بسیار بزرگ به حساب می‌آمد؛ اما تا دهه 1960 فاقد «تشخص» بالایی بود. اما در این دوره، کسی به میدان آمد که به شیعه تشخص بخشید و آن را به یکی از بزرگ‌ترین بازیگران عرصه سیاست و اجتماع لبنان تبدیل کرد. او کسی نبود جز «امام موسی صدر». ما در فصل پنجم این سلسله‌یادداشت به بررسی سیر رشد شیعیان در جامعه لبنان تا زمان تأسیس «حزب‌الله» می‌پردازیم.

 

از تصویب قانون تا تأسیس مجلس؛ سربالایی با شیب تند

در قسمت پنجاه و ششم این سلسله‌یادداشت با عنوان «موسی صدر؛ مهندس قدرت نرم شیعیان لبنان» شرح دادیم که چگونه امام موسی صدر برای تأسیس نهادی که مرجعیت اجتماعی و سیاسی شیعیان را بر عهده گیرد، رایزنی و زمینه‌سازی کرد. او در پایان کنفرانس تاریخی در باشگاه مطبوعاتی بیروت بود که در پایان گفت: «این وضعیت دیگر قابل تحمل نیست. جامعه شیعه برای سامان دادن به امور خود و پیگیری قانونی حقوقش، خواستار تأسیس یک مجلس رسمی و مستقل است.»

تصویب قانون تأسیس «مجلس اعلای اسلامی شیعه» در 19 دسامبر 1967، لحظه‌ای تاریخی و نقطه عطفی در تاریخ سیاسی لبنان بود. این پیروزی، که حاصل نزدیک به یک دهه تلاش بی‌وقفه امام موسی صدر بود، موجی از امید را در میان توده‌های محروم شیعه ایجاد کرد. اما برای خود امام موسی صدر، این لحظه نه پایان راه، بلکه آغاز یک مرحله خطیرتر و پیچیده‌تر بود. دوره تقریباً 18 ماهه میان تصویب قانون و برگزاری نخستین انتخابات در 23 می 1969، یک دوره گذار استراتژیک است که می‌توان آن را «دوران جنینی» مجلس نامید.

در این مقطع حساس، یک ایده که به متن قانون تبدیل شده بود، باید به یک سازمان زنده، پویا، دارای ساختار و مورد اجماع عمومی تبدیل می‌شد. این فرآیند، یک نبرد خاموش اما سهمگین در عرصه‌های سیاسی، حقوقی و روانی بود که امام موسی صدر آن را با ترکیبی از کیاست، صبر و قاطعیت مدیریت کرد. برای درک عمق این مهندسی سیاسی، می‌توان این دوره را در سه محور تفصیلی و درهم‌تنیده تحلیل کرد:

1. مدیریت روانشناختی پیروزی و استراتژی «مهار از درون»

2. معماری بوروکراتیک: طراحی ماشین قدرت مجلس

3. مهندسی اجماع: تشکیلات منسجم و مدیریت پیشرو و تحول‌ساز

 

1. مدیریت روانشناختی پیروزی و استراتژی «مهار از درون»

همان طور که در قسمت پیشین با عنوان «چالش امام موسی صدر در برابر رهبران قدرت‌طلب سنتی» شرح دادیم، اولین و جدی‌ترین نیروی مقاوم و پس‌ران در برابر تأسیس مجلس اعلای اسلامی شیعیان، رهبران سنتی و فئودال جامعه شیعیان بودند. به عبارت دیگر - پس از تصویب قانون مجلس اعلا - اولین و بزرگترین خطر، نه مخالفت دولت یا طوایف دیگر، بلکه خطر انشقاق و جنگ داخلی در طایفه شیعه بود. زعامت سنتی، به ویژه خاندان الاسعد به رهبری «کامل الاسعد» که ریاست وقت پارلمان را بر عهده داشت، در این نبرد شکست خورده بود.

