خشونت کلامی؛ دشمن خاموش روابط انسانی و چالش پرخاشگری در کودکان
اقتصاد ایران: ایسنا/چهارمحال و بختیاری خشونت کلامی اگرچه بدون آثار فیزیکی ظاهر میشود، میتواند روح و روان انسان را تخریب کند. روانشناسان معتقدند پیشگیری و مدیریت این پدیده نیازمند آگاهی، آموزش و الگوسازی رفتارهای سالم است بهویژه در مواجهه با کودکان پرخاشگر است.
انسان موجودی اجتماعی است و بخش عمده زندگی او در تعامل با دیگران شکل میگیرد. زبان ابزاری برای انتقال احساسات و ایجاد تفاهم است، اما استفاده نادرست از آن میتواند به خشونت کلامی منجر شود؛ پدیدهای که آثار روانی عمیقی بر اعتمادبهنفس، روابط خانوادگی و محیط کار برجای میگذارد.
حمیدرضا روستایی، مشاور و روانشناس حوزه کودک و خانواده عقیدتی سیاسی فرماندهی انتظامی چهارمحال و بختیاری در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: خشونت کلامی شامل هر نوع گفتار یا نوشتار تحقیرآمیز، تهدیدآمیز یا کنترلکننده است و میتواند به طور مستقیم، مانند فریاد زدن و ناسزا گفتن، یا به صورت غیرمستقیم، مانند کنایه و نادیده گرفتن، بروز کند.
وی توضیح داد: برخلاف خشونت فیزیکی، آثار خشونت کلامی اغلب پنهان است و در سکوت قربانی میگیرد، اما اثرات آن بر روان، شخصیت و روابط اجتماعی بسیار جدی و طولانیمدت است.
روستایی ریشههای این پدیده را ترکیبی از فقدان مهارتهای ارتباطی، تجربه خشونت در گذشته، فشارهای روانی و فرهنگی و احساس ضعف شخصیتی دانست و افزود: افرادی که از درون احساس ضعف دارند، گاه برای پوشاندن آن به تحقیر دیگران روی میآورند و این رفتار میتواند الگوی روابط آینده آنها شود.
راهکارهای مقابله با خشونت کلامی و پرخاشگری کودکان
این مشاور و روانشناس حوزه کودک و خانواده ادامه داد: برخورد با خشونت کلامی و پرخاشگری کودکان نیازمند پیچیدهنگری، صبر و آموزش مستمر است و راهکارها باید به شکل پیوسته و منسجم اجرا شوند.
وی افزود: اولین گام، شناخت دقیق علت پرخاشگری کودک است. گاهی دلیل آن نیازهای برآوردهنشده مانند توجه، محبت، بازی یا استقلال است و در موارد دیگر فشارهای تحصیلی، تجربه الگوهای خشونتآمیز در خانواده یا مشکلات روانی و جسمی نقش دارند. بدون شناخت علت، هیچ روش تربیتی مؤثری کارساز نخواهد بود.
روستایی با بیان اینکه گام بعدی، حفظ آرامش والدین و مربیان است، افزود: واکنش تند و تنبیه شدید معمولاً پرخاشگری را تشدید میکند. والدین باید با صدایی آرام اما قاطع، به کودک نشان دهند که کنترل احساسات امکانپذیر است و این آرامش، الگویی برای کودک فراهم میآورد تا مهارت کنترل خشم را بیاموزد.
وی ادامه داد: آموزش بیان احساسات نیز نقش حیاتی دارد. بسیاری از کودکان پرخاشگر واژگان کافی برای بیان احساسات خود ندارند. آموزش کلماتی مانند عصبانیام، ناراحتم یا دلخورم و تمرین استفاده از آنها از طریق بازی، نقاشی یا قصهگویی، به کودک کمک میکند تا به جای فریاد و ضربه، احساسات خود را کلامی بیان کند.
این روانشناس توضیح داد: تشویق رفتارهای مثبت بخش مهمی از فرآیند تربیتی است. هر رفتار آرام و محترمانه باید مورد توجه قرار گیرد. بازخورد مثبت مانند لبخند، تحسین، آغوش و امتیازهای کوچک، انگیزه کودک برای تکرار رفتارهای مطلوب را افزایش میدهد و در مقابل، تعیین مرزهای روشن و ثابت، به کودک نشان میدهد که پرخاشگری پیامد دارد. ثبات در قوانین از سردرگمی کودک جلوگیری و اثربخشی آموزشها را تضمین میکند.
روستایی با بیان اینکه الگوسازی رفتاری والدین و مربیان نیز اهمیت زیادی دارد، تصریح کرد: کودکان بیش از گفتهها، رفتار بزرگترها را تقلید میکنند. آرامش در شرایط استرسزا و استفاده از گفتوگوی محترمانه، الگویی عملی برای کودک فراهم میکند تا مهارتهای کنترل خشم و ارتباط سالم را درونی کند.
وی افزود: برای کودکانی که انرژی زیادی دارند یا توانایی کنترل هیجانهایشان پایین است، فعالیتهایی مانند ورزش، بازی در فضای باز، نقاشی یا موسیقی، به تخلیه انرژی و هیجان کمک کرده و از بروز پرخاشگری جلوگیری میکند.
روستایی ادامه داد: در مواردی که پرخاشگری شدید، مکرر یا همراه با آسیب به خود یا دیگران باشد، همکاری با روانشناس و مشاور کودک ضروری است و درمانهای رفتاری، بازیدرمانی و مشاوره خانوادگی میتواند مسیر رشد عاطفی و اجتماعی سالم را هموار کند.
وی در پایان تاکید کرد: خشونت کلامی دشمن خاموش روابط انسانی است، بدون آنکه زخمی بر بدن بگذارد، روح و روان انسان را آزرده میکند. اگر بزرگترها با صبر، همدلی و آموزش مستمر رفتار کودک را هدایت کنند، پرخاشگری به فرصتی برای رشد عاطفی و یادگیری تبدیل میشود، نه نشانهای از مشکل. چه بسا ایجاد محیطی سالم و احترامآمیز در خانواده و جامعه، گامی مؤثر در جهت ساختن جامعهای انسانیتر و آرامتر است.
انتهای پیام