مادر شهید جمشیدی: داغ فرزند را با عشق به ایران تاب آوردم

اقتصاد ایران: رشت- «سودابه عبدالحسینی» مادر شهید امنیت «محمد حسین جمشیدی» از صبر و استقامت خود در مواجهه با فقدان تنها فرزندش برای حفظ امنیت کشور سخن گفت.

خبرگزاری مهر، گروه استان ها- کوثر اشرافی: این روایت گوشه‌ای از زندگی «سودابه عبدالحسینی» مادر شهید «محمدحسین جمشیدی» است که تک پسرش را در راه حفظ امنیت این آب و خاک هدیه کرد و حالا در گوشه‌ای از این شهر با خاطرات فرزندش روزگار می‌گذراند.

در گذر از صفحات تاریخ این سرزمین با انسان‌هایی رو به رو می‌شوی که علاوه بر سرنوشت خویش سرنوشت یک ملت را تغییر دادند که به زبان ساده‌تر می‌توان به آنان گفت انسان‌های انسان‌ساز.

زنان و مردانی که شاید امروز نامی از آنان بر سر زبان‌ها نباشد و حتی کسی آنان را نشناسد اما به قول معروف کاری کردند کارستان و با مهر پدری و مادری فرزندانی را در دامان خویش تربیت نمودند که جان خویش را بر سر حفظ این آب و خاک فدا نمودند و تنها نامی که از آنان به جا مانده مادر و پدر شهید است.

جانم فدای ایران

منظورم از آب و خاک همان دارایی ارزشمندی است که فارغ از هر رنگ، نژاد و عقیده‌ای همگی به احترامش ایستاده می‌گوییم جانم فدای ایران حتی اگر این فدا شدن به قیمت از دست دادن جان عزیزانمان باشد.

این چند خط تنها گوشه‌ای از زندگی یکی از همین انسان‌های انسان‌ ساز است، «سودابه عبدالحسینی» مادر شهید محمدحسین جمشیدی است. شهید جمشیدی از سربازان فداکار نیروی انتظامی است که در ۱۳ آذر سال ۱۴۰۳ طی عملیات تعقیب و گریز در جاده خشکبیجار جان خویش را فدای امنیت کشورش کرد و به همراه سه تن از همکارانش در اوج جوانی به درجه شهادت رسید.

شنبه حوالی ظهر بود که با شنیدن صدای زنگ، گوشی تلفن را برداشتم صدای همکارم از پشت خط بود که می گفت که همگی دعوت شده‌ایم به خانه مادر شهید، حالا همین دعوتنامه از سوی شهید یعنی باید از او بنویسم و چه وظیفه سنگینی است از شهدا نوشتن.

مادر شهید جمشیدی: داغ فرزند را با عشق به ایران تاب آوردم

وطن من اینجا است

خوش سر زبان است و مهربان، مادر محمدحسین اهل شیراز است اما وقتی با گذشت ۴۲ سال از دلتنگی و دوری از دیارش می‌پرسم می‌گوید؛ وطن من اینجا است، نه شهرم را عوض می‌کنم و نه خانه‌ام را.

صدایم می‌زند، گالری گوشی را باز می‌کند و عکس‌ ها را یک به یک نشانم می‌دهد از کودک ۱۰ ساله‌ای که با لباس‌های چریکی لبخند به لب دارد تا جشن تولد ۲۷ سالگی دردانه‌ای که حالا او را در کنار خودش ندارد و تمام دارایی‌اش قاب عکسی است که در بغل دارد.

داغی که سرد نمی‌شود

با دیدن هر عکس اشک گوشه چشمش را پاک می‌کند و می‌گوید: پسرم زیبا بود، خوش قد و بالا بود، چشم‌های گیرایی داشت، ببین چقدر خوش تیپ است ناخودآگاه با شنیدن این کلمات بر زبان مادر به یاد روضه حضرت علی اکبر می‌افتم و داغی که سرد نمی‌شود و مدام بر دل تکرارپذیر است.

باید از دل مادری بگویم که تمام دارایی، دلخوشی‌ و ثمره زندگی چهل و چند ساله مشترکش، پسرش و همسرش را در کمتر از یک سال از دست داد اما هنوز ایستاده است و مادری می‌کند و در چهره مهربانش رد و اثری از پریشانی نمی‌بینی مثل تمام مادران شهدا.

مادرانی همانند و هم‌قواره اُم وهب که بعد از شهادت پسرش در رکاب اباعبدالله (ع) که تنها پنج روز از دامادی‌اش گذشته بود در برابر دشمن که سَر پسرش را به سمتش پرتاب کرده بود با صلابت ایستاد و گفت‌: حمد و سپاس خداوندی را که مرا با شهادت تو پیش حسین (ع) رو سفید کرد و من هیچگاه سری را که در راه خدا داده‌ام پس نمی‌گیرم.