این شکست برای آن‌ها که دهه‌ها قدرت بلامنازع را در مناطق شیعه‌نشین در دست داشتند، یک تحقیر بزرگ محسوب می‌شد. آن‌ها هم‌چنان از نفوذ اجتماعی گسترده، شبکه‌های وفاداری محلی و قدرت مالی برخوردار بودند. یک واکنش طبیعی از سوی آن‌ها می‌توانست تحریم کامل مجلس جدید باشد؛ اقدامی که می‌توانست نهاد نوپا را از مشروعیت تهی کرده و آن را به یک «کلوپ انحصاری» طرفداران امام موسی صدر تقلیل دهد و عملاً پروژه «انتقال رهبری و مرجعیت جامعه شیعه به یک نهاد تازه‌تأسیس» را ابتر سازد.

امام موسی صدر با درک عمیق از این روانشناسی قدرت، بلافاصله پس از پیروزی، استراتژی «جذب و خلع سلاح» را به کار گرفت. او به جای برگزاری جشن‌های پیروزی که می‌توانست نمک بر زخم شکست‌خوردگان بپاشد، لحنی کاملاً آشتی‌جویانه و فراگیر اتخاذ کرد. او در سخنرانی‌ها و مصاحبه‌های متعدد، به طور سیستماتیک این پیام را تکرار می‌کرد: «مجلس اعلا، ملک شخصی هیچ فرد یا گروهی نیست. این خانه متعلق به همه شیعیان است و برای خدمت به همه ما، از جمله نمایندگان سیاسی محترم‌مان در پارلمان، تأسیس شده است.» این گفتمان هوشمندانه، توپ را از زمین «تقابل صدر و زعما» به زمین «وحدت طایفه» منتقل می‌کرد و هرگونه مخالفت با مجلس را به مثابه مخالفت با منافع کل جامعه شیعه بازتعریف می‌کرد.

حزب الله لبنان , لبنان , رژیم صهیونیستی (اسرائیل) , سید حسن نصرالله , سید موسی صدر | امام موسی صدر ,

در عرصه عمل، این استراتژی به شکل دعوت رسمی از مخالفان برای مشارکت در فرآیندهای تأسیس مجلس تجلی یافت. امام موسی صدر کمیته‌های موقتی برای تدوین حیاتی‌ترین اسناد مجلس، یعنی آیین‌نامه‌های اجرایی، تشکیل داد. او عامدانه و با اصرار، از چهره‌های کلیدی نزدیک به کامل الاسعد و دیگر خاندان‌های رقیب مانند الخلیل و حماده، برای عضویت در این کمیته‌ها دعوت به عمل آورد. این حرکت، یک شاهکار تاکتیکی بود که چندین هدف را همزمان محقق می‌ساخت:

1) مشروعیت‌بخشی به فرآیند:

حضور مخالفان در کمیته‌ها، هرگونه اتهام مبنی بر «کودتای نرم» یا «انحصارطلبی» را خنثی می‌کرد.

2) انتقال از مخالفت به مشارکت:

مخالفان به جای آن‌که از بیرون کلیت پروژه را نفی کنند، مجبور می‌شدند وارد جزئیات فنی و حقوقی شوند، استدلال کنند و در نهایت مسئولیت بخشی از خروجی را بپذیرند. این فرآیند، انرژی مخرب آن‌ها را به یک نیروی چانه‌زنی کنترل‌شده در درون سیستم تبدیل می‌کرد.

3) شناسایی نقاط اختلاف:

این جلسات مشترک به امام موسی صدر اجازه می‌داد تا به طور دقیق بفهمد که دغدغه‌ها و خطوط قرمز زعامت سنتی کجاست و چگونه می‌توان آن‌ها را مدیریت یا تعدیل کرد؟

این استراتژی، که در علوم سیاسی به آن «مهار از درون» می‌گویند، به امام موسی صدر اجازه داد تا ضمن حفظ اصول اساسی خود، مخالفان را به جای حذف، در ساختار جدید هضم کند و از خطر یک شکاف ویرانگر جلوگیری نماید.

