اختلافات، بلای جان پروژه ساخت جنگنده مشترک اروپایی
اقتصاد ایران: یک نشریه اروپایی در مطلبی پروژه ساخت جنگنده مدرن مشترک اروپایی با مشارکت آلمان، فرانسه و اسپانیا را در سایه اختلافات روزافزون در آستانه سقوطی ویرانگر ارزیابی کرد.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، روزنامه تاگس آنسایگر در مطلبی به اختلافت روزافزون در پروژه ساخت جنگنده مشترک اروپایی که آن را در آستانه سقوط و نابودی قرار داده اشاره کرده و نوشت: روابط فرانسه و آلمان بر سر این پروژه تسلیحاتی موسوم به FCAS با تنش ها و اختلافاتی همراه شده است.
تصمیم گیری در مورد ادامه یا لغو این پروژه باید تا پایان سال گرفته شود، اما شرکت ها و نهادها و افراد درگیر در آن از همین حالا به طور فزایندهای ناامید به نظر میرسند.
فریدریش مرتس، صدراعظم آلمان، اخیراً درباره روند کند پروژه جنگنده مشترک اروپایی شکایت کرده و گفت: هیچ پیشرفتی حاصل نشده است. این وضعیت نمیتواند ادامه یابد. امانوئل ماکرون، رئیس جمهور فرانسه، نیز دیدگاه مشابهی دارد.
اریک تراپیه، رئیس قدرتمند شرکت هواپیماسازی فرانسوی داسو، علناً ادعا کرده که شرکتش میتواند این جنگنده جدید را به تنهایی از ابتدا تا انتها بسازد.
دولت آلمان هم به طور ضمنی اعلام کرده است که در حال بررسی شرکای جدید بالقوه، در سوئد یا انگلیس، است. در هر صورت، برلین آماده نیست برای چیزی که در نهایت فقط به نفع فرانسه است، هزینه کند.
روزنامه فرانکفورتر آلگماینه سایتونگ هم در هفته اخیر در مقاله ای نوشت: اگر آلمان و فرانسه در پروژه خود برای ساخت هواپیمای جنگنده آینده شکست بخورند، در زمانی که ترس از جنگ در اروپا گسترش یافته و همه خواستار همکاری هستند، این دیوانگی خواهد بود. این روزنامه نتیجهگیری میکند که همچنین این دیوانگی خواهد بود اگر پاریس و برلین به یک پروژه معتبر که تاکنون نتوانستهاند نه صنعت و نه ارتش را درباره آن متقاعد کنند، پایبند بمانند.
اما هواپیمای جنگنده آینده و سیستم هوایی رزمی آینده اروپایی (FCAS) چیست؟
امانوئل ماکرون، رئیس جمهور تازه منتخب فرانسه و آنگلا مرکل، صدراعظم وقت آلمان این ایده را در سال 2017 نه به این دلیل که هر دو کشور به یک جت جنگنده جدید و مشترک نیاز مبرم داشتند، بلکه به عنوان نمادی سیاسی برای احیای مشارکت فرانسه و آلمان مطرح کردند.
اما در این میان جاهطلبیها درباره این پروژه همچنان عظیم هستند. فرانسویها و آلمانیها فقط نمیخواهند یک هواپیمای جدید بسازند، بلکه میخواهند سیستمی بسازند که تا سال 2040 کل جنگ های هوایی را متحول کند. این شامل یک جت جنگنده نسل ششم جدید میشود که در نهایت جایگزین رافال فرانسوی و یوروفایتر خواهد شد.
در مقام مقایسه باید گفت بمبافکن رادارگریز اف 35 آمریکایی که در حال حاضر مدرنترین جت جنگنده جهان است و بسیاری کشورهای اروپایی نیز آن را سفارش داده اند یک هواپیمای نسل پنجم است.
این جنگنده های سرنشیندار آینده با انبوهی از پهپادهای بدون سرنشین همراه خواهند بود که همگی در یک میدان نبرد کاملاً دیجیتال و یکپارچه از فضا تا زمین به صورت شبکهای در کنار هم قرار گرفتهاند.
به گفته کارشناسان در مجموع، این بزرگترین پروژه دفاعی اروپایی زمان حاضر است که هزینه تخمینی آن 100 میلیارد یورو برآورد شده است. فرانسه، آلمان و اسپانیا در این پروژه مشارکت دارند و در بخش صنعتی، در کنار داسو (سازنده رافال)، بخش دفاعی ایرباس (یوروفایتر)، شرکت مشترک یومت و شرکت اسپانیایی ایندرا قرار دارند. با این حال، هشت سال پس از راهاندازی آن، با وجود میلیاردها دلار هزینه، هنوز حتی یک جت نمایشی از هواپیمای جنگنده آینده وجود ندارد.