محمدحسین هم تازه داماد بود، یک سال زمان کمی نیست برای عاشقی اما هیچ چیز حتی حلاوت و شیرینی زندگی نیز مانع رسیدن به اهدافش نشد؛ رسیدن به مقام شهادت و سر حدّ کمال انسانی.

پسر کو ندارد نشان از پدر

مگر نشنیده‌ای که می‌گویند؛ پسر کو ندارد نشان از پدر، محمد حسین نیز مثل پدرش سرباز این نظام بود و سرباز این نظام ماند و ثابت کرد که ادامه دهنده راه پدرش خواهد شد و در همین مسیر نیز قد کشید و بزرگ شد.

مادر شهید جمشیدی: داغ فرزند را با عشق به ایران تاب آوردم

مثل پدرش با وجود اینکه حقوق آنچنانی نداشت همواره فکر کمک‌ به مردم بود حتی برای معتادان لباس و خورد و خوراک را تهیه می‌کرد تا احساس کمبود نداشته باشند.

مردِ میدان

از ۷ سالگی همراه پدرش بود همان پدری که جامانده از سال‌های جنگ و ‌پاسدار نظام بود، جنگی که همسن و سالهای محمد حسین ندیده بودند اما نشان دادند که مردِ این میدان هستند.

با اینکه پدرش در دفاع از حرم آل‌الله چندین بار به سوریه اعزام شده بود محمدحسین نیز در ادامه همین راه دو ماه پس از اعزام پدر همزمان با شهادت شهید حججی به سوریه رفت تا پدر تنها نباشد.

من یک دهه هفتادی هستم

چقدر خوب است شنیدن این جمله از زبان کسی که در اوج ‌جوانی شهادت را آرزو کرد و به شهادت رسید وقتی که گفت من یک دهه هفتادی هستم و آرزویم شهادت است.

شهادت لباس تک سایز است و هرکس که خواهان این لباس باشد باید خود را هم قواره آن کند این جمله را از زبان مادر محمد حسین شنیدم که با چشمانی پر از عشق به عکس‌های دلبندش چشم دوخته بود شاید می‌دانست که او پای‌ِ ماندن در این دنیای خاکی را ندارد.

گردن آویز و ان یکاد کوچکی را در دست دارد مادر می‌گوید از کودکی آن را به گردنش انداختم و از خدا خواستم حافظ و همراهش باشد و تا لحظه آخر همراهش بود، تا لحظه شهادت.

مادر از آرزوهایش می‌گوید؛ دوست داشتم سالیان سال مثل پدرش به کشورش خدمت کند اما چرخ روزگار دستش را از دستم جدا کرد و ما تسلیم خواست و مشیت خدا بودیم و هستیم.

مایه افتخار

دیدن پسرم در لباس نظامی برایم مایه افتخار بود و خدا رو شکر می‌کردم که راهش را انتخاب کرده بود و بین تمام شغل‌ها لباس خدمت به مردم را به تن‌ کرده است.

حالا مادر این لباس‌ خدمت پسرش را با دستان ‌خودش به موزه شهدای رشت اهدا کرد تا برای ابد ماندگار بماند و در معرض دیدِ مردم قرار بگیرد همان مردمی که جانش را برای آنان فدا کرد.

لباس‌هایش پشت ویترین است

لباس‌هایش پشت ویترین است و مادر پشت شیشه‌ها چشم به یادگاری‌های محمدحسین دوخته است همان یادگاری‌هایی که امروز جای صاحبش در کنار مادر و جای لباسش در دل چمدان خالی است.

اتاق شهید همدم این روزهای مادر است که با جای خالی تک پسرش دست و پنجه نرم می‌کند مادر از اوقات دلتنگی می‌گوید که در همین اتاق با پسرش دردل می‌کند و آرام می‌شود و روحیه می‌گیرد.

«قلبم از جا کنده شد» این جمله‌ای است که مادر از لحظه شنیدن خبر شهادت پسرش می‌گوید لحظاتی که گفتن و شنیدن از آن سخت است چه رسد به اینکه صاحب خبر باشی.

نظرات کاربران

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

نرخ ارز

عنوان عنوان قیمت قیمت تغییر تغییر نمودار نمودار
دلار خرید 24759 0 (0%)
یورو خرید 28235 0 (0%)
درهم خرید 6741 0 (0%)
دلار فروش 24984 0 (0%)
یورو فروش 28492 0 (0%)
درهم فروش 6803 0 (0%)
عنوان عنوان قیمت قیمت تغییر تغییر نمودار نمودار
دلار 285000 0.00 (0%)
یورو 300325 0.00 (0%)
درهم امارات 77604 0 (0%)
یوآن چین 41133 0 (0%)
لیر ترکیه 16977 0 (0%)
ﺗﻐﯿﯿﺮات ﺑﺎ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ اﻧﺠﺎم ﺷﺪ