 

2. معماری بوروکراتیک: طراحی ماشین قدرت مجلس

مهم‌ترین، پیچیده‌ترین و زمان‌برترین فعالیت این دوره، کاری حقوقی و فقهی بود که در سکوت و به دور از چشم رسانه‌ها انجام می‌شد. تیمی از برجسته‌ترین حقوقدانان و علمای شیعه، به رهبری معنوی امام مویس صدر و مدیریت اجرایی نخبگانی چون «شیخ محمد مهدی شمس‌الدین»، ماه‌ها بر روی تدوین آیین‌نامه‌های اجرایی و شرح وظایف ارکان مجلس کار کردند. این آیین‌نامه‌ها در حکم «قانون اساسی» داخلی مجلس بودند و توزیع واقعی قدرت در آینده را مشخص می‌کردند.

طراحی نهایی ساختار مجلس، بازتابی از نبوغ امام موسی صدر در تلفیق مفاهیم متضاد بود: سنت و مدرنیته، دین و مدیریت، دموکراسی و تخصص. ساختار سه‌گانه قدرت به این شرح طراحی شد:

1) ریاست مجلس:

به عنوان رأس هرم، نماد وحدت، سخنگوی رسمی و مسئول نهایی هماهنگی میان ارکان.

2) هیئت شرعی:

متشکل از 12 عالم دینی برجسته. این هیئت، قلب مشروعیت دینی و ستون فقرات هویتی مجلس بود. وظایف آن شامل نظارت بر کلیه امور مرتبط با شریعت، مدیریت دادگاه‌های شرع جعفری (احوال شخصیه)، اداره و نظارت بر اوقاف، و تبیین مواضع دینی طایفه بود. این رکن، پاسخی مستقیم به دغدغه‌های حوزه علمیه، علمای سنتی و توده‌های مذهبی بود و تضمین می‌کرد که مجلس جدید در چارچوب فقه شیعه حرکت خواهد کرد.

حزب الله لبنان , لبنان , رژیم صهیونیستی (اسرائیل) , سید حسن نصرالله , سید موسی صدر | امام موسی صدر ,

3) هیئت اجرایی:

متشکل از 12 شخصیت غیرروحانی (حقوقدانان، پزشکان، مهندسان، اقتصاددانان و فعالان اجتماعی). این هیئت، مغز تکنوکراتیک و بازوی اجرایی مجلس بود. وظیفه آن برنامه‌ریزی استراتژیک برای توسعه اجتماعی و اقتصادی طایفه، مدیریت بودجه، اجرای پروژه‌های عمرانی، آموزشی و بهداشتی، و ارتباط با نهادهای دولتی برای پیگیری مطالبات بود. این رکن، پاسخی به نیازهای نسل جوان، تحصیل‌کردگان و طبقه متوسط شهری بود و تضمین می‌کرد که مجلس به یک نهاد مدرن و کارآمد تبدیل شود.

در جریان تدوین آیین‌نامه‌ها، نبردهای پنهان اما شدیدی بر سر جزئیات درگرفت. یکی از مهم‌ترین چالش‌ها، نحوه انتخاب اعضای این دو هیئت بود. نمایندگان زعما بر مدل سهمیه‌بندی منطقه‌ای و خانوادگی اصرار داشتند تا نفوذ سنتی خود را حفظ کنند. در مقابل، تیم امام موسی صدر بر ضرورت تخصص و شایستگی تأکید می‌کرد. راه حل نهایی، یک مدل ترکیبی هوشمندانه بود که بر اساس آن، 9 عضو از هر هیئت توسط یک مجمع عمومی (شامل علما، نمایندگان پارلمان، رؤسای انجمن‌ها و…) انتخاب می‌شدند و سه عضو باقی‌مانده توسط آن 9 نفر منتخب، به عنوان متخصصان مورد نیاز، منصوب می‌شدند. این مدل، هم جنبه دموکراتیک را حفظ می‌کرد و هم راه را برای ورود نخبگان متخصص باز می‌گذاشت.