از همان ابتدای این پروژه شرکتهای درگیر، به ویژه داسو و ایرباس بر سر آن با هم اختلاف داشتند. در ابتدا توافق شده بود که فرانسویها رهبری این جت جنگنده به عنوان قلب پروژه، و آلمانیها رهبری پهپادها و فضای ابری جنگی را بر عهده بگیرند. با این حال، در طول سالها، با حمایت آشکار دولت فرانسه، تراپیه، مدیرعامل داسو، روند تصاحب کامل ساخت این جنگنده را آغاز کرد.
وی این طور توضیح داده است که شرکت او به هر حال در این کار بهترین است و آشپزهای زیاد، آبگوشت را خراب میکنند.
طبق گزارشها، پاریس تابستان سال جاری میلادی به برلین گفته است که داسو اکنون 80 درصد از کار روی جت جنگنده جدید را بر عهده دارد. این موضوع نه تنها برای ایرباس، بلکه برای آلمان نیز نوعی اعلام جنگ بود چرا که کنار گذاشته شدن کامل از تولید جت جنگنده، نه تنها آینده ایرباس، بلکه استقلال نظامی آلمان را نیز به خطر میاندازد.
در این میان اختلافات تنها مربوط به غرور و خودخواهی ملی نیست، بلکه نیازهای واقعی طرف های درگیر در این پروژه نیز متفاوت است. فرانسه به جتی نیاز دارد که بتواند از ناو هواپیمابر پرتاب شود، که محدودیتهایی را از نظر بار مفید و قابلیت پنهانکاری اعمال میکند. از سوی دیگر، آلمان بیش از هر چیز بر عملکرد تأکید دارد.
همچنین به زعم فرانسه مسئله مهم تر این است که این جت جنگنده جدید باید قادر به حمل سلاحهای هستهای فرانسه باشد. آلمان چنین سلاحهایی ندارد، اما در بازدارندگی هستهای ایالات متحده مشارکت دارد و به همین دلیل، جنگنده های اف 35 را سفارش داده است.
از سوی دیگر، رافال داسو در حال حاضر فروش خوبی در خارج از کشور دارد. بنابراین، تراپیه عجلهای برای توسعه رقبای جدید ندارد، بلکه در عوض فعلاً بر توسعه بیشتر تمرکز دارد.
گذشته از همه اینها، صداهایی در سیاست فرانسه به طور فزایندهای بلندتر میشود که میگویند تنها یک تلاش انفرادی میتواند حاکمیت لازم را تضمین کند.
مشکل پاریس این است که نمیتواند به تنهایی از عهدهی جنگندههای آینده برآید و در اینجا این پرسش ها مطرح است که آیا زمان، همکاری بیشتر در اروپا و قابلیت همکاری سیستمهای تسلیحاتی را ایجاب نمیکند؟ یا اینکه علیرغم همه شرایط جدایی رخ خواهد داد و مانند سال 1985 و زمانی که داسو از توسعهی مشترک یوروفایتر کنارهگیری کرد این اتفاق مشابه مجددا رخ خواهد داد؟
آنچه مسلم است این است که زمان متوقف نشده و دیگران نیز با سرعت بیشتری در حال پیشرفت هستند. به عنوان مثال، کشورهای انگلیس، ایتالیا و ژاپن نیز در حال توسعه یک جت جنگنده نسل ششم جدید با انبوهی از پهپادها هستند؛ قرار است یک نمونه اولیه در سال 2027 پرواز کند و کل این سیستم تا سال 2035 عملیاتی شود.
در آمریکا هم F-47، اولین جت نسل ششم، در حال حاضر در حال تولید است و قرار است در سال 2028 به پرواز درآید.
کشور چین نیز به سرعت در حال پیشرفت در توسعه جتها و پهپادهای رادارگریز جدید است. علاوه بر این، احتمالاً به زودی جتهای جنگنده بدون سرنشین جدیدی مانند CA-1 رونمایی در آلمان رونمایی خواهند شد.
در این شرایط که زمان در حال گذر است. مرتس و ماکرون که به زودی باید در مورد آینده جت جنگنده مشترک اروپایی خود تصمیم بگیرند، نباید به یکدیگر حسادت کنند.
انتهای پیام/