موضوع حیاتی دیگر، مسئله «اوقاف» بود. تا آن زمان، دارایی‌های وقفی شیعه به صورت جزیره‌ای و غالباً غیرشفاف توسط متولیان شخصی یا خانوادگی اداره می‌شد و منبع قدرت و ثروت شخصی برخی از همین زعما بود. امام موسی صدر با قاطعیت اصرار داشت که مدیریت عالیه و نظارت مالی بر تمام اوقاف باید به صورت متمرکز در اختیار مجلس قرار گیرد. این اصل، مستقیماً به ریشه‌های قدرت اقتصادی زعامت سنتی ضربه می‌زد و با مقاومت شدیدی روبرو شد. اما ایشان با استناد به مبانی فقهی و با تأکید بر شعار «استفاده از ثروت عمومی شیعه برای خدمت به عموم شیعیان»، توانست این اصل کلیدی را به کرسی بنشاند و یکی از مهم‌ترین شریان‌های حیاتی برای استقلال مالی و قدرت عملیاتی مجلس در آینده را تضمین کند.

حزب الله لبنان , لبنان , رژیم صهیونیستی (اسرائیل) , سید حسن نصرالله , سید موسی صدر | امام موسی صدر ,

3. مهندسی اجماع: تشکیلات منسجم و مدیریت پیشرو و تحول‌ساز

پس از قریب به یک سال و نیم آماده‌سازی حقوقی، لجستیکی و سیاسی، سرانجام زمان برگزاری اولین انتخابات داخلی مجلس در 23 می 1969 فرا رسید. این رویداد، بیش از آن‌که یک رقابت سیاسی باشد، یک نمایش نمادین از اجماع جامعه شیعه برای رهبری امام موسی صدر بود. او در طول این مدت، با رایزنی‌های فشرده و بی‌وقفه با تمام گروه‌ها - از علمای سنتی تحصیل کرده در نجف تا روشنفکران چپ‌گرای درس خوانده در دانشگاه آمریکایی بیروت - عملاً هرگونه امکان شکل‌گیری یک اپوزیسیون جدی را از بین برده بود.

فرآیند انتخابات به دقت طراحی شده بود. ابتدا، اعضای هیئت شرعی و هیئت اجرایی طبق آیین‌نامه‌های جدید انتخاب شدند. سپس این دو هیئت در جلسه‌ای مشترک، رئیس و نایب‌رئیس مجلس را برای یک دوره شش ساله برگزیدند. نتیجه از پیش مشخص بود: امام موسی صدر با رأی قاطع و به عنوان تنها نامزد جدی، به عنوان اولین رئیس مجلس اعلای اسلامی شیعه انتخاب شد. این لحظه، نقطه عطف تبدیل مرجعیت کاریزماتیک و مردمی او به یک مرجعیت قانونی و نهادینه بود. دیگر او فقط «سید موسی» محبوب در قلب مردم جنوب نبود؛ او اکنون طبق قانون لبنان، نماینده رسمی و سخنگوی کل طایفه شیعه در برابر دولت و جهان بود.

اما اوج هوشمندی سیاسی امام موسی صدر در این انتخابات، در انتخاب نایب‌رئیس تجلی یافت. «حاج عادل عسیران»، یکی از بانفوذترین و محترم‌ترین چهره‌های زعامت سنتی از جنوب و از رقبای بالقوه، به عنوان نایب‌رئیس مجلس انتخاب شد. این انتصاب، پیامی بسیار قدرتمند به تمام طایفه داشت: دوران تقابل به سر آمده و دوران همکاری زیر یک سقف واحد آغاز شده است. این حرکت، آخرین بقایای مقاومت سازمان‌یافته را در هم شکست و اجماعی بی‌سابقه را حول محور این نهاد نوپا و رهبری امام موسی صدر شکل داد.

در پایان سال 1969، امام موسی صدر با موفقیت از یکی از خطرناک‌ترین و ظریف‌ترین مراحل پروژه تاریخی خود عبور کرد. او یک قانون را به یک سازمان زنده بدل کرد، مخالفان را مهار و جذب نمود، و با کسب مشروعیت قانونی و اجماع داخلی، آماده شد تا در دهه پرتلاطم 1970، از مجلس اعلا به عنوان قدرتمندترین ابزار برای تغییر سرنوشت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی شیعیان لبنان استفاده کند.

 

جمع‌بندی

دوره 18 ماهه میان تصویب قانون تأسیس مجلس اعلا در دسامبر 1967 و برگزاری نخستین انتخابات آن در می 1969، مرحله حیاتی تبدیل یک پیروزی قانونی به یک واقعیت نهادینه بود. استراتژی امام موسی صدر در این دوران بر سه پایه استوار بود:

اول، مهار مخالفان از طریق جذب: او به جای طرد زعامت سنتی شکست‌خورده، آن‌ها را به مشارکت در تدوین آیین‌نامه‌ها دعوت کرد و با انتخاب چهره‌ای مانند «عادل عسیران» به نیابت ریاست، عملاً اپوزیسیون را در ساختار جدید ادغام نمود.

دوم، معماری بوروکراتی: با طراحی دقیق دو هیئت «شرعی» و «اجرایی»، ساختاری کارآمد برای تلفیق دین و دنیا و مدیریت متمرکز اوقاف ایجاد کرد.

سوم، مهندسی اجماع: با رایزنی‌های گسترده، راه را برای انتخاب قاطع خود به عنوان نخستین رئیس مجلس هموار ساخت و با این کار، مشروعیت کاریزماتیک خود را به یک اقتدار قانونی و رسمی تبدیل کرد و از یک رهبر مردمی به یک رجل دولتی و سخنگوی رسمی طایفه شیعه ارتقا یافت.

با این نگاه اگر از ابتدای این فصل را مرور کنیم، می‌بینیم تأسیس مجلس اعلا نقطه عطفی در پروژه بلندمدت امام موسی صدر برای «ارتقاء جایگاه شیعه» بود و این دوره گذار، مرحله سوم از یک فرایند تکاملی چهارمرحله‌ای را تکمیل کرد:

1. مرحله اول (1959-1965): ایجاد سرمایه اجتماعی و کاریزماتیک از طریق حضور میدانی و گفت‌وگوی بین‌الادیانی.

2. مرحله دوم (1966-1967): تبدیل این سرمایه به قدرت سیاسی از طریق بسیج عمومی و فشار برای کسب شناسایی قانونی.

3. مرحله سوم (1967-1969): نهادینه‌سازی قدرت سیاسی از طریق تأسیس مجلس اعلا. در این مرحله، صدر اقتدار شخصی خود را به یک ساختار بوروکراتیک و ماندگار منتقل کرد. مجلس دیگر تنها یک ابزار نبود؛ بلکه تجسم «هویت سیاسی نوین» شیعه بود که هم حافظ منافع و هم نماینده رسمی آن در ساختار قدرت لبنان محسوب می‌شد.

4. مرحله چهارم (پس از 1969): استفاده از این نهاد به عنوان اهرم فشار برای مطالبه حقوق اقتصادی و اجتماعی (جنبش محرومان) و در نهایت، دفاع امنیتی (امل).

 

بنابراین، دوره 1967-1969 صرفاً یک گذار اداری نبود، بلکه لحظه‌ای استراتژیک بود که امام موسی صدر قدرت نرم و اعتبار نمادین خود را در قالبی «سخت» و «قانونی» تثبیت کرد. این نهاد، پایگاهی مستحکم فراهم آورد که بدون آن، بسیج توده‌ای دهه 1970 و شکل‌گیری مقاومت سازمان‌یافته، امکان‌پذیر نبود. مجلس اعلا، «عقل» و «بازوی رسمی» جنبشی بود که قلب آن در میان توده‌های محروم می‌تپید.

انتهای پیام/

 

نظرات کاربران

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

نرخ ارز

عنوان عنوان قیمت قیمت تغییر تغییر نمودار نمودار
دلار خرید 24759 0 (0%)
یورو خرید 28235 0 (0%)
درهم خرید 6741 0 (0%)
دلار فروش 24984 0 (0%)
یورو فروش 28492 0 (0%)
درهم فروش 6803 0 (0%)
عنوان عنوان قیمت قیمت تغییر تغییر نمودار نمودار
دلار 285000 0.00 (0%)
یورو 300325 0.00 (0%)
درهم امارات 77604 0 (0%)
یوآن چین 41133 0 (0%)
لیر ترکیه 16977 0 (0%)
ﺗﻐﯿﯿﺮات ﺑﺎ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ اﻧﺠﺎم ﺷﺪ